دونالد ترامپ، رئیس جمهوری آمریکا میخواهد تا قبل از اینکه «در تقابل با طرح استیضاح و مبارزات سخت انتخاباتی» به کلی نابود شود، حداقل فرصتی کوچک برای دیدار با ایرانیان داشته باشد.
از این رو تصمیم گرفته به شرکتهای روسیه، چین و اتحادیه اروپا اجازه دهد در تأسیسات هستهای ایران مشغول به کار شوند. چون تهران در حال تبدیل شدن به یک مشکل سیاست داخلی واشنگتن است.
به گزارش دیپلماسی ایرانی به نقل از رادیو روسی، مقامات واشنگتن ضمن اینکه یک فتنه جدی را حفظ میکنند، به ارسال «سیگنالهای» متناقض به تهران ادامه میدهند. از یک طرف، تحریمهای بخشهای مختلف، با وقفههای گذرا و پرتلاطم به سمت ایران روانه میشوند. تحریمهای اخیر مربوط به بخش ساخت و ساز ایران است که به گفته مایک پومپئو، وزیر امور خارجه ایالات متحده، «مستقیم یا غیرمستقیم توسط سپاه پاسداران انقلاب اسلامی کنترل میشود.» همچنین تحریمهایی وجود دارند که به «حزب الله» و سایر گروههای مسلح «گره خورده اند»، که به گفته مقامات واشنگتن، «توسط ایران پشتیبانی میشوند».
از یک سو، فهرست تحریمهای آمریکا چشمگیر به نظر میرسد. این فهرست شامل شرکتها، بانکها، مقامات رسمی و افراد عادی میشود. از سوی دیگر، طبق گزارش رویترز، ایالات متحده امریکا قصد دارد به شرکتهای روسی، چینی و اروپایی اجازه دهد فعالیت خود را در تاسیسات هستهای ایران ادامه دهند. این آژانس خبری مینویسد: «از سرگیری همکاریها، امکان ادامه کار در رآکتور «اراک» را میدهد، رآکتوری که کارمندانش در امر تحقیقات مربوط به آب سنگین در کارخانه غنی سازی سوخت در فردو که توسط سازمان انرژی اتمی ایران کنترل میشود، مشارکت دارند. و این امر میتواند حاوی این پیام باشد که مقامات واشنگتن هنوز به یک توافق دیپلماتیک برای حل کشمکش در مورد برنامه هستهای ایران علاقه مندند.» و «طرح مکرون» در خصوص امضای توافق نامه جدید بین ایالات متحده امریکا و ایران و احتمالاً با مشارکت سایر کشورهای «گروه شش» - شرکت کنندگان توافق هستهای قبلی - در جایی برای روز مبادا نگه داشته میشود.
پیشتر رسانههای غربی برخی مفاد این سند را، که فعلا هنوز در حد طرح است و مقامات تهران با پذیرش آن موافقت کرده بودند، منتشر کردند. تلاشهای میانجیگری مقامات پاریس حد و مرز مشخصی دارند و بیانگر این مطلبند که همه «تلاشهای اساسی» واشنگتن برای ورود به مذاکرات جداگانه با مقامات تهران، پیش از اینکه به کمک تحریمها آنها را به زانو در آورند، کاملاً شکست خورده اند و این نیز به نوبه خود نشانگر کاهش تواناییهای فکری دیپلماسی آمریکاییهاست. این موضوع را میتوان در موارد ذیل مشاهده کرد. دونالد ترامپ، رئیس جمهوری آمریکا با اعلام خبر خروج خود از برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) در خصوص برنامه هستهای ایران، اقدام به تعمیم مجموعه ای از تحریمهای اقتصادی کرد که پیش از انعقاد توافق هستهای به تهران تحمیل شده بودند. اما در آن زمان ائتلافی شامل کشورهایی از جمله روسیه هم وجود داشت که در مراتب مختلف همچنان به تحریمها پایبند بودند. اما اکنون چنین چیزی وجود ندارد.
اعضای «گروه شش» از حمایت سیاست ضد ایرانی مقامات ایالات متحده امتناع ورزیدند. آنها هر طور شده همکاری با تهران را در زمینههای مختلف ادامه میدهند که تا حدودی آسیب اقتصادی وارد شده توسط واشنگتن را به حداقل میرساند. تلاشهای آمریکاییها برای فشار آوردن به متحدین علیه ایران به طور کلی ناکام ماند. علاوه بر این، بازگشت مقامات ایالات متحده به تحریمها با قطعنامههای مشابه سازمان ملل همخوانی ندارند و به این معنی است که مبانی حقوقی - بین المللی آنها بسیار متزلزل تر شده اند. امیدهای کاخ سفید مبنی بر اینکه تحریمها باعث بی ثباتی اوضاع سیاسی در ایران میشود، نیز غیرقابل باور به نظر میرسند. آمریکاییها از سناریوی قدرت پرهیز میکنند، زیرا نتوانستند ائتلاف مسلحانه ای علیه ایران در خاورمیانه تدارک ببینند و وزارت امور خارجه امریکا نیز نتوانست در این مسیر به نتایجی مطلوب برسد. در نتیجه، ایالات متحده به عنوان کشوری که تحریمها را آغاز کرد، با افزایش نقش کنگره در این موضوع و کاهش قدرت مانور کاخ سفید در رابطه با تهران، با مشکلاتی مواجه شده است.
وقتی ترامپ در جریان مذاکرات اخیرش با امانوئل مکرون، رئیس جمهوری فرانسه به طرز مرموزی میگفت که «هیچ کس نمیداند چه تصمیمی خواهم گرفت، آیا من آنچه برخی از من انتظار دارند را انجام خواهم داد، یا اینکه آیا امکان انعقاد قراردادی جدید به شکل قاطع به وجود خواهد آمد»، او نه هنر دیپلماتیک، بلکه هنر بلوف زدنش را به نمایش گذاشت. اکنون، جنبه مهم موضع ایران در رابطه با برنامه هستهای در این است که برای ایرانیها مهمتراز همه این است که در این مرحله با کشورهای اروپایی در رابطه با این توافق چگونه رفتار کنند. حسن روحانی، رئیس جمهوری ایران علنا به این موضوع اشاره میکند که اگر اروپا همچنان از برجام حمایت کند، تهران ممکن است حتی پس از خروج واشنگتن از توافقنامه در برجام بماند.
آنطورکه نشریه انگلیسی The Independent مینویسد، اگر به مسئله تمدید موعد معافیت تحریمها از سوی ایالات متحده بازگردیم - که به شرکتهای روسیه، ایالات متحده و اتحادیه اروپا اجازه میدهد تا در تاسیسات هستهای ایران فعالیت کنند- پس ترامپ به دو دلیل اقدام به این کار کرده است. اولا، همه اینها به نفع امنیت ملی ایالات متحده امریکاست، حتی دولت فعلی نیز مزایایی را برای خودش میبیند. ثانیا، رئیس کاخ سفید میخواهد تا قبل از اینکه «در تقابل با طرح استیضاح و مبارزات سخت انتخاباتی» به کلی نابود شود، حداقل فرصتی کوچک برای دیدار با ایرانیان داشته باشد. این اقدام آسان نیست، زیرا حتی لیندسی گراهام و تد کروز، سناتورهای جمهوریخواه، از ترامپ به خاطر تصمیمش انتقاد کردند و اظهار داشتند که «استثنائات تحریمها به تهران اجازه میدهد تا برنامه هستهای خود را پیش ببرد.» در پاسخ، رئیس جمهور میتواند برای حل مشکل برنامه موشکی و سایر مواردی که در توافق هستهای ایران وجود ندارند، یک کارگروه با انگلیس، فرانسه و آلمان تشکیل دهد تا حداقل یک راه حل مثبت و مناسب پیدا شود.
Le Monde در این ارتباط این گونه خاطرنشان میکند، «ترامپ در قضیه ایران، بیش از حد امتیازات را بالا برد و چنان از بازی دور شد که متوجه نشد چگونه میتوانست پادشاه مذاکرات باشد.» چه کسی میداند شاید او را عمدا به چنین موقعیتی سوق داده اند، چون ایران اکنون به مشکل سیاسی ایالات متحده تبدیل شده است. زمان برای گفت وگوی واشنگتن با تهران مطلوب است. ترامپ کارزار انتخاباتی جدیدی را آغاز کرده است و او حداقل به نوعی پیروزی دیپلماتیک احتیاج دارد. اما آیا روحانی با همتای آمریکایی خود همراه خواهد شد؟
تهران به معمای بزرگ سیاست خارجی واشنگتن تبدیل شده است
بیم و امید ترامپ به وضعیت ایران
صاحبخبر -
نظر شما