شناسهٔ خبر: 36504640 - سرویس استانی
نسخه قابل چاپ منبع: فارس | لینک خبر

اگر آن 370 شهید اصفهانی نبودند، 6000 رزمنده شهید می‌شدند

جانشین گردان موسی بن جعفر در لشکر امام حسین (ع) در عملیات محرم گفت: اگر بچه‌های ما از رودخانه رد نمی‌شدند و نمی‌رفتند که خط دشمن را بشکنند، همین مسیر راهی می‌شد برای نفوذ دشمن و در آن صورت رقم شهدای ما به 5 یا 6 هزار نفر می‌رسید و بچه‌های لشکرهای دیگر هم محاصره می‌شدند.

صاحب‌خبر -

به گزارش خبرگزاری فارس از اصفهان، 25 آبان، روزی است که برای بسیاری از مردم ایران و حتی مردم اصفهان ناشناخته مانده به‌طوری‌که بسیاری از مردم اصفهان به‌خصوص نسل جوان نمی‌دانند در این روز برای نصف جهان چه اتفاقی افتاده است.

البته باید به مردم حق داد چراکه در صداوسیما، مدارس، کتاب‌های درسی و حتی فضای تبلیغات شهری آن‌چنان‌که بایدوشاید به این موضوع پرداخته نشده و نمی‌شود و این روز بزرگ و مردان و زنان بزرگ آن، در پیچ‌وخم روزگار و زیر غبار روزمرگی در حال فراموش‌شدن هستند.

روزگاری، مردان و زنان بی‌ادعایی افتخاراتی برای این آب‌وخاک و مردم آن آفریدند که تا ابد ماندنی شد اما برای این ایثار و فداکاری‌ها، هیچ مزد و پاداشی طلب نکردند، حالا نوبت ما است که حداقل پای حرفشان بنشینیم و درس آن روزها را بشنویم و مقاومت و بصیرت را مشق کنیم.

تمام شهر را حجله بسته بودند

مرتضی آراسته در گفت‌وگو با خبرنگار فارس بابیان حال و هوای اصفهان در 25 آبان سال 61 اظهار داشت: 25 آبان در تاریخ اصفهان روز به‌یادماندنی و یوم‌الله است که روز اصفهان نام‌گذاری شد، ما درصحنه بودیم و از نزدیک می‌دیدیم، از شب 25 آبان در اصفهان غوغایی بود به‌طوری‌که تمام شهر و محلات برای شهیدانی که قرار بود فردا از میدان امام (ره) تشیع شوند، حجله بسته بودند و همه برای وداع با 370 شهید آماده‌شده بودند.‌

این پیشگامان انقلاب اسلامی در اصفهان افزود: چند روزی بود که شهدا آمده بودند و نتوانستیم تشیع کنیم، آن شب مردم اصفهان تا صبح نخوابیدند و ایران از این تشییع بزرگ خبر نداشت که اصفهان قرار است این تعداد شهید را در یک روز تشیع کند، شب با تلفن منزل استاد پرورش تماس گرفتم، ایشان نائب رئیس مجلس بود، صحبت کردیم و قرار شد فردا رئیس مجلس آقای هاشمی را در جریان بگذارند و ایشان هم آن روز یک سخنرانی مفصلی در مجلس کرد که امروز اصفهان غوغا و بی‌نظیر است و تعداد 370 شهید در اصفهان تشیع می‌شود.‌

وی بیان کرد: یک سر جمعیت در میدان امام (ره) و جلوی عالی‌قاپو بود و سر دیگر تکیه شهدا، این جمعیت بی‌نظیر شهدا را تشیع می‌کردند و بااین‌حال بازمی‌دیدیم که همه در صف ایستاده‌اند که به جبهه بروند، بااینکه 370 شهید آمده بود اما مردم می‌خواستند برای کمک به جبهه و برای جنگ نابرابر بروند.

آراسته عنوان کرد: در اصفهان استاد فخرالدین حجازی سخنران بود و با شور و حالی سخنرانی کرد که میدان امام را به هیجان آورد، خود ماهم چنین تشیع جنازه‌ای در اصفهان ندیده بودیم وعده‌ای را موظف کردیم تا خانه‌های نزدیک به تکیه شهدا را برای خاک‌سپاری بخرند که مردم نیز بادل و جان فروختند، هرچه از 25 آبان بگویم کم گفته‌ام همان‌طور که حضرت امام (ره) گفتند «در کجای دنیادیده‌اید که در یک روز 370 شهید تشیع کنند و همان‌طور هم صف یک کیلومتری برای رفتن به جبهه ایستاده باشد، ولی اصفهان چنین کاری کرده است».

اصفهان شهری استثنا بود

رزمنده دفاع مقدس خاطرنشان کرد: درسال‌های 92_96 در این روز دو ملاقات با مقام معظم رهبری خانواده شهدا ایثارگران و مسئولین داشتند که من هم توفیق داشتم در هر دو ملاقات باشم و مقام معظم رهبری وصف اصفهان را گفتند که «شهر اصفهان شهری استثنا بود و ازنظر مدیریت و تفکر با جاهای دیگر فرق می‌کرد و ما درجاهای دیگر کشور مثل اصفهان نداشتیم»‌.‌
وی تأکید کرد: مردم واقعاً نسبت به امام و رهبری علاقه بسیاری داشتند و مردم متدین گوش‌به‌فرمان امام (ره) بودند و جانشان را دادند تا انقلاب را حفظ کنند و به رهبری و ولایت ایمان داشتند ما الآن اگر به دیگر ‌ کشورها و کشورهای هم‌جوار بنگریم، می‌بینیم که هر بار با مشکلاتی روبرو می‌شوند و دلیلش این است که رهبر ندارند و ما به حمدالله از اول انقلاب رهبری ده‌ساله حضرت امام (ره) و 30 سال رهبری مقام معظم رهبری را داشته‌ایم والا هر مصیبت و مشکلی که برای ما به وجود آوردند ممکن بود ایران را ساقط کند.‌

آراسته ادامه داد: با رهبری حضرت امام (ره) و مقام معظم رهبری این انقلاب حفظ‌شده و امیدواریم که به دست امام زمان برسد چراکه به‌پای این انقلاب خون‌های زیادی ریخته شده، نسل جوان ما باید قدردان این انقلاب باشد و بداند که باید حفظش کرد و باید جلوی آمریکا و اسرائیل که هرروز برای انقلاب نقشه‌ای می‌کشند بایستند تا بتوانیم در آینده موفقیت‌هایش را ببینیم.‌

وظیفه نسل امروز سنگین‌تر است
این رزمنده دفاع مقدس با اشاره به نقش نسل جوان در حفظ انقلاب اضافه کرد: نسل جدید به قول مقام معظم رهبری نسل بسیار خوبی است که با این تعداد رسانه و سایت که برای انحراف نسل جوان کار می‌کنند، قرص و محکم ایستاده‌اند بنابراین ما با توانایی و ایثار نسل جوان این انقلاب را داریم و حفظ کردیم ولی وظیفه این نسل سنگین‌تر است چون حفظ این انقلاب در این شرایط کنونی جهان خیلی کار سختی است، امروز جنگ ما جنگ با اسلحه نیست جنگ سیستم و جنگ نرم و مهم‌تر از قبل است. ‌
وی اذعان داشت: ما خانواده سه شهیدی داشتیم که مقام معظم رهبری به دیدنشان آمدند و بیشتر خانواده‌ها دو شهیدی بودند، بنابراین اصفهان و شهرهای تابع را با هیچ جا نمی‌شود مقایسه کرد حتی بیش از شهرهای بزرگ کشور شهید داشتند و اصفهان واقعاً ستاره‌ای است که در دنیا می‌درخشد. ‌

برخی مسؤولان دنبال بهانه‌جویی هستند

آراسته ابراز داشت: باید به مسئولین توصیه کنیم که دستورات رهبری را پیروی کنند و مثل مردم به انقلاب اعتقاد پیدا کنند و اعتقاداتشان به آمریکا و اسرائیل نباشد، همان‌طور که مقام معظم رهبری می‌گوید «باید به نیروهای داخلی تکیه کنید تا موفق شوید»، ولی متأسفانه می‌بینیم که برخی مسؤولان دنبال بهانه‌جویی و کارهای دیگر هستند.

پیشگام انقلاب اسلامی یادآور شد: مردم ما خیلی خوب هستند و باید قدر مردم خوب را بدانیم، قبلاً تمام شهر پر از حجله شهید بود ولی الآن برخی از مسؤولان ما غافل شده‌اند و اعتقادی ندارند، اگر می‌دانستند که برای انقلاب چقدر زحمت‌کشیده شده الآن قدر می‌دانستند متأسفانه می‌بینیم که برخی مسؤولان اجرایی با مردم هماهنگی ندارند و فقط مقام معظم رهبری است که صحبت از مردم می‌کند و می‌گوید به مردم برسید، مردم هم باید بدانند، حواسشان جمع باشد و شخصی را انتخاب کنند که به درد مردم بخورد، مسلمان، متدین و ایثارگر باشد نه شخصی که بی‌تفاوت باشد.

همواره در محاورات، سخت‌ترین کارها به جنگ تشبیه می‌شود، سختی و ناگوار بودن جنگ بر هیچ‌کس پوشیده نیست و ترس در میدان جنگ را شاید بتوان امری طبیعی برای دل‌بستگان به دنیا و زینت‌های آن دانست اما به قول شهید دکتر مصطفی چمران «زمانی که شیپور جنگ نواخته می‌شود، مرد از نامرد شناخته می‌شود».

عملیات محرم از سخت‌ترین عملیات‌های دفاع مقدس محسوب می‌شود و مردان مردی پای‌کار آن روز ایستادند تا امروز بتوانیم با آرامش محرم را عزاداری کنیم و ای‌کاش بی‌وفایی نکنیم و لااقل به یاد آن روزگار و حماسه سازانش باشیم.

دوران طلایی دفاع مقدس

مصطفی سجاد با تبیین دوران طلایی دفاع مقدس اظهار داشت: عملیات محرم در امتداد عملیات فتح المبین انجام شد، سال 1361 را با عملیات بزرگ فتح المبین در دشت عباس شروع کردیم و عملاً این عیدی رزمندگان اسلام به مردم ایران بود، بعد از آن برای عملیات بیت‌المقدس و آزادی خرمشهر رفتیم و تا اینجای کار، دوران طلایی دفاع مقدس را می‌گذراندیم تا به عملیات بیت‌المقدس و آزادی خرمشهر رسیدیم، در این فاصله زمانی هر جا نقطه‌ضعفی از دشمن گرفتیم، پوشاند.

جانشین گردان موسی بن جعفر در لشکر امام حسین در عملیات محرم ادامه داد: عملاً ما هیچ راهکار زمینی دیگری نمی‌توانستیم داشته باشیم، در عملیات رمضان علی‌رغم اینکه تلفات سنگینی به دشمن تحمیل کردیم ولی ادامه جنگ برایمان فتح بود و این تنور جنگ به فرموده امام (ره) باید داغ می‌ماند، چراکه اگر ما سرد می‌شدیم، دشمن تقویت‌شده و فرصت فکر کردن پیدا می‌کرد و ما نباید اجازه می‌دادیم دشمن بتواند فکر کند و خودش را بازسازی کرده و دوباره به ما حمله کند.

فرماندهانی که در دنیا بی‌نظیر بودند

وی تصریح کرد: زمانی که دیدیم دیگر هیچ جای نفوذ نداریم به چند تن از فرماندهان لشکرها ازجمله شهید خرازی قربانی کاظمی و همت گفته شد خودتان از غرب کشور تا جنوب بگردین و ببینید هرکجا جای کار برای عملیات هست وارد شوید و دوستان شهید ما به دشت عباس رسیدند، امتداد فتح المبین، ارتفاع حمرین کنار رودخانه و انتهای دویرج را مناسب دیدند و فرماندهان لشکر برای شناسایی پشت مواضع دشمن رفتند و این امر در دنیا بی‌سابقه است که فرماندهان لشکر شناسایی انجام دهند.

سجاد با تشریح فضای عملیات محرم ابراز داشت: منطقه برای عملیات آماده‌شده بود و عملیات محرم در ماه محرم انجام شد، 10 آبان سال 1361 علی‌رغم سختی‌هایی که لشکر امام حسین داشت چون روز قبل موقعیت ما را با کاتیوشا و تانک گلوله‌باران کردند که گردان‌ها در بیابان پراکنده شدند تا اگر بمباران کردند تلفات کمتری داشته باشیم.

باران به کمک بچه‌ها آمد
جانشین گردان موسی بن جعفر در لشکر امام حسین در عملیات محرم یادآور شد: بچه‌ها با سختی وارد منطقه شدند و کنار رودخانه دویرج رسیدند، دست‌کم 10 تا 12 کیلومتر راه پیاده‌روی در جنگل‌های تنک که در پاییز برگ درختان آن ریخته بود داشتیم و ما نگران همین بودیم که باوجود صدای برگ‌ها، لباس نو بچه‌ها، صدای اسلحه و تجهیزات چه اتفاقی می‌افتد و از لطف الهی همان شب بارندگی شد و برگ‌ها نرم شدند و بچه‌ها توانستند به کنار رودخانه دویرج برسند.
وی در ادامه افزود: در هفته قبل برای شناسایی و بررسی وضعیت رفته بودیم و دیدیم آب تا مچ پا بود، تا پشت میدان مین عراقی‌ها رفتیم، عراقی‌ها در خاک‌ریزشان قدم می‌زدند و سیگار می‌کشیدند و ما از فاصله 150 تا 200 متری آن‌ها را می‌دیدیم، این فاصله 10 تا 12 کیلومتری را تا بغل گوششان رفتیم و هیچ مشکلی هم نبود، بچه‌های قرارگاه حدس می‌زدند روی ارتفاعات بارندگی شود، چون رودخانه دویرج فصلی بود بنابراین در ارتفاعات میمه که بالادست منطقه عملیاتی ما بود یک سد خاکی ایجاد کردند که اگر بارندگی شد سیل مزاحم عملیات نشود.

سجاد با گرامی داشت یاد همرزمان شهیدش بیان داشت: آن شب باران سد را شکست و آب شروع به حرکت کرد و گردان‌های ما را گرفت، آن شب در نزدیک دو ساعت 700 نفر در رودخانه غرق و شهید شدند، بچه‌هایی در عملیات رمضان با عطش یا حسین گفتند و شهید شدند و حالا عده دیگر در عملیات محرم آب خوردند و شهید شدند، آن شب بچه با هر مشکلی بود از رودخانه عبور و تا فردا شب مقاومت کردند تا بقیه گردان‌ها از پل و رودخانه بیایند و آن‌ها را حمایت کنند.

 

باید تنور جنگ گرم می‌ماند

جانشین گردان موسی بن جعفر در لشکر امام حسین در عملیات محرم در پاسخ به این سؤال که باوجود دیدن سیل چرا عملیات را انجام دادید؟ عنوان کرد: دو دلیل داشت، دلیل عمده این بود که بچه‌ها نه روی کاغذ، نه با زبان و نه در وصیت‌نامه‌ها، بلکه با عمل ثابت کردند که حرف امام نباید روی زمین بماند و باید تنور جنگ گرم باشد، ما نباید اجازه بدهیم دشمن فرصت داشته باشد خودش را بازسازی کند و مطلب دوم اینکه اگر بچه‌های ما از رودخانه رد نمی‌شدند و نمی‌رفتند که خط دشمن را بشکنند، همین مسیر راهی می‌شد برای نفوذ دشمن که یگان‌های سمت راست ما مثل لشکر نجف اشرف و لشکر 17 علی بن ابی‌طالب را دور بزند و در آن صورت رقم شهدای ما به 5 یا 6 هزار نفر می‌رسید و بچه‌های لشکرهای دیگر هم محاصره می‌شدند درحالی‌که در عملیات محرم مجموعاً 1250 شهید دادیم.
وی تأکید کرد: عملیات محرم چند شاخصه داشت، اولین عملیاتی بود که در کوهستان و منطقه بین کوهستان و تپه انجام شد و دوم اینکه برای نخستین بار در عملیات‌های زمینی توانستیم به نقطه صفر مرزی برسیم، یعنی حتی در عملیات بیت‌المقدس و آزادسازی خرمشهر در محور شلمچه به نقطه صفر مرزی نرسیدیم.

سجاد تشییع شهدا در اصفهان خاطرنشان کرد: آن شب بچه‌ها را به معراج شهدا بردیم، از 1250 شهید، 750 شهید از اصفهان بود اما شهر ظرفیت نداشت که 750 شهید را یکجا تشیع کنند، فرماندهان تصمیم گرفتند که در دو نوبت شهدا را بیاورند، در قدم اول 370 شهید را در 25 آبان تشیع کردند و من به خاطر مجروحیت حضور نداشتم اما آن‌هایی که دیدند گفتند شهدا را در عالی‌قاپو گذاشته بودند و یکی‌یکی اسم می‌خواندند و به مردم تحویل می‌دادند تا در مسافت طولانی به گلستان شهدا برسند و این موضوع نه‌تنها دل مردم را نترساند، بلکه همان روز و روزهای بعد اعزام و کمک به جبهه بیشتر شد و حماسه 25 آبان در اصفهان خلق شد.

دیروز جنگ، امروز برادری

روزگاری مردم با آن شور و شوق برای جبهه‌های جنگ با عراق می‌رفتند و در این راه از هیچ فداکاری و گذشتی کوتاه نمی‌آمدند، چه خانواده‌هایی که در این راه سایه‌سر و تکیه‌گاه خود را از دست دادند و چه داغ‌ها که بر دل ایران نشست، داغ بهترین جوانان و پیرانش.

اما به‌راستی آیا میان صدام و صدامیان و حزب بعث با مردم عراق تفاوتی باید قائل شویم؟ چطور می‌توان امروز با کشوری که هشت سال جنگیده‌ایم دوست و برادر باشیم؟ در مورد عراقی‌ها هم همین‌طور است، روزگاری با ما می‌جنگیدند و امروز در اربعین ما را میهمان‌خانه‌های خود می‌کنند.

شاید حل این سؤالات نیاز به تحلیل اوضاع آن روزهای عراق دارد، از حاکمیت صدام و حزب بعث و جبر و جو تحمیلی به مردم تا بررسی نسبت نیروهای عراقی به جمعیت مردم عراق و بسیاری عوامل دیگر و نکته قابل‌توجه این است که رزمندگان ما نه برای فتح خاک و کشورگشایی و نه برای کشتن از روی نفرت، بلکه برای یاری حق و بیداری غفلت زدگان پای در جبهه‌ها گذاشتند و هدفشان بیدار کردن بود نه کشتن.

صدام از اختلافات مذاهب و قومیتی سوءاستفاده می‌کرد

جانشین گردان موسی بن جعفر در لشکر امام حسین در عملیات محرم در این خصوص اذعان داشت: ما باید بین ارتش بعث و مردم عراق تفاوت قائل شویم، وقتی می‌جنگیدیم با ارتش بعثی می‌جنگیدیم که غالباً به‌زور افراد را وارد جنگ می‌کردند، صدام از اختلافات مذاهب و قومیتی استفاده می‌کرد و شیعیان را در خط اول، اهل تسنن را در خط دوم و بعثی‌ها را در خط سوم قرار می‌داد، ما مکرر در جیب کشته‌های عراقی نامه‌هایی پیدا می‌کردیم که خطاب به همسرش  نوشته بود «من را به‌زور آوردند و میدانم امشب کشته می‌شوم، دعا کن دستم روی سلاح برای برادران ایرانی نرود» و این تفاوت بین ارتش آن زمان عراق و مردم عراق بود، این‌ها همان مردمی هستند که اربعین این‌گونه از ایرانی‌ها پذیرایی کردند.

وی افزود: با توجه به اتفاقات اخیر در عراق، مردم اعتراض‌های خود را در انجام می‌دهند اما یک سری موج‌سواری می‌کنند، یعنی اگر دقت کنیم می‌بینیم وقتی کنسولگری ایران در عراق را آتش می‌زنند رئیس طوایف عراق با ایران اعلام همبستگی کرده و عذرخواهی می‌کند، یکی از دوستان عراقی من عضو حشد الشعبی است اما در اعتراضات شرکت کرد و این نشان می‌دهد که این‌ها حق خود و اصلاح کشورشان را می‌خواهند.

سجاد خاطرنشان کرد: مردم عراق حق خود را می‌خواهند و مرجعیت هم از مردم حمایت کرد نه از دولت عراق، حالا یک سری روی این اعتراض‌های موج‌سواری می‌کنند و فضای مجازی هم پر می‌شود از فیلم‌های ساختگی، نمونه‌های این فیلم‌ها را برای دوستان عراقی فرستادم و گفتم این فیلم‌هایی است که برای شما می‌سازند و او تعجب کرد.


شهادت، در جبهه‌ها خلاصه نمی‌شود، با زمین افتادن هر مرد بر خاک جبهه، خانه در شهر ویران و تاریک می‌شود، پدر و مادری دغ می‌کنند، همسری کمر خم می‌کند و دختری بغض گلو می‌ترکاند، اما استوار می‌ایستند، چراغ خانه می‌افروزند علم مقاومت و بصیرت را محکم می‌گیرند، چراکه به راه و هدف ایمان‌دارند. و لحظه‌ای هم پشیمان نمی‌شوند.

تنها ذکری که بر لب داشتم حمد و ستایش پروردگار بود

یکی از خیل مادران و همسران داغدار سرفراز 25 آبان 61، خانم حیدری نبی همسر و مادر شهیدان محمدعلی و اسماعیل است که برای تشییع شهدا به میدان امام (ره) رفته بود و از حال و هوای آن روز می‌گوید: آن روز در اصفهان زلزله شده بود، 25 آبان 61 جمعیتی عظیم برای وداع با شهدا آمده بودند و انگار گردی از عزا و ماتم بر سر شهر ریخته شده بود، جمعیت آن‌قدر زیاد بود که تا گلستان شهدا جای سوزن‌انداز نبود و من هم، مانند خیلی‌ها به‌پاس لطف خدا از این توفیق، تنها ذکری که بر لب داشتم حمد و ستایش پروردگار بود و بس.

انتهای پیام/63106/ج30/ح

نظر شما