شناسهٔ خبر: 36007699 - سرویس استانی
نسخه قابل چاپ منبع: فارس | لینک خبر

معلولیت پدر سه فرزند گناه است یا معلولیت ناسازمان بهزیستی؟

در حالی که در بسیاری از شاخصه‌ها، کشور پیشرفت‌های فوق‌العاده ‌ای داشته است اما چتر کوچک بهزیستی متناسب با عزت نفس ایرانی در دنیای امروز نیست.

صاحب‌خبر -

خبرگزاری فارس؛ هرمزگان، امروزه نحوه رسیدگی به معلولین و از کارافتادگان جزو شاخصه‌های مهم تمدنی به شمار می‌رود و ملت‌هایی که معلول‌های ‌شان تکریم و سرویس‌دهی مناسب‌تری می‌بینند طبعاً از امنیت روانی بیشتری برخوردارند. 

در این میانه سهم ناچیزی که در بودجه برای خدمات اجتماعی دولت دیده شده است عملا منجر به آن شده که از کارافتادگی شهروندان، مساوی با فقر مطلق شود. 

برخلاف آموزه‌های اسلامی که برای از کارافتادگان  سهم مناسبی از بیت‌المال دیده می‌شد و حتی در سیره امیرالمومنین می خوانیم که ایشان برای چارپایان از کارافتاده استبل مجزایی جهت تیمار در نظر گرفته بودند متاسفانه شاهد هستیم که از کارافتادگی در جامعه ما شروع بیچارگی است.

خیرین امدادرسانی کنید/ بنیامین، اسماء و مرضیه و پدر و مادر معلول شان خانه ندارند

علی پدر خانواده هنگامی که ۴ سال داشته، پایش لای تسمه موتور آب می‌رود و منجر به قطعی یک پایش می‌شود، همسرش نیز به هنگام ۲ سالگی با تزریق واکسن دست و پای راستش معلول می‌شود.

سختی زندگی در روستا و نداشتن سرپناه مناسب، آنها را به شهر می‌کشاند که در شهر نیز بخت با آنها یار نشده است.

بهزیستی، تنها مرد خانواده را تحث پوشش قرار داده است و ماهیانه ۳۰۰ هزارتومان به وی و به دو فرزندش هر کدام ۱۵ هزار تومان پرداخت می‌کند و اظهار داشته تنها وقتی می‌توانند به فرزند سوم هم ماهیانه ۱۵ هزارتومان بدهند، که یک نفر از کسانی که تحت پوشش بهزیستی است فوت کند که مادر معلول می‌گوید راضی نیستم کسی بمیرد تا ۱۵ هزار تومان به فرزند من بدهند.

خانه ای که اجاره کردند در شمال محله چاهستانی‌ها و کنار اتوبان شهید رجایی است که علی بتواند بنزین بفروشد و خرج زن و فرزندانش را تامین کند که بارها بنزین هایش را هم دزدیده‌اند.

خانه اجاره‌ای که در سراشیبی تندی قرار دارد و ما به زحمت به داخل خانه رفتیم و این راه ناهموار که پدر خانواده با دو عصا و یک پا به سختی آن را طی می‌کند و در بارندگی و رعد و برق چند هفته قبل بشدت زمین می‌خورد و سرش شکسته می‌شود و جراحت زیادی می‌بیند و قریب به دوهفته در بستر بیماری بوده است.

 روز پنجشنبه فروش بنزین را دوباره شروع کرده تا با فروش روزانه چندلیتر بنزین حداقل بتوانند برای یک وعده غذایی خانواده اش نان و سیب زمینی و... بخرد. 

دوسال قبل هم نیز به خانه‌شان رفته بودم اما تاکنون وضعیت زندگی‌شان بهبود نیافته است و چندی قبل هم کنتور آب و آبگرمکن‌شان را به سرقت برده اند و با قرض گرفتن کنتور آب را وصل کرده و آبگرمکن ندارد.

خانه اجاره ای‌شان دو اتاق دارد که سقف‌شان فرسوده است که سقف یکی از اتاق ها در بارندگی فروردین ماه فرو می‌ریزد، حکایت فروریختن سقف شان هم عجیب است.

روز قبل از حادثه، پدر خانواده اتاق را آب و جارو می‌کند و می‌گوید شاید میهمان برایمان بیاید، شب فرزندان در این اتاق تلویزیون نگاه می کنند و شوهر به همسرش می‌گوید بیا امشب در همین اتاق بخوابیم که همسرش می‌گوید چوب های سقف شکسته است و اطمینانی برای ماندن در زیر آن نیست.

نیمه های شب فرزندان را به اتاق دیگر که حدود ۹ متر است می برند و حدود ساعت ۵ صبح سقف اتاق با صدای مهیبی فرو می‌ریزد و روز بعد جهادگران مرکز نیکوکاری امام حسن مجتبی(ع) محله نخل پیرمرد به یاری‌شان می آیند و برخی از وسایل شان را از زیر آوار خارج می‌کنند و لوازم شان را می‌شویند.

 اتاق دیگر هم در معرض تخریب است و صاحب خانه چند مرتبه از آنها خواسته خانه را تخلیه کنند تا آن را بازسازی کند اما این خانواده معلول هنوز نتوانسته اند، مکان مناسبی را برای سکونت بیابند.

چندان وسایل زندگی ندارند و از ترس سرقت، شب ها بنزین ها را در اتاقشان می‌گذارند که احتمال بروز هر حادثه ای وجود دارد.

البته اتاق بسیار کوچک است و برای خوابیدن هر ۵ نفر اعضای خانواده جا نیست و معمولا شب ها یکی از بچه هایشان، خانه عمه اش می‌خوابد.

سرویس بهداشتی و حمام مناسبی نیز ندارند و بقول معروف درو پیکر ندارند، بچه ها ایراد می گیرند که هر روز صبحانه داشته باشند و تغذیه ای همراهشان به مدرسه ببرند.

مرکز نیکوکاری در این محله فقیرنشین و محروم اندک حمایتی را از آنها دارد که این از این مرکز بسیار قدردانی می‌کنند، اما از دستگاه های دولتی بسیار گلایه دارند واز خیرین می‌خواهند به فریادشان برسند.

آنان می‌گویند اولین مشکل شان مسکن است و اگر خیرین برای‌شان خانه بسازند، دعاگوی شان هستند.

آنها دست یاری‌شان بسوی هموطنان نو دوستشان دراز است تا بخشی از نیازهای شان را برطرف کنند.

 مرد خانواده با یک پا و سر و صورت زخمی، اما با اراده تمام می‌خواهد مخارج همسر معلول و سه فرزند قد و نیم قدش را تامین کند و نیازمند حمایت مسؤولان و خیرین است تا بتواند همچنان بر روی یک پایش، مردانه بایستد و رزق حلال را بر سر سفره زن و بچه‌اش بگذارد. 

 

همسر معلول که بایستی در خانه ای مناسب و هم‌سطح زمین زندگی کنند، سال هاست که مجبور است حدود بیست متر در سراشیبی و سربالایی بروند و در بدترین شرایط ممکن زندگی کنند و در قطب اقتصاد کشور، دستگاه های دولتی وغیر دولتی از چنین خانواده هایی غافل هستند.

 فرزندانش را در حیاط خاکی خانه، با سختی فراوان با آب لوله حمام می‌دهد و چند روز دیگر که هوا سردتر شود، فرزندان چگونه در این هوای سرد حمام کنند.

در حالی زن و شوهر تلاش می کنند مایحتاج سه فرزندسان را تامین کنند که ما با یک یا دو حقوق هم برای تامین مخارج زندگی درمانده ایم و حال اینها چگونه زندگی می کنند و متولیان مربوطه هم از زندگی شان غافل هستند. آنها از خیرین می خواهند بیایند دردهای شان را ببینند و آنگاه قضاوت کنند که آیا حق آنها از زندگی این است؟ 

خیرین حمایت کنند 

 مدیر کل بهزیستی استان هرمزگان در گفتگو با خبرنگار ما با بیان اینکه بهزیستی در واقع  برای مددجویان خانه نمی سازد، خاطرنشان کرد: اگر معلولی خودش زمین داشته باشد، مبلغ ۱۰ میلیون تومان تسهیلات ساخت به آن اعطا می‌کنیم.

غلامحسین رنجبر اظهار داست: برای چنین خانواده هایی فقط یک راه حل وجود دارد و آن این است که اگر راه وشهرسازی مسکن مهر در اختیار معلولان قرار دهد، به هرمعلولی ۱۴ میلیون تومان وام بلاعوض داده می‌شود و سهم آورده اش را خودش یا با کمک خیرین بایستی واریز کند.

رنجبر گفت: با توجه به اینکه مسکن مهر وام هم دارد، معلول بایستی خودش بازپرداخت تسهیلات را هم برعهده بگیرد. 

مدیرکل بهزیستی هرمزگان افزود: انتظار داریم خیرین مشارکت بیشتری را برای حمایت از معلولان و خانواده های تحت پوشش داشته باشند تا مشکلات اینگونه خانواده ها برطرف شود.

وی تاکید کرد: بیشتر این معلولان از روستاها به حاشیه شهرها آمده اند ودرآمد ومسکن ندارند و بدون حمایت و مشارکت خیرین، ارائه خدمات مورد نیاز به این قشر مقدور نیست.

انتهای پیام/۸۸۰۳۰/

نظر شما