طرفداری- جدال امروز تیم ملی ایران مقابل کامبوج، توجهات را در سراسر دنیا به خود اختصاص داده بود، چراکه قرار بود بعد از نزدیک به چهار دهه، زنانی که آزادانه بلیت خریداری کرده بودند، برای تماشای این بازی به استادیوم بروند. در این بین افراد زیادی تلاش کردند با موج سواری روی احساسات، رسیدن زنان به حق طبیعی شان را به نام خودشان مصادره کنند.
در روزهایی که مسعود شجاعی بابت اظهاراتش در خصوص ورود آزادانه زنان به استادیوم، مورد بازخواست کمیته انضباطی و اخلاق قرار میگرفت و یا وریا غفوری به خاطر تیشرتهای که برای یادبود سحر خدایاری به بازیکنان استقلال داده بود، مورد هجمه رسانههای مختلف قرار میگرفت، رسانههای مختلفی تفرقه را در میان هواداران تیم ملی ایران به اوج خود میرساندند، رسانههایی که حالا با تیترهای حماسی سعی دارند از فضای موجود سوءاستفاده کنند.
زمانی، خبرنگارانی از همین روزنامههای ورزشی تلاش میکردند تیم ملی را در فضای پر حاشیه نگه دارند و حالا با تیتر یک «تیم ملی [تمام] ایران» تلاش دارند، القا کنند این تیم ملی تا این لحظه برای تمام ایران نبوده است، البته شاید درست بگویند، اگر تیم ملی تا این لحظه برای تمام ایران نبوده، ماحصل زحمات دوستان خبرنگاری بود که به جای ایجاد فضای امن اطراف تیم ملی، تمرکزشان روی حمایت از تیم باشگاهی شان معطوف شده بود و فضایی را رقم زده بودند که تیم ملی برای «تمام» ایران نباشد.
زنان هموطنمان برای اولین بار در چهار دهه اخیر، آزادانه توانستند بیایند و تیم ملی را کنار مردان تشویق کنند، اگرچه حصار و فنس فلزی بین آنها و جایگاه مردان کشیده شده بود، اما حصار و فنس اصلی را رسانههایی کشیده بودند که در انتخاب بازیکنان روی جلد، مانند هم صنفهایشان گزینشی عمل کردند و از آوردن وریا غفوری و مسعود شجاعی، شاید به دلایل امنیتی، خود داری کردند، بازیکنانی که شاید اگر بگویم بیش از همه بازیکنان فعلی تیم ملی که روی جلد اصلی هستند، برای انعکاس حقوق مردم از جمله حق ورود زنان به استادیوم، بیشترین تلاش را داشتند.
مسعود شجاعی بعد از دیدار امروز ایران مقابل کامبوج، بازیکنان ایران را فراخواند تا برای تشکر از زنان تماشاگر و ادای احترام به مقابل آنها بروند.
به گواه مسئول روزنامه ایران ورزشی، زیبا ترین قاب امروز را «مسعود شجاعی» در استادیوم آزادی رقم زد، اما او میترسد نامی از او ببرد و حتی عکس کاپیتان تیم ملی را روی جلد صفحه اصلی روزنامه اش ببرد، این جلد شما بماند برای قضاوت رفتارِ گزینشی شما در تاریخ.
نظر شما