شناسهٔ خبر: 36438522 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: روزنو | لینک خبر

ماجرای درگیری ظریف با کاظم جلالی

تابناک

صاحب‌خبر -
از زمانی که خبر استعفای کاظم جلالی نماینده عضو لیست امید از تهران برای عزیمت به مسکو جهت تصدی سفارتخانه ایران در روسیه،منتشر شده،جو خبری قابل توجهی در مخالفت با این انتصاب،شکل گرفته است.برخی برای اینکه فضای مخالفت خود با این انتصاب را هم تقویت کنند از دعوایی بین محمد جواد ظریف و کاظم جلالی خبر می دهند و بدین وسیله بر این نکته دلالت می دهند که ظریف هم مخالف سفارت جلالی در مسکو بوده و به همین خاطر هم بین آنان مشاجره ای صورت گرفته است؛در نوشته زیر بر آنم که تا حدودی زوایای این ماجرا را باز کرده تا گره های ذهنی موجود در بین افکار عمومی گشوده شود.به همین خاطر مطالب را در قالب سئوال مطرح و مورد بررسی قرار می دهم.
 
سئوال اول؛چرا سفیر ایران در مسکو در چنین زمانی باید تغییر کند؟
 
به گزرش روز نو : دکتر مهدی سنایی،سفیر کنونی ایران در مسکو،بی اغراق،موفق ترین سفیر ایران در یک کشور خارجی است.این مطلب را محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه هم در مصاحبه ای تایید کرده و گفته است که «من برای اینکه او سفارت ایران در مسکو را بپذیرد شخصا از او خواهش کردم و تا کنون او موفق ترین سفیر ایران در یک کشور خارجی است».سفیری مسلط به زبان های روسی،انگلیسی و عربی.فردی که توانسته،ارتباط بسیار نزدیکی با مقامات  عالی روسی از رئیس جمهور گرفته تا اعضای دوما و فعالان فرهنگی،اقتصادی،نظامی و دانشگاهی روسیه برقرار کند و خود را به عنوان شخصیتی موثر در روسیه معرفی کند با پیشینه و تخصص آکادمیکی که بیش از بیست سال در حوزه مطالعات روسیه به دست آورده؛به گونه ای که ولادیمیر پوتین در جلساتی که سالی یک یا دوبار با برجسته ترین اندیشمندان روس شناس برگزار می کند،دکتر سنایی را هم پیوسته دعوت می کند.در جامعه مسلمانان روسیه نیز،سنایی شخصیت شناخته شده ای است و اموری را که ممکن است یک کشور منطقه ای رقیب ایران با صرف میلیون ها دلار در جامعه مسلمانان روسیه به دست آورد،او با ارتباط و تعامل نزدیکی که با رهبران مسلمانان روسیه دارد،به راحتی به دست می آورد.همچنین در دوره شش ساله سفارت وی، به گفته وزیر امور خارجه،روابط ایران و روسیه در حوزه های مختلف،به نقطه ای رسیده که مانند آن در هیچ دوره ای در تاریخ سیاست خارجی ایران در عهد جمهوری اسلامی،مشاهده نمی شود و شاید بتوان آخرین نمونه از این شکوفایی در حوزه اقتصادی را الحاق نهایی ایران به اتحادیه اقتصادی اوراسیا دانست که تعرفه برای صادرات 862 کالاهای ایرانی را برای کشورهای عضو و از جمله روسیه را به صورت کامل حذف کرد.
 
شاید برای افرادی که با روسها در ارتباطات نبوده اند جالب است که بدانند،روسها به سختی با فردی که زبان روسی صحبت نکند وارد تعاملی موثر می شوند.مترجم اگر چه می تواند ایجاد کننده یک ارتباط رسمی بین سفیر ایران و مقامات روسی باشد،اما هیچگاه توسط مترجم نمی توان روابط غیر رسمی که اساس،دیپلماسی عمومی و حتی متعارف هست را ایجاد نمود و این خصوصیت برجسته ای بود که دکتر سنایی در کار سایر ویژگی ها از آن برخوردار بود.
 
همه این توصیفات به این خاطر بود که به این نکته اشاره کنم،صاحب این قلم از توانایی های سفیر کنونی ایران در روسیه مطلع است؛با این وجود،از حضور مهدی سنایی سفیر ایران در روسیه،حدود شش است که می گذرد،او که برای یک دوره چهار ساله ماموریت یافته بود که سفیر ایران در مسکو شود،علاوه بر ماموریت چهارساله،دو سال و در دو نوبت،ماموریتش توسط وزیر امور خارجه تمدید شده است.بر اساس اساسنامه وزارت امور خارجه،وزیر امور خارجه می تواند فقط در یک نوبت و به مدت یک سال،ماموریت سفیر را تمدید کند و مدت ماموریت وی را به پنج سال افزایش دهد.در مورد دکتر سنایی،ظاهرا وزیر دوبار از این ماده استفاده کرده و ماموریت سفیر کنونی ایران شش ساله شده؛بر اساس آخرین ابلاغی که برای وی صادر شده بود،آخرآذر 1398 ماموریت وی پایان می یابد و سفیر کنونی در همین تاریخ به ایران باز می گردد.ناگفته نماند که در دوره چهل ساله جمهوری اسلامی،فقط برای چند مورد،تمدیدی بیش از شش سال آن هم با دستور مقامات عالی نظام صورت پذیرفته است.
 
سوال دوم؛آیا فردی از خارج از وزارت امور خارجه می تواند به عنوان سفیر منصوب شود؟روال در سایر کشور ها چگونه است؟
 
در ادبیات دیپلماتیک،دو نوع سفیر به صورت عمومی در همه دنیا به رسمیت شناخته شده است؛ سفیر حرفه ای و سفیر سیاسی. منظور از سفیر حرفه ای،فردی است که دوران کاری خود را در وزارت امور خارجه طی کرده و مراتب و رتبه های دیپلماتیک را طی کرده و از لحظ تجربه،تخصص و آموزشی که دیده،صلاحیت این را پیدا کرده که به عنوان سفیر در یک کشور خارجی منصوب گردد.سفرای حرفه ای عموما از دانش و تجربه دیپلماتیکی بالایی برخوردارند،اما نسبت به سفرای سیاسی،محافظه کاری بیشتری دارند و به ندرت می توانند تصمیمات دشوار را اتخاذ کنند.سفرای سیاسی، سفرایی هستند که از خارج از وزارت خارجه کشورهای مختلف انتخاب می شوند.به گفته محمد جواد ظریف،انتخاب نهایی سفیر،حق رئیس جمهور است.درست است که اغلب سفرا را وزیر امور خارجه پس از طی همه ضوابط در درون وزارت امور خارجه،به رئیس جمهور معرفی می کند و رئیس جمهور باید آنان را تایید کند؛اما در مواردی هم رئیس جمهور راسا تصمیم می گیرد که فردی را خارج از وزار امور خارجه به سفارت منصوب کند. در دنیا به این گونه سفرا،سفرای سیاسی می گویند که عموما از بین مقامات با سابقه اطلاعاتی و امنیتی و در مواردی هم افراد با تخصص اقتصادی، به عنوان سفیر سیاسی انتخاب می شوند. لذا انتخاب از بیرون از وزارت خارجه اگر چه مطلوب نیست،ولی تجربه حضور مهدی سنایی که او هم از بیرون از وزارت امور خارجه،اما با تخصص،تجربه و توانایی های لازم بود،نشان می دهد در صورت وجود فردی با توانایی های مذکور،انتخاب سفیر سیاسی می تواند مفید باشد.
 
سوال سوم؛آیا کاظم جلالی می تواند جانشین مناسبی برای سفیر کنونی ایران در روسیه باشد؟
 
پاسخ به این سئوال سهل و ممتنع است.سهل از این بابت که  روشن است که کاظم جلالی ویژگی های سفیر کنونی ایران در مسکو،به ویژه تسلط به زبان روسی،مطالعات نظری و تجربه دیپلماتیک در این حوزه را ندارد ومی توان به سرعت پاسخ داد که که خیر؛جایگزین مناسبی نیست.ممتنع از این بابت که او با حضور در پنج دوره در مجلس شورای اسلامی،توانمندی خود را در حوزه سیاست ورزی به اثبات رسانده و می توان این ادعا را مطرح کرد که فردی با این ویژگی ها حتما از میزانی از هوش سیاسی برخوردار است که بتواند در فرصت کوتاهی در حوزه ماموریتش، بر اوضاع مسلط شود.با همه اینها،فی الحال،ظاهر امر نشان می دهد در مقایسه با سفیر کنونی،گزینه مناسبی نیست. حال که وی به این سمت منصوب شده است،گذر زمان نشان خواهد داد که او تا چه اندازه می تواند از توانمندی و هوش سیاسی خود برای جبران ویژگی های سفیر کنونی،استفاده کند.
 
سوال چهارم؛آیا در وزارت امور خارجه افرادی که صلاحیت تصدی سفارت ایران در مسکو را داشته باشند،وجود دارند؟
 
پاسخ به این سئوال هم مثبت است و هم منفی. مثبت از این جهت که افرادی در داخل وزارت امور خارجه هستندکه تجربه دیپلماتیک و تخصصی شان در حوزه روسیه،بیشتر از دکتر کاظم جلالی باشد.منفی از این جهت که افرادی که بالاتر و یا حداقل در سطح دکتر مهدی سنایی در حوزه روسیه که بر توانمندی سیاسی کاظم جلالی و نفوذ داخلی او برای اخذ تصمیمات مهم،ارجحیت داشته باشند،در داخل وزارت امور خارجه وجود ندارد.دلیل این امر هم این است که وزارت امور خارجه اگر چه وزارتخانه ای تخصصی است،ولی نگاه به ماموریت ها خارجی در این وزارتخانه تخصصی نیست و کمتر می توان افرادی را در این وزارتخانه پیدا کرد که به ویژه در حوزه مناطق خاصی مانند روسیه،عمر دیپلماتیک و علمی خود را سپری کرده باشند.
 
سوال آخر:آیا ممکن است ظریف به دلیل مخالفت با کاظم جلالی با او مشاجره کرده باشد؟
 
اگر قانونا سفارت و انتخاب سفیر حق رئیس جمهور است که هست،ظریف طیعتا باید با رئیس جمهور در این باره مشاجره می کرد که چنین مشاجره ای صورت نگرفته است.ظریف خود بارها در مصاحبه ها اعلام کرده است که رویکرد و اولویت اول او انتخاب سفیر از داخل خود وزارت امور خارجه است،اما حق رئیس جمهور را نیز نمی توان انکار کرد.حال در چنین حالتی عقلا نمی شود تصور کرد که ظریف با گزینه رئیس جمهور مشاجره کرده باشد؛چه اینکه اگر بنا بر مشاجره ای بود عقلا باید با انتخاب کننده صورت می گرفت و نه کسی که انتخاب شده است.لذا می توان بدون اینکه حتی اطلاعی از این واقعه داشت،خبر درگیری ضریف و جلالی را عقلا قبول نکرد. هر چند سخنگوی وزارت امور خارجه هم این مساله را تکذیب کرده است.

برچسب‌ها:

نظر شما