شناسهٔ خبر: 36470956 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: روزنامه ابتکار | لینک خبر

چرا در اکران برخی فیلم‌ها شاهد رفتارهای دوگانه هستیم؟

سینمای ملوک‌الطوایفی

صاحب‌خبر - فاطمه امین‌الرعایا
اعطای مجوز فیلم و اکران آنها همیشه در حیطه وظایف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بوده است، اما مدت‌ها است که شاهد برخوردهای دوگانه و ورود نهادها یا سازمان‌های دیگر در این مورد هستیم. ولی حالا اتفاقی عجیب‌تر افتاده. در حالی که هنوز موضوع توقیف و بعد هم رفع توقف فیلم «خانه پدری» که از وزارت ارشاد مجوز هم داشته داغ است، دیدیم که فیلمی بدون دریافت مجوز رسمی از این وزارتخانه در سه شهر در سالن‌های محدودی از سالن‌های حوزه هنری اکران شد. حال این پرسش مهم مطرح می‌شود که چرا چنین رفتارهای دوگانه‌ای در سینمای ایران وجود دارد؟ آیا سازمان‌ها و نهادهایی به جز وزارت ارشاد قدرتی بیشتر از این وزارتخانه دارند و می‌توانند به صورت جداگانه درمورد اکران یا عدم اکران فیلمی تصمیم بگیرد؟
فیلم‌هایی که سال‌ها است در صف اکران گیر کرده‌اند یا به عبارت دیگر توقیف شده‌اند کم نیستند؛ فیلم‌هایی که گاه به مسائل مهم اجتماعی می‌پردازند و گاه حتی موضوعات مهم تاریخی را روایت می‌کنند. در این میان هم فیلم‌هایی که سرانجام پس از مدت‌ها می‌توانند پرده نقره‌ای را به خود ببینند، با ترس و دلهره روزهای اکران را پشت سر می‌گذارند که مبادا کسی، سازمانی یا نهادی از فیلم‌شان خوشش نیاید و به دلایل مختلف و گاهی حتی بهانه‌گیری‌های عجیب کاری کند که فیلم در میانه راه اکران از پرده پایین کشیده شود. حالا در این میان یک فیلم‌ به صورتی کاملا عجیب، بدون آنکه مجوز رسمی از وزارت ارشاد دریافت کند، در چند سالن سینمایی یک سازمان خاص به صورت محدود (حتی اگر اکران عمومی هم نباشد) اکران می‌شود!
اما ماجرا چه بود؟ روز دوشنبه مستندی با عنوان «ایکسونامی» بدون دریافت مجوز رسمی از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به طور همزمان در چند سالن محدود متعلق به حوزه هنری در شهرهای تهران، مشهد و اصفهان اکران شد. «ایکسونامی» مستندی داستانی است درباره خاطرات یک بازیگر فیلم‌های مستهجن. این مستند جنبش‌ها و جنایات جنسی در ایالات متحده آمریکا را مورد بررسی قرار می‌دهد. تهیه‌کنندگی این مستند بر عهده موسسه فرهنگی هنری آوش بوده و محسن آقایی که از مستندسازان جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی است، نویسندگی و کارگردانی و محمدرضا بورونی، تهیه‌کنندگی این اثر را برعهده داشته‌اند.
تحریم و توقیف، ابزارهای فرهنگی مناسبی نیستند
فارغ از موضوع این فیلم، آنچه بیش از هر موضوعی ذهن‌ها را به خود مشغول می‌کند، چگونگی امکان نمایش آن بدون دریافت مجوز رسمی اکران از وزارت ارشاد است. در شرایطی که هنوز فیلمی مثل «رستاخیز» مجوز اکران در داخل دریافت نکرده‌ است یا فیلم «خانه پدری» در ماجرای اکران آن هم پس از چند سال انتظار با مشکلات عدیده‌ای روبه‌رو شد، چنین رفتارهای دوگانه‌ای چه دستاوردی برای سینمای ایران خواهد داشت؟ جبار آذین، منتقد سینما و تلویزیون معتقد است تحریم و توقیف به طور کلی ابزارهای فرهنگی برای برخورد با آثار هنری نیستند. او به «ابتکار» می‌گوید: «عموما آثار هنری که برای ارتباط با جامعه و انعکاس نظرهای مردم تولید شده‌اند باید برای مردم در سینماها، صحنه تئاتر یا صفحه تلویزیون به نمایش دربیایند. وقتی مردم اثری را نبینند، بر اساس گفته‌ها و شنیده‌های دیگران یا نگاه‌های سلیقه‌ای برخی نمی‌توانند درباره ماهیت، چگونگی و ویژگی آثار قضاوت کنند. بنابراین از این منظر حرکت درست فرهنگی این است که از توقیف و تحریم آثار هنری دست برداشته شود و قضاوت نهایی به مردم ارائه شود».
او با اشاره به مشکلات اکران «خانه پدری» می‌افزاید: «اخیرا شاهد دو نوع حرکت و برخورد متفاوت در عرصه سینما در ارتباط با فیلم‌های اکران‌شده بودیم. از یک سو فیلم دارای مجوز اکران «خانه پدری» روی پرده سینماها می‌رود اما با این اتهام که ترویج‌گر خشونت است و اصلاحات لازم در آن صورت نگرفته است، از روی پرده سینماها برداشته می‌شود. با آنکه از طریق تعامل بخشی از سینماگران و قوه قضائیه، «خانه پدری» به پرده سینماها بازگشت اما مسئله اصلی نگاه‌های غیرکارشناسی به آثار هنری است که همچنان ادامه دارد و باید جلوی این نوع اعمال سلیقه‌ها گرفته شود».
آذین ادامه می‌دهد: «به تازگی در برخی از شهرستان‌ها در سالن‌های سینمای حوزه هنری، یک اثر مستند با نام «ایکسونامی» به نمایش درآمد. این فیلم که به مضمون نوع و آموزش رفتارهای جنسی در آمریکا می‌پردازد، توسط گروهی از افراد «سفیر فیلم» و درواقع دوستانی که در حوزه سینماگران عمار می‌گنجند، تولید شده است. درواقع این اثر، اثر تولیدی حوزه هنری نیست اما حوزه هنری به آن اجازه اکران در برخی سینماهای خود را داد. با توجه به مضمون ملتهب این فیلم و حساسیت‌های اجتماعی و فرهنگی جامعه، جا داشت که اکران حتی خصوصی این اثر در شرایط مناسب‌تر و به‌گونه‌ای دیگر شکل بگیرد».
ارشاد مجوز شفاهی داده بود!
آذین که خودش شخصا پیگیر حواشی این فیلم بوده است، درباره ماجرای اکران و نداشتن مجوزش می‌گوید: «من با پرس‌وجوهایی که درباره اکران این فیلم داشتم، به مسائل تازه‌تری دست پیدا کردم. اینکه دوستان ارشادی مدعی هستند هیچ‌گونه اطلاعی از اکران این فیلم مستند نداشتند، ادعای درستی نیست. سازندگان این اثر یا حتی سازمان سینمایی حوزه هنری، 17 روز پیش از اکران این فیلم با مسئولان سازمان سینمایی تماس گرفتند و درخواست اعطای مجوز برای نمایش این فیلم را کردند اما دوستان ارشادی به‌طور شفاهی با این حرکت موافق کردند و قرار بوده که در چند سینمای محدود حوزه هنری این فیلم اکران شود. بر همین مبنا سازندگان این فیلم، بر اساس آن قول شفاهی برای اکران فیلم‌شان تبلیغ می‌کنند، مهمان دعوت می‌کنند و سالن‌هایی را برای این کار اختصاص می‌دهند. اما درست تا زمان روز اکران این فیلم از اعطای مجوز خبری نبوده است. به عبارت دیگر سازمان سینمایی آگاهانه یا ناآگاهانه سبب شد این فیلم دچار برخی حاشیه‌ها شود. یعنی اگر زودتر اعلام می‌شد که این فیلم مجوز دریافت نمی‌کند یا مجوز آن در مقطع دیگری صادر خواهد شد، بدیهی است که نمایش فیلم رخ نمی‌داد. درست زمانی که همه چیز آماده بوده، تبلیغات صورت گرفته و سالن‌های سینما این فیلم را در اختیار گرفته اما باز هم در آخرین لحظات از جواب مستقیم برای اکران یا عدم اکران خودداری کردند. بنابراین به قول خود سازندگان و مطلعان در حوزه هنری، آنها در شرایط انجام‌‌شده‌ای قرار گرفتند و مجبور به اکران فیلم می‌شوند. این حاصل پژوهش خود من در‌مورد اکران بود».
این منتقد می‌افزاید: «اما واقعیت این است که آثار هنری چه محصول بخش‌های خصوصی باشد و چه محصول ارگان‌ها و بخش‌های دولتی، برای مردم تولید شده‌اند و قضاوت نهایی با مردم است بنابراین باید برای مردم به نمایش درآیند. در هر حال این اتفاقات از یک طرف نشان می‌دهد نوعی ملوک‌الطوایفی فرهنگی در فضاهای فرهنگی ما مستولی است که این وضعیت لطمه اساسی به فرهنگ زده و به جای فرهنگ‌سازی، فرهنگ‌سوزی می‌کند. بنابراین چه مسئولان دولتی سینمایی و چه مسئولان ارگانی که سینما را در اختیار دارند باید با تعامل، هماهنگی، همفکری، همسویی و همدلی با مردم به رفع این مشکلات اقدام کنند که ما از یک سو شاهد توقیف «خانه پدری» نباشیم و از آن طرف هم فیلمی مانند «ایکسونامی» در وضعیت بدی قرار نگیرد که به ناچار به نمایش درآید».
تحریم برخی آثار فرهنگی حرکتی سازنده نیست
در حالی فیلم مذکور به پرده نقره‌ای دست یافت که روز قبل از اکران یعنی 19 آبان ماه، محمدرضا فرجی، مدیرکل دفتر نظارت بر عرضه و نمایش فیلم در نامه‌ای به مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان خراسان رضوی نوشت: «بر اساس گزارشات واصله از منابع خبری استان، در‌خصوص اکران فیلم فاقد پروانه نمایش «ایکس سونامی» در سینماهای هویزه و سوره، خواهشمند است دستور فرمایید طبق ضوابط و مقررات، قبل از اخذ مجوزهای لازم، از هرگونه تبلیغات و اکران فیلم مذکور جلوگیری به عمل آید». حالا اینکه حوزه هنری چرا بدون توجه به این نامه دست به اکران این فیلم زده جای سوال است. البته این اولین بار نیست که حوزه هنری‌ با توجه به سیاست‌های خود و با نادیده ‌گرفتن مجوزهای صادره از وزارت ارشاد رفتار می‌کند. بارها و بارها دیده‌ایم که حوزه هنری برخی فیلم‌های دارای پروانه نمایش را در سینماهای خود به نمایش درنمی‌آورد و آنها را به نوعی تحریم می‌کند. اما آیا اینکه ما مجبور شدیم فیلم را به نمایش درآوریم، توضیحی قانع‌کننده است؟ آذین در‌این‌باره می‌گوید: «چه نهادهای ارگانی سینما و چه دولتی، باید در جهت خدمت به فرهنگ جامعه حرکت کنند. در هر حال مسئولان حوزه هنری و دست‌اندرکاران این مستند، اظهار کردند به ناچار و در شرایط خاص مجبور به اکران فیلم شده‌اند، اما این ادعا نفی‌کننده نداشتن مجوز این فیلم نیست. این فیلم با هر توجیه و توضیحی به نمایش خاص درآمده که بر‌خلاف روند جاری سینماهای کشور و سازوکارهای گرچه مشکل‌دار مدیران سینمایی ما است. برای پرهیز از این نوع اتفاقات لازم است که سازوکارهای مناسب‌تر و تعریف‌شده‌تری که چنین شرایطی را در خود جای دهد، برای تولید، پخش و اکران فیلم‌ها در نظر گرفته شود. در هر حال حوزه هنری به عنوان یک نهادی که بخشی از امور سینما و برخی سالن‌ها را در اختیار دارد، بر اساس دیدگاه‌ها و اهداف خود، تعاریفی از فرهنگ ارائه می‌کند و منطبق بر همین دیدگاه‌ها با مسائل هنری، فیلم‌ها و تولیدات دیگر در این زمینه برخورد می‌کند و نمایش ندادن برخی از فیلم‌ها و تحریم برخی آثار فرهنگی از این جمله است که حرکت‌های فرهنگی و سازنده تلقی نمی‌شود».
اینکه این رفتارهای دوگانه قرار است تا کی ادامه داشته باشد، مشخص نیست اما بی‌شک این یک بام و دو هوا در سیاست‌های فرهنگی در دراز‌مدت تنها منجر به آسیب جدی به سینما خواهد شد.

نظر شما