شناسهٔ خبر: 36014859 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: الف | لینک خبر

فارین افرز: ایران، دولت یکپارچه؛ عوامل تعیین کننده سیاست خارجی ایران، همچون یک بدنه، عمل می کنند

فارین افرز در مقاله ای به تحلیل سیاست خارجی ایران با تاکید بر یکپارچگی ایم سیاست پرداخت.

صاحب‌خبر -

به گزارش الف، در این مقاله به شش نکته کلیدی اشاره شده است؛

1- برخی بر این باورند که حمله به تاسیسات نفتی عربستان را ایرانی ها ترتیب داده اند، هر چند ممکن است این تصمیم برآیند رضایت جمعی همه تصمیم گیرندگان رژیم نباشد. مشکل این طرز تفکر اینجاست که درک درستی از فرایند تصمیم گیری در جمهوری اسلامی ندارد. نباید فکر کنیم جناح های مخالف در ایران باهم سازگاری ندارند. سیاستمداران غربی باید این واقعیت را بپذیرند که ایران سیاست های امنیتی اش را به عنوان یک کل واحد می گیرد.
2- سیستم سیاسی ایران از مراکز قدرت و نهادهای مجزایی تشکیل شده است. تحت نظارت شورای عالی امنیت ملی، بخش های مختلف ساختار سیاسی و نظامی برای تصمیم گیری هایی که بر موضوعات امنیت ملی متمرکز است، گردهم می آیند. حتی در خارج از این شورا، رئیس جمهور و اعضای کابینه اش به طور مستمر با سپاه پاسداران انقلاب اسلامی مشورت و تبادل نظر دارند. نهاد بالا دست این دو، دفتر رهبری است. اگر رهبر عالی ایران ایده ای را رد کند، هیچ بخشی از رژیم آنرا عملیاتی نخواهد کرد. رهبر عالی ایران در هر نهاد دولتی و از آن مهم تر در شورای عالی امنیت ملی، نمایندگانی دارد. 
3- به این ترتیب، نمی توان اینطور نتیجه گیری کرد که حمله به آرامکو را سپاه پاسداران ترتیب داد و مثلا رهبر عالی ایران، حسن روحانی و محمد جواد ظریف از آن بی اطلاع بودند. در اینجا، بخش های مجزای رژیم ایران در راستای آنچه که آنها خصومت دولت ترامپ و عربستان سعودی می نامند، عمل می کنند. جمهوری اسلامی در طول شش ماه اخیر نشان داده که گزینه ی زور تنها پاسخش به راهبرد فشار حداکثری دونالد ترامپ بوده است. حمله به آرامکو تلاشی عاجزانه برای تلافی نبود بلکه اقدامی سنجیده برای عقب راندن اهرم فشار کشورهای متخاصم بود. این رویکرد جواب داد و عربستان با گفتگو با ایران با میانجی گری پاکستان موافقت کرد.
4- همین بخش های مختلف دستگاه های سیاسی و امنیتی ایران، ایالات متحده را در تصمیم گیری های تاریخی اش به اشتباه انداخته است. همنوایی ایران با واشنگتن در سال 2001 در طول حمله ی ایالات متحده به افغانستان را به یاد آورید یا در توافق هسته ای سال 2015. حمایت ایران از ایالات متحده صرفا به خاطر هم راستایی با منافع ملی اش بود و یک استثناء به حساب می آمد تا یک قاعده. همین حالا هم رویکرد فشار حداکثری ترامپ جناح های مهم ایرانی را در تصمیم گیری هایشان به یکدیگر نزدیک تر کرده است. ایران در چند ماه گذشته به جای تسلیم، سیاست تشدید تنش را انتخاب کرد.
5- سیاستمداران ایالات متحده می بایست ماهیت واقعی تصمیم گیری سیاسی در ایران را درک کنند. ممکن است روایت جذاب تر این باشد که دو جناح موجود در ایران  هر دو برای روح جمهوری اسلامی و آینده ی روابطش با ایالات متحده چالش می کنند. از این نظر، واشنگتن فقط نیازمند روش هایی برای تقویت موقعیت میانه روهاست. با این حال، در امور مربوط به امنیت ملی رژیم به صورت یک کل واحد عمل می کند.
6- در مقایسه با سیاست خاورمیانه ای واشنگتن، روند تصمیم گیری در تهران استوار و مقاوم است. سیاست فعلی و آینده ی ایالات متحده نسبت به ایران می بایست با این پیش فرض شروع شود که جمهوری اسلامی مجموعه ای از بخش هاست و اینکه تلاش برای تقویت میانه روها و یا تضعیف تندروها ساده لوحانه است. واشنگتن باید ایران را آنطور که هست ببیند نه آنطور که آرزو می کند.

نوشته: افشون استوار و آریانا طباطبایی

نظر شما