گام دوم انقلاب که در آغاز دهه پنجم انقلاب اسلامی با نگاه به جایگاه چهل سالگی در فرهنگ اسلامی از سوی رهبر معظم انقلاب صادر شد، در واقع یکی از اسناد مهم راهبردی نظام در مسیر حرکت رو به آینده است. در نقطه عطف چهلسالگی انقلاب، رهبر حکیم انقلاب اسلامی با خطاب قرار دادن ملت ایران، به ویژه جوانان پرورش یافته در دامان انقلاب اسلامی، منشور حرکت نظام اسلامی را با محوریت نیروی انسانی مؤمن و با هدف روشن و آرمان بزرگ برپایی تمدن نوین اسلامی، ترسیم کردند و ویژگیهایی را برای آن برشمردند که از جمله میتوان به مشارکت حداکثری مردم در خدمترسانی، سنگین کردن کفه عدالت در تقسیم امکانات عمومی، افزایش معنویت و اخلاق در فضای عمومی جامعه و... اشاره کرد.
همانطور که اشاره شد، ثقل اصلی تحقق کامل منشور گام دوم انقلاب، بر محور اصلی مردم و حکومت اسلامی ترسیم شده است که در واقع در وهله اول نیازمند یک گام بزرگ فرهنگی برای ایجاد ظرفیتهای لازم است.
همگان سخن معروف «الناس علی دین ملوکهم» را شنیدهایم. این مَثَل حکیمانه به صورت موجز و عمیق، اشارهای دقیق بر تأثیرگذاری حکمرانی بر جامعه دارد، لذا در این یادداشت تلاش میکنیم با هدف طرح موضوع برای اهل پژوهش، مطالبی را در خصوص حکمرانی متعالی با تأکید بر دیپلماسی صلح عادلانه در گام دوم انقلاب تبیین نماییم.
۱- بیتردید یکی از مهمترین سرمایهها برای حرکت در مسیر ساختن تمدن نوین اسلامی، نیروی انسانی مؤمن، انقلابی و پر انرژی است. این سرمایه هم باید مدیریت شود و هم تربیت؛ لذا یکی از نیازهای اساسی برای حرکت در مسیر گام دوم انقلاب و تحقق حکمرانی متعالی، پرورش مدیران انقلابی پرانرژی، معتقد و مؤمن به اهداف و آرمانهای انقلاب با بهرهگیری از تجارب ارزنده پیشکسوتان عرصه مدیریت انقلاب است. آموزش تفکر راهبردی به مدیران جوان و واگذاری مسئولیتها به آنها، در کنار بهرهگیری از تجارب موفق گذشته، مدیریت کشور را آماده یک خیز بلند در مسیر تحقق تمدن نوین اسلامی خواهد کرد. اما باید دانست که تمدن نوین اسلامی یک تمدن منزوی و بدون تعامل با جهان نیست، بلکه میخواهد آیندهای بهتر برای تمام جهانیان بسازد. این جهان بهتر، در اولین گام نیازمند امنیت و ایجاد فضای مناسب برای شکوفایی استعدادهای خدادادی انسان است که در سایه صلح و عدالت تحقق مییابد؛ بنابراین دیپلماسی بر اساس ایجاد یک صلح عادلانه در منطقه و جهان، یکی از مهمترین ارکان حرکت جهانشمول تمدن نوین اسلامی است و میتواند زیراندازی برای دیپلماسی کشور مبتنی بر اصول انقلاب باشد.
حکمرانی متعالی در گام دوم انقلاب، در سایه یک تحول اساسی در نظام مدیریت کشور در حوزه داخلی و مراودات بینالملل در سطوح مختلف اتفاق خواهد افتاد و آن عبارت است از واگذاری مدیریت کشور به اندیشههای جدید با تمرکز بر انتقال تجارب گذشته و به روز رسانی دانش مدیریت در کشور و ایجاد یک نظام عادلانه در جهان بر اساس صلح عادلانه که میتوان از طریق نهادینهسازی تصمیمات کلان در کشور بر مبنای تحقیق، پژوهش و یافتههای علمی به آن دست یافت و آن را مدل و الگو قرار داد برای الهامبخشی در بسیاری از حوزههای گفتمانی.
۲- نهادسازی یکی از ضرورتهای هر نظام تحولخواه است. واقعیت امر این است که حرکت بر مبنای چشمانداز جمهوری اسلامی ایران بر اساس مانیفست گام دوم انقلاب، حذف برنامههای حاشیهای و بدون اولویت و تبدیل ساختارهای سنگین و غیر کارآمد مدیریتی به ساختارهای کارآمد و چابک، متناسب با نیازهای تمدنی جدید در تمام زمینهها است. این اتفاق در کنار جوانگرایی و آمادهسازی نسلهای جدید برای ورود به عرصههای جهانی متناسب با ساختارهای جدید و واگذاری بسیاری از اقدامات به مردم، میتواند به عنوان یک راهبرد تسهیلکننده، سرعت حرکت به سوی تمدن نوین اسلامی را افزایش دهد. امروزه دیپلماسی عمومی یکی از کارآمدترین و تأثیر گذارترین نوع ارتباط در عرصه بینالمللی است و تمدن نوین اسلامی حرکتهای بینالمللی خود را با ابتنا به فرهنگ ایران اسلامی و حکومت علوی شکل خواهد داد.
بیتردید در ساختارهای جدید مدیریتی، پرهیز از اشرافیگری، سرمایهگذاری روی نظام آموزشی کشور و تربیت نسل قانون مدار و فعال در عرصه کار و تلاش و معتقد به تحقق صلح عادلانه در جهان از اهمیت ویژهای برخوردار است.
۳- تمدن نوین اسلامی، نیازمند جامعه پرنشاط و دارای روحیه مثبت نگر است. امید به آینده در کنار تلاش و کوشش جمعی برای ایجاد ارزش افزوده در تمامی حوزههای اقتصادی و رونق فضای کسب و کار صادقانه، میتواند جامعه را به یک واحد فعال و پرنشاط برای ایجاد ساختارهای متناسب با تمدن نوین اسلامی و همچنین پیشبرد دیپلماسی عمومی در جهان تبدیل نمایند.
این است که ایجاد محیط کسب و کار صادقانه، اعتماد عمومی را به مدیریت کلان و سطوح پایینتر آن افزایش میدهد و این اعتماد میتواند تضمینکننده موفقیت بسیاری از برنامههای راهبردی گام دوم انقلاب برای حاکمیت در عرصه داخلی و بینالمللی باشد. این نکته به معنای آن است که ظرفیت جذاب ملی و فرهنگ غنی اسلامی، به عنوان یکی از سرمایههای مهم تولید قدرت نرم، میتواند افکار عمومی جهانی را متوجه پیامهای سعادت بخش و خیر خواهانه تمدن نوین اسلامی نماید و آن را در دل ملتها نفوذ دهد.
تردیدی نیست که بدون همکاری و همراهی عموم مردم، نمیتوان چشم انداز دقیقی از موفقیت یک برنامه پیشبینی کرد و برای اینکه بتوان بر چالشها فائق آمد، لازم است که فرهنگسازی درستی از برنامههای گام دوم انقلاب و راهبردهای آن برای مردم صورت گیرد و مردم را به بدنه فعال دیپلماسی صلح عادلانه به عنوان یک واحد فعال و دیپلماتیک تبدیل نمایند.
رهبر معظم انقلاب در ترسیم مسیر تمدن نوین اسلامی، اصلیترین رکن آن را مردم و فرهنگ اسلامی- ایرانی تبیین فرمودند، بنابراین فرهنگسازی در سطح کلان جامعه و ایجاد نشاط و انگیزه درست در مردم برای تغییر به سوی ایجاد سبک زندگی متناسب با آرمان تمدن نوین اسلامی، در کنار هوشیاری برای مقابله با توطئههای دشمنان تمدن نوین اسلام عزیز میتواند تحقق اهداف گام دوم انقلاب را در عرصههای وسیع جهانی نه تنها تسریع نماید، بلکه مدیریت کلان کشور را نیز با مطالبات عمومی به سوی ایجاد ساختارهای متناسب با خواست جوامع اسلامی سوق دهد.
بی شک، حکمرانی متعالی و قابلیتهای امت اسلامی در کنار بهرهگیری از توانمندیهای دفاعی، عمومی و تبیین گفتمان صلح عادلانه با بهرهگیری از گفتمان دیپلماتیک تأثیرگذار، بهترین و سریعترین راه تحقق اهداف و چشمانداز گام دوم انقلاب اسلامی است که رهبر معظم انقلاب ترسیم کردند و آخر این مسیر، اعتلای عظمت و اقتدار دین مبین اسلام در سایه آموزههای اصیل قرآنی و نوید بخش صلح و عدالت برای ملت بزرگ ایران، جهان اسلام و همه انسانهای حقطلب خواهد بود چرا که به فرموده مقام معظم رهبری «حکومت علوی بشر را به عدالت، آرامش، ایمان به معنویت، صفا و برادری، صلح و دوستی حقیقی میرساند.»
نظر شما