شناسهٔ خبر: 35450966 - سرویس ورزشی
نسخه قابل چاپ منبع: روزنامه ایران‌ورزشی | لینک خبر

سرمقاله

فوتسال «صاحب» ندارد

صاحب‌خبر - پس‌ از لغزش در زمینه‌های اداری و تشکیلاتی، حالا به لحاظ فنی هم می‌بازیم فوتسال «صاحب» ندارد ‌ وصال روحانی نمایش بد مس سونگون در مسابقات چندی پیش فوتسال قهرمانی باشگاه‌های آسیا و سپس نمایش بدترش در پیکارهای فوتسال قهرمانی باشگاه‌های جهان فقط یکی از نشانه‌های تنفس بد و ناقص این رشته در کشورمان پس از سال‌ها کارکرد درست و کسب پیروزی‌های متعدد در آن‌ است. البته اگر بحث مدیریت‌ها را وسط بکشیم و مبنای حرف و سخن و نتیجه‌گیری‌مان کارکرد قوی در تقسیم نیروهای انسانی و به‌کارگیری توان ذاتی و قابلیت‌های مختلف و روش اجرای امور نرم‌افزاری و سخت‌افزاری باشد، فوتسال هیچ‌گاه و حتی در عصر طلایی‌اش به درجات بالایی نرسیده و آنچه این ورزش را به کرات روسفید کرده، توان ذاتی و مهارت بالقوه بازیگران آن است که ما را از میدان‌های دشوار با موفقیت‌های بزرگ فارغ ساخته و به‌ یکی از 3 کشور اول دنیا تبدیل کرده است. تغییر جدید در موازنه فوق، تنزل نتایج‌مان در این رشته و پیروز نشدن در عرصه‌ای است که معمولاً در آن برنده می‌شویم. درست است که فوتسالیست‌های ایران در آخرین دوره پیکارهای قهرمانی آسیا (2018) باز بر سکوی قهرمانی ایستادند اما پس از آن ده‌ها برنامه محمد ناظم‌الشریعه سرمربی تیم ملی به سبب کمبود‌های اقتصادی و خدشه‌های موجود در برنامه‌ریزی‌ها وتو و لغو شده ‌است. اینکه دیدارهای تدارک دیده شده برابر قطر در اواسط ماه جاری (شهریور) با هدف بازگرداندن وحید شمسایی به قله ‌گلزنان ملی فوتسال جهان لغو شد، هر چند واقعه‌ای کم اهمیت نیست اما اهمیت آن در قیاس با سایر ضایعات سال ‌جاری و سال پیش از آن اندک است. مس سونگون در حالی در فوتسال باشگاه‌های آسیا دوباره تسلیم ناگویا اوشنز ژاپن و سرانجام نایب قهرمان شد که این ورزش در دهه جاری با امثال دبیری تبریز و تأسیسات دریایی تهران بر بام آسیا ایستاده و با گیتی‌پسند اصفهان نیز تا تسخیر سکوی دوم پیش رفته و اصولاً سکوی افتخار این رشته و گوشه‌ای از افتخارات سه‌گانه آن همیشه در مشت‌ ما بوده است. بدتر از همه هشتم شدن مس سونگون در جام جهانی فوتسال باشگاه‌ها در بین 9 تیم طی شهریورماه بود که واژه‌های ساده شکست و ناکامی نیز برای توصیف صحیح و دقیق و کامل آن کم می‌آورند. طبیعی است که انتظارها از این رشته و نماینده آن در فوتسال جام باشگاه‌های جهان کمتر از فوتسال باشگاه‌های آسیا باشد و توقع قهرمانی با حضور نمایندگان برزیل، اسپانیا و همچنین آرژانتین و به‌ویژه دو تیمی بودن برزیلی‌ها و اسپانیایی‌ها در آن عرصه خواسته‌ای بیش از حد است اما قدر مسلم اینکه هشتم شدن بین 9 تیم نیز چیزی نیست که توجیه‌پذیر باشد و راهی برای درست و بجا تلقی کردن آن وجود داشته باشد و اگر از مس طلب می‌شد که حداقل پنجم شود، کار نابجایی صورت نگرفته بود. از همه اینها بدتر «صاحب نداشتن» این رشته است و به‌ تبع آن می‌توان هر لغزشی را انتظار کشید. روزگاری سیدرضا افتخاری به‌ جای اداره دقیق و قوی این رشته فقط درباره خود و قدرتی که مدعی داشتن‌اش بود، شعار می‌داد (او در استقلال هم از این شعارها می‌داد) و زمانی هم علی کفاشیان به ‌صرف اینکه در فدراسیون فوتبال بماند سکاندار فوتسال شد و او حتی شعار هم نمی‌داد و در گوشه‌ای پرطمطراق از فدراسیون اتاقی برای خودش داشت و زندگی‌اش را می‌کرد. حتی جانشینان آنها نیز به تیر غیب دچار شدند و وقتی فدراسیون فوتبال محمدرضا ساکت چندین و چند پستی را به کمیته فنی فوتسال تزریق کرد، محمدحسن انصاری‌فرد با دور شدن از این کمیته سر از باشگاه پرسپولیس درآورد و امروز همگان می‌پرسند اگر نه مسئولان غیر فوتسالی و نه اهالی این رشته نتوانند فوتسال را صاحب قوه تشکیلاتی کنند که مستحق آن است، پس این خصلت را چه کسی و کدام مقام در چه تاریخی می‌خواهد برای فوتسال به ارمغان بیاورد؟ «مدیر قوی نداشتن» فوتسال و رفت و آمدهای دائمی و مکرر در سطح بالای مدیریت آن پایه‌های این ورزش را سست و رقبا و حتی هم‌قاره‌ای‌ها را به ما نزدیک‌تر کرده و اگر روزی فقط از ژاپن و تایلند در فوتسال آسیا بیم داشتیم، امروز عراقی‌ها و لبنانی‌ها و حتی ازبکستان و قرقیزستان هم مدعی شده‌اند و رشد دائمی چینی‌ها هم محسوس است. هنوز توان ذاتی‌ ما در این رشته برای تمام آسیایی‌ها و حتی اکثر قریب به اتفاق جهانی‌ها غیر قابل دستیابی و ما سرآمد بحث‌های فنی در اغلب میدان‌ها هستیم اما ناهنجاری‌های برخاسته از سوءمدیریت و ضعف‌های منتج شده از برنامه‌ریزی‌های سرسری، فوتسال را به سوی چاه‌هایی رهنمون کرده که سقوط در آنها کمرشکن ‌است. همیشه این ایراد به حسین‌ شمس برترین مربی دهه 2000 فوتسال ایران (و شاید جهان) وارد شده که در صحبت‌ها و ایرادگیری‌هایش راه افراط را طی می‌کند و باکلام تندش آبرویی برای سایرین باقی نمی‌گذارد اما او به‌ عنوان یادگار و یکی از نمادهای اصلی آن روزگار درخشان حق دارد از نابسامانی‌های موجود بنالد و بپرسد که چرا افراد غیرمتخصص با فوتسال کارهایی را می‌کنند که جز ضرر و کاستی چیزی از آن عاید نمی‌شود. انتقاد‌کنندگان از روش‌های مدیریتی و کارهای اجرایی در فوتسال به شمس ختم نمی‌شود و مشکلات و برخوردهای همیشگی و متعدد در لیگ برتر فوتسال طبعاً شمار معترضان را افزوده و کارها را با تنش‌هایی دائمی همراه کرده است. محصول بزرگ و اصلی این همه برخورد و کژی و بی‌ثباتی افتادن در جاده نزول برای رشته‌ای است که به ‌لحاظ فنی استاد مسلم آن‌ هستیم اما در راه کنترل و ساماندهی آن به سنتی‌ترین روش‌ها و ناکارآمدترین سیاست‌ها روی می‌آوریم و این عین کفران نعمت است. همه اینها از کارآیی‌های تیم ملی فوتسال به طرز شدید نمی‌کاهد اما دلمشغولی‌های آن کافی است که حتی تیم‌های مجهز به اساتیدی مثل اصغر حسن‌زاده، مهدی جاوید، حسین طیبی، مسلم اولادقباد، قدرت بهادری، احمد اسماعیل‌پور، علی صمیمی و محمدرضا سنگ‌سفیدی، کمرنگ ‌شوند و به تبع آن نتایج تیم‌های مطرح ایرانی و منجمله تیم‌ ملی در میدان‌های جهانی چیزی نباشد که می‌تواند باشد. با این بساط چطور می‌توان مطمئن بود که فوتسال قادر به تکرار رتبه عالی سومی‌اش که در جام جهانی 2016 حاصل آمد، در جام جهانی بعدی (2020) باشد و چه چیزی از این هشداردهنده‌تر که تا جام جهانی 2020 فقط یک سال باقی مانده است؟

نظر شما