سرویس سیاسی جوان آنلاین: اعلام حمایت دولت امریکا از اغتشاشگران در جریان سهمیهبندی بنزین روایت تازهای در موضعگیریهای اینچنینی نیست. بارها و بارها امریکاییها در ادوار مختلف با دخالت در اوضاع داخلی ایران تلاش کردهاند تا از آب گلآلود ماهی دلخواه خود را صید کنند، اما این بار نکته جالب دلسوزی آنها برای بالا رفتن قیمت بنزین و مشکلات معیشتی برای مردم است!
امریکاییها در طول سالهای گذشته بارها و بارها تلاش کردهاند با ایجاد فشارهای تحریمی مردم ایران را بر ضد نظام جمهوری اسلامی بشورانند. این رویکرد در حقیقت سیاستی بود که در دوران ریاست جمهوری اوباما برای وادار کردن دولت ایران برای تسلیم شدن در مورد پرونده هستهای به کار میرفت تا فشاری مضاعف علیه نظام جمهوری اسلامی ایران اعمال شود. این سیاست به این دلیل به کار رفت تا همان رویهای که در مقابل کوبا و کرهشمالی به کار رفت در مقابل ایران هم تکمیل شود.
اوباما با اتخاذ رویکرد دو مسیره تعامل و فشار سعی بر این داشت تا ایران را به سمت تغییر رفتاری سوق دهد که غرب خواهان آن بود. در این رویکرد بیشترین کاربرد و بهرهبرداری بر فشار بود که با تحریمها علیه ایران سعی داشت محاسبات ایران را در زمینه هستهای تغییر دهد. اگر چه تحریمها اقتصادی بوده و هدف مسئولان ایران بیان شد، اما اقدامات انجام گرفته حاکی از این است که هدف اصلی مردم بودهاند.
«تاکی» و «پولاک» یکی از بخشهای سیاست خارجی دولت اوباما در قبال ایران را دیپلماسی عمومی با مردم ایران عنوان کردند. به عقیده آنها تمرکز دولت اوباما بر ملت ایران ناشی از این واقعیت است که جداسازی مردم از نظام مهمترین ظرفیت و دارایی نظام را از آن میگیرد. در واقع امریکا زمانی به نتیجه مطلوب خود یعنی همان تغییر رفتار یا تغییر محاسبات ایران میرسد که فشارهای ناشی از تحریمها بتوانند با جدا کردن مردم از نظام، آنها را در تقابل با یکدیگر قرار دهند. در واقع تا زمانی که بین دو وجه تعامل و فشار، توازن برقرار باشد این رویکرد دو مسیره محکوم به شکست است، بنابراین تحریم زمانی نتیجه دارد که عزیزترین داشتههای ایران یعنی حاکمیت نظام سیاسی جمهوری اسلامی ایران و تسلط آن بر جامعه ایران مورد تهدید واقع شوند.
درگیر کردن مردم و زندگی روزمره آنها هدفی بود که امریکا با مدنظر قرار دادن آن سعی داشت تا آن را به اهرمی برای فشار بر دولت ایران تبدیل کند و از تقابل و رویارویی دولت و مردم بیشترین بهرهبرداری را انجام دهد، بنابراین در این زمینه تحریمها به عنوان مهمترین ابزار نقشآفرینی میکند تا رفتار رهبران ایران را تغییر دهد. طبق محاسبات امریکا اگر رهبران و مسئولان ایران احساس کنند که مردم به خاطر شرایط بد اقتصادی در برابر آنها صف کشیدهاند، احتمال دارد تا رفتار خود را تغییر دهند، بنابراین تغییر رفتار ایران از طریق ایجاد نارضایتی و شورش ناشی از اثرات تحریمها و با اتکا بر نیروی مردمی جزو برنامههای امریکا قرار گرفت.
به عبارتی دیگر، این تئوری چنین میگوید: بر مردم فشار اعمال کنید ـ یا به گفته یک مفسر محافظهکار در مصاحبه با نیویورک تایمز وارد جنگ اقتصادی با آنها شویدـ تا آنها دولتهایشان را به مصالحه وادار کنند.
تحریمها و زندگی مردم
در واقع تحریمها یکی از قویترین سلاحها در زرادخانههای غربی هستند که توسط افراد در رأس قدرت برای دامن زدن به هرج و مرج و ناآرامی در ایران و سرنگونی دولت از درون اعمال میشوند. به نقل از سوزان مالونی «هدف تحریمها صرفاً فلج کردن اقتصاد بازرگانی نیست بلکه برای تخریب اعتماد عمومی به دولت و دامن زدن به هرج و مرج طراحی شدهاند. با خلق یک بحران تورمی، غذاهای اصلی، دارو و سایر ضروریات اولیه بسیار گرانتر و با عرضه بسیار کمتر، باعث خشم مردم ایران شدهاند. این وضعیت با حذف یارانههای مواد غذایی، یک احساس نارضایتی را در عموم مردم در مورد آینده اقتصادی ایجاد کرده و همچنین باعث اختلافات بسیار جدی درون پایگاه سیاسی در تهران شده است.»
امریکا سعی داشت تا رهبران و دولت ایران را مسئول شرایط بد اقتصادی و به تبع آن شرایط به وجود آمده اجتماعی معرفی کند. کلینتون در اکتبر ۲۰۱۲ حاکمیت ایران را مقصر اصلی وضعیت اقتصادی ایران معرفی کرد و وعده داد که تحریمها در صورت تغییر رویکرد ایران و در صورت همکاری ایران با غرب در موضوع هستهای، خیلی زود ترمیم خواهند شد.
اگرچه کلینتون هدف اعلامی امریکا را از تحریمهای ایران که در قالب مواضع رسمی به صورت مستمر ابراز شده تغییر محاسبات رهبران ایران اعلام کرد، اما با توجه به فشارهای وارد بر مردم ایران بر اثر تحریمها برخی از کارشناسان کاربرد طولانیمدت تحریمها را روشی محتمل برای تغییر رژیم ایران میبینند.
در حوزه دارو نیز اتفاقات مشابهی در همان سالها روی داد، به عنوان مثال بانکیمون در اکتبر ۲۰۱۲ در گزارشی اعلام کرد که مردم ایران زیر فشار قرار گرفتهاند و تحریمها موجب شده تا شرکتهای دارویی از فرستادن دارو به ایران خودداری کنند. وی همچنین به افزایش قیمت کالاها و مایحتاج عمومی مردم در ایران اشاره کرد.
اگرچه اروپا و امریکا با لغو تحریمهای دارو و مواد غذایی سعی کردند تا نشان دهند هدف آنها فشار بر مردم نیست، اما در واقع با تحریم بانکی ایران به خصوص بانک مرکزی عملا ً راه هرگونه تبادلات مالی ایران با سایر کشورها و شرکتهای وابسته به آنها اعم از شرکتهای دارویی را قطع کردند. به رغم ادعای مقامات امریکا و کشورهای غربی مبنی بر اینکه تحریمها زندگی مردم عادی را هدف قرار ندادهاند، مستندات بیشماری خلاف این موضوع را نشان میدهند.
نیویورکتایمز به موضوع کمبود داروهای بیماریهای درمانپذیر در ایران بر اثر تحریمها پرداخت و نوشت: «سال گذشته برای بخش سلامت ایران، چیزی کم از فاجعه نداشت. واردات ایران از داروسازان اروپایی و امریکایی در سال ۲۰۱۲ در مقایسه با رقم مشابه در سال ۲۰۱۱ افت ۳۰ درصدی داشت و این روند نزولی کماکان ادامه دارد.» به رغم آنکه نظام تحریمهای تحمیلی امریکا و اتحادیه اروپا محدودیتی در زمینه مبادلات کالاهای انسانی قائل نیستند، در عمل تحویل کالاها و تجهیزات پزشکی به ایران را تحت تأثیر قرار دادند. با آنکه برخی مشکلات و سوءمدیریتهای داخلی و تخصیص نامناسب ارز ممکن است در ایجاد این معضل دخیل بوده باشند، اما ریشه اصلی آن را باید در تحریمهای تحمیلی امریکا و اتحادیه اروپا در زمینه مبادلات بانکی با ایران جستوجو کرد.
ادامه سیاست ترامپ در مورد ایران
دولت ترامپ نیز به دنبال همین سیاست است منتها به صورت عریانتر و با خشونت بیشتر. ترامپ در طول مبارزات انتخاباتی بارها و بارها بر این نکته تأکید کرد که تحریمها به دنبال این است که نظام جمهوری اسلامی را به طور کامل به مرز فروپاشی برساند. سیاست صفر کردن صادرات نفتی ایران نیز در این رابطه است.
حالا و در این شرایط و بنا به مصالحی که دولت مجبور به سهمیهبندی بنزین شده است، دولت امریکا این فرصت را مناسب میبیند تا بتواند باز هم از آب گلآلود ماهیگیری کرده و از اغتشاشگران حمایت کند. این در حالی است که امریکاییها با تحریمهای یکجانبه خود به دنبال این هستند که فشارها را بر ایران تشدید کنند.
نمونه آن نیز ایجاد محدودیت در صدور دارو است که حتی به بحث صادرات پانسمان نیز رسیده است. این پانسمانها که به صورت ویژه از طرف سوئد به ایران صادر میشود به دلیل محدودیتهای بانکی نمیتواند دیگر به ایران برسد و همین مسئله موجب مرگ کودکانی شده که به یک بیماری خاص پوستی مبتلا هستند.
این مشکل تنها محدود به این مسئله نیست و بارها و بارها در خصوص بیماریهای گوناگون تکرار شده است، با همین استدلال روشن نیز میتوان متوجه شد که امریکاییها امیدوار خواهند بود که با افزایش فشارها و ایجاد آشوب ایران را وادار به کرنش در مورد خواستههای غیرمنطقی خود خواهند کرد.
شاید در این میان تنها راه مؤثر با چنین راهکاری تکیه بر اقتصاد داخلی و تأمین رشد اقتصادی مناسب است. تنها در این صورت است که این تلاشها به هیچ جایی نخواهد رسید. شاید در این میان برخی کمکاریها نیز صورت گرفته باشد، اما در شرایط فعلی باید به دنبال این بود تا بدون هیچ گونه اشتباهی اقتصاد مقاومتی را به درستی در کشور پیاده و از ادامه فشارها بر مردم جلوگیری کرد.
در غیر این صورت باید منتظر تحریک شدن امریکاییها برای فشار بیشتر بر ایران بود؛ اتفاقی که در سالهای بعد از ۸۸ نیز تکرار شد.
نظر شما