شناسهٔ خبر: 35439579 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: فرهیختگان آنلاین | لینک خبر

عباس ملکی، استاد دانشگاه صنعتی‌شریف می‌گوید ایران به چند سال آرامش نیاز دارد تا به جایی برسد که دیگر کشوری نتواند تحریم‌مان کند

10 سـال تا پایان تحریـم‌پذیـری ایـران

ملکی در نشست «امنیت انرژی در خلیج‌فارس؛ تهدیدهای تازه و الزامات راهبردی» که به همت انجمن علمی ایرانی روابط بین‌الملل با مشارکت پژوهشکده امنیت ملی دانشگاه عالی دفاع ملی برگزار شد، به بررسی مساله امنیت انرژی با توجه به تحولات اخیر در منطقه خلیج‌فارس پرداخت.

صاحب‌خبر -
به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، برای «امنیت انرژی» تعاریف متنوعی بیان شده است و برخی آن را «ارتباط بین امنیت ملی و در دسترس بودن منابع طبیعی برای مصرف انرژی» می‌خوانند. براساس تعریف مرکز پژوهش‌های انرژی آسیا-اقیانوسیه، به «توانایی یک اقتصاد برای تضمین قدرت تامین منابع انرژی به صورت پایدار و در طول زمان با سطح قیمتی که تاثیر نامطلوبی بر عملکرد اقتصادی آن اقتصاد نگذارد»، امنیت انرژی می‌گویند. عباس ملکی اما در کتاب امنیت انرژی، این واژه را این‌گونه معنا کرده است که «امنیت انرژی علمی است که به سیاستگذاران، تصمیم‌گیران، مدیران بنگاه‌های اقتصادی و کارشناسان امکان می‌دهد در عرضه و تقاضای انرژی موشکافی کنند و جلوی هرگونه وقفه یا قطع جریان انرژی را بگیرند.» شاید یکی از بهترین کارشناسان ایرانی که بتواند از امنیت انرژی سخن بگوید، عباس ملکی باشد. او محقق ارشد پروژه سیاستگذاری انرژی در موسسه فناوری ماساچوست (MIT) است و سال‌ها نیز در دانشکده مهندسی انرژی دانشگاه صنعتی شریف، این مباحث را تدریس کرده است. ملکی در نشست «امنیت انرژی در خلیج‌فارس؛ تهدیدهای تازه و الزامات راهبردی» که به همت انجمن علمی ایرانی روابط بین‌الملل با مشارکت پژوهشکده امنیت ملی دانشگاه عالی دفاع ملی برگزار شد، به بررسی مساله امنیت انرژی با توجه به تحولات اخیر در منطقه خلیج‌فارس پرداخت.



    امنیت انرژی چیست؟

در مورد مساله امنیت انرژی در خلیج‌فارس دیدگاه‌های مختلفی وجود دارد. اگر از این زاویه نگاه کنیم که «انرژی»، «کالا» است و چون کالا است، قیمت دارد، همین قیمت تحولات را دامن می‌زند یا می‌تواند آن را توجیه کند. حتی عرضه و تقاضا هم با قیمت سروکار دارد.

امنیت انرژی، علمی است که به سیاستگذاران، تصمیم‌گیران و مدیران بنگاه‌های اقتصادی و کارشناسان امکان موشکافی در عرضه و تقاضای انرژی را می‌دهد. در امنیت انرژی هرگونه وقفه یا قطع جریان مهم است. مثل بدن انسان که اگر 5 ثانیه بدون گردش خون باشد، سکته می‌کند، امنیت انرژی دقیقا مثل سیستم بدن است.

    اثر جنگ اقتصادی روی تقاضای نفت

جنگ تجاری چین و آمریکا که این روزها شدت گرفته، موضوع مهمی است. دونالد ترامپ اعلام کرد بر مجموعه‌ای از کالاهای چینی به اندازه 300 میلیارد دلار 10 درصد تعرفه اعمال می‌کند. جنگ در ادبیات چینی به معنای «دیرتر رسیدن به صید» است. چین هم اعلام کرده که تلافی می‌کند. دو ماه پیش برای اولین بار خبرگزاری شین‌هوا اعلام کرد تعرفه‌های آمریکا، جنگ تجاری است. اگر آمریکا بر 300 میلیارد دلار از حجم مبادلات تجاری  600 میلیارد دلاری‌اش با چین، تعرفه 10 درصدی اعمال کند، رشد اقتصاد چین کمتر می‌شود. سال گذشته پیش‌بینی می‌شد نرخ رشد تولید ناخالص داخلی چین 6.8 می‌شود. الان این رقم به 6.2 رسیده است و پیش‌بینی می‌کنند رشد اقتصادی چین پایین‌تر هم بیاید. وقتی این نوع اختلافات بین آمریکا و چین بالا می‌گیرد، تولید چین کاهش پیدا می‌کند؛ تولید چین که کاهش پیدا کند، تولید جهانی کاهش پیدا می‌کند و رشد جهانی اقتصاد کمتر می‌شود. اگر تولید کلی چین کم شود، مصرف انرژی هم کم می‌شود. به صورت متوسط هزینه یک‌سوم هر کالایی، هزینه انرژی است. هزینه روی تقاضا تاثیر دارد و اگر روی تقاضا تاثیر داشته باشد، روی عرضه هم اثر می‌گذارد. چین اگر بخواهد نفت کمتری بخرد، اول از خاورمیانه این کار را انجام می‌دهد. جنگ تجاری آمریکا و چین یکی از مسائلی است که به تنگه ربط دارد. این تصمیم روی ایران و خاورمیانه که صادر‌کننده نفت هستند، اثر دارد.

یک اتفاق دیگر هم در این بین افتاده است. چین الان خودش دو میلیون بشکه نفت تولید می‌کند و از کشورهایی است که نفت کثیف را بیشتر دوست دارد؛ یعنی نفتی که ارزان باشد ولی از جای شلوغ مثل سودان باشد. در دارفور شرکت‌های چینی فعالند و نفت تولید می‌کنند. تولید گاز چین هم در سال، 10 درصد بالا می‌رود. در یک دوره 10ساله چین 86 میلیارد متر مکعب تولید گاز داشته است. چین نفت و گاز شیل هم دارد، ولی تکنولوژی‌ استخراجش را ندارد. نفت و گاز شیل بیشتر در آمریکای شمالی، روسیه و چین است. گفته می‌شود چین 31 تریلیون مترمکعب شیل دارد و باید دید آیا می‌تواند آن را تولید کند یا خیر.

    عربستان و تولید نفت

مساله بعدی تولید اوپک است. تولید اوپک به پایین‌ترین حد در 10 سال گذشته رسیده است. ماه ژوئیه مجموع تولید اوپک 29 میلیون بشکه بود. بعضی وقت‌ها تولید اوپک تا 35 میلیون بشکه هم افزایش یافته بود. سال قبل تولید نفت به 31 میلیون رسید. عربستان تولید نفت را کم کرده است و خودشان ادعا می‌کنند ظرفیت تولید 12 میلیون بشکه را دارند. سال گذشته 11 میلیون بشکه نفت تولید می‌کردند. بر اساس حدسیات، آنها می‌خواستند حدود 10 میلیون بشکه نفت تولید کنند و دو میلیون هم ظرفیت اضافه داشته باشند، اما الان هفت میلیون بشکه بیشتر تولید نمی‌کنند. معلوم نیست به خاطر قیمت نفت است یا توافق اوپک، ولی تولید نفت اوپک پایین است و این به نوعی به تنگه هرمز ارتباط دارد.

ریاض درصدد افزایش ظرفیت خط لوله شرق به غرب یا پترولاین (خط لوله شرق- غرب) است. این خط لوله اول یک میلیون بشکه نفت صادر می‌کرد؛ بعد به سه میلیون و سپس به پنج میلیون بشکه رسید. خالد الفالح، وزیر انرژی عربستان اعلام کرد این میزان صادرات تا دو سال آینده به هفت میلیون بشکه می‌رسد. وزیر انرژی عربستان به‌دنبال توافق برای ازسرگیری تولید نفت در منطقه بی‌طرف با کویتی‌هاست. بین کویت، عراق و عربستان دو منطقه بی‌طرف وجود دارد. منطقه بی‌طرف بین عربستان و کویت چیزی حدود 500 هزار بشکه ظرفیت تولید در روز دارد.

     لیبی و نفتی بیشتر از جمعیتش

یکی دیگر از پارامترهای مهم در دنیای انرژی، لیبی است. لیبی زمانی بیش از جمعیتش، تولید نفت داشت. تولیدش 2.5 میلیون بشکه در روز بود، اما جمعیتش کمتر از 2.5 میلیون نفر بود. الان روزانه حدود 5.1 میلیون بشکه تولید می‌کند. یکی از حوزه‌های نفتی مهم لیبی، حوزه نفتی «شراره» است. این حوزه الان دست دولت افتاده و کمپانی‌های انگلیسی آنجا کار می‌کنند، بنابراین احتمالا یکی از عوامل در مساله تنگه هرمز این است که یک نفت به نام نفت لیبی می‌تواند وارد بازار شود.

    وضعیت نفت ایران

وضعیت ایران خیلی پیچیده است. الان ما حدود 2.5 میلیون بشکه نفت به صورت روزانه تولید می‌کنیم. این بحث است که چقدر صادرات داریم. به نظر من 1.9 میلیون بشکه اگر پالایشگاه‌هایمان باشند، 2.5 بشکه نفت‌مان و 500 هزار تا میعانات گازی، چیزی بین آنچه غربی‌ها و آنچه مقامات کشورمان می‌گویند، نفت می‌فروشیم. غربی‌ها می‌گویند ایران 100 هزار بشکه صادر می‌کند و دولتی‌ها می‌گویند 1.2 میلیون. به هر حال ایران الان نفت کمی صادر می‌کند و دلیلش هم تحریم است. چندوقت پیش دو کشتی گاز مایع ایران را سنگاپور توقیف کرد و تیرماه هم در جبل‌الطارق یک نفتکش توقیف شد تا رقبایمان از ما جلوتر بیفتند. یکی از رقبا ونزوئلا است که به‌تدریج جای ما را برای هند گرفته است.

    تنگه‌های مهم

در دنیا تنگه‌های زیادی هستند. الان 14 تنگه استراتژیک داریم که از این 14 تنگه، تنگه هرمز، مالاگا و باب‌المندب به دلیل گلوگاه بودن، از بقیه مهم‌ترند. تنگه هرمز عرضی 21 مایلی دارد ولی تنها 6 مایل قابل کشتیرانی است. دو مایل ورودی، دو مایل خروجی و دو مایل هم منطقه حائل. در مالاکا و باب‌المندب دزدان دریایی هستند. در باب‌المندب، بعضی مواقع کشتی بدون اسکورت نمی‌توانست تردد کند. بالاترین رقمی که دزدان دریایی گرفتند، 10 میلیون دلار بود که از یک سوپر نفتکش سعودی گرفتند. خیلی جالب است این شرکت‌ها در دبی شرکت دارند و با کشورها تماس می‌گیرند و می‌گویند فلان میلیون دلار بدهید تا کشتی شما آزاد شود. ایران همواره سعی کرده باج ندهد. می‌دانید چطور می‌شود در جبل‌الطارق یک کشتی را توقیف کرد؟

 90 درصد تجارت جهانی از طریق کشتیرانی است؛ 45 درصد تجارت جهانی در دریا، انرژی است. 63 درصد تولید نفت جهان از راه دریایی عبور می‌کند و 85 درصد نفت عبوری برای آسیاست. یعنی مثل سابق، نفت خلیج‌فارس به اروپا یا آمریکای شمالی نمی‌رود. مقصد این نفت آسیا و عموما کشورهایی است که دوستان ما هستند. یا حداقل جزء رده‌های تهدیدکننده ایران نیستند؛ کشورهایی مثل هند، ژاپن، کره‌جنوبی، تایلند و کشورهای نوظهور اقتصادی.

    ایران 10 سال آرامش می‌خواهد

نان بعضی کشورها در تنش است؛  مثلا اگر من یک شرکت امنیت خصوصی باشم، نانم در دعواست. من در فضای انقلاب ایران، جنگ و سال‌های پس از آن بودم. آنچه من می‌فهمم، این است که منافع ملی‌ جمهوری اسلامی ایران در آرامش بیشتر جلو می‌رود، این دقیقا برعکس رژیم صهیونیستی است. بعضی‌مواقع هیچ مشکلی وجود ندارد ولی با این حال، صهیونیست‌ها تنش ایجاد می‌کنند، چون اگر تنش نباشد، پا برجا نمی‌مانند. ایران اما برعکس است. به‌صورت کلی بگویم ایران 10 سال زمان نیاز دارد تا به جایی برسد که دیگر کسی نتواند ما را تحریم کند. هندی‌ها سال 1988 سلاح هسته‌ای آزمایش کردند. بلافاصله آمریکا هند را تحریم شدید کرد. اما سال 2001 معاهده استراتژیک همکاری هند و آمریکا امضا شد. این معاهده مهم بود، چون تمام آزمایشگاه‌ها، دانشگاه‌ها و سیستم‌های پژوهشی آمریکا به روی هندی‌ها باز شد. شما هر جا بروید می‌بینید هندی‌ها یا رئیس یا کارشناس هستند. این به دلیل اینکه هند خود را مسلط کرد. چین هم همین‌طور است. همین چند هفته پیش روسیه بودم. روس‌ها تحریم شدند ولی آزاری که ما از تحریم دیدیم، آنها ندیدند؛ بانک‌ها و کشتی‌هایشان کار و توسعه پیدا می‌کنند. ما برای اینکه به آن مرحله برسیم، 10 سال نیاز به آرامش داریم. منافع ملی ما در آرامش است. به نظر من کشوری نمی‌تواند هم منادی آرامش و هم جنگ باشد. این دو با هم نمی‌خواند. اگر ما آن کشوری هستیم که سال‌های سال از 1979 تا حالا تنگه هرمز را باز نگه‌ داشته‌ایم، باید همان را دنبال کنیم. اگر یک نفر خلافی کرد [مثل انگلیسی‌ها]، باید جلویش ایستاد ولی به نظر من به نفع ما نیست بخشی از ناامنی باشیم.

    توصیه‌هایی درباره تنگه هرمز

اگر روزی ایران خواست در تنگه هرمز کاری کند که کشتی نتواند از آن تردد کند، توصیه‌ام این است که یک‌سری خطوط لوله و گاز درست کند و بعد این کار را بکند.

اکثر کشورهای منطقه خطوط لوله دارند. مهم‌ترینش خط لوله شرق به غرب عربستان است که صادراتش به هفت میلیون بشکه می‌رسد. یک خط لوله عراقی هم با صادرات روزانه دو میلیون بشکه از کنار این رد می‌شود. عراقی‌ها با سعودی‌ها به توافق رسیده‌اند که از زبیر عراق به ینبوع برسد. سومی خط لوله‌ای است که عراق از کرکوک به جیران دارد. این خط لوله هیچ‌وقت قطع نمی‌شود، چون همه کسانی که در مسیر هستند، منافعی در باز ماندن این خط لوله دارند. خط لوله کرکوک-بانیاس است که از دوره جنگ ایران و عراق متوقف شده است. باید یادی از حافظ‌اسد کنیم که این خط لوله را به نفع ایران قطع کرد. این خط لوله احتمالا دوباره احیا شود. عراق به این نیز بسنده نکرده و برای عبور خط لوله دیگری با اردن مذاکره کرده است که نفت را به ایلات در خلیج عقبه می‌رساند. عراق از طریق بصره به خلیج‌فارس هم دسترسی دارد ولی شما تنوع‌گرایی عراقی‌ها را ببینید. ابوظبی هم به سمت فجیره خط لوله دارد، عمان هم دارد. همه به‌نوعی تنگه را دور می‌زنند و فقط ما خط لوله نداریم. ما اول باید چند خط لوله خوب بسازیم. به نظرم یکی از راه‌های خط لوله خوب برای ما خط لوله از شمال به چین است. چینی‌ها خیلی سال است راجع به این مذاکره کرده‌اند ولی نمی‌دانم ما چرا کاری نمی‌کنیم. یکی دیگر خط لوله ایران- عراق و سوریه است. فاصله ایران و سوریه 200 کیلومتر است. از مرز ما تا سوریه در شمال عراق 200 کیلومتر فاصله است. ما اگر با کردها هماهنگ شویم، می‌توانیم این را بسازیم و آنها هم از خط حفاظت کنند. سال‌هاست خط لوله صادرات نفت به ترکیه هم داریم. به نظر من خط لوله (نفت و گاز) برای ایران مهم است.

    آسیا؛ مشتری نفت خلیج‌فارس

از تنگه هرمز 17 میلیون بشکه نفت صادر می‌شود اما باید بدانید که آمریکایی‌ها هفت‌میلیون بشکه نفت تولید می‌کنند. من به مشکلات و محدودیت‌های این نفت که محیط‌زیست را خراب می‌کند؛ منحنی زنگوله‌ای نرمالش خیلی کوچک است و پنج ساله یک چاه تمام می‌شود، واقفم، اما الان هزاران چاه زده‌اند و کار می‌کنند. اگر این هفت‌میلیون بشکه نفت به 10 میلیون برسد، آمریکا به واردات نفت از هیچ‌جا احتیاج ندارد. الان واردات نفتش از تنگه خیلی کم است و بیشتر از ونزوئلا و آمریکای جنوبی نفت وارد می‌کند.

اروپا هم کم‌کم به این وضعیت می‌رسد. تولید نفت نیجریه و روسیه در حال افزایش است. ما در کشور جاهایی داریم که هنوز به آب آشامیدنی دسترسی ندارند و باید توسعه پیدا کنند. اینکه نفت را برای نسل آینده بگذاریم، ایده‌آلیستی است. این را امروز باید تولید کرد و آورد بالا یا به صورت نفت خام یا فرآورده یا کالای پیچیده فروخت.

دوره پارینه‌سنگی در زندگی بشر به دلیل اینکه سنگ در دنیا پیدا نمی‌شد، تمام نشد. به محض اینکه انسان فلز و آتش را کشف کرد، سنگ را کنار گذاشت. همه نگرانی من این است که یک ساعت دیگر یا یک سال یا 10 سال دیگر انسان به منبع دیگر انرژی دسترسی پیدا کند که ارزان‌تر از نفت و گاز باشد. مقصد جریان انرژی در تنگه هرمز، به سمت کشورهای دوست‌مان در آسیاست. پس همکاری آسیایی را با چین، روسیه و ژاپن توسعه دهیم.

    سوآپ؛ پیشنهادی قابل‌توجه

یکی از کارهای استراتژیکی که ایران انجام داد، قراردادی بود که به دستور تصمیم‌گیران اصلی کشور قرار بود با روسیه اجرا شود. قرار بود روس‌ها روزانه 500 هزار بشکه نفت از ایران بخرند؛ بالاخره وزارت نفت 100 هزار بشکه را اجرایی کرد. این کار خوبی است. یک اشکال کوچکی دارد که روسیه نفت ایران را در بازارهایی که مشتری ما هستند، می‌فروشد. بازار نفت تقریبا در دنیا به صورتی شناور است که شما می‌توانید نفت‌تان را به جای دیگر ببرید. مثلا الان روس‌ها چند پالایشگاه‌ هندی که نفت خام سنگین ایران را پالایش می‌کردند، خریده‌اند و الان از ایران به این پالایشگاه‌ها نفت می‌برند و هیچ اشکالی ندارد. به نظر بنده باید از کریدور شمال- جنوب استفاده بیشتری شود. شما شاید باورتان نشود ولی از سن‌پترزبورگ تا مثلا تایلند یا حتی آن طرف‌تر از پاریس تا تایلند خط راه‌آهن‌ها به همدیگر وصل هستند، اما یک تکه بین رشت-آستارا مانده است. 10 سال اجرای این یک تکه‌روی زمین‌مانده است. این خط اگر تکمیل شود ما یکی از بهترین مسیرها برای حمل‌ونقل کالا را  از آسیای شرقی به اروپا و روسیه داریم. به نظر بنده تعویض نفت (سوآپ) بسیار خوب است. ما می‌توانیم گاز را از ترکمنستان بگیریم و از این طرف معادل آن را به ترکیه بفروشیم یا از آذربایجان بگیریم و به نخجوان بدهیم. ایران در موقعیتی قرار گرفته است که تا دل‌تان بخواهد می‌شود از این کارها کرد.

    تامین امنیت در برابر تحریم‌های آمریکا

حدود 120 کشور هستند که تحریم شده‌اند. بیشتر تحریم‌ها هم توسط آمریکا بوده است. این کشورها می‌توانند خودشان با یکدیگر همکاری‌هایی داشته باشند. یک اقداماتی شده است ولی دولت به نظر می‌رسد خیلی فعال نیست و بیشتر مجلس و برخی جاهای دیگر در حال انجام این اقدامات هستند. ما باید با این کشورها کار کنیم و باید بعضی از گله‌های این کشورها را رفع کنیم. باید گله‌هایی را که تاجیکستان از ما درباره پروژه‌هایی که در آنها تاخیر صورت گرفته است، شنید. الان با آذربایجان روابط‌مان خوب است. 11 بار روسای جمهور دو کشور با یکدیگر ملاقات کرده‌اند. روسیه نیز تحریم است اما روس‌ها می‌دانند چطور با ترکیه و ایران کار کنند. اگر ماکو و جلفا بروید می‌بینید چقدر میوه از ایران به روسیه صادر می‌شود. خیلی کارها می‌شود کرد.

دولت ما مقداری به اصطلاح در این قسمت تحریم «تاب‌آوری» حسابی نداشت. نکته دوم اینکه مردم ما همیشه چشم‌شان به این است که دولت کاری را انجام دهد. یکی از تحقیقات در ترکیه نشان داده است که هروقت دولت ضعیف بوده، رشد اقتصادی بالا رفته است و مردم کار خودشان را کرده‌اند.

    اشتباهات مذاکراتی

بعد از برجام ما به سمت غرب حرکت کردیم ولی غرب به ایران چیزی نداد. به نظر بنده ما جاهایی اشتباه کردیم. از 2015 غرب خیلی آماده بود. بنده این را بر اساس مذاکراتی که شده و صف اروپاییان که می‌خواستند به ایران بیایند و کار کنند، می‌گویم. در بخش نفت، اشتباه وزارت نفت و وزیر این بود که به جای اینکه کارها و قراردادها را زودتر ببندد، دو کار انجام داد. همان روز اول یک شرکت چینی را اخراج کرد. ببینید سیاستگذاری عمومی باید همسان و هماهنگ باشد. از یک طرف اعلام کردیم ورود چینی‌ها به ایران نیازی به روادید ندارد و از طرف دیگر شرکت‌شان را اخراج کردیم. دوم همه حواس‌مان رفت که یک قرارداد تهیه کنیم. رفتیم که همه کارهای حقوقدانان را وزرا و مسئولان انجام بدهند. اینها می‌آمدند صحبت می‌کردند تا یک ماده اضافه کنند. به نظر بنده باید به جای این کارها می‌رفتند و قراردادها را انجام می‌دادند. مگر وزارت «صمت» برای هر کدام از قراردادهایش جداگانه اجازه می‌گیرد؟ این همه معدن در ایران هست، تعدادی از این معادن نیز به خارجی‌ها اجاره داده شده است. اما به جای این کار رفتند به این سمت که همه باید از قراردادها راضی باشند؛ مجلس راضی باشد؛ خبرنگار و دانشجو موافق باشد و... ما اشتباه کردیم و این سال‌ها را از دست دادیم. ما به چین و روسیه نشان دادیم نگاه‌مان همچنان به غرب است و هم اینکه نگاه‌مان به سمت مسائل بیهوده رفت.
 
    بازارهایمان را پس بگیریم

پس گرفتن بازار انرژی خیلی سخت است. در بازار انرژی هزینه تمام شده یک کالا برابر قیمتش در یک بازار کاملا رقابتی است. قیمت نفت ایران برای این کشور پنج دلار تمام می‌شود اما همین الان در بازار قیمتش 57 دلار است. یعنی به ازای هر بشکه ما 52 دلار پول می‌گیریم؛ این مزیت است. این معجزه منابع طبیعی کشور است. ما اگر به جای 57 دلار، نفت را 52 دلار بفروشیم، خیلی راه دوری نرفته است، ولی باید بفروشیم. بعد فروش دیوان محاسبات نیاید مرا محاکمه کند که چرا ارزان‌تر فروختی. استراتژی کشور باید بقا باشد یعنی باید در بازار باقی بمانم، اگر در بازار باقی نمانم، قیمت نفت 200 دلار هم بشود، به درد ایران نمی‌خورد.

 

* نویسنده : صادق امامی دبیرگروه بین‌الملل

نظر شما