بالاگرفتن تنش‌ها میان دو جناح اصلی کشور و تلاش آنها برای خنثی سازی همدیگر و سیاسی کردن بسیاری از موضوعات که در تحلیل نهایی ثمره‌ای جز هدر رفت منافع ملی و مصالح عمومی ندارد به همراه کم توجهی به وضعیت معیشت مردم، بسیاری از گروه ها و طیف‌های فکری با صبغه اصولگرایی را به این نتیجه رسانده است که فارغ از جناح بندی‌ها به فکر پایه ریزی جریان‌هایی باشند که با دوری جستن از صف‌بندی سیاسی مرسوم، مسیری متفاوت در صحنه سیاسی کشور را در پیش بگیرند.
اعتراض‌های دی ماه ۹۶ و انتقادها از سیاست ورزی اصلاح‌طلبان و اصولگرایان در برخورد با خواست اقشار آسیب‌پذیر و همچنین ارائه راه‌حلهای کهنه به مطالبات جدید جوانان و زنان، بسیاری از شخصیت‌ها و گروه‌های سیاسی را با انگیزه‌های متفاوت به این فکر انداخت که با گردآوردن جمعی از همفکران اقدام به تشکیل جبهه یا ائتلافی کنند که با طرح شعارهایی عامه گرایانه خود را جریانی نو در سپهر سیاست معرفی کنند.  
نواصولگرایی محمد باقر قالیباف و ادعای برپایی مجلس نو با بهره گیری از نیروهای نسبتا جوان متخصص و انقلابی و اعلام موجودیت تشکلی تحت عنوان جبهه سوم به رهبری سردار احمد خورشیدی، به همراه چنددستگی در اردوگاه اصولگرایان و بریدن از پدرخوانده های سنتی این جناح و تشکیل ائتلاف های چون جبهه پیشرفت رفاه و عدالت، آبادگران، پایداری و... تلاش بخشی از فعالان اصولگرا برای به حاشیه راندن طیف سنتی و محافظه کار، رویه ای است که آنها برای پاسخ به وضع موجود در پیش گرفته اند. هدف این گروه ها در گام نخست به دست گرفتن کرسی های نمایندگی مجلسی است که به گفته آنها نتوانسته به انتظارات پاسخ مناسبی بدهد.  
آنها در سودای پی‌ریزی طرح نو در سپهر سیاسی کشور با ادعای حل مشکلات کشور با بهره گیری از نیروهای جوان و متخصص چندی است پا به عرصه رقابت‌های انتخابات مجلس گذاشته‌اند تا از نمد ناکارآمدی جناح های مسئول کشور برای خود کلاهی بدوزند.  
اصولگرایی از فقدان تیم مربیگری رنج می برد 
در این چارچوب به تازگی لیستی از برخی شخصیت‌های سیاسی، مذهبی، دانشگاهی و رسانه ای با عنوان «لیست مردمی پویش گام دومی دعوت جوانان انقلابی از نیروهای متخصص ولایی برای حضور در انتخابات مجلس یازدهم» منتشر شده است که در آن عمدتا نام مدیران ارشد و میانی ۶ سال نخست دولت احمدی نژاد و چهره های فرهنگی و رسانه ای اصولگرا به چشم می خورد؛ شخصیت هایی چون سردار احمد وحیدی به عنوان سرلیست، وحید جلیلی، احمد وحیدی، علی باقری، مهدی محمدی، حسین آبنیکی، فواد ایزدی، یاسر جبرائیلی، محمد صادق کوشکی، محمد هادی زاهدی وفا دیده می‌شود.
محمدصادق کوشکی در این باره روز پنجشنبه به خبرنگار سیاسی ایرنا گفت: اهداف و برنامه ها را باید از دوستانی جویا شد که زحمت کشیدند و چنین لیستی را تهیه کرده اند، اگرچه در لیست هستم ولی در تهیه آن دخالتی نداشته ام و مجموعه تهیه کننده لیست باید در این باره اظهارنظر کند.
کوشکی در باره آرایش گروه‌ها و ائتلاف‌های سیاسی گفت: زمانی از اصلاح طلبی و اصولگرایی صحبت می شد که توصیف ساده اما غیر دقیقی از واقعیت حاکم بر سپهر سیاسی ایران بود. اصلاح طلبی جبهه ای متنوع است که لیدر، تیم، سرمربی و مربی دارد و درمواقع لزوم مانند انتخابات هماهنگ عمل می کند اما طیفی که اصولگرا شناخته می شود دارای سلایق مختلف و متنوعی است که مدتی است از فقدان تیم مربی گری رنج می برد.
وی اظهارداشت: اصولگرایان باید هر چه زودتر برای لیدر، رهبر، مربی و تیم مربی گری خود فکری اساسی و تصمیمی راهبردی اتخاذ کنند که آن تیم می تواند تیم جدیدی باشد تا جایگزنی تیم جدید با قدیمی ها باید اتفاق بیفتد، زمانی در انتخابات دهه ۷۰ مرحوم آیت الله محمدرضا مهدوی کنی به نوعی سرمربی بازیگران طیف اصولگرایی بود اما با فقدان وی به مفهوم اعتماد به نسل جدید و جایگزین کردن آنها با قدیمی ها نیاز داریم.
لزوم نوزایی در مدیریت اصولگرایی 
کوشکی یادآور شد: در حوزه مدیریت جناح اصولگرایی یعنی جناحی که دارای طیف‌ها، سلایق و مجموعه‌های متنوعی است، ضرورت نوزایی به شدت احساس می شود.  این جناح باید هماهنگ کننده داشته باشد، کما اینکه اصلاح طلبان چنین موردی را دارند و در مواقع لزوم نیروهای خود را در سطح کشور ارنج (چینش) می‌کنند. لذا در صورتی که به اصل نوزایی و جایگزینی نسلی اعتقاد پیدا کنند شاید نیازی نباشد الزاما ازعنوان اصولگرایی استفاده شود و می توانند از تعریف و اسم جدیدی نیز استفاده کنند.
وی افزود: امکان بازتعریف طیف بندی ها در جریان اصولگرایی وجود دارد یا حتی با نوزایی که در آن اتفاق می افتد، می توانند تیم و مربیگری جدیدی را هم تجربه کنند. من به عنوان فردی که بیرون از این جریان، به مسائل اصولگرایی نگاه می کنم تنوع طیف های جناح موسوم به اصولگرایی به شکلی است که گاهی متعارض با هم عمل می کنند.
اصولگرایی دچار دگردیسی شده است
کوشکی افزود: گفته می شد علی لاریجانی، محمود احمدی نژاد، علی اکبر ناطق نوری، حسن روحانی، محمدحسن ابوترابی، محمدباقر قالیباف و آیت الله محمد تقی مصباح یزدی اصولگرا هستند. حال مشاهده می کنیم این افراد در یک طیف قرار نمی گیرند، حتی زمانی مرحوم آیت الله هاشمی رفسجانی سرلیست اصولگرایان بود.
عضو هیات علمی دانشگاه تهران عنوان کرد: پدیده اصولگرایی به مرور دچار نوعی از دگردیسی شده و تغییراتی داشته است. بعضی از افرادی که نام بردم خود را از جریان اصولگرایی کنار کشیدند، محمود احمدی نژاد صراحتا گفت که اصولگرا نیست و افرادی هم هنوز حضور دارند که ممکن است در قالب های قدیمی اصولگرایی نگنجند. مرحوم هاشمی رفسجانی و ناطق نوری از طیف اصولگرایی کناره گرفتند.
وی ادامه داد: شاید در حال حاضر عده ای معتقد باشند حسن روحانی اصولگرا است اگر چه خودش بگوید اصولگرا نیست. در واقع اصل حرف من این است، زمانی چهره های سرلیست اصولگرایان در انتخابات های گذشته این افراد بودند اما الزاما در این مقطع، معادلات گذشته بر طیف اصولگرایی حاکم نیست.
ریزش‌ها و رویش‌ها در اصولگرایی
کوشکی با اشاره به ریزش‌ها و رویش‌ها در اصولگرایی اظهار کرد: اگر این ریزش و رویش‌ها را تحلیل و بررسی کنیم شاید پدیده ای جدید و متفاوت در اصولگرایی ظهور و بروز پیدا کند، نمی خواهم بگویم این پدیده جدید خوب، بد، درست یا غلط است بلکه قصد دارم اتفاقاتی که در گذشته افتاده و در آینده ممکن است رخ دهد را ترسیم و تبیین کنم.
وی درباره وجود اتاق فکر و لیدر اصولگرایی، گفت: بعد از آیت الله مهدوی کنی به طورمشخص کسی به عنوان سرمربی، لیدر و فرمانده در جریان اصولگرایی وجود نداشته است ولی معتقدم امکان تولد آن وجود دارد و لازم است این تولد اتفاق بیفتد و شاید به جای یک شخص به عنوان لیدر تیمی جوان تصمیمات مهم سیاسی را در طیف اصولگرایی را اتخاذ کند، تیمی که «شیخوخیت» به معنای سنتی را نخواهد داشت، چیزی شبیه به یک شورا یا کوچکتر از آن.
ایران شبیه عربستان نیست بلکه متکثر است
کوشکی با اشاره به حضور طیف ها و جریان های مختلف در جامعه، یادآور شد: نمی توانیم انتظار داشته باشیم در کشور ما فقط یک جریان فکری حاکم باشد، ما عربستان سعودی نیستیم بلکه جامعه‌ای هستیم که ۴۰ سال در فضای انقلاب تنوع را تجربه کرده ایم، هر ۸ سال یک جناح مشخص با انتخاب مردم به قدرت می رسد و حتی قبل از انقلاب هم تنوع عقیده و دیدگاه در امور سیاسی، فلسفه و فقه وجود داشت.
وی ادامه داد: سیستم سیاسی کشور ما نه به عربستان شباهتی دارد و نه مانند نظام سیاسی آمریکاست. شاید بتوان گفت ما شبیه به نظام سیاسی هندوستان هستیم، در آنجا تعداد زیادی از احزاب و گروه ها حضور دارند، به طوری که هر شهروند هندی برای انتخاب کردن با بیش از ۱۲ حزب مواجه است.
این فعال اصولگرا با تاکید بر اینکه خوشبختانه در ایران سطحی از تنوع فکری در گروه ها و احزاب وجود دارد، خاطرنشان کرد: این تنوع سلایق در کشور ما مرزهایی هم دارد که موجب پوشش تنوع سلایق می شود. یک مرز توحیدی اعتقادی در کشور وجود دارد که حتی هم وطنان کلیمی، مسیحی و زرتشتی ما هم به آن احترام می گذارند و نسبت به آن چهارچوب مند عمل می کنند.
عضو هیات علمی دانشگاه تهران عنوان کرد: ما تعاریفی مانند امنیت و منافع ملی داریم و به این معنی است که کشور منافع و مصالحی دارد که ممکن است در آن مورد اختلاف نظر داشته باشیم اما اصلش مرزی است که توسط همه سلایق پذیرفته شده است، کسی که این اصل را قبول نداشته باشد قاعدتا نمی تواند در محدوده تعاریف این کشور کار کند.
کوشکی تصریح کرد: باید تمرین کنیم تا اهداف مشترکمان را بشناسیم، در حوزه اهداف مشترک با مشکل مواجه هستیم، یعنی تعریف جناح ها، گروه ها و سلایق مختلف از اهداف یکی نیست.