شناسهٔ خبر: 34853839 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: ایرنا | لینک خبر

مصدق و مصر!

تهران-ایرنا- انگلیس می‌خواست با کودتا و برکناری مصدق، مانع سرایت و الگوبرداری از سیاست‌هایش در منطقه شود، اما ملی شدن کانال سوئز سه سال بعد از آن نشان داد که در این زمینه توفیقی کسب نکرد.

صاحب‌خبر -

معمولا در به تصویر کشیدن کودتای آمریکایی انگلیسی علیه دولت منتخب محمد مصدق تلاش می‌شود که از درون قابی ایرانی به مساله نگریسته شود که صرفا تحولات آن دوره ایران و عواملی چون اختلافات داخلی و به خطر افتادن منافع آمریکا و انگلیس در ایران در آن دیده یا به نمایش گذاشته می‌شود، اما واقعیت این است که پرداختن به این کودتا صرفا از این زاویه کمکی به شناخت همه ابعاد آن نمی‌کند، از این رو بهتر آن است که در کنار آن، در قالب تصویری فراایرانی یعنی تصویری منطقه‌ای نیز به این موضوع نگاه شود. 
در حقیقت، یکی از مهم‌ترین دلایل کودتا، تاثیرات فراسرزمینی اقدامات مرحوم مصدق در منطقه بود که تهدیدی جدی برای منافع انگلیس محسوب می‌شد. برهه‌ای که مصدق در ایران به قدرت رسید، همزمان با موج ملی‌گرایی ضد استعماری در جهان عرب به ویژه علیه استعمار بریتانیا بود. 
در این میان، مصر بیشترین تاثیرپذیری را از ملی‌گرایی مصدق داشت و وی به نماد ملی‌گرایی و مبارزه با انگلیس در سرزمین فراعنه تبدیل شده بود و به همین خاطر محبوبیت زیادی داشت که به خوبی خود را در جریان سفر چهار روزه مصدق به قاهره در بیست و هفتم آبان ۱۳۳۰ نشان داد؛ سفری که به دعوت مصطفی نحاس پاشا نخست وزیر وقت مصر و پس از بازگشت از نیویورک و دفاع تاریخی ایشان از ملی شدن صنعت نفت ایران انجام شد.
چنان استقبال باشکوهی از مصدق در قاهره شد که به گفته روزنامه‌های آن روز مصر تا به حال هیچ رهبر عربی این چنین مورد استقبال قرار نگرفته بود. جمعیت مردم استقبال کننده در فرودگاه قدیم قاهره به حدی بود که به نوشته عبدالرحمن فهمی روزنامه نگار معروف و بزرگ مصری، خلبان هواپیمای حامل مصدق در نشاندن هواپیما به علت ازدحام مردد می‌شود. 
پس از فرودگاه، مصدق به هتل تاریخی "شبرد" می‌رود تا از بالکن آن برای مردم سخنرانی کند، اما خیل جمعیت چنان بود که خیابان هتل از "محطه مصر" تا "میدان اوپرا" را در بر گرفته بود؛ به گونه‌ای که بلندگوهای نصب شده کفاف نمی‌کرد و صدا به همه نمی‌رسید. همین مساله و اشک‌های مصدق و شعارهای پی‌درپی باعث می‌شود که سخنرانی وی زیاد طول نکشد.
در آن زمان که مردم و نخبگان مصری درگیر مبارزات ضد انگلیسی بودند، بحث ملی شدن صنعت  نفت در ایران قوت قلبی به این مبارزات بخشیده و آن را شعله‌ورتر ساخت؛ به گونه‌ای که همین فضای حاکم بر ایران در آن روزها و تصویب ملی شدن در شورای ملی، در ابطال یکطرفه پیمان ۱۹۳۹ میان مصر و انگلیس به وسیله مصطفی نحاس پاشا بی‌تاثیر نبود؛ اتفاقی که در اکتبر ۱۹۵۱ یعنی یک ماه قبل از سفر مصدق به قاهره افتاد.
در خارج از ایران کسی به اندازه جمال عبدالناصر رهبر ناسیونالیسم عربی متاثر از مصدق نبود. عبدالناصر حدود نه ماه پس از سفر مصدق به قاهره به همراه چند افسر دیگر در ۲۳ ژوئیه ۱۹۵۲ قیامی را علیه ملک فاروق رقم زد و تحت تاثیر ملی شدن صنعت نفت ایران، بحث ملی کردن کانال سوئز را پیگری کرد؛ تا این که سرانجام در ژوئیه ۱۹۵۶ به سرانجام رساند و به سلطه ۷۶ ساله انگلیس بر آن پایان داد.
در واقع انگلیس می‌خواست با کودتا و برکناری مصدق، مانع سرایت و الگوبرداری از سیاست‌هایش در منطقه شود، اما ملی شدن کانال سوئز سه سال بعد از آن نشان داد که در این زمینه توفیقی کسب نکرد.
ناگفته نماند که همین کودتا به دلیل علاقه عبدالناصر به مصدق اثرات خود را بر روابط وی با ایران بر جای گذاشت که رفته رفته اختلافات و تنش به ویژه پس از پیوستن ایران به پیمان بغداد که در سال ۱۹۵۵ در دوره جنگ سرد و با هدف مقابله با شوروی تاسیس شده بود، بیشتر شد. مصر معتقد بود که این پیمان موازنه قدرت را در منطقه به نفع انگلیس، آمریکا، اسرائیل و در مقابل شوروی و جهان عرب بر هم می‌زند. 
البته مخالفت ایران با ملی شدن کانال سوئز و شرکت آن در اجلاس لندن در اوت ۱۹۵۶ تنش با مصرِ عبدالناصر را بیشتر از قبل کرد. به دنبال این اجلاس یک کمیته متشکل از ۵ کشور از جمله ایران تشکیل می‌شود تا به مصر رفته و طرح اداره بین‌المللی کانال سوئز به عنوان خروجی اجلاس لندن را به جمال عبدالناصر ارائه دهد. 
عبدالناصر در جریان دیدار با اعضای این کمیته ضمن مخالفت با طرح پیشگفته، با لحنی گلایه‌آمیز خطاب به علی قلی اردلان وزیر خارجه ایران می‌گوید "شما دیگه چرا عضویت در این کمیته رو پذیرفتید؟ مگر من کاری غیر از آن انجام دادم که شما ایرانی‌ها پنج سال قبل با ملی کردن نفت انجام دادید؟ ... کشور شما که پیشقدم همه در ملی کردن صنعت نفت است!!"
جمال عبدالناصر که همسرش خانم تحیه کاظم ایرانی تبار بود، پس از آن گلایه‌ها، به مزاح به اردلان می‌گوید: "شما ایرانی‌ها چقدر مشکل و دردسر غیر قابل تحمل برای من ایجاد می‌کنید؟در منزل دردسرهای همسر ایرانیم کم نیست که در خارج از منزل هم باید با شماها درگیر شوم؟!".

نظر شما