شناسهٔ خبر: 36400348 - سرویس ورزشی
نسخه قابل چاپ منبع: روزنامه ایران‌ورزشی | لینک خبر

یادداشت

صاحب‌خبر - در روند تغییرات در کمیته‌های انضباطی فوتبال به قاضیانی «ورزشی» نیاز است وصال روحانی مهدی تاج از تغییر تازه در کمیته انضباطی فدراسیون فوتبال ابراز تأسف کرده و گفته مجبور به قبول استعفای اسماعیل حسن‌زاده بوده زیرا رئیس سال‌های اخیر این کمیته به سبب احراز یک پست قضایی مهم‌تر قادر به ادامه حضورش در ارکان فوتبالی نبوده است. با این حال تاج نه احتمالاً از این تغییر ناراضی است و نه از رفتن چندی پیش مرتضی تورک رئیس کمیته اخلاق فدراسیون و با اینکه مخالفت احتمالی وی با علیرضا صالحی رئیس کمیته ا‌ستیناف قاعدتاً کمتر از نارضایتی وی از عملکرد تورک و حسن‌زاده است اما با شناختی که از ایده‌های کاری و نوع نگاه تاج به مسائل فوتبال در دست است، وی از یک تغییر کلی و پروسه فراگیر جدید در کمیته‌های فوق استقبال می‌کند، زیرا می‌تواند روند و آدم‌هایی را مصدر کار کند که همسوتر از اسلاف خود با آرمان‌های تاج و دستور کار فدراسیون باشند. اما به راستی رؤسای اصلح و مسئولان ارجح برای کمیته‌های انضباطی، اخلاق و استیناف فدراسیون چه کسانی هستند و باید در پی جذب کدام چهره‌ها به این نهادها بود. با اینکه در سال‌های اخیر افراد موجه و صاحب علم قضا در صدر این کمیته‌ها نشسته‌اند و تلاش‌شان هم در راستای بهبود امور بوده اما به نظر می‌رسد کمیته‌های قضایی و تأدیب فدراسیون تبدیل به محلی برای شناخته‌تر شدن برخی قاضیان و سپس حرکت آنها به سوی مشاغلی مهم‌تر و پست‌های سیاسی - قضایی بهتر شده است. اینکه سه کمیته فوق سکوی پرتابی برای برخی چهره‌های سیاسی‌ - قضایی باشد، شاید در تضاد با ایده‌های کارگزاران امر و سران فوتبال هم باشد، ولی اگر خیری را هم بر این امر متصور باشیم، لازم است که فدراسیون و مسئولان، انتصاب افرادی را در این کمیته‌ها در دستور کار قرار دهند که حتی‌الامکان فوتبالی بوده و با ورزش زیسته باشند. منظور این نیست که رؤسای این کمیته‌ها در جوانی فوتبال بازی کرده و یا به سایر ورزش‌ها پرداخته باشند بلکه هدف باید جذب کسانی باشد که ورزش را در تار و پود خود حس و حفظ کرده و توانسته باشند موازنه‌ای درست بین ورزش و علم قضا را چه در زمان بیرون بودن خود از گود فدراسیون و چه در زمان ورود به این عرصه برقرار کنند. فوتبالی بودن و در نظر گرفتن شاخصه‌های ورزشی در هر یک از موارد و مباحث مورد مناقشه و نگاه فوتبالی ‌- قضایی به مجادلات جاری در فوتبال باید اصل اساسی در انتصاب افراد مورد ‌نظر باشد و اگر قاضی‌ای داشته باشیم که سلطان قضا و پیشتاز امور مرتبط با آن و کاملاً واقف به فراز و فرودهای علم قضاوت و هنر تفکیک سره از ناسره باشد اما به ماجراها فوتبالی نگاه نکند و با عرف این ورزش بیگانه باشد و با اکسیژن این ورزش نفس نکشیده باشد، کار خراب می‌شود و اوضاع به قضاهایی کشیده می‌شود که در سال‌های اخیر به دفعات در عملکرد سه کمیته مزبور مشاهده شده است. زمان‌هایی را می‌گوییم که برخی احکام این کمیته در ظاهر با علم و نفس قضا همسو بوده اما رنگ و بوی ورزش نداشته و مصادیق فوتبالی به حد کفایت در آن رعایت نشده و به همین سبب نیز در بر دارنده عدالت نبوده‌اند. یکی از مصادیق بزرگ و اخیر قضاوت‌های غیر‌فوتبالی و مبتنی بر شرایط محیطی و متمرکز ملاحظات انضباطی، حکمی بود که کمیته اخلاق چندی پیش در ارتباط با بازی پر تأخیر و سرشار از حاشیه فینال جام حذفی فصل گذشته صادر و بر ‌اساس آن حیدر بهاروند و سعید فتاحی را مجموعاً هفت سال از حضور در مصادر و مناصب فوتبالی محروم کرد. حال آن اهمال در استقرار 300 تن از طرفداران داماش گیلانیان روی سکوهای ورزشگاه اهواز نه کار آنان بلکه محصول عدم توجه بایسته افرادی بود که باید جایگاه‌های اندک مربوطه را مرتب و خالی نگه می‌داشتند و این کار را انجام نداده‌اند. از طرف دیگر سناریوی تکراری ده‌ها بار گیر کردن احکام کمیته انضباطی و حتی کمیته استیناف فدراسیون در کشوی میز برخی رؤسای فدراسیون و سپس تعدیل شدن آن احکام نشان می‌داد که مدیران فدراسیون احکام مربوطه را همسو با مصلحت‌های فوتبال نمی‌دانند. درست است که تاج و دبیر فدراسیون هرگز نباید در احکام صادره دخالت مستقیم کنند و طلبیدن این نکته از سران کمیته‌های انضباطی و نظایر آن هم که برخی ملاحظات و مصالح و منفعت‌ها را در احکام صادره خویش لحاظ کنند کاری نادرست است اما وقتی احکام صادره به اندازه کافی فوتبالی نباشد و سمت و سوی آن محاسبه نشده و اثر آن بیشتر غیر ‌ورزشی باشد و وجوه تأدیبی آن نیز در حد کفایت نرسد، مبرهن و قابل فهم است که سران فدراسیون این احکام را ابتدا در گوشه کشوی میزهای خود بایگانی و سپس به قدری روی آن کار کنند که همسو با چیزی شود که آنها مصلحت‌های جاری تلقی می‌کنند. راه‌حل این مشکل پر دوام و تکرار شونده، رویکرد به سوی قاضیانی است که علوم ورزشی و معرفت فوتبالی‌شان کامل باشد و همانقدر به علم قضا اقتدا کنند که عرف فوتبال و عادت‌های ورزشی را در دستور کار خود قرار دهند. اگر تاج در انتصاب سران جدید این نهادها ملاحظات مزبور را لحاظ و آوردن قاضیانی بسیار فوتبالی‌تر از مسئولان قبلی را اجرایی نکند، دوگانگی‌های مورد بحث استمرار یافته و یک بار دیگر سران فوتبالی که نگاه‌شان کاملاً ورزشی و همسو با منافع این ورزش و به سود فدراسیون است، مجبور به برخوردهای کوچک و پنهانی با احکام صادره کمیته‌های فوق خواهند شد و در حالی به تعدیل احکام صادره و تلطیف فضای فوتبال مشغول خواهند شد که وقت مسائلی از این دست و رسیدگی‌های مجدد و بدیهی به امور جاری اندک و به تبع آن حرف و حدیث‌ها و افشاگری‌ها و در نهایت استعفای مدیران نهادهای انضباطی تکرار شده و اوضاع اخلاقی و رفتاری به سوی بهبودی و آرامش نخواهد رفت و نه فوتبالیست‌ها و مربیانی کاملاً معتقد به برخوردهای پرهیزکارانه خواهیم داشت و نه کمیته‌هایی که قادر به قانونمند ساختن روابط فوتبالی و منزه‌سازی نسبی اخلاقیات این ورزش و ترمیم برخوردهای متداول در لیگ باشند.

نظر شما