شناسهٔ خبر: 34814953 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: جوان | لینک خبر

آخر رهبری تلگرام پوپولیسم است!

تغییرات قابل توجه جنبش‌های سیاسی-اجتماعی اخیر که به واسطه‌ی تحولات ارتباطی و بسط شبکه‌های اجتماعی پدید آمده است، عده‌ای را به این نتیجه رسانده است که دوره قدرت و مقبولیت رهبران کاریزماتیک، احزاب و نخبگان مرسوم به پایان رسیده است و دیگر نیازی نیست برای ایجاد یک تغییر یا رسیدن به قدرت متوسل به آن‌ها شد.

صاحب‌خبر -

سرویس سیاسی جوان آنلاین: «امروز هنگ‌کنگ یک یا چند رهبر ندارد، همه مردمان این سرزمین رهبر هستند.» این جمله‌ای از لانگ، کارمند یکی از شرکت‌های کشتیرانی است که بنا بر گزارش روزنامه سازندگی (مورخ ۹۸/۵/۲۷) هفته‌هاست شب‌ها به جای رفتن به خانه، ماسک می‌گذارد، کلاه سیاه بر سر می‌کند و زره به تن به خیابان می‌آید تا به همراه دوستانش در اعتراضات هنگ‌کنگی‌ها شرکت کند!

اعتراضات هنگ‌کنگی‌ها را در ابتدا طبقه متوسط کلید زد و حالا با شعار «مثل آب باش» بروسلی که بنایش بر فلسفه کنگ‌فو است، جلو می‌رود؛ بر اساس این شعار معترضین معتقدند باید منعطف و خلاق باشی و شاید همین است که آن‌ها را بعد از ۲۰۱۴ و دستگیری رهبران سابق بدین نتیجه رسانده است که هیچ ساختار و رهبری واحدی نباید داشته باشند. آنچنان که در گزارش سازندگی آمده، فرانسیس لی، استاد دانشگاه هنگ‌کنگ درباره رهبری این اعتراضات می‌گوید: «هنگ‌کنگی‌ها بدون تکیه بر فرد خاص، از طریق شبکه‌های اجتماعی ایده‌هایشان را مطرح می‌کنند، از جزئیات می‌گویند و در نهایت در مورد یکی از طرح‌ها به اجماع دست می‌یابند.»

قالب و شمایل این اعتراضات شباهت بسیاری به جنبش جلیقه زرد‌ها در فرانسه دارد. معترضین در فرانسه هم هیچ رهبری واحدی ندارند و صرفاً از طریق شبکه‌های اجتماعی و با همکاری گروه‌های دموکراتیک که اعضای آن عمدتاً جوان‌اند، هدایت می‌شوند.

تغییرات قابل توجه جنبش‌های سیاسی-اجتماعی اخیر که به واسطه‌ی تحولات ارتباطی و بسط شبکه‌های اجتماعی پدید آمده، عده‌ای را به این نتیجه رسانده که دوره قدرت و مقبولیت رهبران کاریزماتیک، احزاب و نخبگان مرسوم به پایان رسیده است و دیگر نیازی نیست برای ایجاد یک تغییر یا رسیدن به قدرت متوسل به آن‌ها شد، حالا این مردم هستند که در شبکه‌های اجتماعی به اجماع می‌رسند و دست به عمل می‌زنند.

عده‌ای جامعه‌ی ایرانی را نیز در همین چارچوب تحلیل می‌کنند و بعضاً با سیاست‌های فرهنگی-اجتماعی خود به این تحول دامن می‌زنند تا بلکه از آب گل‌آلود قرعه خود را بیرون بکشند و بر مسند قدرت نشینند، اما باید توجه داشت که هر چند این پروسه موجب ارتقاء قدرت مردم و نقش آن‌ها در تعیین سرنوشت خود می‌شود اما اقتضائات شبکه‌های اجتماعی، جامعه را به میانمایه‌گی می‌کشاند و سطح عقلانیت را تنزل می‌دهد و عاقبت موجب سر برآوردن شومن‌هایی ناسیونالیست، پوپولیست و در ظاهر مردمی چون ترامپ و بوریس جانسون خواهد شد که با سردادن شعارهایی عوام فریب خود را از نردبان شبکه‌های اجتماعی بالا می‌کشند.

البته من معتقدم این تحولات هر چند بتواند در ریاست جمهوری یا مجلس تغییری ایجاد کند، نمی‌تواند نظام ولایت فقیه و رهبری نهضت اسلامی را تحت تأثیر قرار دهد و از نفوذ و کارکرد آن بکاهد، چرا که مذهب و رکن محوری آن یعنی روحانیت نقشی اساسی و تاریخی در هویت ایرانی‌ها دارد که موجب می‌شود ولایت فقیه نه فقط به عنوان ساختاری سیاسی بلکه به عنوان بخشی از هویت ما تلقی گردد. از سوی دیگر کاریزماتیک بودن رهبری ولایت فقیه تنها بسته به قدرت‌های مادی و ویژگی‌های شخصیتی نیست بلکه جایگاه معنوی آن بسیار پر رنگ‌تر و جدی‌تر است و کارکرد این نفوذ معنوی را می‌توان در فتاوایی همچون فتوای میرزای شیرازی جست.

جریان برانداز نیز ممکن است به سهم خود بر این تحولات موج سواری کند. احتمالاً این جریان از آنجا که هیچ چهره‌ی برجسته‌ای را جهت رهبری اپوزیسیون ندارد و بزک کردن ربع پهلوی هم راه به جایی نبرده است، اصلی‌ترین راهبرد خود را بر اساس این تحولات طرح‌ریزی خواهد کرد. تصویر منتشر شده از عناصر مجازی نشین گروهک منافقین نشانی بر این مدعاست.

با توجه به آنچه که گفته شد و برای در امان ماندن از چالش‌های این تحول، باید تمام سعی خود را برای ارتقاء عقلانیت و سوق دادن توجهات به پروسه مردم‌سالاری و دمیدن روح جوان‌گرایی در آن به کار گیریم و اجازه ندهیم بستر برای پذیرش شعارهای پوپولیستی و میهن‌پرستانه‌ی احمقانه فراهم گردد.

نظر شما