یادداشت دکتر محمدصادق کوشکی
نظم جهانی حسینی
صاحبخبر - راهپیمایی اربعین به نمادی از عظمت و وحدت مسلمانان تبدیل شده و جاذبه فوقالعاده آن، هر سال بر ابعاد و گستردگی آن افزوده است. این ظرفیت عظیم میطلبد تا به فرموده مقام معظم رهبری، «اهل فکر و فرهنگ» به غنای معنوی و فرهنگی آن بیفزایند، از این رهگذر، زمینه تحقق هدف نهایی امت اسلامی یعنی «تشکیل تمدن عظیم و نوین اسلامی» فراهمشده و با همافزایی، پتانسیلهای بیشمار جهان اسلام، «معنی واقعی عزت الهی و تمدن عظیم اسلامی برای جهانیان آشکار» شود. نکته اینجاست که آنچه در سالهای اخیر در کنگره بزرگ اربعین شاهد بودهایم، فراتر از یک مراسم خاص مذهبی یا آئینی عبادی به شمار میآید. قالب و انگیزه این حرکت، هرچند چهلمین روز شهادت سرور و سالار آزادگان جهان است اما فحوا و محتوای آن بسیار عمیقتر و متفاوت از آن چیزی است که بهظاهر دیده میشود. زیارت اربعین در سالهای اخیر دیگر اختصاص به شیعیان ندارد و به پدیدهای جهانی تبدیل شده است. به بیان دیگر، زوایای این طی طریق عاشقانه و هروله شور انگیز میلیونها نفر بهسوی مقصد، محور و کانونی واحد، تنها به موضوعات اعتقادی و حماسی منحصر نمیشود. نمادها و مؤلفههای فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی، فولکلوریک و آئینی این واقعه بینظیر آنچنان وسیع است که لازم است، جامعه شناسان، سیاستمداران، علماء و استراتژیستها در آن غور کرده و موشکافی کنند تا دریابند که چگونه این پتانسیل بیانتها برای اهداف بلند جهان اسلام و بشریت قابل سازماندهی و بکارگیری است. کنگره عظیم اربعین از این ظرفیت برخوردار است که برای حل مشکلات در مقیاس فرامذهبی و جهانی، الگویی بینظیر به دنیا ارائه کند، به همین دلیل است که رسانههای منظومه استکبار، تلاش عمدهای برای سرپوش گذاشتن و دیده نشدن این همایش میلیونی به عمل میآورند اما همین تلاش ناکام برای اعراض از آن و مخفی نگهداشتن زوایای آن از دید انظار عمومی، سندی است بر جهانی و بینالمللی شدن این رویداد بزرگ. اربعین حسینی افزون بر جهان تشیع و اسلام، آثار عمیقی بر مردم دیگر کشورهای جهان گذاشته و نمیتوان آن را فقط پدیدهای شیعی یا اسلامی دانست، بلکه همایشی انسانی با ابعاد جهانی است و همین امر در تقلای رسانههای غربی برای کوچک و کماهمیت نشان دادن آن، دخیل بوده است. در واقع اگر بخواهیم برای تمدن دینی و جامعه عصر ظهور، شاخصها و نشانههایی را احصاء کنیم، زیارت اربعین تلاشی است برای تمرین و فراگیری «سبک زندگی انسان ظهور». انسانی که تلاش میکند در دوران ظهور و پس از آن، حلاوت حیات طیبه و زندگی تحت دولت کریمه را بچشد، قاعدتاً باید میدان ببیند و لذا پیادهروی اربعین، رخ دادها و تعاملات طی آن، تمرینی برای حیات طیبه در دوران ظهور به شمار میآید. این تجمع عظیم هرچه ابعاد و دامنه بیشتری پیدا میکند، انسان موفق به درک دوران امامت ولیعصر (عج)، ممارست و آمادگی بیشتری برای درک آن برهه طلایی پیدا خواهد کرد. اساساً زمانی که از غایت تمدن نوین اسلامی سخن به میان میآید، هدفی جز مهیاسازی بشریت برای پذیرش، استقبال و تشکیل جامعه مطلوب ذیل دولت کریمه، مدنظر نیست و از این رو، راهپیمایی اربعین حتی پیش از تشکیل چنین تمدنی، زمینه و مقدمه آن را به عالیترین شکل ممکن ایجاد کرده است. از این منظر، همپوشانی شفافی بین کار ویژهها و فواید زیارت اربعین با کار ویژههای یک تمدن دینی وجود دارد و چنانچه از دریچه تربیت «انسان تراز عصر ظهور» و روابط اجتماعی متناسب با آن به قضایا نگاه کنیم، آئینهای چله شهادت اباعبدالله (ع)، چنین افرادی را تربیت میکند. علاوه بر این، اربعین در حال شکل دادن مرزهایی فراتر از حدود برآمده از ناسیونالیسم است و هر نوع تفاوت قومی، نژادی و حتی مذهبی و دینی نیز در آن وجاهت ندارد. سالهاست که مسیحیان، اهل سنت و صابئین عراق دوشادوش شیعیان در برپایی این همایش جهانی شرکت میکنند و مخاطبان آن فراتر از جهان اسلام هستند. علاوه بر این، زیارت میلیونی اربعین، قوامبخش و عاملی برای تراکم قدرت مؤمنین و آزادگان دنیا در جهتی یکسان، جبههای واحد و هدفی مشترک محسوب میشود. این قدرت متراکم و انباشته از موضوعات مشابه اعم از ظلمستیزی، عزت و کرامت انسانی با مظلومان و محرومان جهان در میلیونها مشتاق ضرب شده، همه شئون و ارکان اجتماعی بشری را تحت پوشش قرار میدهد و زمینهساز تأسیس تمدن نوین اسلامی میشود. غرب از دهه 60 میلادی ایده «مارشال مک لوهان» برای بهاصطلاح «جهانیسازی» و ایجاد «دهکده جهانی» را در دستور کار قرار داده و برای بسط آن، همه ابزارها و زیرساختها را بکار گرفته است اما اکنون در مقابل پدیدهای شگرف و بیهمتا قرار گرفته که جوهره و مفهوم ایده آنها را در نوردیده و ظرفیتهای بیانتهای آن باعث جذب انسانها به آرمان تمدن نوین اسلامی شده است. از سوی دیگر، اربعین، مصاف دو جبهه حق و باطل و تقابل «گفتمان نئولیبرالیسم غربی» به رهبری آمریکا و «گفتمان مقاومت» است و این در حالی است که فرهنگ مقاومت ملهم از حماسه عاشورا، از جغرافیای جهان اسلام فراتر رفته و به ارزشی بینالمللی در برابر زرسالاران بینالمللی تبدیل شده است. به عبارت سادهتر، این همایش بینظیر، تجدید میثاقی با بنیانگذار مقاومت در سال 61 هجری است تا با راه و مرام او در برابر یزیدیان زمان و طرد کردن آنها از مناسبات و تقدیرات جهانی، بیعتی دوباره کنند. مقاومت، نهفقط عامل اختلاف قومی و مذهبی نیست، بلکه مانع و رادعی برای مقابله با توطئههای تفرقهافکنانه است. برای رسانههای عبری، غربی، عربی که همواره در حال آتشافروزی بین مذاهب و ادیان هستند، چندین میلیارد دلار برای اختلافافکنی هزینه میکنند، گروههای تروریستی تکفیری اعم از داعش و القاعده را تربیتکرده و آموزش دادهاند، با تمسک به دهها و بلکه صدها شبکه ماهوارهای معاند و مغرض، سعی بلیغی برای مخدوش نشان دادن نهضت سیدالشهدا (ع) به عمل آوردهاند، ابداً قابلپذیرش نیست که اسلام آمریکایی برآمده از نئولیبرالیسم و خوانش تکفیری – وهابی آن، در نتیجه تقابل با مقاومت منتج شده از فرهنگ عاشورایی به محاق برود. بنابراین، همایش میلیونی اربعین با دو رکن «ایجابی» که عبارت است از همافزایی و کمرنگ کردن مرزها میان مردم و ملتها با ارائه راهکاری جهانی برای حل مشکلات و تربیت انسان دینمدار و رکن «سلبی» بهمنظور ارتقاء و اتقان فرهنگ مقاومت در برابر نگاه لیبرالی و تکفیری، عاملی مهم برای جهانیسازی و در نتیجه هموار کردن مسیر بهمنظور ایجاد تمدن نوین اسلامی به شمار میرود؛ همچنانکه این قاعده هر سال نمایانتر شده و میرود تا ساز و کاری منحصر به فرد، مطابق با معیارهای عصر ظهور را برای همه مسلمان و احرار دنیا شکل دهد.∎
نظر شما