شناسهٔ خبر: 35397474 - سرویس ورزشی
نسخه قابل چاپ منبع: روزنامه ایران‌ورزشی | لینک خبر

گزارش

خودزنی در کشتی فرنگی

صاحب‌خبر - انتشار دو خبر در بد‌ترین موقع ممکن باعث به وجود آمدن حاشیه برای تیم ملی کشتی فرنگی شد. ابتدا ناصر نوربخش که در مسابقات بین‌المللی گرجستان به دلیل خط خوردن پسرش از ترکیب تیم ملی، قهر کرده بود، یک روز قبل از شروع مسابقات جهانی در قزاقستان در مصاحبه‌ای اعلام کرد که از تیم ملی کناره‌گیری کرده است و بعد هم نوبت به جمشید خیرآبادی رسید که یک ماه پیش توافق شده بود به دلیل مشغله حضورش در ریاست هیأت کشتی کردستان از تیم ملی کشتی فرنگی کنار برود اما درست در روز پایانی مسابقات کشتی فرنگی قهرمانی جهان خبر استعفایش را رسانه‌ای کرد. ناصر نوربخش بدون اینکه توضیح بدهد که چرا توقع داشته پسرش یعنی محمد نوربخش که در دو تورنمنت مجارستان و گرجستان به میثم دلخانی باخته راهی جهانی شود، انتخاب نفرات برای مسابقات جهانی را دارای ایراد دانست. در حالی‌ که نکته اساسی این است که آیا ناصر نوربخش که در 9 ماه گذشته در کنار محمد بنا بوده و در اتاق بنا حضور داشته نمی‌دانسته که روند انتخاب چگونه است یا اینکه اصلاً خودش در این باره نظری نداشته است؟ اصلاً خودش با این نحوه انتخاب همفکر نبوده یا اینکه به یکباره نظرش عوض شده است؟ او چرا باید یک روز قبل از شروع مسابقات جهانی مصاحبه کند؟ او برای اینکه نظرش درباره انتخاب و اعزام تیم را اعلام کند زمان زیادی را در اختیار داشت اما قبل از شروع مسابقات به یکباره با اظهارنظر درباره تیم ملی سعی در به هم ریختن اردوی تیم ملی دارد. حالا هم جمشید خیرآبادی که این روزها بسیاری از ایرانی‌ها در قزاقستان باید درباره او به آذربایجانی‌ها توضیح بدهند، توافق یک ماه قبل خود با رئیس فدراسیون کشتی را در روز پایانی مسابقات جهانی رسانه‌ای می‌کند. او هم ظاهراً به دنبال موضوعی است در غیر این صورت اصلاً بحثی درباره کار کردن خیرآبادی در تیم ملی امید وجود نداشت. فقط رئیس فدراسیون از خیرآبادی خواست که از بین تیم امید و ریاست هیأت کشتی کردستان یکی را انتخاب کند. حالا این چه ربطی به وجود ارتباط و هماهنگی لازم در بین اعضای کادر فنی دارد؟ البته خیرآبادی یک مصاحبه همزمان با ناصر نوربخش انجام داد و او هم به تیم ملی کشتی فرنگی و تصمیماتی که محمد بنا گرفته حمله کرد. حملاتی که در نوع خود عجیب و باور نکردنی است. افرادی که سال‌ها خودشان تئوری و نظریه این نوع انتخاب را نوشتند و پای آن ایستادند حالا به محمد بنا می‌گویند که چه نوع انتخاب کردن است؟ خودشان سال‌ها همین حرف را زدند اما حالا معلوم نیست چه اتفاقی رخ داده که این چنین تغییر کرده‌اند.

نظر شما