ستاره صبح-رسانههای غربی بهخصوص در ایالاتمتحده 40 سال است که ایران را خطرناک نشان میدهند.تصور کنید که یک هواپیمای بدون سرنشین ایرانی به بالای فلوریدا رسیده و در ساحل آن ایالت سرنگونشده است. بهجای بحث درباره موقعیت دقیق آن، مطمئناً از حضور 11000 کیلومتری پهباد ایرانی شوکه خواهیم شد. اما در 20 ژوئن، ایران یک هواپیمای بدون سرنشین آمریکایی در نزدیک به خاک آن کشور (به گفته پنتاگون) و یا با نقض فضای هوایی ایران (به گفته تهران) را سرنگون کرده است و تقریباً هیچکس نپرسید که آیا حضور نظامی آمریکا در خلیجفارس توجیه شده بوده یا خیر.گرگوری شو پاک، کارشناس رسانه در دانشگاه گولف-هامبر در کانادا، هشدار میدهد که درروند تشدید کنونی تنش بین ایالاتمتحده و ایران، «معرفی بارها و بارهای ایران بهعنوان یک تهدید هستهای پیام واضحی را به همراه دارد و آن اینکه باید با آن مقابله شود ... دقیقتر بگوییم، آمریکا تهدیدی برای ایران است تا برعکس. این دولت ایالاتمتحده است که اقتصاد ایران را از طریق تحریمهایی که دسترسی ایرانیها به غذا و دارو را محدود میکند ،تهدید می کند درحالیکه ایران را با پایگاههای نظامی و نیروهای زمینی، دریایی و هوایی احاطه کرده است. در مقایسه عمل هیچ کاری از راه دور علیه آمریکا انجام نداده است.این وارونگی واقعیت که به نفع ارتش ایالاتمتحده تمام میشود، با حافظه سیاسی انتخابی و دروغگویی رسانهها تقویت میشود. چه کسی در غرب پرواز ایران 655 را به یاد میآورد؟ در 3 ژوئیه 1988، ناو هواپیمابر آمریکائی وینسنس USS Vincennes، با گشت زنی در آبهای سرزمینی ایران، یک هواپیمای مسافربری با 290 مسافر را در مسیر دبی سرنگون کرد. ایالاتمتحده ابتدا مسئولیت آن را رد کرد، سپس با این ادعا که آن را با هواپیمای جنگی که بهطرف ناو درحرکت بوده، اشتباه گرفته و سرنگون کرده است. بعداً آمریكا با ابراز تأسف شدید اعتراف كرد كه هر دو بیانیه نادرست بوده و اعلام کرد 61.8 میلیون دلار به خانوادههای قربانیان پرداخت خواهد کرد.اگرچه پرواز 655 بهزودی فراموش شد (بهجز در ایران)، یک اتفاق مشابه مدت طولانی در خاطرات غربیها تازه ماند. در تاریخ 1 سپتامبر 1983، یک جنگنده روسی سوخوی 15، با رهگیری یک هواپیمای بوئینگ 747 کرهای، آن را با 269 مسافر که از نیویورک عازم سئول بود، سرنگون ساخت. این هواپیما بهطور اتفاقی از مسیر برنامهریزیشده خود منحرف و شبانه با وارد شدن به فضای هوایی اتحاد جماهیر شوروی بر فراز تأسیسات نظامی حساس پرواز میکرد.کرملین گفت: هواپیماهای غیرنظامی را با هواپیمای جاسوسی اشتباه گرفته است. این حوادث که مستندات گستردهای دارند، فرصتی برای یک آزمایش علمی فراهم میآورد: و آن تفاوت در برخورد با داستانهای هواپیمای کرهای و هواپیمای ایرباس ایرانی پرواز 655 از طرف رسانههای غربی، بهویژه مطبوعات ایالاتمتحده است که در سراسر جهان بهعنوان حرفهای بودن موردستایش قرار میگیرند.در 2 سپتامبر 1983، نیویورکتایمز در سرمقالهای با عنوان قتل در هوا اظهار داشت، هیچ عذر قابلتصور برای هر کشوری که به یک هواپیمای بیضرر شلیک میکند وجود ندارد. پنج سال بعد، وقتی به یک هواپیمای ایرانی شلیک میشو، انواع بهانهها قابلتصور و بررسی بود. نیویورکتایمز تأکید کرد که این سرنگونی- هرچند وحشتناک بود، بااینوجود یک تصادف به شمار میرفت. با توجه به شواهد موجود، دشوار است دیدن اینکه نیروی دریایی چهکاری برای جلوگیری از آن شلیک 5 ژوئیه 1988 میتوانست انجام دهد. این روزنامه از خوانندگان خواست تا خود را در جای کاپیتان راجرز قرار دهند. ویلیام سی راجرز سوم، كه دستور شلیك این موشك را صادر كرده بود بهسختی میتوان تصمیم وی برای حمله به هواپیمای مظنون را اشتباه دانست. نیویورکتایمز در خصوص حادثه هواپیمای ایرانی ادعا كرد كه هر دو طرف مقصر هستند: ایران نیز باید به سهم خود بار مسئولیت عدم توجه به هشدارها توسط هواپیمای غیرنظامی که در آستانه ورود به منطقه جنگی منطقه جنگی قرارگرفته بود را میپذیرفت. رابرت آنتمن، دانشمند سیاسی، در یك مطالعه تطبیقی که در سال 1991 در خصوص دو فاجعه منتشر شد، خاطرنشان كرد كه چگونگی رفتار با سرنگونی هواپیمای ایرانی حاکی از یک ورشكستگی اخلاقی است چراکه وقتی موشک شلیکشده آمریکایی بود، لحن هاتغییر میکند. هیچ سخنی از قساوت یا عمدی بودن ماجرا در میان نیست و زبانها منفعل می شود، گویی این قتلعام هیچ مجرمی نداشته است.
تارنمای لوموند دیپلماتیک
شماره اوت 2019
برگردان و کوتاه ساز: شهدی
Asghar.shahdi@gmail.com
نظر شما