شناسهٔ خبر: 36562410 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: فارس | لینک خبر

وقتی هر سال خانه‌مان جابه‌جا می‌شود، نمی‌توانیم از سنت شب‌نشینی بگوییم

یک استاد دانشگاه گفت: سیاست‌ مسکن اجاره‌ای و یک ساله باعث می­‌شود که ارتباط با والدین، صله رحم، همنشینی با همسایه‌ها و ... موضوعیت خودش را از دست بدهد. در چنین شرایطی آیا می‌شود از سنت شب‌نشینی حرف زد؟

صاحب‌خبر -

خبرگزاری فارس ـ گروه فرهنگ عمومی: در این شب‌های پاییزی، آدم‌های میانسال گاهی دلتنگ هم‌نشینی‌های قدیمی می‌شوند. سنتی که زیر سایه حضور پدربزرگ و مادربزرگ تعریف می‌شد و با بازی‌های کودکانه قایم موشک‌بازی، یه قل دو قل، گل یا پوچ، اسم و فامیل و حتی مسابقه مچ اندازی همراه بود. حالا که فرزندانمان بزرگ شده‌اند، حسرت گذشته در دلمان مانده است. اینکه دیگر پدربزرگ‌ها و مادربزرگ‌ها در میانمان نیستند و ما مانده‌ایم با زندگی ماشینی و بچه‌هایی که در چهاردیواری خانه در این شب‌های بلند پاییز محصور مانده‌اند و فقط به جعبه جادو دلخوش کرده‌اند؛ با یک دو جین سریال‌های تازه و تکراری که سپر به سپر هم از شبکه‌های مختلف پخش می‌شوند!

در گفت‌وگویی با میثم مهدیار، دکترای جامعه‌شناسی و مدرس دانشگاه از او درباره امکان‌ و محدودیت‌های زندگی مدرن شهری برای سنت‌های شب‌نشینی سؤال کردیم که مهدیار از ارتباط تغییر مداوم محل زندگی با کم رونق‌شدن سنت‌ شب‌نشینی سخن به میان آورد که مشروح آن در ادامه می‌آید:

در گذشته ازدواج‌ها طی روال‌های خانوادگی و محلی صورت می‌گرفت

چه شد که سبک زندگی ما به سمتی رفت که سنت‌های اجتماعی مثل «شب‌نشینی» را کنار گذاشتیم؟

در واقع مهم‌ترین وجه انسان زندگی اجتماعی است؛ یعنی ما نمی‌­توانیم جدا از هم زندگی کنیم. چرا که به نظر بسیاری از فلاسفه و دانشمندان «انسان مدنی بالطبع» است و نیازها، غرایز روحی، روانی و جسمی دارد که به واسطه تشکیل جمع و ارتباطات و تعاملات اجتماعی از جمله تشکیل خانواده ارضا می‌شود. منتها اتفاقی که در دوران مدرن افتاده، این است که به واسطه سیطره و گسترش کلانشهرها ارتباطات اجتماعی دچار گسست و بحران شده است. در واقع کیفیت توسعه شهری جدید باعث شده محلات که به عنوان مجرای ارتباطات اصیل اجتماعی در شهرهای سنتی شناخته می‌شدند، تخریب شوند و ساکنان از همدیگر فاصله بگیرند. 

مثلاً در گذشته ازدواج‌ها طی روال‌های خانوادگی و محلی صورت می‌گرفت؛ یعنی افراد و خانواده‌ها همدیگر را می‌شناختند و بعد پدر و مادر وارد عمل می‌شدند و در یک فرآیند سنتی برای فرزندانشان همسرگزینی می‌­کردند. اما با تخریب محلات و فاصله گرفتن افراد و خانواده‌ها، امکان شناخت مناسب از طرف ازدواج پیدا نمی‌کنند و همسرگزینی مناسب اتفاق نمی‌­افتد. به همین علت است که آمار طلاق بالا می‌رود.

الان به جای خانواده و محله معمولاً آشنایی‌ها در دانشگاه‌ها، ادارات و یا در تعاملات اجتماعی در عرصه عمومی صورت می‌گیرد و دو طرف آشنایی کافی نسبت به خانواده‌های یکدیگر و خلقیات همدیگر ندارند. معمولاً زوج‌ها در مسیر زندگیشان دچار مشکل می‌­شوند و خیلی از این ازدواج‌ها منجر به طلاق می‌­شود.

تعامل بیش‌تر افراد در سایه شب‌نشینی‌ها  

از طرف دیگر، در اشکال سنتی، اگر درون خانواده‌ها اختلاف و درگیری به وجود می‌آمد، معمولاً‌ بزرگ‌ترهای فامیل می‌آمدند و برای برقراری صلح و صفا کمک می‌کردند. اما الان با شهری شدن زندگی و جدا افتادن خانواده‌ها از همدیگر معمولاً درگیری‌ها به بحران منجر می‌شود. زوج‌ها هم چون در زندگی‌های جدید که معمولاً تک فرزندی غالب است، مهارت‌های ارتباطی و زندگی را کسب نکرده‌اند، این اختلافات خیلی سریع‌تر به درگیری و طلاق منجر می‌شود.

این در حالی است که سنت شب‌نشینی‌ باعث می‌شد که افراد، ارتباطات و تعاملات بیشتری با همدیگر داشته باشند و از احوال هم باخبر شوند و اگر برای کسی مثلاً مشکل اقتصادی ایجاد پیش می‌آمد، اقوام و بزرگترها سعی می‌کردند، مشکل را حل کنند. یا اگر کسی دچار بیماری‌ می‌شد به او کمک می­‌کردند.

مهم‌ترین وجه شب‌نشینی‌ تقویت سرمایه اجتماعی افراد است

اما با از دست رفتن این تعاملات و این کانون‌های جمعی و وقتی بین افراد فاصله ایجاد می‌شود، آد‌م‌ها تنها می‌شوند. مثلاً کسی بیمار شود، نیاز به کمک داشته باشد، کسی ورشکسته شود، نیاز به کمک مالی داشته باشد، برای تربیت فرزند نیاز به کمک کوتاه‌مدتی داشته باشد، اما نمی‌تواند آن کمک‌ها را از جایی تأمین کند. به همین دلیل، دچار اضطراب و یأس می‌شود. می‌­توانم بگویم که این تبعات فردی البته در ابعاد فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی بازتاب پیدا می‌کند. پس مهم‌ترین وجه این شب‌نشینی‌ها و گعده‌های خانگی این است که سرمایه اجتماعی افراد را تقویت می‌کند. بنابراین سیاستگذاری اجتماعی و فرهنگی و توسعه شهری ما هم باید به سمت تقویت این کانون‌های اجتماعی باشد.

هم‌بینی (چشم و هم‌چشمی) مانع جدی شب‌نشینی است

البته حالا غیر از فرآیندهای شکل‌گیری شهرهای جدید، آپارتمان‌نشینی و تخریب محلات و روابط اجتماعی، مسائل اقتصادی هم دخیل است. به هر حال رفت‌وآمد خانگی خرج و هزینه‌هایی برای خانواده‌ها دارد و وقتی شرایط اقتصادی سخت شود، این رفت‌وآمدها کم می‌شود یا مثلاً رشد هم‌بینی (چشم و هم‌چشمی‌ها) باعث می‌شود این تعاملات سخت شود؛ یعنی افراد دچار رقابت‌های نمادینی می‌شوند که این رقابت‌ها اصطکاک زیادی بین اعضای خانواده‌ها ایجاد می‌کند. قسمتی از این قضیه بابت مُدزدگی و چشم‌ و هم‌چشمی‌ها در فضای مصرف‌زدگی مدرن است.

چاقوی دولبه‌ فضای مجازی در دورهمی‌های خانوادگی 

خیلی‌ها فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی را در کاستن از ارتباطات چهره به چهره مقصر اصلی می‌دانند. شما هم به چنین چیزی عقیده دارید؟

بله! فضای مجازی یک مقدار این فضا را تخریب کرده و توجه‌ها را به خود جلب کرده است. البته نمی‌توان گفت صد درصد باعث تخریب روابط شده، بلکه به هر حال این فضا هم امکانی فراهم آورده که مثلاً گروه‌های خانوادگی در شبکه‌های اجتماعی شکل گرفته و افراد از احوال هم باخبر شوند. به عبارتی این فضاها چاقوی دولبه‌اند؛ یعنی هم در جهت تقویت آن گعده‌های خانوادگی می‌توانند باشند و هم علیه آن. این بستگی به آن دارد که ما آموزش ببینیم، سواد رسانه‌ای‌مان افزایش پیدا کند و بدانیم از ابزارهای تکنولوژی در هر جایی چگونه استفاده کنیم.

شبکه‌های مجازی قدری ارتباطات را تسهیل کرده است

در واقع، شما فضای مجازی و گسترش ارتباطات موبایلی را هم مقصر و تسهیل‌گر موضوع می‌دانید.

قطعاً‌ هیچ ارتباطی مانند ارتباط چهره به چهره نمی‌شود. منتها در فضای شهری که شما بخواهید از این طرف شهر به آن طرف شهر بروید، معمولاً باید نصف روزتان را بگذارید و برای رفت و آمد هزینه کنید. وقت‌گیر است. بالاخره شبکه‌های ارتباطی این ارتباطات را تا حدی تسهیل کرده‌اند. منتها این به قوت ارتباطات چهره به چهره نیست و حتماً آن ارتباطات مجازی به آن ارتباطات حقیقی نیازمند هستند. اما به هر حال همین شبکه‌ها قدری ارتباطات را تسهیل کرده است. اگرچه کیفیت و شکل ارتباطات را تغییر داده‌اند.

راهکار کاهش هزینه‌های گسست نسلی در جامعه امروز/ نقش تاریخ شفاهی در پیوند نسل‌ها

در شب‌نشینی‌‌ها حضور پدربزرگ‌ها و مادربزرگ‌ها پررنگ‌تر بود و در این دیدارها نسل جدید با آداب و رسوم‌ و سبک زندگی سالم نسل پیش از خود آشنا می‌شد. اکنون که چنین امری وجود ندارد، راهکار شما چیست؟

این یک بحث گسترده است؛ تجربه زندگی کلانشهری گسست و فاصله‌گیری افراد در خانواده‌ها بوده است. معمولاً بزرگ‌ترهای فامیل نقش انتقال‌دهنده تجربیات را می‌توانند ایفا کنند. در شهرها اما یک گسست نسلی از نسل‌های بالاتر پدید آمده است. در برخی کشورها نظیر آمریکا و در اروپای غربی تلاش کرده‌اند هزینه‌های این گسست نسلی را پایین بیاورند. مثلاً به بچه‌ها آموزش می‌دهند که به سراغ بزرگترهای فامیل بروند و خاطرات و ابعاد مختلف زندگی­شان راجع به ازدواج، شغل پیدا کردن، یا اولین حقوقی را که گرفته‌اند، اولین سفری که مستقل رفته‌اند و غیره را بشنوند و به تجربیاتشان اضافه کنند. در واقع به واسطه تاریخ شفاهی سعی می‌کنند آن تجربیات نسلی را انتقال دهند و پیوند نسلی را برقرار کنند.

سیاست‌ مسکن اجاره یک ساله، مغایر با سنت شب‌نشینی است

نقش خانه‌های موقت با اجاره‌های یک ساله و جابه‌جایی مداوم مردم از این خانه به آن منزل را چطور ارزیابی می‌کنید؟

یکی دیگر از راهبردها در شکل‌دهی به محلات و ارتباطات محلی،سیاست‌های اجتماعی در حوزه مسکن است. در خیلی از جاهای دنیا سیاست‌ها طوری است که افراد راحت‌تر بتوانند محل زندگی‌شان را پیدا کنند؛ یعنی لازم نباشد حتماً به خاطر مشکلات مالی از محل زندگی پدر و مادرشان فاصله بگیرند. اما اینجا سیاست‌ مسکن، اجاره یک ساله است و شما بعد از یک سال مجبورید جابه‌جا شوید و معمولاً سراغ جایی می‌­روید که از لحاظ اقتصادی برای شما به صرفه باشد. این باعث می­‌شود که ارتباط با والدین موضوعیتش را از دست بدهد، فاصله بیفتد و ارتباطات سخت شود. در چنین وضعی، دیگر مانند گذشته ارتباطی با همسایه‌ها برقرار نمی‌شود؛ چون در سال‌های گذشته در کنار شب‌نشینی فامیلی، شب‌نشینی همسایگان هم بوده است. این آسیبی است که به خاطر فرآیند رشد شهرنشینی و زندگی کلانشهری ایجاد شده است. منتها باید فکر کرد که چگونه می‌شود نوعی از سیاست اجتماعی را طراحی کرد که پیوندها را برقرار کند. در واقع نیازمند سیاست‌گذاری‌های کلان در حوزه آموزش و پرورش، رسانه و از همه مهم‌تر توسعه شهری هستیم.

انتهای پیام/

نظر شما