به گزارش خبرگزاری فارس، محمدرضا نجفی در یادداشتی بهواسطه دیدار نخبگان علمی با رهبر حکیم انقلاب نوشت:
محتوای ارائهشده توسط نخبگان در دیدار امسال نسبت به سال گذشته بسیار عمیقتر و سنجیدهتر بود.
ابتدا دکتر ستاری یک نامه از پدر شهیدشان خواندند که در آن، آقا ضمن قدرشناسی از همکاران پروژه اوج، هدیهای راهم به این تیم اهدا کردهاند. آقا پرسیدند آن هدیه چه بوده است که دکتر ستاری گفتند نمیدانند!
در ادامه به بخشهای اصلی هرکدام از سخنوران در محضر آقا اشاره میکنم:
نفر اول(قاسمی) عامل اصلی پیشرفت را در توان مدیریت میدانست. به همین دلیل در نانو و زیستفناوری پیشرفتهایم اما در نرمافزار (بااینکه سادهتر است) چندان حرفی برای گفتن نداریم.
میگفت باید در عرصه اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی هم به نوآوری بهاداده شود.
اتفاقاً آقا نیز در بیاناتشان، بر این موضوع که بنیاد نخبگان به رشتههای علوم انسانی نیز توجه ویژه کند، تأکید فرمودند.
نفر دوم(فدایی) بسیار دقیق، موشکافانه و عالمانه صحبت کرد.
میگفت معماریای که در آنکسی با بالا رفتن مسئولیتش، هزینه بیشتری نپردازد منجر به شایستهسالاری نمیشود.
اگر معماری ساختارها به نحوی باشد که هرکس مسئولیتش بالاتر میرود بداند که با محدودیتهای بیشتری روبرو خواهد شد، دیگر شناسایی شایستگان نیاز بهگزینش ندارد، بهسادگی معلوم میشود چه کسی خالصانه خدمت کرده و چه کسی فقط به دنبال مقام بوده است.
پیشنهادش این بود که مسئولین سطح بالا باید تمام عملکردشان شفاف باشد، در محل زندگی و سفرهای خارجیشان محدودیت اعمالشده و حساب مالیشان دائم رصد شود.
محور صحبتهای نفر سوم(صلواتی) آموزشهای خاص برون مدرسهای بود.
نفر چهارم(شاکری) مزایای تلویزیون اینترنتی را بیان کرد و گفت در صورت عدم توجه به آن و افتادن آن به دست بدخواهان، ممکن است به فرهنگ عمومی آسیب جدی وارد شود.
نفر پنجم(مقصودی) آسیبهای فضای پژوهشی را برشمرد. میگفت امروز دچار قبیله گرایی در دانشگاهها هستیم. هر دانشگاه برای خودنمایی خودش عرضاندام میکند و همه دارند در زمین غرب بازی میکنند. راهکارش این بود که نظام ارتقا متحول شود.
وقتی گفت دانشجو در مواجهه با استاد کاملاً در موضع ضعف است و از حقوق خودش نه اطلاع دارد نه به او بهایی داده میشود، صدای احسنت جمع از همه طرف بلند شد.
محور سخنان نفر ششم (انصاریفرد) بازطراحی شرکتهای دانشبنیان با رویکرد اسلامی بود که بجای درآمدزایی و دیدگاه سرمایهداری، تکلیف مداری اصالت پیدا کند.
بعد از نفر هفتم(مدنی) که پیرامون پزشکان صحبت کرد، نفر هشتم(کاظمی) از دانشگاه آزاد و خدماتی که داشته است، دفاع کرد.
آخر صحبتش هم دو درخواست داشت که خنده را درکل حسینیه بر لبها نشاند:
یکی تکمیل مصلا بندرانزلی و یکی حمایت ازتیم فوتبال ملوان بندر انزلی!
نفر نهم (رجایی) با این جمله که از شهر شهید حججی آمده است حرفش را شروع کرد.
نفر دهم (حاتمی) هم درباره تعارض منافع صحبت کرد. میگفت گرفتن مجوزی که یک هفته باید طول بکشد شش ماه به طول میانجامد که آقا نیز در سخنانشان به حرف او اشاره فرمودند.
بعدازاین صحبتها چند نفر از میان جمعیت بلند شدند.
آقا به نفر اول اجازه صحبت دادند.
نفر دوم خواهان انگشتر آقا بود.
نفر سوم همان کسی بود که سال قبل هم از میان جمعیت بلند شد و اجازه یافت صحبت کند ولی امسال آقا به ایشان گفت همان یکبار کافی است.
نفر چهارم اهل اردبیل بود. خواست با آقا با زبان آذری صحبت کند که آقا از او خواستند فارسی بگوید تا همه بفهمند.
سرانجام انتظار پایان یافت و آقا سخنانشان را آغاز نمودند که در اینجا به چند نکته اکتفا میکنم:
آقا فرمودند بسیاری از درخواستهای نخبگان با اجرای کامل سند راهبردی نخبگان و بهروزرسانی آن برطرف میشود.
پیشنهاد بنده این است که جمعی از همین اعضای بنیاد نخبگان روی سند کار تخصصی کنند و برای پیادهسازی تمام بندهای سند و بهروزرسانی آن، پیشنهادهایشان را به دست مسئولین امر رسانده و گزارشش را به رهبری هم بدهند.
جمله کلیدی دیگر آقا این بود:
باید کشورهای جهان را از انحطاط فرهنگ غرب نجات داد.
این مأموریت جدید و بسیار راهبردی تنها با دیپلماسی علمی میان نخبگان حقطلب سراسر دنیا میسر است. اقناع نخبگان جوامع است که میتواند اهداف گام دوم انقلاب را در تمدن سازی نوین اسلامی به منصه ظهور بگذارد. حقیقتاً شبکهسازی نخبگان یک کار روی زمینمانده در انقلاب است که متأسفانه بهایی درخور، بدان داده نمیشود.
در پایان، بازهم آقا فضای امید را به نخبگان جوان تذکر دادند. این همان ریشهایترین جهاد جوانان است. راهکارش هم جز جنگ رسانهای با محاصره تبلیغاتی دشمن نیست. اگر در وجود نخبگان امید بجوشد، دیگر مردم نیز در هر کوی و برزن فقط مشکلات را به زبان نمیآورند.
نخبگان اگر باور کنند مشکل هست ولی پیشرفت هم هست، بسیاری از موانع حل خواهد شد.
انتهای پیام/ی
نظر شما