شناسهٔ خبر: 35479250 - سرویس اجتماعی
نسخه قابل چاپ منبع: ایرنا | لینک خبر

برجسته های امروز مطبوعات

روایت «رژه تلخ» از قاب دوربین

تهران- ایرنا- سال گذشته در چنین روزی در حمله تروریستی به رژه نیروهای مسلح اهواز به مناسبت آغاز هفته دفاع مقدس تعدادی از هموطنان‌مان از مردم عادی گرفته تا سربازان بی‌دفاع به شهادت رسیدند. حادثه تلخی که شورای امنیت سازمان ملل متحد و بسیاری از نهادهای دیگر ضمن تروریستی اعلام کردن حادثه، آن را به شدت محکوم کردند.

صاحب‌خبر -

گروه اطلاع رسانی ایرنا در راستای ایفای رسالت آگاهی بخشی به انعکاس برجسته ترین گزارش های روزنامه های مختلف با عناوینی چون روایت «رژه تلخ» از قاب دوربین، ۹۷ میلیارد دلار، خسارت رسمی ایران در جنگ تحمیلی، می‌خواهیم تولید کنیم اگر بگذارند، اقتصاد نیازمند جراحی‌های عمیق است، راه سوم: رفرمیست یا رفرماتور؟، وصله‌های‌ ۴۵هزار و ۵۰۰ تومانی‌ بر لباس اقتصاد، بازی با کارت سوخته «جنگ» و وزارت بهداشت صندلی‌فروشی علوم پزشکی راتایید کرد پرداخته است؛ در ادامه به بازتاب گزیده ای از این مطالب می پردازیم:

روایت «رژه تلخ» از قاب دوربین

روزنامه ابتکار در گزارشی با عنوان روایت «رژه تلخ» از قاب دروبین می نویسد: سال گذشته در چنین روزی در حمله تروریستی به رژه نیروهای مسلح اهواز به مناسبت آغاز هفته دفاع مقدس تعدادی از هموطنان‌مان از مردم عادی گرفته تا سربازان بی‌دفاع به شهادت رسیدند. حادثه تلخی که شورای امنیت سازمان ملل متحد و بسیاری از نهادهای دیگر ضمن تروریستی اعلام کردن حادثه، آن را به شدت محکوم کردند. استان خوزستان و شهر اهواز از جمله شهرهایی است که حوادث تلخی در آن رخ داده است و مردم آنجا شاهد حوادث تلخ تروریستی مختلفی از اوایل انقلاب تا کنون بوده‌اند. اما به گفته افرادی که در آن مراسم حضور داشتند، این یکی از تلخ‌ترین حوادث بوده است چرا که هدف تروریست‌ها مردم عادی و سربازان بی‌دفاع بوده است. «ابتکار» به مناسبت سالگرد این حادثه تلخ با یکی از عکاسان خبری حاضر در آن مراسم گفت‌وگو کرده است که مشروح آن را در ادامه می‌خوانید.

شایان حاجی نجف متولد آذر سال ۷۲ در اهواز، دانشجوی کارشناسی ارشد مهندسی مکانیک، عکاس و خبرنگار «ایسنا» خوزستان است. حاجی ‌نجف عکاس حاضر در آن مراسم اولین عکس‌های حادثه تروریستی اهواز را در رسانه‌های مختلف داخلی و بین‌المللی منتشر کرد. او در گفت‌وگو با «ابتکار» با تشریح جزئیات این حادثه که در آن ۲۵ نفر به شهادت رسیدند، می‌گوید: آن روز از ساعت ۶ صبح من در محل برگزاری رژه حاضر بودم و قرار بود علاوه بر پوشش خبری گزارش تصویری هم از این مراسم ارائه کنم. هر ساله تعداد زیادی از مردم برای تماشای رژه از زن و بچه تا پیر و جوان حضور پیدا می‌کنند آن روز هم مثل بقیه سال‌ها خیلی از مردم شرکت کرده بودند و خبرنگاران زیادی از خبرگزاری‌های مختلف حضور داشتند.

این عکاس خبری با اشاره به اینکه بعد از گذشت یک سال همچنان تحت‌تاثیر آن حادثه قرار دارد، می‌گوید: اولین تیرهایی که شلیک شد و صدای آنها به گوش رسید همه فکر می‌کردند این تیراندازی هم بخشی از مراسم است. اصلا کسی فکر نمی‌کرد تروریست‌ها شلیک کرده باشند. اما وقتی تیراندازی به سمت مردم و سربازان بی‌دفاع شروع شد، همه شوکه شدند. فرماندهان و افراد نظامی فریاد می‌زدند که پناه بگیرید. شوکه شده بودیم. هیچ‌کس فکر نمی‌کرد هدف شلیک تروریست‌ها مردم عادی باشد. آنها به همه جهت‌ها شلیک می‌کردند و فرقی نداشت که به کدام سمت شلیک می‌کنند.

۹۷ میلیارد دلار، خسارت رسمی ایران در جنگ تحمیلی

روزنامه مردم سالاری درگزارشی با عنوان ۹۷ میلیارد دلار، خسارت رسمی ایران در جنگ تحمیلی آورد: پس از پایان جنگ تحمیلی هشت ساله، هیأتی از سوی دبیرکل وقت سازمان ملل، خاویر پرز دکوئیار، در سال ۱۳۷۰، به تهران آمد تا خسارتهای وارد بر ایران را برآورد کند.

به گزارش «مردم‌سالاری آنلاین»، در گزارش این هیأت، خسارات مستقیم به ایران ۹۷ میلیارد دلار برآورد شده است. این رقم یک‌دهم خسارات ۱۰۰۰ میلیارد دلاری است که کارشناسان و مسئولان وقت کشورمان تخمین زده بودند. در گزارش سازمان ملل، که دبیرکل این سازمان به اعضای شورای امنیت ارائه کرد، آمده است: «در ۲۴ استان ایران، پنج استان صحنه نبرد بود و ۱۱ استان دیگر هدف حمله‌های هوایی و موشکی مکرر قرار گرفت. این ۱۶ استان، دوسوم جمعیت ۵۰ میلیونی کشور را در خود جای می‌داد... طبق اظهارات مقامات ایرانی، بیش از ۵۰ شهر و شهرستان و نزدیک به ۴۰۰۰ روستا در این جنگ به میزان مختلف متحمل خسارت شدند و تعداد بسیاری نیز با خاک یکسان شده‌اند که باید آن‌ها را به این تعداد اضافه کرد. در مجموع، کل واحدهای مسکونی که بنا به گزارش‌ها در جنگ تخریب شد، بیش از ۱۳ هزار بود و ۱۹۰ هزار واحد نیز به شدت خسارت دید. هیات سازمان ملل تعداد قابل ملاحظه‌ای از این محل‌ها را مورد بازدید قرار داد و خسارات وارده را تایید کرد. این جنگ در تخریب مناطق مسکونی و غیر نظامی تاثیر مستقیم و اسفباری داشت. به علاوه، در حدود یک میلیون و ۲۵۰ هزار نفر نیز مجبور به ترک خانه و کاشانه خود شدند.»

این گزارش، در کل، برآوردی از آسیبهایی گسترده که بر دیگر بخشهای صنعتی، کشاورزی، نفتی، ترابری، میراث فرهنگی و ... ایران وارد شده را نیز به دست داده است. همچنین به تأثیرات مخرب این جنگ بر اقتصاد ملی، زیست‌بوم و مردم ایران اشاره کرده است. در این گزارش گفته شده است که بخشی گسترده از سازه‌های نفتی ایران از میان رفته‌اند. برای نمونه، زیان تولید ناشی از آسیب به پالایشگاه آبادان در هشت سال، بیش از ۷۰۰ میلیون بشکه به ارزش تقریبی ۲۷ میلیارد دلار بوده است. یا، بیش از ۷۵ درصد سازه‌های نفتی جزیره خارک از میان رفته است. با خسارات گسترده‌ای که عراق طی جنگی تحمیلی به ایران زده است دولت صدام از پاسخ به درخواست‌های ایران برای پرداخت غرامت سر باز زد و دولت‌های تازه عراق نیز خواهان این‌اند که ایران این موضوع را پیگیری نکند.

می‌خواهیم تولید کنیم اگر بگذارند

روزنامه اعتماد در گزارشی با عنوان می‌خواهیم تولید کنیم اگر بگذارند، آورد: حالا پس از آنکه ۱۶ شهریور مدیرعامل جدیدی برای شرکت هپکو منصوب شد اینک رییس‌جمهور مهر بطلان بر قراردادی زد که زخم دوم بر پیکره نخستین شرکت ماشین‌آلات‌سازی خاورمیانه محسوب می‌شد. زخم اول مربوط به نخستین تصمیم خصوصی‌سازی و واگذاری شرکت به «شرکت واگن‌سازی کوثر» در سال ۱۳۸۵ بود و زخم دوم سپردن این شرکت به «هیدرواطلس.» اما این ‌روزها آنها که تصمیم گرفتند هپکو را برای چنین سرنوشتی رقم بزنند هیچ‌ کدام بر مسند قدرت نیستند. «محمود احمدی‌نژاد» دیگر رییس‌جمهور نیست تا پاسخ دهد چه کسانی و چگونه مجوز واردات ماشین‌آلات راهسازی چینی در دولتش صادر کردند. رییس سازمان خصوصی‌سازی هم نیست تا بگوید چگونه و طی چه فرآیندی «هپکو» به «شرکت واگن‌سازی کوثر» واگذار شد. هیچ کدام از آن مدیران نیستند تا بگویند در سال ۱۳۸۸ هپکو چه وضعیتی داشت که دوباره به شرکتی دیگر فروخته شد.

اما الان آنها هستند. آنها که ۵ ماه یا بیشتر حقوق دریافت نکرده‌اند و نمی‌دانند این مهر که رسیده چگونه فرزندان‌شان را راهی مدرسه کنند. آنها همان‌هایی هستند که از ۴ سال قبل خواسته‌هایی از مسوولان در مورد محل کارشان، کارخانه هپکو داشتند. هیچ‌کدام‌شان نمی‌خواستند راه مسافران را ببندند و چندین ساعت آنها را در اراک معطل کنند. شاید اگر آن روز راه قطار بسته نمی‌شد الان خیلی از دستورات هم صادر نشده بود و البته آن ۲۹ نفر هم دستگیر نشده بودند. یکی از کارگران هپکو به «اعتماد» می‌گوید: قرار است با رافت اسلامی با همکاران‌مان برخورد شود. ۲ نفر دیگر هم آزاد شده‌اند و قرار است ۶ نفر دیگر هم ظرف امروز و فردا آزاد شوند. او امیدوار است به اقدامات شورای تامین استان، نیروی انتظامی و دادگستری. از دستور رییس‌جمهور خبر دارد اما می‌پرسد «آیا این هم فقط یک دستور است؟»

اقتصاد نیازمند جراحی‌های عمیق است

روزنامه ایران در گزارشی با عنوان اقتصاد نیازمند جراحی‌های عمیق است در گفت و گو با سعید لیلاز می نویسد: مدت زمان مدیدی است که عوامل داخلی و خارجی بر اقتصاد ایران سایه انداخته است و گریزی از آن نیست اما آنچه اهمیت دارد وقوف اکثریت قریب به اتفاق کارشناسان و تحلیلگران اقتصادی بر فراز و فرودهای گذشته بر دولت است. اتخاذ استراتژی‌هایی که توانسته حیات اقتصاد را با چنگ و دندان حفظ کند و بعضاً به روزهای بهتر امیدوار باشد. اما آنچه محل مناقشه است چگونگی گذر از مسیر پر تلاطم ۶ سال گذشته درباره آنچه از آن غفلت شده، آنچه باید رخ می‌داد و نداد یا به عبارت دیگر بایدها و نبایدهایی است که این‌بار در گفت‌وگو با سعید لیلاز تحلیلگر اقتصادی و مدرس دانشگاه شهید بهشتی در بوته نقد و پیشنهاد گذاشته شد. لیلاز معتقد است دولت موفق شده تا پایان سال ۱۳۹۵ تقریباً تمام خرابی‌ها و سقوط اقتصادی سال‌های ۱۳۹۱ و ۱۳۹۲ را جبران کند اما پس از آن سلسله اشتباهاتی هم داشته که ناشی از دست کم گرفتن بحران و وضعیت موجود است. با این حال به نظر می‌رسد از نیمه دوم سال ۱۳۹۷ دولت موفق شد به سردرگمی‌های درونی وحشتناک خود که آثار وحشتناکی هم به‌دنبال داشت بتدریج غلبه کند. او پیشنهادهایی برای دو سال پیش رو مطرح کرده که در ادامه می‌خوانید.

لیلاز در این گفت و گو می افزاید: با توجه به شرایط فعلی ما تنها در زمانی می‌توانیم پای میز مذاکره بنشینیم که یک اقتصاد نیرومند، مستقل و داخلی داشته باشیم. این مهم با وجود اعمال اصلاحات تحقق پذیر است. اما حتی اگر در ایران تحریمی علیه ما برقرار نبود باید بزودی این اصلاحات را انجام می‌دادیم. اقتصاد ما در مرحله‌ای قرار دارد که باید تحت جراحی‌های عمیق و تصمیم‌های دردناک قرار بگیرد. در این شرایط روز به روز کیک اقتصاد ایران کوچک‌تر می‌شود. در واقع منابعی که باید به بهبود معیشت جامعه و ایجاد اشتغال مولد اختصاص یابد؛ با فرض اینکه تحریمی در کار نباشد، صرف تولید سرطان، دود، ترافیک و راهبندان می‌شود که بعید می‌دانم هیچ عقلی در دنیا اینها را تجویز کند. در نهایت هم رشد اقتصاد ایران کاهش پیدا می‌کند. تمام شواهد نشان می‌دهد که بدون اعمال تحریم‌ها حتی موج نخست تحریم‌ها که در دولت آقای احمدی‌نژاد رخ داد، سرعت رشد اقتصاد ایران میل به کاهش داشت. این در حالی است که در سال ۱۳۸۱ رشد اقتصادی ایران تقریباً دورقمی بود اما در سال ۱۳۸۷ که خبری از تحریم‌ها هم نبود، رشد اقتصادی ایران به هشت دهم درصد و هفت دهم درصد رسید و از سال ۱۳۸۷ تا سال ۱۳۹۷ چه با تحریم و چه بدون تحریم در هیچ سالی رشد اقتصاد کشور به بیش از ۳.۷ تا ۴ نرسید، بنابراین از آن جایی که در شرایط جدید و فعلی اقتصاد ایران میل به کاهش دارد ما دیگر نمی‌توانیم بر منابع هنگفت و بی‌حساب درآمدهای نفتی تکیه کنیم.

راه سوم: رفرمیست یا رفرماتور؟

روزنامه شرق درگزارشی با عنوان راه سوم: رفرمیست یا رفرماتور؟ در گفت و گو با سعید شریعتی آورده است: گفت‌وگو با احساس شریعتی بعد از بازنشر مصاحبه‌اش به نقل از سایت جماران صورت گرفت. وی در این گفت و گو ابراز داشت: منظور اینکه باید مدرنیته را در خدمت سنت قرار داد تا سنت بازسازی شود. در ایتالیا و شهرهایی مانند فلورانس، تمام تکنولوژی معماری در خدمت حفظ و بازسازی گذشته قرار دارد، چراکه همه ساختمان‌های قدیم از درون می‌توانند نوسازی شوند، اما نمایشان باید حفظ شود. این کار استخدام مدرنیته در خدمت بازسازی سنت است که روشی اصلاحی - انقلابی است. پیامبر اسلام هم همین کار را کرد و نظامات گذشته را به شکل انقلابی رفرمیزه کرد؛ یعنی محتوا عوض شد؛ مثلا برده‌داری از درون دگرگون و منسوخ شد و نه‌فقط صوری. بلال حبشی دیگر برده نبود، بلکه سخنگوی انقلاب شده بود. به‌این‌ترتیب بسیاری از ساختارهای گذشته با روحیه و بینش جدید بازسازی می‌شوند. در انگلستان قدرت در دست مردم افتاد، اما ملکه و سلطنت به ‌صورت نمادین حفظ شد. اتفاقا این یکی از جاذبه‌هاست که بتوانیم تاریخ را حفظ کنیم و بدانیم زمانی خلیفه داشته‌ایم، شاهنشاه داشته‌ایم و برداشته‌ایم؛ یعنی تاریخچه یا شناسنامه و البته ترازنامه و کارنامه داریم؛ به‌ شرطی که بتوانیم با ساختارهای مدرن نمادهای خوب- و - بد گذشته را تفکیک و تعمیر؛ یعنی به‌ تعبیر هگلی، «حفظ- و -حذف» یا «رفع» کنیم؛ و این همان راهکار اصلاح‌گری اساسی رفرماتورهاست و نه رفرمیست‌ها!

وی درباره انتخابات پیش رو نیز می افزاید: به ‌نظر می‌رسد مشارکت پایین خواهد بود، چراکه اکیپ دولت نتوانسته به انتظارات مردم از نظر اجتماعی و معیشتی به‌خوبی پاسخ گوید و تورم، گرانی و... در اوج است. قدرت خرید مردم، حداقل دوسوم، کم شده و اکثریت جامعه در وضعیت چالش معیشتی است. مسئله بدبیاری بین‌المللی هم که با آمدن ترامپ به ‌وجود آمده، بن‌بست‌های دیپلماتیک در تحریم‌های گسترده هم بی‌تأثیر نبوده است. سرخوردگی عمومی و ناامیدی محسوسی بین جوانان وجود دارد. به‌نتیجه‌نرسیدن مواردی ساده و حوادث ناگواری که برای زندانیان و محکومان پیش می‌آید و آخرینش داستان همین دختری بود که اخیرا خود را آتش زد. خب با چه گفتمانی اصلاح‌طلبان می‌خواهند امید جدیدی بیافرینند. اصلاح‌طلبان هم با لیست «امید» شان که این مجلس را به بار آورد، انتظارات را برآورده نکردند. در وقت کمی که تا اسفند داریم– اگر تحول پیش‌بینی‌نشده‌ای پیش نیاید- و مثل شرایط الان انتخابات برگزار شود، به احتمال قوی جناحین شکست می‌خورند.

وصله‌های‌ ۴۵هزار و ۵۰۰ تومانی‌ بر لباس اقتصاد

روزنامه همدلی در گزارشی با عنوان وصله‌های‌ ۴۵هزار و ۵۰۰ تومانی‌ بر لباس اقتصاد نوشت: این‌روزها پرونده حدود ۲۴میلیون نفر روی میز سکانداران اقتصادی باز است تا شاید سوت پایان پرداخت همان ۴۵ هزار و ۵۰۰ تومانی که هر ماه مثل قطره‌ای در برابر دریا به جیب دهک‌های درآمدی بالا می‌رود، به صدا درآید. همان میلیون‌ها نفری که هر ماه این مبلغ اندک در لابه‌لای منابع درآمدی‌شان گم می‌شود و از میلیارد به عنوان تومان یاد می‌کنند، اما سال‌هاست که در کنار هفت طبقه اقتصادی دیگر خود را از این حق دولتی محروم نکرده‌اند. امسال که تورم رکود زده و قیمت بسیاری از کالاهای اساسی افزایش یافته است، بحث ۴۵ هزار و ۵۰۰ تومان تقریبا برای هر یک از دهک‌های درآمدی بی‌معنی است. چرا که این مبلغ هر ماه در میان حجم زیاد اسکناس‌های افراد مرفه گم می‌شود و در مقابل هزینه‌های زندگی حقوق‌بگیران و افراد ضعیف نیز توانی ندارد و کمکی به معیشت نمی‌تواند کند. هر چه که هست، ماجرای حذف یارانه دهک‌های درآمدی بالا مدت‌هاست که مطرح شده است و زمزمه‌های این طرح بارها از زبان مسئولان به گوش رسیده تا اینکه شهریور همین امسال این ماجرا کلید خورد. حالا سومین ماه تابستان در حالی نفس‌های آخر خود را می‌کشد که به گفته دولت تاکنون حدود ۲۰۰هزار خانوار از دریافت یارانه حذف شده‌اند. یک محاسبه سرانگشتی نشان می‌دهد که حدود ۹میلیارد و ۱۰۰ هزار تومان با این اقدام در حساب اقتصاد پس‌انداز شده است.

با توجه به موضوع کسری بودجه و مشکلات مختلفی که در بخش‌های اقتصادی وجود دارد، این سوال را می‌توان مطرح کرد که با پول یارانه این دهک‌های درآمدی چه اقداماتی را می‌توان در اقتصاد انجام داد و جای خالی کدام یک از کاهش درآمدهای دولت را پر کرد؟ اگرچه دهک‌های درآمدی بالا در ایران به اندازه‌ای نیستند تا حذف یارانه این افراد تاثیر مهمی در جبران کسری بودجه یا هر یک از مشکلات اقتصادی کند، اما با این همه به نظر می‌رسد که در روزهایی که مشکلات بین‌المللی باعث تشدید مشکلات اقتصادی شده است، این موضوع می‌تواند کمک بزرگی به دولت در زمینه جبران کسری بودجه کند. چرا که در پیشنهادهایی که از سوی سران قوا برای جبران کسری بودجه مطرح شده، مسائلی در نظر گرفته شده که می‌تواند بهانه به دست تورم داده و فشار را بر دوش طبقات ضعیف جامعه بیشتر کند. بنابراین در این زمینه به نظر می‌رسد که استفاده از چنین سیاست‌هایی که مشکلی برای افراد مرفه ایجاد نمی‌کند، بتواند کارساز باشد و مشکلات را به حداقل برساند. چرا که سه دهک پردرآمد جامعه حدود ۲۴ میلیون نفر هستند که با یک حساب ساده می‌توان گفت این سه دهک در هشت سال گذشته حدود ۱۰۵هزار میلیارد تومان یارانه نقدی دریافت کرده‌اند، اگر یارانه این ۲۴میلیون نفر در سال جاری حذف شود، هر ماه حدود هزار میلیارد تومان به نفع دولت می‌شود که با این پول می‌توان چندین کار مهم کرد. آن طور که در تحلیل کارشناسان آمده است، با پول حذف یارانه سه دهک پردرآمد جامعه می‌توان به پنج میلیون جوان ایرانی ۲۰ میلیون تومان پول داد و حقوق دو سال و شش ماه بازنشستگان را پرداخت کرد.

بازی با کارت سوخته «جنگ»

روزنامه توسعه ایرانی در گزارش خود با عنوان بازی با کارت سوخته «جنگ» می نویسد: «ساده‌ترین کاری که می‌توانم انجام دهم، این است که بگویم، بچه‌ها بیایید شروع کنیم و این یک روز بسیار بد برای ایران خواهد بود. ساده‌ترین کاری که می‌توانم انجام دهم این است که بگویم بیایید به ۱۵ نقطه در ایران حمله کنیم. من می‌توانم این کار را انجام دهم و همه چیز آماده است. من می‌توانم این کار را در یک دقیقه انجام دهم، درست در اینجا، برای شما و شما یک داستان عالی برای نوشتن در این مورد خواهید داشت؛ اما نمی‌خواهم آن را انجام بدهم.»

آنچه خواندید ترجمه‌ای از حرف‌های تازه دونالد ترامپ خطاب به خبرنگاران در دفتر بیضی کاخ سفید است. بعد از حمله به آرامکوی عربستان در شنبه هفته گذشته، جنگ‌طلبان بار دیگر دست به کار شده‌اند تا ایران و آمریکا را تا آستانه یک درگیری نظامی پیش ببرند. گرچه جان بولتون از کاخ سفید رفته است، اما ماجرای آرامکو نشان داد که جنگ‌طلبان همچنان با قوت به کار خود ادامه می‌دهند؛ نمونه‌اش هم لیندسی گراهام، سناتور جمهوری‌خواه آمریکاست که بعد از حمله پهپادی گسترده انصارالله یمن به عربستان، خواستار حمله به تاسیسات نفتی ایران شده است.  او بعداز  سقوط پهپاد آمریکایی توسط نیروهای سپاه پاسداران ایران نیز گفته بود که ناکامی ایالات متحده در تلافی ساقط شدن پهپادش نشان «ضعف» بود و ترامپ نیز در پاسخ به خبرنگاران گفته بود «از لیندسی بپرسید چطور وارد خاورمیانه شدیم و چطور از آب درآمد؟ رفتن به عراق چطور بود؟ بنابراین، ما روی این موضوع اختلاف‌نظر داریم.»  این اختلاف‌نظرها در آمریکا باعث شده تا طی یک هفته گذشته سیاست آمریکا و خاورمیانه حول محور جنگ و البته لاف زدن‌های مربوط به جنگ بگذرد؛ اما تجربه و شواهد حاکی از این است که کارت «جنگ با ایران» دیگر به کارتی سوخته تبدیل شده که قابلیت بازی را از دست داده است. حتی می‌توان گفت در دوران ریاست‌جمهوری باراک اوباما، وقتی مطرح می‌شد که گزینه نظامی روی میز است، می‌شد اعتبار بیشتری برای این گزینه قائل بود تا اکنون؛ دلایلش هم متعدد است.

یکی از نشانه‌های این بی‌اعتباری گزینه نظامی، همین لاف‌های جنگی دونالد ترامپ است. او بعد از سرنگونی پهپاد آمریکایی توسط سپاه پاسداران ایران در خلیج فارس نیز همین قدر منفعل بود و گفت که یک دقیقه قبل از حمله به ایران به دلیل اینکه ۱۵۰ نفر بر اثر آن کشته می‌شدند دستور توقفش را دادم! حالا ترامپ این انفعال را در ماجرای آرامکو نیز از خود نشان داده و متحد عربش را ناراحت کرده است.

وزارت بهداشت صندلی‌فروشی علوم پزشکی را تایید کرد

روزنامه فرهیختگان در گزارش خود با عنوان وزارت بهداشت صندلی‌فروشی علوم پزشکی را تایید کرد، می نویسد: وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی چند روز قبل و پس از بالاگرفتن اخبار ضدونقیض درخصوص حضور یک دانشجوی تقلبی در دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی با انتشار پیامی در صفحه توئیتر خود با اشاره به دستور خود مبنی‌بر برخورد با جریان‌های فساد در کنکور پزشکی و فروش صندلی دانشگاه، از ارسال نتایج بررسی‌ها به قوه قضائیه خبر داد. وی در این پیام اظهار کرده: «سه ماه قبل پس از مقابله با اخلالگران در حوزه دارو دستور برخورد با جریان‌های فساد در کنکور پزشکی و فروش صندلی دانشگاه را هم صادر کردم. تاکنون نتایج مهمی حاصل شده و به‌زودی به قوه قضائیه ارسال خواهد شد. عوامل قدرت و فساد در هر سطح و جایگاهی بدانند ما تا آخر این راه خواهیم رفت.»

یکی از مسئولان آموزشی دانشگاه شهید بهشتی درباره تخلف‌های صورت گرفته در فرآیند انتقال و پذیرش دانشجویان ایرانی شاغل به تحصیل در رشته‌های علوم پزشکی دانشگاه‌های خارجی به «فرهیختگان» گفت: «نظارت و راستی‌آزمایی پرونده‌های دانشجویان متقاضی برعهده وزارت بهداشت است و مرکز خدمات آموزشی وزارت بهداشت آنها را کنترل می‌کند و دانشگاه مسئولیتی در این خصوص نداشته است، پس اگر تخلفی هم صورت گرفته به دانشگاه ربطی ندارد.»

وی تصریح کرد: «افراد متقاضی با مراجعه به مرکز خدمات آموزشی معرفی‌نامه می‌گیرند. دانشگاه‌ها مدارک دیپلم و پیش‌دانشگاهی و سوابق تحصیلی را برای پذیرش اخذ می‌کنند اما هیچ اختیاری به صورت مستقیم در جذب دانشویان ایرانی خارج از کشور ندارند.»  این مقام مسئول در پاسخ به این سوال که آیا در بین متخلفان اعلامی، دانشجویی از دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی وجود دارد یا خیر، اظهار کرد: «تعداد پذیرش دانشجویان انتقالی در این دانشگاه از سال گذشته تا به حال بسیار کم و در حد انگشتان دست بوده و تاکنون موردی که به‌عنوان متخلف شناسایی شده باشد، نداشتیم.»

اگرچه تعداد پرونده‌های ثبت‌شده و موافقت‌شده توسط وزارت بهداشت اعلام شده اما یکی از مسائلی که باعث بروز حواشی درخصوص دانشجویان انتقالی شده و احتمالا در آینده هم تداوم خواهد داشت، عدم شفافیت در تعداد دانشجویان انتقالی پذیرش شده در دانشگاه‌ها به‌ویژه دانشگاه‌های برتر علوم‌پزشکی در کشور است. معاون دانشگاه علوم پزشکی تهران در این باره می‌گوید: «سال گذشته دانشگاه علوم پزشکی تهران با تعیین معیارهای علمی، از میان دانشجویان واجد شرایط انتقالی از خارج به داخل، در مجموع دو نفر در رشته پزشکی، سه نفر در رشته داروسازی و ۳۳ نفر در رشته دندانپزشکی را که بالاترین امتیاز را داشتند، جذب کرد.» این در حالی است که هیچ آماری از تعداد دقیق دانشجویان پذیرش‌شده در دانشگاه‌های علوم پزشکی شهید بهشتی و علوم پزشکی ایران وجود ندارد.

نظر شما