شناسهٔ خبر: 36069984 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: روزنامه توسعه‌ایرانی | لینک خبر

نسل جوان و دولت بی‌تفاوت

صاحب‌خبر -

احسان زیورعالم

در هفت ماهی که از سال 1398 گذشته است، تئاتر حرفه‌ای ایران نسبت به سال گذشته ناامید کننده بوده است. شخصیت‌هایی که خود را پیشکسوت یا حرفه‌ای می‌دانند در مناسبات تولید قافیه را باخته‌اند و حتی نسبت به حرف‌هایی که به عنوان اصول تئاتری، به هنرجویان و جوانان تحمیل می‌کردند، عقب‌نشینی کرده‌اند. اگر تا دیروز تئاتر رسانه اندیشه‌محور بود، حداقل در سال 1398 وجهه سرگرم‌کنندگیش مشهود شده است. شرایط سخت اقتصادی، هنرمندان شاخص را مجاب کرده است تا برای فروش بیشتر تلاش کنند و این در حالی است که دولت تمایلی به حمایت از آنان، در ابعاد سابق ندارد. اگر زمانی نسل حرفه‌ای امروز با حمایت دولت به جایگاهی رسیده‌اند، امروز دولت تنها می‌تواند بخش کوچکی را مورد لطف خود قرار دهد.

در مقابل، آثار کارگردانان جوان بدون حمایت مانده‌اند. برای مثال سهم گروه‌های جوان تئاتری در سال گذشته کمتر از 150میلیون تومان بوده است. این رقم نزدیک به بزرگترین حمایت دولت از یک نمایش در سال جاری بوده است. رقم 150 میلیون برای بیش از 30 اثر بوده است. این رقم نشان می‌دهد دولت بیشتر تمایل دارد پولش را صرف پیشکسوت کند تا گروه جوان؛ اما در آن سو، گروه‌های جوان وجه اندیشه‌ورز مدنظر پیشکسوت را تولید می‌کند و در مقابل حمایتی دریافت نمی‌کند. پرسش مهم آن است که دولت برای جوانان چه برنامه‌ای در حوزه تئاتر دارد؟

طبق اصول قانون اساسی دولت می‌بایست برای افراد جویای کار شغل تولید کند، شرایط بیمه و بازنشستگی او را فراهم کند و در شکل عادلانه، فرصت‌های شغلی را برای او فراهم کند؛ اما در چند سال گذشته دولت عملاً در حوزه تئاتر هیچ برنامه‌ای برای اشتغال‌زایی هنرمندان جوان ندارد. برای فارغ‌التحصیلان دهه نود تئاتر، فصل تازه‌ای گشوده می‌شود که در آن حمایت دولتی حذف و همه چیز به سمت خصوصی‌سازی سوق داده می‌شود. نتیجه چنین امری رها شدن گروهی جوان در یک بازار پرریسک است. گروه‌های جوان، زیر سایه سنگین فشارهای اقتصادی دهه نود مجبور به تولید آثاری می‌شوند که در چند دوره اخیر تئاتر فجر جوایز را درو می‌کنند و ارزش‌های هنری خود را در همان سیستم محدود کننده نشان می‌دهند.

در چنین شرایطی قوانین بالادستی در تئاتر به نحوی بوده است که جوانان را محدودتر می‌کند و امیتازها را در سبد کسانی می‌گذارد که نسبت قوی‌تری با مرکزیت تئاتر دارند. برای مثال در بودجه سال جاری به خانه تئاتر مبلغ 2میلیارد تومان بودجه داده شده است. فارغ از اینکه این بودجه در خانه تئاتر چگونه صرف شده است؛ رقم مذکور در برابر 150میلیون تومان دفتر تئاتر دانشگاهی به یک شوخی شبیه است. این شوخی زمانی دردناک می‌شود که اهالی خانه تئاتر در هفت ماه گذشته به اندازه یک ماه گروه‌های جوان تولید هنری نداشته‌اند. بازیگرانش بیشتر اوقاتشان به ساخت سریال‌ها مشغول است و کارگردانانش تدریس می‌کنند. نویسندگانش هم جذب نوشتن فیلمنامه شده‌اند و دیگر عوامل چندان از خانه سهمی نمی‌برند.

دولت برای جوانان تئاتری هیچ برنامه‌ای ندارد. این پیامی است که از ردیف‌های بودجه و اخیراً در آیین‌نامه‌های نظارتی می‌توان دریافت کرد. در آیین‌نامه تازه‌ای که وزیر ارشاد ابلاغ کرده است، عملاً اعتبار هنری گروه‌های جوان به کسانی سپرده می‌شود که خود را محق‌تر و برتر از گروه‌های جوان می‌دانند. رویه کنونی وزارت ارشاد تنها عاملی می‌شود برای ایجاد شکاف میان نسل جوان و نسل حرفه‌ای، کما اینکه مدیریت تئاتر یا عنان ظرفیت نیز کاملاً از دسترس جوانان خارج است. آنچه دولت بدان نمی‌اندیشد، فاصله‌ای است که نسل جوان از بدنه دولت می‌گیرد و در آینده نیز فرصت جذب آنان در میانسالی از بین می‌رود.

 

نظر شما