سیمین دانشور و همسرش آل احمد، یکی شیرازی است و دیگری طالقانی. ابراهیم گلستان شیرازی است، جلالالدین همایی که در محله پاقلعه منزل داشت هم اصفهانی است. ذبیحالله صفا نویسنده «تاریخ ادبیات در ایران» هم «شهمیرزادی» است. صادق کیا، زبان شناس و ادب پژوه، مازندرانی است. هوشنگ ابتهاج و خاندان دانشمند رضا که آخرین آنها دیروز دعوت حق را لبیک گفت هم رشتی هستند. نسخه شناس برجسته محمدتقی دانش پژوه آملی است. عبدالحسین حائری کتابشناس و فقیه کتابدار هم قمی است. حسن انوشه بنیانگذار دانشنامه ادب فارسی اهل بابل است؛ احمد محمود نویسنده رمانهای ماندگار از بستگان همکارم در شورای شهر، آقای اعطا، اهوازی است. گرچه احمد محمود هم در واقع احمد اعطاست و محمود نام ادبیاش به شمار میآید. او در داستان جنگی خود، «زمین سوخته» همه خویشان را میکشد اما همکار ما از نسل همان شهیدان زنده و پرتلاش است. عباس زریاب خویی و محمد امین ریاحی بنیانگذار کتابخانه عمومی و مؤسس نخستین کتابخانه عمومی در پارک شهر و سرکار خانم ژاله آموزگار زبان شناس و اسطوره شناس هرسه نفر خویی هستند. سیدجعفر شهیدی و عبدالحسین زرین کوب بروجردی هستند هرچند که عظیم زرین کوب میگوید خانواده آنها در اصل خوانساری است که بعدها به بروجرد مهاجرت کردهاند. آذرتاش آذرنوش مؤلف کتاب ارزشمند «چوگان درایران» همچون علی اشرف صادقی و مرحوم مظاهر مصفا، آخرین نسل شاعران غزل سرای معاصر هر چهارنفر قمی هستند. هرچند که مصفا در اصل تفرشی بود و آخر سرهم در روستایی در تفرش به خاک سپرده شد. محمد قاضی مترجم یگانه داستان و رمان مهابادی است.ابراهیم یونسی، مترجم و داستان نویس مشهور هم از مردم بانه است. رشید یاسمی، شاعر و مؤلف تاریخ کرد، کرمانشاهی و عبدالحسین آذرنگ، مؤلف و مترجم معروف هم از اهالی کرمانشاه است. شفیعی کدکنی نیشابوری است و میگوید: «عطار نیشابوری هم کدکنی است.» موسوی گرمارودی هم خراسانی-تهرانی است. خاندان موسوی بجنوردی هم به هر حال تهرانی هستند. شرفالدین خراسانی هم فارغ از آنچه در شیراز به دنیا آمده تهرانی است. مرحوم پدرش سید عبدالله خراسانی از واعظان معروف تهران بود که در زمان پهلوی اول به شیراز تبعید شدند. محمد علی تربیت، سید حسن تقیزاده، محمدتقی جعفری که تا زنده بود اجازه نداد به روی آثار او لقبی نوشته شود با اینکه فقیه بزرگی بود و حسن انوری و منوچهر مرتضوی هم تبریزی بودند. رضا سیدحسینی، مترجم زبان و سرپرست اول فرهنگ آثار و عبدالله توکل مترجم خوش قلم اردبیلی هستند. فرخی یزدی هم که شناخته شدهتر از آن است که بیان شود از کجاست که شعر او در تاریخ سیاسی معاصر مشهور است که گفته: «به زندان نگردد اگر عمر طی/ من و ضیغمالدوله و ملک ری»ضیغم الدوله حاکم یزد بود که او را اسیر زندان ساخت. عبدالرحمان فرامرزی، سردبیر پیشین کیهان و نویسنده مقاله مشهور ضد اسرائیلی«من از تکرار تاریخ میترسم» ریشه در بحرین داشت و بارها از نام خلیج فارس دفاع کرد، طنز خاص او حتی در مقالههای جدیاش هم دیده میشد، مثلاً نوشته بود: «احتمالا اسرائیل تا چند سال بعد شیراز ما را هم ادعا خواهد کرد، چراکه حافظ و سعدی در اشعار خود آنجا را ملک سلیمان خواندهاند.» محمد ابراهیم اقلیدی آبادهای هم تهرانی است که با طنز مشهورش خود را خرابهای معرفی میکرد و رفیق کامران فانی و بهاءالدین خرمشاهی بود. محمد معین مؤلف فرهنگ فارسی معین از رشت بود و قبر او در آستانه اشرفیه است. علامه قزوینی و دهخدا هر دو متولد سنگلج اما از تبار مردم قزوین هستند، احمد رضا احمدی شاعر و باستانی پاریزی مورخ و شاعر نامی هم از مردم کرمان اند.
سیدمحمود دعایی که انصافاً درحق باستانی پاریزی سنگ تمام گذاشت و بلندآوازهترین مدیر فرهنگی زمان ماست کرمانی است، خداوند والده ایشان را غریق رحمت کند که یزدی است. ایرج افشار، فتحالله مجتبایی و عبدالله انوار هم که هر سه تهرانیاند و سید محمد محقق داماد و داوری اردکانی هم اردکانیاند و محمود دولت آبادی خالق کلیدر هم که از خطه سبزواراست. این بزرگان همه در بطن تهران پرورده شدند. به واقع تهران محیطی بود که به آنجا میآمدند و بزرگ و شناخته میشدند.
گل آقای گردن شکسته، کیومرث صابری فومنی هم پیداست که از کجاست. تهران تبلور ایران بود. کمتر کسی رقیب دیگری میشد، ارتباط آسان بود و تهران مسطورهای از همه ایران را در خود داشت. تهران مشکلات زیادی دارد اما کمتر کسی پایش به آن رسیده که ترکش کرده باشد. یاد احمد اقتداری، منوچهر آتشی، منوچهر ستوده، قیصر امینپور گرامی باد که چون درگذشتند پیکر آن عزیزان را به زادبومشان بازگرداندند. روز کتابگردی در کتابفروشیهای سراسر کشور به یاد این عزیزان گردهم آییم. روز کتابگردی گرامی باد.
زیر چتر کتاب و به یاد بزرگان ایران
نویسندگان بزرگ ایران از همه نقاط کشورند، بهارشاعر از مشهد آمد و با کتاب «سبک شناسی» پایهگذار زبان شناسی نوین درکشورمان شد. شهریار از تبریز برخاست و مزار او در مقبره الشعرای تبریز در کنار خاقانی است. جمالزاده، پدر داستان نویسی نوین در ایران با کتاب «یکی بود یکی نبود»اصفهانی است و پدر او را که سید جمالالدین واعظ اصفهانی میخوانند از مشروطه خواهان بلندآوازه بود.
صاحبخبر -
∎
نظر شما