شناسهٔ خبر: 36938170 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: خبرنامه دانشجویان ایران | لینک خبر

سخرانی نماینده بسیج دانشجویی دانشگاه دزفول مقابل قائم مقام سیاسی استاندر

در روزهای ابتدایی اجرای طرح دو نرخی کردن بنزین بسیاری از بهارستان نشینان اظهار بی اطلاعی کردند. این مهم در حالی پیش آمد که ریاست مجلس شورای اسلامی؛ به مناسبت روز مجلس عنوان کردند که: " سه شنبه همان هفته ای که قرار بود بنزین دو نرخی شود این مسئله را با نمایندگان در مجلس در میان گذاشتنم. "

صاحب‌خبر -

به گزارش «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ کیانوش بدنکی، نماینده بسیج دانشجویی دانشگاه دزفول در مراسم روز دانشجو در دانشگاه آزاد در مقابل فضل الله زاده قائم مقام سیاسی استانداری و پاپی زاده نماینده مردم شهر دزفول در مجلس شورای اسلامی سخنرانی کرد.

متن سخنرانی وی بشرح ذیل است:

بسم الله الرحمن الرحیم؛

«دانشجو موذن جامعه است؛ اگر خواب بماند نماز صبح امت قضا می شود»
شهید بهشتی

حقیقتا؛ می بایست جنبش دانشجویی در ایران را یکی از دربرگیرنده ترین، جریان ساز ترین و دغدغه مند ترینِ جریان ها در تاریخ مَعاصر دانست. از آنجایی که جنبش دانشجویی در ایران؛ دارای سابقه‌ای بیش از 80 سال است؛ تا پیش از پیروزی انقلاب تحت تأثیر سه جریان فکری چپ، اسلام گرا و راست لیبرالی بوده است که در سال‌های ابتدایی به دلیل همزمانی فعالیت‌های دانشجویی با شکل‌گیری یک بلوک فکری- سیاسی در شوروی و اقمارش؛ در برابر جهان سرمایه‌داری که متأثر از گفتمان چپ روشنفکری جهانی بود؛ این جریان را به محلی برای بروز و رشد گرایش‌های مارکسیستی و چپ تبدیل کرده بود و به تدریج با حرکت زمان به سمت جلو، با توجه به اینکه رهبری امام خمینی(ره) به یک رهبری بلامنازع تبدیل شد و آرمان حکومت اسلامی در میان دانشجویان مسلمان زمینه حرکت‌های اسلامی دانشجویی در جهت صحیح خود را یافت، در کنار روشن‌تر شدن ابعاد اختلاف بین گروه‌های مختلف دانشجویی، گفتمان اسلام‌گرایی قوت بیشتری گرفت.
از سوی دیگر انقلاب اسلامی باعث شد تا جریان‌های مخالف با رژیم شاهنشاهی و برخی از جریان‌های سیاسی که در دهه‌های 40 و50 توسط رژیم پهلوی سرکوب شده بودند؛ مجددا به صحنه منازعات سیاسی بیایند که تعدادی از آنها به علت تضاد ریشه‌ای با جمهوری اسلامی و حاکمیت دینی و مبانی فکری آنها، به مخالفت و مواجهه‌ی با این نظام روی آوردند.
در این میان دانشگاه نیز متأثر از فضای سیاسی کشور، از آتش این خَرمن در امان نماند. رویارویی فیزیکی، ایجاد درگیری‌های مسلحانه در دانشگاه‌ها و تبدیل دانشگاه به تریبون و پایگاه سیاسی احزاب و گروه‌ها حاصل این تأثیر بود.

رویکرد فعالانه مبنی بر استقلال و استکبارستیزی
بدنکی ادامه داد: از مهمترین رخدادهای جنبش دانشجویی؛ پس از انقلاب اسلامی را می‌توان تسخیر سفارت آمریکا در 13 آبان ماه سال 58 نام برد که در حقیقت؛ نقطه تکاملِ مبارزه با استکبارِ دانشجویانِ مسلمان در دانشگاه‌ها؛ پس از 16 آذرماه سال 32 بوده است و به نوعی می‌توان از آن به عنوان نقطه اوج گفتمان استکبارستیزِ جنبش دانشجویی در ایران یاد کرد که با هدف استقلال‌طلبی دانشجویان پس از دخالت‌های متعدد دولت آمریکا در امور داخلی کشور به وقوع پیوست. 16 آذر را باید نتیجه آزادگی و حریت دانشجویان دانست چرا که این آزادگی تا آنجایی مرز نداشت که دانشجویان از جان خود مایه گذاشتند و در برابر استبداد رژیم پهلوی تا پای شهادت ایستادگی کردند.
آری؛ علت شهادت سه تن از دانشجویان واقعه 16 آذر 32 را در سفر نیکسون؛ معاون رئیس جمهور وقت آمریکا به راحتی می توان یافت. سفری که با اعتراضات بسیار؛ قبل و بعد از آن همراه بود و قربانیانش دانشجویانی بودند که ندای آزادگی سر دادند.

جنبش دانشجویی؛ زبان گویای جامعه در همه دوران
نماینده بسیج دانشجویی دانشگاه دزفول گفت: اگر بخواهیم فاصله مردم تا حکومت و در درجه ای بالاتر؛ حاکمیت را تعریف کنیم به لایه ای پی می‌بریم که زبان گویا و گوش شنوای مردم هستند. در این لایه دانشجویان ایفای نقش می‌کنند و طبیعتا تشکل ها هم وظیفه خود می دانند تا این مسئولیت را به نحو احسن انجام دهند که کارکرد کلی خود را بر مبنای رصد؛ نقد و ایفای نقش فعال مبتنی بر راهکار تعریف کرده اند.
از سوی دیگر بر این باوریم که حل مشکلات فعلی کشور با نظام حل مسئله قابل حل خواهد بود. بدین صورت که در وهله اول، مشکل؛ عیب یا آسیب را شناسایی کرده و در مرحله بعد آنرا حل نمود و برای راهکارهای فوق گفتمان سازی صورت گیرد و در نهایت با رویکرد فعالانه و همیشه در میدان؛ مشکل را حل نمود.

آقایان؛ نا امیدیم از تدبیرتان!
وی همچنین گفت: با توجه به اتفاقات اخیر کشور در قضایای بنزین دو نرخی ذکر نکاتی را لازم می دانیم. اینکه این طرح کارشناسی شده بود یا نبود؟ نحوه اجرای آن صحیح بود یا نبود؟ قبلا مورد بحث قرار گرفت.
منتهی؛ در روزهای ابتدایی اجرای طرح دو نرخی کردن بنزین بسیاری از بهارستان نشینان اظهار بی اطلاعی کردند. این مهم در حالی پیش آمد که ریاست مجلس شورای اسلامی؛ به مناسبت روز مجلس عنوان کردند که: " سه شنبه همان هفته ای که قرار بود بنزین دو نرخی شود این مسئله را با نمایندگان در مجلس در میان گذاشتنم. "
نکته اینجاست؛ اگر احیاناً ریاست مجلس دروغ می گوید چرا کسی او را بازخواست نکرد؟ اما اگر فرض را به صدق حدیث آقای لاریجانی گذاریم؛ باید گفت که: این رفتار زیبنده نمایندگان ملت نیست که در ایام منتهی به انتخابات از این تیپ کارها انجام دهند و در یک هفته از 3 وزیر طرح سوال کنند و مابقی سال را عملا خواب باشند! از ما به نمایندگان محترم نصیحت؛ این کارها نه در شان شماست و نه در شان مردم.
اما؛ در این بین اسکار عجیب ترین اظهار نظر می رسد به ریاست محترم جمهور که با خنده ای ملیح فرمودند: من خودم هم صبح جمعه متوجه افزایش نرخ  بنزین شدم. در این رابطه به نظر می رسد که آقای روحانی باید با تامل بیشتری سخن بگویند. سخن گفتن ایشان باید مرحمی بر دل مستضعفین و نیازمندان و عموم ملت باشد نه نمکی بر زخم آنها.
راهکار ما در یک جمله؛ تخصیص سهیمه فرد محور می باشد. ( بعداً؛ مفصتل تر بیان خواهیم کرد )

او ادامه داد: در مورد چرایی حمایت رهبری؛ می خواهیم از منظری دیگر به قضیه نگاه کنیم. خوب است که گریزی به بیانات ایشان در رابطه با جریانات و احزاب داشته باشیم. ایشان در دیدار با دانشجویانِ سال 85 نکته ای را مطرح نمودند؛ که امید بود سر لوحه جریانات قرار بگیرد که متاسفانه قرار نگرفته است!

بدنکی با اشاره به حمایت رهبری از تصمیم سران قوا گفت: رهبری فرمودند: " برخی از مسائل و مشکلات کشور فنی و علمی هستند؛ ولی در این میان هستند کسانی که تمایل دارند تمامی مسائل کشور را پای سیاست ببندند؛ این درست نیست.
در رابطه با حمایت رهبری از تصمیم دو نرخی کردن بنزین باید به این اصل توجه نمود که تمامی مسائل سیاسی نیستند و از لحاظ فنی و علمی می بایست مورد بحث قرار بگیرند.

پیش به سوی دوم اسفند!
وی اظهارداشت: کمتر از 80 روز دیگر تا انتخابات مجلس یازدهم باقی مانده و همه کاندیداها تقریبا وارد فضای تبلیغاتی خود شده اند. از جلسات شبانه گرفته تا کارهای رسانه ای و پیج های متعدد و ... .
منتهی؛ بر این باوریم که انتخابات فعلی مجلس می تواند برون رفتی از اوضاع فعلی باشد و در واقع مجلس؛ اسما ً و رسماً خانه ملت باشد. ما مجلسی می خواهیم که کار آمد تر از مجلس فعلی باشد. مجلسی می خواهیم که مطالبه بکند و صرف گرفتن امتیازات خاص اظهار نظر ندهد.
انشا الله که شورای نگهبان هم با دقت لازم تمامی کاندیداها را احراز نماید؛ چرایی دلهره ما به خاطر این است که نظاره کرده ایم که شخصی به دلیل فساد های مالی در یک دوره رد صلاحیت گردید و در دوره های بعد احراز شد و هنوز چرایی این احزاز را نمی دانیم و موجب بدبینی عموم به شورای نگهبان شد. در رابطه با معیار ها و نکات لازم راجع به انتخابات در آینده ای نه چندان دور اظهار نظر خواهیم کرد.

فرمانداری ویژه دزفول
بدنکی در ادامه گفت: جناب فضل الله زاده اکنون؛ در حالی با شما صحبت می کنیم که نمی دانیم؛ بالاخره دزفول فرماندار دارد یا ندارد! نمی دانیم آقای حیدری در حال حاضر فرماندار خرمشهر است یا دزفول یا حتی هر دوی آنها! از این که فرمانداری ویژه دزفول سه سال است؛ فرماندار ندارد چی کسی نفع می برد؟ پشت پرده اینکه دزفول؛ بزرگترین شهرستان استان؛ پس از کلانشهر اهواز فرماندار ندارد چیست؟ چرا در طی این سه سال برای دزفول سرپرست هایی منتصب گردیده که با پایان حکم قانونی آنها؛ مجددا آن حکم تمدید می گردد. خب آقایان فرمانداری مشخص کنید و خلاص.
چه شخصی یا اشخاصی از این مهم سود می برد؟ منفعت چه کسی در میان است؟ دست چه شخصی در کار است؟ چه کسی مانع این مهم است؛ آیا شهری که توان تربیت مدیرهای برجسته کشوری دارد؛ نمی تواند برای خود مدیر داشته باشد؟

طرح جامع و تفصیلی شهرسازی دزفول
نماینده بسیج دانشجویی دانشگاه دزفول  اشاره کرد: مطلعید که 15 سال است از تاریخ انقضای ارائه طرح جامع و تفصیلی شهرسازی دزفول می‌گذرد. هر کس که اندک سواد شهرسازی دارد؛ می داند که اگر شهر دارای طرح جامع نباشد مدیریت آن به صورت میلی و فله ای جلو خواهد رفت. بدین نحو که جایی که نباید ارتفاع داشته باشد؛ ارتفاع دارد؛ جایی که باید ارتفاع داشته باشد ویلایی ساخته خواهد شد؛ بافت قدیم مزمهل گردیده و ده ها مشکلات دیگر که منجر به نبود این طرح است. در این صورت هم مشخص نخواهد بود که توسعه شهر به کدام سمت پیش خواهد رفت!

وی همچنین افزود: با توجه به اینکه در دوره شورای شهر سوم؛ طرح جامع و تفصیلی شهرسازی دزفول آماده و به اهواز فرستاده شد! چرا این طرح این قدر متوقف شده است؟! خوب است که با خود مرور کنیم؛ این در حالیست که حدود دو سال هم از عمر شورای شهر 5 ام گذشته است! ولی بازهم خبری نیست و چه کسی باید پاسخگوی آن همه هزینه برای کارهای مطالعاتی و تحقیقاتی باشد؟ اما قضیه آنجانی است که برخی های می گویند محقق نشدن این مهم؛ دعواهای مرزی است! خب گیرم که درست! دعواهای مرزی را چه شخصی باید حل کند؟ باید عراق حل کند یا کشورهای همسایه؟ اگر که میتوانید این مشکلات را حل کنید بسم الله اگر از توان انجام آن عاجزید دست به دامان نهاد های بین المللی شوید!

بدنکی در پایان گفت: طبیعتا این طرح باید در جریان قرار گیرد و به مقصدگاه نهایی خود برسد! به صراحت عرض می کنم؛ عزیزان دعوایی هم که بین دو شهر همسایه و هم پیمان دزفول و اندیمشک صورت گرفت نشات گرفته از عدم وجود همین طرح بوده است و لا غیر!

وسلام علی من اتبع الهدی

نظر شما