شناسهٔ خبر: 35262520 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: انصاف نیوز | لینک خبر

دانیل برومبرگ: آیا گفتگوی ایرانی- آمریکایی در راه است؟

صاحب‌خبر -

دانیل برومبرگ Daniel Brumberg (عضو ارشد “مرکز عربی” در واشنگتن)، نهم سپتامبر ۲۰۱۹ در لاوب لاگ lobelog نوشت:

۱٫ در چالش میان دولت ترامپ و ایران، یک دوره سه روزه، به نظر همچون یک عمر است. این نکته را می توان در زنجیره تحولاتی دید که پس از دعوت ۲۵ اوت امانوئل مکرون از محمدجواد ظریف به اجلاس گروه هفت در بیاریتز، رخ داد.

۲٫ حرفهایی که ترامپ پس از این دعوت در بیاریتز زد، نشانگر یک دگرش احتمالا کارساز در سیاست دولتش در برابر ایران بود. وی در کنار ابراز علاقه به دیدار با رییس جمهوری ایران، گفت که تاریخ ایران نشان داده که سیاست تغییر رژیم “کارآیی ندارد.” این یعنی رد دیدگاه مشاوران تندروی او در سیاست خارجی.

۳٫ در ایران، اینکه “بازی خراب کن ها” در حال سنگ اندازی هستند، نکته تازه ای نیست اما آنچه نیازمند تاکید است، شرایط خطرناکی است که ظاهرا در حال نابودی تلاش متمرکز ظریف و روحانی برای حفظ برجام است.

۴٫ رییس جمهوری و وزیر خارجه ایران، در تلاشند تا از یک فاجعه چندبعدی جلوگیری کنند که می تواند هزینه های بسیار بالایی برای همه طرف ها داشته باشد، حتی برای ایالات متحده.

۵٫ مقام های آمریکایی از این هزینه ها آگاهند. در واقع، بیانیه پنتاگون که بطور ضمنی اسراییل را به خاطر حملات هوایی ماه اوت به عراق سرزنش می کند، نشانگر آن است که دولت آمریکا، اکنون باید راهی برای محدود کردن ستیزهای منطقه ای بیابد که سیاست همین دولت در برابر ایران، به تشدید آن کمک کرده است.

۶٫ بنابراین، به سود ترامپ است که به غریزه خودش برای رسیدن به یک “معامله” بچسبد. اما این نیازمند حمایت از یک سازش واقعی است و نه تلاش برای تسلیم تهران. باید دید ترامپ حاضر است از دری که مکرون برایش باز کرد، وارد شود. مجمع عمومی، فرصتی است برای آزمون این گزینه.

۷٫ توانایی ایران برای حفظ نقش کنونی اش در منطقه، مستلزم یک رویکرد توازن بخش پیچیده است. از سویی، تهران خواهان بکارگیری قدرت افکنی نظامی است به شکلی که توانایی اش برای بازداشتن آمریکا و اسراییل از اقدام به حمله به ایران یا متحدانش را تقویت کند. از سوی دیگر، تهران کوشیده از خطوط قرمزی نگذرد که ممکن است مسکو را دگرش داده یا بدتر از آن به جنگی پرهزینه با اسراییل بیانجامد. تحقق این توازن بخشی، همچنین نیازمند آن است که اسراییل از نقض خطوط قرمز تهران در سوریه و عراق و نیز خطوط قرمز حزب الله در لبنان، پرهیز کند. پس همه این طرفها باید از برهم زدن موازنه قدرت کنونی در منطقه، دوری کنند.

۸٫ این در حالی است که در چندماه اخیر، شرایط راهبردی به اشکال مختلفی آسیب دیده و پیوسته به سمت تشدید تنش پیش رفته است. این دگرش، تا حدودی ناشی از بکارگیری نسل تازه ای از پهپادهای ایرانی در سوریه است. مقام های اسراییلی ادعا کرده اند که دشوار بتوان این پهپادها را هنگامی که پرواز کرده و به سمت هدفشان حرکت می کنند، از کار انداخت. بنابراین به جای تکیه بر سامانه ضدموشکی یا نیروی هوایی شان برای زدنِ این پهپادها- که از ماه جولای فعال شده اند- اسراییل گام مخاطره آمیزی برداشته تا سرمنشاء این پهپادها در سوریه و حتی عراق را هدف قرار دهد.

۹٫ این تصمیم، تنها ناشی از پیشرفت های فن آورانه نبود بلکه، از یک منظر راهبردی پایه ای تر، ناشی از ظهور شبکه ای از نیروهای طرفدار ایران در لبنان، سوریه و عراق است. بسیاری از رزمندگانی که ستون فقرات این شبکه را شکل می دهند، در هر سه این کشور به کار گرفته شده اند و سطح بالایی از هماهنگی- و بنابراین تهدید برای اسراییل- را پدیدار ساخته اند.

۱۰٫ این تحول، تضادی را نشان می دهد: در حالی که تحریم های ترامپ، برای حزب الله، محدودیت های مالی به دنبال داشته، جنگ اقتصادی آمریکا علیه جمهوری اسلامی، ظاهرا عزم تندروهای ایران را جزم کرده که به آمریکا و اسراییل نشان دهند که سیاست تغییر رژیم، برایشان بسیار گران تمام خواهد شد.

۱۱٫ این سیاست، فرصت ها و نیز خطراتی را برای روحانی و ظریف در خود دارد. تشدید تنش توسط تهران، قابل پیش بینی بود اما مخاطره آمیز هم هست چرا که می تواند به جنگی منطقه ای بیانجامد که هیچ کس خواهان آن نیست. اما از سوی دیگر، تهران را از اهرمی دیپلماتیک برخوردار می کند تا اروپا را وادار سازد که سازوکاری موثر برای تجارت و خرید نفت از ایران فراهم آورد. همچنین به کاخ سفید علامت دهد که ادامه فشار حداکثری اش، هزینه زیادی روی دستش می گذارد.

۱۲٫ تاکید ترامپ در بیاریتز بر سیاست عدم تغییر رژیم، نشان از موفقیت بازی موش و گربه تهران دارد… ترامپ سرانجام باید تصمیم بگیرد که آیا گفتگوی جدی را می خواهد یا نه. دستور کار سه بخشی او برای گفتگو (یعنی نه به سلاح هسته ای و موشک های بالستیک و نیز یک دوره زمانی درازتر) می تواند یک روزنه باشد یا می تواند در زمره همان حرفهای خلق الساعه ای باشد که هیچ اهمیت راهبردی ای ندارند. ظریف و روحانی بی گمان روی اولی حساب می کنند و تندروهای ایران روی دومی.

۱۳٫ انتخابات اسراییل هم نقش مهمی در شکل دادن به مواضع اسراییل، آمریکا و ایران خواهد داشت. هم نتانیاهو و هم تندروهای ایران، بر این باورند که تشدید تنش، شانس آنها را در انتخابات پیش رو در اسراییل و در ایران، تقویت می کند.

[لینک به اصل مقاله]

انتهای پیام

برچسب‌ها:

نظر شما