شناسهٔ خبر: 36473677 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: ایران آنلاین | لینک خبر

هشت اصلاح در حضور انتخاباتی اصلاح طلبان

حضور قوی و سرمایه ساز چگونه میسر است

دوگانه‌ مشارکت یا عدم مشارکت در انتخابات دوگانه‌‌ای رهزن است. پرسش راهگشاتر «چگونگی شرکت؟» یا «چگونگی عدم شرکت؟» است. به باور نگارنده، مشارکت اصلاح‌طلبان در انتخابات اگر لااقل هشت ویژگی داشته باشد یا به میزانی که چنین ویژگی‌هایی را دارد سرمایه‌ساز است، حتی اگر در خود انتخابات شکست بخورند و اگر این ویژگی‌ها را نداشته باشد سرمایه‌سوز است، حتی اگر در نتیجه‌ انتخابات توفیق نسبی داشته باشند.

صاحب‌خبر -
پیشفرض اشتباهی که بعضی منتقدان مشارکت در انتخابات دارند، این است که اصلاح‌طلبان برای استفاده از ظرفیت انتخابات و مجلس هر آنچه می‌توانستند، در دوره‌های پیش به میدان آوردند و نتیجه نگرفتند و باید در اصل مشارکت در انتخابات تجدید نظر کنند. این منتقدان هم به توفیق‌ همین فراکسیون امید در هدف پیشگیری از شکل‌گیری مجلس تندرو (هدف اصلی‌ای که در سال ۹۴ اعلام شد) توجه ندارند و هم به اینکه بخش قابل توجهی از کم‌دستاورد بودن اصلاح‌طلبان در مجلس ناشی از ضعف‌های خودشان و قابل رفع است. از این منظر، اشتباه اصلاح‌طلبان این نبوده است که در انتخابات مجلس ۹۴ شرکت کرده‌اند، بلکه این بوده که نوع شرکت‌شان و عملکردشان در مجلس به  اندازه‌ کافی و ممکن «قوی» و سرمایه‌ساز نبوده است. اصلاح‌طلبان باید بپذیرند که علاوه بر موانع مهمی که مخالفان در مسیر اصلاحات می‌گذارند، خودشان هم ضعف‌هایی دارند که با بازسازی درونی و آنچه از چهار سال پیش «اصلاحات در اصلاحات» می‌خوانم، رفع‌کردنی است.
اصلاح‌طلبان اگر می‌خواهند در مسیر بسط خیر همگانی دستاوردهای بیشتری داشته باشند، باید زور بازوی اصلاح طلبی را که ۱- پایگاه اجتماعی‌شان و ۲- بنیه‌ نهادهایشان است بیشتر کنند. یا مکن با پیلبانان دوستی، یا بنا کن خانه‌ای در خورد پیل. یا سودای اصلاح حکمرانی را باید از سر بیرون کرد یا به اقتضائاتش که اصلاح اصلاح‌طلبان، از جمله اصلاح نوع حضور انتخاباتی‌شان، است تن داد. این نوشته پاسخی است به این پرسش که اصلاح‌طلبان چگونه می‌توانند حضورشان در انتخابات مجلس را اصلاح و سرمایه‌ساز کنند.
 برنامه‌های سنجش‌پذیر و بسیج‌گر رأی گروه‌های اجتماعی بزرگ
برنامه‌های اصلاح‌طلبان در دوره‌های پیشین اولاً سنجش‌پذیر نبوده است (یعنی چنان دقیق نبوده‌اند که بشود تحقق یا عدم تحققش را سنجید و گزارش کرد) و ثانیاً مبنای اصلی بسیج رأی در انتخابات نبوده است. ارائه‌ برنامه‌های سنجش‌پذیر و دقیق در راستای مطالبات گروه‌های اجتماعی‌ای که اصلاح‌طلبان می‌خواهند نمایندگی‌شان را بگیرند و تحقق و گزارش آن از ضرورت‌های ساختن پایگاه و قدرت اجتماعی و گام برداشتن به سمت یک حزب «سیاستی» و فراگیرترِ عدالت‌جو و دموکراسی‌خواه اصلاح‌طلب است.
دال‌های مرکزی این برنامه‌های سنجش‌پذیر طبیعتاً باید همان دو دال محوری اصلاح‌طلبی یعنی «دموکراسی» و «عدالت» باشد. اعلام جهت‌گیری‌های راهبردیِ‌ فسادستیزی، برچیدن فقر مطلق و کاهش فقر نسبی، بسط صلح و شکستن تحریم‌ها، اصلاح نظام تدبیر، نجات محیط  زیست، اجرای قانون اساسی، بسط آزادی‌های اجتماعی، صدا دادن به بی‌صداها و شهروندان ضعیف، آزادی احزاب و تشکل‌ها، شفافیت، عدالت آموزشی، عدالت جنسیتی، کاهش انواع تبعیض و دفاع از حقوق بشر هم البته ضروری است و شعارهای انتخاباتی مؤثر هم در راستای همین جهت‌گیری‌ها باید انتخاب ‌شود، اما در راستای این اهداف کلان راهبردی، اصلاح‌طلبان نیازمند تدوین و اعلام برنامه‌های سنجش‌پذیر و دقیق‌تری هستند و تعهد به رأی دادن به این برنامه‌ها باید از شروط حضور در لیست نامزدهای مورد حمایت اصلاح‌طلبان باشد.
طرح‌ «شفافیت پارلمانی» (از جمله شفافیت آرای نمایندگان در صحن و کمیسیون‌ها که لازمه‌ رصد عملکرد نمایندگان است)؛ لایحه‌ «تعارض منافع»؛ لایحه‌ «مقابله با فساد»؛ اصلاح «قانون انتخابات» (از جمله حزبی شدن انتخابات، شفافیت منابع مالی کمپین‌های انتخاباتی، نسبتی شدن انتخابات مجلس و شورا، ثبت نام رأی دادن در انتخابات از پیش از انتخابات، امکان رأی‌ پستی و الکترونیک و اختصاص سهمیه‌ 30 ‌درصدی به زنان و لغو نظارت استصوابی)؛ اصلاح و تصویب طرح «اصلاح، ارتقا و تصویب طرح مدیریت و نظارت بر صدا و سیما»؛ افزایش مستمری افراد تحت پوشش بهزیستی و کمیته امداد؛ طرح «حق اعتراض خیابانی»؛ طرح «حق اعتراض و مطالبه‌گری آنلاین» (برای استفاده از ظرفیت‌های دموکراسی سایبری)؛ طرح «منع ‌آزار جنسی و خشونت (علیه کودکان، زنان و مردان)»؛ اصلاح و ارتقای «قانون صیانت از محیط زیست ایران» (از جمله افزایش ضمانت‌های اجرایی حفاظت از حریم جنگل‌ها، رودخانه‌ها، کوه‌ها و مناطق حفاظت‌شده‌ طبیعی و منع قانونی استفاده از کیسه پلاستیکی در فروشگاه‌ها)؛ اصلاح و ارتقای «قانون جامع معلولان»؛ اصلاح و ارتقای «قانون کار» (از جمله مرخصی فرزندآوری به مادران و پدران)؛ کاهش جمعیت کیفری زندان‌ها از طریق اصلاح قوانین مرتبط با جرایم غیرعمد مالی و زندان‌زدایی از مصرف مواد مخدر؛ اصلاح تبصره‌ ماده ۴۸؛ تصویب قوانینی برای کاهش یا لغو مجازات اعدام و وضع محدودیت‌های دقیق و شدیدتر بر صدور و اجرای احکام اعدام، کاهش حداکثر دوره‌ بازداشت، برای برچیدن کامل بازداشت/ زندان انفرادی، برچیدن استفاده از پابند و چشم‌بند برای همه‌ زندانیان و توقف استفاده از لباس زندان و دستبند برای متهمان سیاسی و امنیتی، کاهش محدودیت‌های زندانیان برای ملاقات، مرخصی، تماس تلفنی، داشتن تلفن همراه/لپ تاپ/کتاب، ورزش، تغذیه‌‌ سالم، آموزش، کار و استفاده‌ بالنده از وقت با هدف تبدیل زندان به نهادی که به بازپروری زندانیان و پیشگیری از جرم کمک می‌کند؛ طرح «منع انواع تبعیض در استخدام‌ها و گزینش‌های دولتی»، طرح «تحول آموزش و پرورش» (از جمله «مدرسه‌محورى» و افزایش کیفیت مدیریت مدارس دولتی و سهم آموزش دولتی از بودجه عمومی) و توزیع مؤثرتر و عادلانه‌تر یارانه‌های پنهان انرژی، از جمله مواردی است که در برنامه‌های سنجش‌پذیر اصلاح‌طلبان می‌تواند قرار بگیرد. در «سرا» (رأی‌سنجی مقدماتی اصلاح‌طلبان) برنامه‌های نامزدهای مختلف هم رقابت شفاف می‌کنند و نظر بدنه‌ اصلاح‌طلبان کشور درباره‌ اولویت‌های برنامه‌هاو جهت‌گیری‌های لیست اصلاح‌طلبان قابل سنجش دموکراتیک است.
 «رأی‌سنجی مقدماتی»
انواع رأی‌سنجی مقدماتی (باز، بسته، نیمه‌باز و نیمه‌بسته و از جهتی دیگر حزبی و غیرحزبی) برای انتخاب نامزد احزاب و جبهه‌های سیاسی در انتخابات ریاست دولت، پارلمان و شهردار استفاده می‌شود. در کشورهایی همچون امریکا، ایتالیا، بریتانیا، کانادا، آرژانتین، شیلی، اروگوئه، کره‌ جنوبی، ارمنستان، کاستاریکا، کلمبیا، چین، روسیه، استرالیا، فرانسه،‌ بولیوی و خود اتحادیه اروپا نوعی رأی‌سنجی مقدماتی سابقه دارد. اگر از رأی‌سنجی درون‌جبهه‌ایِ شفاف و دموکراتیک استفاده نمی‌شد،‌ نه جرمی کوربین رئیس حزب کارگر بریتانیا بود و نه امثال وارن و سندرز شانسی برای نمایندگی دموکرات‌ها در انتخابات ریاست جمهوری امریکا داشتند. اگر اصلاح‌طلبان در دوره‌های پیشین هم از این سازوکار برای بستن لیست‌ واحدشان استفاده می‌کردند، هم شایستگان بیشتری به لیست‌ها راه پیدا می‌کردند و هم امثال دری نجف‌آبادی و ری‌شهری در این لیست‌ها قرار نمی‌گرفتند. برای شفاف، دموکراتیک و شمول‌گراترشدن شیوه‌ انتخاب نامزدهای جبهه‌ اصلاح‌طلبان وقت آن رسیده است که از نوعی «رأی‌سنجی مقدماتی» (primary) استفاده شود. شیوه‌ اندک‌سالارانه و غیرشفاف قبلی برای انتخاب نامزدها در این جبهه که مبتنی بر امتیازدهی خوداظهارانه و مصاحبه‌‌های نه‌چندان کیفی بود، شیوه‌ کارایی نیست. صلاحیت و مهارت‌های «نمایندگی سیاسی» چنان پدیده‌ کیفی و ذوابعادی است که هیچ حزب یا جبهه‌ سیاسی دموکراتیکی در جهان هنوز به شیوه‌ کارآمدی برای کمّی کردن آن و امتیازدهی مبتنی بر پیشینه‌نامه و مصاحبه دست نیافته است.
به خاطر همین سنجش‌ناپذیریِ کمّیِ مهارت‌های سیاسی‌ است که الکساندر اکازیو کورتز ۲۹ ساله که تا چند هفته قبل از نمایندگی‌اش گارسون کافه بود با مهارت‌ها و استعداد ویژه در نمایندگی کردن عدالت‌جویان به ستاره‌ کنگره‌ امریکا تبدیل می‌شود و سیاستمدارانی که پیشینه‌نامه‌هایشان امتیاز بالایی می‌گیرد به حمایت او محتاجند. بر اساس انباشت تجربه‌ جریان‌های سیاسی دموکرات، کارآترین راه برای رتبه‌بندی و شناسایی نامزدهای باصلاحیت‌تر آزمودن آنها در یک رأی‌سنجی مقدماتی شفاف و دموکراتیک است که مجال ظهور توانایی و مهارت‌های سیاسی را می‌دهد. ارائه‌ جهت‌گیری‌های راهبردی قابل دفاع و برنامه‌های کارساز، توان نمایندگی کردن مطالبات بدنه، خوب حرف زدن، توانایی همراه کردن رهبران و نهادها و شخصیت‌های بانفوذ و ساختن پایگاه اجتماعی و بسیج رأی از جمله مهارت‌هایی است که در رأی‌سنجی مقدماتیِ شفاف و گشوده و دموکراتیک بهتر از هر نوع امتیازدهی مبتنی بر پیشینه‌نامه و مصاحبه و تصمیم‌گیری اندک‌سالارانه، استعدادسنجی و شایسته‌گزینی می‌کند. نامزدهایی که صلاحیت خود را در این فرآیند نشان می‌دهند در خود انتخابات اصلی هم احتمال توفیق بیشتری دارند و بعد از پیروزی هم دستاوردهای بیشتری خواهند داشت.
شورای عالی سیاستگذاری اصلاح‌طلبان کنونی بدون پذیرفتن رأی‌سنجی مقدماتی شفاف و دموکراتیک که مشارکت گسترده‌ همه‌ فعالان اصلاح‌طلب کشور و همه‌ اعضای همه‌ احزاب اصلاح‌طلب را تمهید کند، در واقع نوعی شرکت سهامی لیست‌بندی انتخاباتی بدون توجه به پایگاه اجتماعی می‌شود و گزینش‌گر کارایی نیست. حتی احزاب کاملاً دموکراتیک در جهان هم از انواع رأی‌سنجی مقدماتی برای انتخاب نامزدهایشان استفاده می‌کنند.
استفاده از رأی‌سنجی مقدماتی علاوه بر اینکه شیوه‌ کاراتری برای شناختن و رتبه‌بندی نامزدهای باصلاحیت است، اقتضا دموکراتیزاسیون در احزاب و جریان‌های سیاسی هم هست. بدون رأی‌سنجی مقدماتی، حتی اگر خود انتخابات اصلی آزاد باشد، کسانی که واقعاً نماینده‌ بدنه‌ یک جریانند در لیست نامزدهای آن جریان نخواهند بود. افزون بر این، اجرای طرح «سرا» (سامانه‌ رأی‌سنجی اصلاح‌طلبان) پیش‌نیازِ دموکراتیک‌تر شدن خود شورای عالی سیاستگذاری (به عنوان تنها نهاد اجماع‌ساز موجود نیروهای اصلی اصلاح‌طلب) هم هست. بدون «سرا»، دموکراتیک شدن شورای عالی اساساً ممکن نیست و در حد یک شعار زیبای غیرقابل تحقق می‌ماند. اما بعد از شکل‌گیری «سرا» می‌توان اعضای حقیقی‌ شورای عالی را به شکلی دموکراتیک انتخاب و حق رأی اعضای حقوقی‌‌ را متناسب با وزن و نفوذ اجتماعی حزب و تشکلی که نمایندگی می‌کنند کرد. اصلاح‌طلبانی که نهادهای سیاسی خودشان را شفاف و دموکراتیک و کارآتر نکنند، به طریق اولی توان شفاف و دموکراتیک و شمولگرا کردن نهادهای حکمرانی را نخواهند داشت.
کاهش فساد سیاسی و نقش لابی‌های ناسالم، افزایش مشارکت معنادار و تعلق سیاسی اعضای یک‌ جریان سیاسی و ترمیم ارتباط رأس و بدنه هم از دیگر امتیازات رأی‌سنجی مقدماتی برای انتخاب نامزدها در انتخابات ریاست جمهوری، مجلس و شورا است. «سرا» در صورت اجرا اولین رأی‌سنجی مقدماتی شفاف و دموکراتیک در ایران است و می‌تواند الگویی برای اصولگرایان (که به برگزاری رأی‌سنجی مقدماتیِ اجماع‌ساز حتی بیش از اصلاح‌طلبان نیاز دارند) شود.
 کیفی‌سازی نمایندگان
تجربه‌ انتخابات قبلی نشان می‌دهد اصلاح‌طلبان بشدت به «کیفی‌سازی» نمایندگان‌شان نیازمندند. تعداد کمتری نمایندگان توانا و سالم که بدنه‌ اصلاح‌طلبان را بهتر نمایندگی کنند بهتر است از نمایندگان پرشمارتر نسبتاً ضعیف اصلاح‌طلب. در ماه‌های اخیر چهار نماینده‌ زن و پیشروی کنگره‌ امریکا که خود را جوخه (squad) می‌نامند (او‌.ای‌.سی، عمر، پرسلی و طلیب) به تنهایی بیشتر از همه‌ دویست‌ و اندی نماینده‌ دموکرات در کنگره‌ امریکا توانسته‌اند در افکار عمومی فضاسازی و برای حزب دموکرات سرمایه‌سازی کنند. در مجلس ما هم وجود چند نماینده‌ توانا، شجاع، سالم، خوش‌بیان، ماهر در سیاست و اهل مشورت که در برابر فساد، فقر و انواع‌  تبعیض بایستند و جریان‌سازی و ائتلاف‌سازی کنند شاید از یک فراکسیون پرعضو ضعیف برای اصلاح‌طلبان سرمایه‌سازتر باشد. از این جهت لیست‌های اصلاح‌طلبان نباید به هر قیمتی و با هر نامزد غیرتوانایی پر شود. به تعبیر دیگر، نامزدهای لیست اصلاح‌طلبان باید از نظر اکثر بدنه‌ اصلاح‌طلبان به قدر کافی «خوب» باشند و لیست‌ها با منطق بد و بدتری پر نشود.
سه تمهید می‌تواند به افزایش کیفیت نامزدهای اصلاح‌طلبان بینجامد:
یک – رأی‌سنجی ترجیحی: راه فرا رفتن از این منطق بد و بدتر، استفاده از شیوه‌ رأی‌گیری «ترجیحی»  (ranked choices) یا «دور حذفی سریع» (instant run off) در رأی‌سنجی مقدماتی است. همین چند روز پیش رفراندومی برای استفاده از این شیوه‌ رأی‌گیری عادلانه‌تر در نیویورک برگزار و پیروز شد و این شیوه‌ رأی‌گیری در حال رواج بیشتر در بسیاری از نهادهای سیاسی و دولت‌های پیشرو است. در این شیوه رأی‌دهندگان بعد از انتخاب‌ اصلی‌شان، اولویت‌های بعدی‌شان را هم می‌توانند مشخص کنند و خروجی رأی‌گیری همیشه مورد پذیرش بیش از نیمی از رأی‌دهندگان (لااقل در یکی از اولویت‌هایشان) است. به تعبیر دیگر، با استفاده از این شیوه‌ رأی‌گیری، حتی بعد از اعلام صلاحیت‌ها توسط شورای نگهبان، صرفاً نامزدهایی وارد لیست اصلاح‌طلبان می‌شوند که از نظر اکثر اصلاح‌طلبان (بیش از نصف) نامزدهای «خوب» و قابل پذیرشی بوده‌اند، حتی اگر لیست‌های اصلاح‌طلبان در هر حوزه‌ انتخابیه پر نشود. سیستم رأی‌سنجی پیشنهادی در «سرا» هم «ترجیحی» است.
دو – شناسایی و شکار نیرو: یکی دیگر از اقتضائات افزایش کیفیت نامزدهای اصلاح‌طلبان، شناسایی نامزدهای بالقوه‌ توانا با رصد قوی‌تر اعضای احزاب، فعالان نهادهای مدنی، سمن‌ها، متنفذان شبکه‌های اجتماعی، دانشگاهیان، بسیج‌گران ضد تبعیض در حوزه‌های مختلف، فعالان محیط زیست و عدالت آموزشی و متنفذان گروه‌های بزرگ اجتماعی است. دعوت جدی از این نیروهای شناسایی‌شده برای ثبت نام در انتخابات و شرکت در «سرا» و حمایت از آنها برای پیروزی در رأی‌سنجی مقدماتی از ضرورت‌های افزایش کیفیت نامزدهای لیست اصلاح‌طلبان است.‌ اصولاً نهادها یا بازوهای متخصصِ «شناسایی و شکار نیروهای توانا» از بازوهای ضروری هر حزب و جبهه‌ سیاسی نیرومند است که متأسفانه هنوز در احزاب اصلاح‌طلب چندان توجهی به آن‌ نمی‌شود.
سه – آموزش نامزدها: از دیگر اقتضائات کیفی‌سازی نمایندگان اصلاح‌طلب آموزشِ باکیفیتِ نامزدهای پیروز این جریان است. برگزاری کارگاه‌های باکیفیت پرورش مهارت‌های نمایندگی می‌تواند پاره‌ای از ضعف‌های نامزدهای اصلاح‌طلب را بکاهد.
 مشروط بودن حضور در لیست نامزدهای اصلاح‌طلبان
شروطی از این دست برای قرار گرفتن در لیست نامزدهای اصلاح‌طلبان به سرمایه‌سازتر شدن حضور اصلاح‌طلبان در انتخابات و مجلس کمک می‌کند:
اعلام التزام به جهت‌گیری‌های راهبردی اعلام‌شده‌ اصلاح‌طلبان و تعهد به رأی‌ دادن به طرح‌ها و برنامه‌های سنجش‌پذیر اصلاح‌طلبان بعد از ورود به مجلس
اعلام تعهد به رأی به طرح شفافیت پارلمانی (و پیش از تصویب آن در مجلس اعلام تعهد به شفافیت داوطلبانه‌ آرا) که لازمه‌ پایش عملکرد نمایندگان است
 امضای منشور اصلاح‌طلبان
اعلام تعهد به کناره‌گیری به نفع نامزدهای نهایی منتخب اصلاح‌طلبان (در صورتی که خودش در آن لیست نبود)
اعلام تعهد به دوری از مواضع تعارض منافع در مجلس و تعهد به فسادستیزی در مجلس
اعلام تعهد به گزارش سالانه‌ عملکرد به شورای عالی سیاستگذاری اصلاح‌طلبان و انتشار عمومی‌اش
نامزد شدن شفاف و دموکراتیک در «سرا» (لازمه‌ نامزد شدن در این رأی‌سنجی کسب حمایت حداقل پنج درصد از اصلاح‌طلبانِ عضو سامانه در آن حوزه انتخابیه یا کسب حمایت یک‌سوم اعضای شورای عالی سیاستگذاری استان است)
انتخاب شدن از طریق رأی‌سنجی «ترجیحی» در «سرا» (که مستلزم این است که از نظر حداقل نیمی از اصلاح‌طلبان آن حوزه‌ انتخابیه نامزدی مورد پذیرش و به قدر کافی «خوب» باشد)
وجود چند راهبر و سازمان‌ده در لیست نامزدها
یکی از ضرورت‌های توفیق یک جریان سیاسی در پارلمان، داشتن سازمان‌دهندگان ائتلاف‌ساز و ماهر در رهبری نمایندگان فراکسیون است. لیست امید و مجلس فعلی، با وجود داشتن ده‌ها نماینده‌ منسوب به اصلاح‌طلبان، فاقد چنین رهبر فضاساز و ماهری است. در زبان انگلیسی به کسی که نقش به‌خط‌‌کردن نمایندگان و اعمال انضباط حزبی/جریانی در مسیر برنامه‌ها و اهداف یک حزب/جریان را برعهده دارد Whip (شلاق‌) می‌گویند. مجلس فعلی Whip و شلاق‌به‌دستی که اطمینان حاصل کند نمایندگان اصلاح‌طلب در جهت تعهدات‌شان رفتار می‌کنند ندارد. نتیجه هم این می‌شود که بعضی نمایندگانی که با حمایت اصلاح‌طلبان وارد مجلس شدند، بعد از ورود رفتار اصلاح‌طلبانه‌ای نداشتند. بویژه برای حصول اطمینان از اینکه رأی نمایندگان مطابق برنامه‌های اعلام‌شده است و مقابله با فساد در رفتار نمایندگان، وجود چنین افرادی در مجلس ضروری است. ضروری است که در این دوره یک یا چند نفر در لیست اصلاح‌طلبان توانایی و مهارت سازماندهی و به‌خط کردن نیروهای اصلاح‌طلبان در مجلس را داشته باشند و حتی اگر به مجلس راه‌ نیافتند، لااقل از بیرون مجلس چنین نقشی را ایفا کنند. یکی از دلایلی که مجلس ششم توفیق بیشتری داشت، وجود افرادی چون بهزاد نبوی، محسن میردامادی و محمد نعیمی‌پور بود که در سازماندهی نمایندگان اصلاح‌طلبان توانا و فعال بودند.
 آمادگی برای مقابله با اخبار جعلی
زیست‌بوم رسانه‌های اجتماعی و جدید، در کنار امکاناتی که در اختیار نیروهای سیاسی قرار می‌دهد، مستعد پرورش آفات ویرانگری همچون اخبار جعلی و آلوده‌سازی افکار عمومی و هدف‌گیری شهروندان با دروغ و تخریب است. پیروزی برگزیت، پیروزی ترامپ و برآمدن راست افراطی در اروپا از جمله به مدد همین اخبار جعلی و تبلیغات هدفمند با استفاده از کلان‌داده‌های رسانه‌های اجتماعی ممکن شده است. در ایران هم رواج «سیاستِ رسوایی» که مهم‌ترین کنش‌اش «افشاگری» است، فقدان رسانه‌های معتبر مستقل از حاکمیت با مخاطبان میلیونی در داخل کشور، سازماندهی مؤثر ارتش‌های سایبری توسط براندازان و مخالفان داخلی اصلاحات و فراگیر شدن گوشی‌های هوشمند، زمینه‌ تأثیر و تخریب اخبار جعلیِ اصلاحات‌ستیزان را بیشتر کرده است. مهم‌ترین قربانی آمدنیوز و رفتار آمدنیوزیِ انبوه فیک‌نیوزهای داخلی و خارجی هم اصلاح‌طلبان بوده‌اند. در چنین زیست‌بومی ضروری است که ستاد انتخاباتی اصلاح‌طلبان در انتخابات مجلس برای نوسازی ساختار و راهبردهای کمپین‌ انتخاباتی‌شان، استفاده‌ مؤثرتر از داده‌کاوی شبکه‌های اجتماعی، تولید محتوای تأثیرگذار مناسب برای توزیع در رسانه‌های اجتماعی و پیام‌رسان‌های موبایلی، رصد تخریب‌ها و پاسخ چابک و مؤثر به آنها برنامه‌ریزی و سرمایه‌گذاری بیشتری کند.
 پایش مؤثرتر عملکرد نمایندگان
بعد از انتشار داوطلبانه‌ «نماسنج» و با چند سال تأخیر، خوشخبتانه کارگروه پایش شورای عالی اصلاح‌طلبان تشکیل شده است. برای تقویت پایش عملکرد نمایندگان (که لازمه‌ بهبود عملکرد آنها است) در مجلس پیش رو این گام‌ها ضروری به نظر می‌رسد:
    رونمایی از پلتفرم پایش و گزارش عملکرد نمایندگان اصلاح‌طلب قبل از برگزاری انتخابات مجلس (تا ضمانتی باشد بر اینکه بلافاصله بعد از راهیابی نمایندگان اصلاح‌طلب رصد و گزارش شفاف عملکردشان در این پلتفرم آغاز خواهد شد)
تصویب طرح شفافیت پارلمانی و شفافیت آرای نمایندگان در مجلس و تعهد نامزدهای اصلاح‌طلب به اینکه قبل از تصویب این طرح هم به طور داوطلبانه آراءشان را به شکل شفاف اعلام و منتشر کنند.
 تغذیه‌ و پیشتیبانی نظام‌مند نمایندگان اصلاح‌طلب بعد از ورود به مجلس
علاوه بر رصد و پایش شفاف عملکرد نمایندگان، تغذیه‌ و پیشتیبانی این نمایندگان توسط احزاب حامی‌شان و شورای عالی سیاستگذاری مهم‌ترین لازمه‌ تقویت عملکرد و افزایش دستاوردهای اصلاح‌طلبان در مجلس است. متأسفانه در دوره‌ فعلی تقریباً هیچ حزب اصلاح‌طلبی و حتی خود شورای عالی که لیست امید را انتخاب کرده بود، در تغذیه‌ نمایندگان فعال نبوده‌اند. شخصاً هیچ نهاد اصلاح‌طلبی را نمی‌شناسم که برای نمایندگان اصلاح‌طلب مجلس به طور منظم نطق یا طرحی تنظیم کرده و به نحو نظام‌مند از آنها برای تصویب طرح‌ها پشتیبانی مؤثر کرده باشد. برای بهبود عملکرد پساانتخاباتی نمایندگان اصلاح‌طلب، ارتباط قوی‌تر نهادهای اصلاح‌طلبان با نمایندگان، کمک به نوشتن و تنظیم نطق‌ها و طرح‌های نمایندگان توسط اصلاح‌طلبانِ خارج از مجلس و کمک به بسیج نیرو و ساختن افکار عمومی و ساختن ائتلاف برای افزایش احتمال تصویب اصلاحات پیشنهادی در مجلس، ضروری است که همه‌ احزابی که نمایندگانی در مجلس دارند و خود شورای عالی تمهیدات کارسازی بیاندیشد. مثلاً در گام اول برای هر نماینده‌ اصلاح‌طلب مجلس، حزب حامی‌اش می‌تواند یک دستیار جوان و توانا تعیین کند که به طور تقریباً تمام‌وقت مسئول تغذیه‌ آن نماینده باشد. همچنین ضروری است که شورای عالی سیاستگذاری با مشارکت دادن بهترین کارشناسان و نیروهای سیاسی اصلاح‌طلب برای تنظیم طرح‌ها و پیشنهادات راهبردی به فراکسیون اصلاح‌طلبان در مجلس، بازوی نهادی جدیدی بسازد. تشکیل نهادهای حمایت‌گری (advocacy) و اندیشکده‌های توانا برای کمک به عملکرد اصلاح‌طلبان مجلس در حوزه‌های تخصصی هم از ضرورت‌های راهبردی بلندمدت این جریان است.
در مجالس قبلی به هشت ضرورت بالا بی‌توجهی شده است. یعنی در دوره‌ قبلی، اصلاح‌طلبان نه برای انتخاب نامزدهایشان از سازوکار شفاف و دموکراتیک «رأی‌سنجی مقدماتی» با مشارکت همه‌ اصلاح‌طلبان فعال کشور استفاده کردند، نه برنامه‌های سنجش‌پذیر مبنای اصلی شرکت و بسیج رأی‌‌شان در انتخابات بود، نه برای شناسایی و شکار و دعوت‌ نامزدهای بالقوه‌ توانا و آموزش‌شان تلاش کافی کردند، نه تعهدات و شروط کافی برای حضور در لیست و ضمانت اجرایی‌شان را تمهید کرده بودند، نه در لیست‌شان راهبرها و سازمان‌دهان قوی حضور داشتند، نه ساختار کمپین انتخاباتی‌شان متناسب با اقتضائات زیست‌بوم رسانه‌ای جدید بود، نه عملکرد نمایندگان را به نحوی دقیق پایش و رصد کردند و نه این نمایندگان را به قدر کافی از بیرون مجلس تغذیه و پشتیبانی کردند. با رفع این ضعف‌ها و نواقص سرمایه‌سوزِ هشت‌گانه در این دوره، حضور اصلاح‌طلبان در انتخابات و مجلس می‌تواند سرمایه‌ساز شود، صرف نظر از اینکه در نهایت فراکسیون باکیفیت‌ترشان که شفاف و دموکراتیک انتخاب شده‌اند و بهتر رصد و تغذیه می‌شوند ۱۰ نفره خواهد بود یا ۱۰۰ نفره.  بازسازیِ اصلاح‌طلبان حتی بر نتیجه‌گیری در انتخابات مقدم است.  

نظر شما