شناسهٔ خبر: 34938974 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: روزنامه ستاره‌صبح | لینک خبر

محمد آمره، تحلیلگر مسائل منطقه در گفت‌وگو با ستاره صبح تشریح کرد:

دلایل مخالفت آمریکا با ایران

اشاره: تنش میان ایران و آمریکا از 18 اردیبهشت ماه سال 97 که دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا در اقدامی خلاف موازین بین‌المللی و به طور یکجانبه از توافق هسته‌ای خارج شد، تاکنون فراز و نشیب فراوانی را به خود دیده است. اعمال تحریم‌های یکجانبه و تلاش برای ایجاد اجماع جهانی علیه جمهوری اسلامی دو اقدامی است که دولت آمریکا در پیش گرفته و تلاش می‌کند ایران را تحت فشار قرار دهد. حوادثی که طی ماه‌های گذشته در خلیج‌فارس و تنگه هرمز رخ داده نیز زمینه را برای نظامی کردن منطقه توسط آمریکا و متحدانش فراهم کرده که آخرین نمونه آن تشکیل ائتلاف نظامی در خلیج‌فارس برای کنترل عبور و مرور کشتی‌های تجاری و نفت‌کش‌هاست. در همین راستا گفت‌وگویی با محمد آمره، تحلیلگر مسائل منطقه انجام داده‌ایم که در ادامه می‌خوانید:

صاحب‌خبر -

ستاره صبح-

   تحلیل شما از تحولات منطقه چیست و تا چه اندازه می‌توان نگران وقوع جنگ نظامی میان آمریکا و ایران بود؟
افزایش تنش‌ها میان دولت آمریکا و ایران دو عامل اصلی دارد. نخست مربوط به سیاست‌های کلی ایالات‌متحده مبنی بر پایان یا کاهش تنش در خاورمیانه برای تمرکز بر چین و آسیای شرقی است و دیگری مربوط به سیاست‌های انتخاباتی ترامپ تا بتواند با تسلیم کردن جمهوری اسلامی و کره شمالی از پس رقبای داخلی خود در انتخابات سال 2020 برآید. از این‌رو می‌بینیم که ترامپ تلاش می‌کند این مسئله را حل کند.

   هدف ترامپ از فشار علیه ایران چیست و رئیس‌جمهور آمریکا چه خواسته‌ای از جمهوری اسلامی دارد؟
قدرت. ترامپ به دنبال محدود کردن قدرت منطقه‌ای جمهوری اسلامی است. واشنگتن تلاش می‌کند با مجبور کردن تهران به مذاکره، بازوهای منطقه‌ای و توان موشکی را در برابر اجازه صادرات نفت بگیرد. به این معنی که ترامپ به دنبال از بین بردن جمهوری اسلامی نیست، بلکه علاقه دارد در ایران حکومتی ضعیف دارای یک ارتش کلاسیک برای دفاع از مرزها و بدون توان دخالتی در منطقه بسازد. هرچند این نوع حکومت با سرشت و ژئوپلیتیک جغرافیای ایران همخوانی ندارد، اما ایالات‌متحده نمی‌خواهد تجربه حکومت پهلوی را تکرار کند. چین هم‌اکنون به عنوان خطر اصلی برای آمریکا قلمداد می‌شود، اما تا زمانی که خاطر دولت امریکا از خاورمیانه آسوده نباشد، نمی‌تواند در شرق آسیا تمرکز حداکثری ایجاد کند. ترامپ هم علاقه دارد این رخداد مهم در دوره ریاست جمهوری وی رخ دهد تا به عنوان یکی از تأثیرگذارترین روسای جمهور آمریکا در خاطره‌ها بماند.
   به نظر شما آیا ترامپ می‌تواند به اهداف خود دست یابد یا خیر؟
پیش‌بینی این موضوع سخت است؛ چراکه مؤلفه‌های زیادی وجود دارد. باید منتظر گذر زمان بود. برخلاف دولت ترامپ، جمهوری اسلامی علاقه‌ای به گذر سریع زمان ندارد و تلاش می‌کند به نوعی وقت‌کشی کند تا انتخابات ریاست جمهوری آمریکا تکلیف این مسئله را روشن نماید؛ چراکه بر روی کار آمدن دموکرات‌ها احتمالاً می‌تواند ورق را به نفع جمهوری اسلامی برگرداند، از این‌رو بعید نیست ایران بخواهد در انتخابات امریکا تأثیرگذار باشد. از سوی دیگر وضعیت معیشتی مردم می‌تواند تعیین کننده باشد. در حال حاضر اگر نگوییم از نظر اقتصادی ورشکسته شده‌ایم، لااقل در مرز ورشکستگی قرار داریم. مردم در وضعیت اقتصادی بدی قرار دارند و ممکن است با فشارهایی احتمال مذاکره را تقویت کنند؛ بنابراین اگر حکومت بخواهد در برابر فشارهای آمریکا مقاومت کند، باید مشکلات داخلی را حل کند.

   به نظر شما «مذاکره» و «تحریم»، به طور همزمان ممکن هستند یا خیر؟
استکبارستیزی و مخالفت با ایالات‌متحده یکی از اصول اساسی جمهوری اسلامی از ابتدای تشکیل بوده و هست. از این‌رو این اصل در طول این سال‌ها تبدیل به علت وجودی نظام شده است؛ بنابراین از نظر کارگزاران نظام، کنار گذاشتن علت وجودی، یعنی دور شدن از اصول جمهوری اسلامی. از این‌رو دست‌اندرکاران نظام یا حداقل بخش مهمی از مسئولان علاقه‌ای برای زیر پا گذاشتن این اصل ندارند. در حقیقت اگر مذاکره‌ای انجام شود، روشن نیست به حامیان نظام چه پاسخی داده خواهد شد. دولت آمریکا هم به خوبی از این مسئله آگاه است و می‌داند مذاکره در حالت دوستانه شکل نمی‌گیرد، بلکه باید به زور متوسل شد. در همین راستا دونالد ترامپ با آگاهی به این موضوع تلاش کرده از ابتدای روی کار آمدن، فشارهای اقتصادی را افزایش دهد و اجماع بین‌المللی علیه ایران ایجاد کند. از نظر دولت آمریکا تا تحریم و فشار اقتصادی نباشد، دولت ایران تن به مذاکره نخواهد داد.

نظر شما