شناسهٔ خبر: 34797983 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: روزنامه دنیای‌اقتصاد | لینک خبر

یک رسانه آمریکایی چرایی شکست کمپین فشار حداکثری را تحلیل کرد

کج‌فهمی ترامپ از نظام سیاسی ایران

دنیای اقتصاد : یک پایگاه تحلیلی آمریکایی در گزارشی به تبیین چرایی شکست دونالد ترامپ در رسیدن به اهدافش در چارچوب اقتصادی علیه ایران پرداخته است و اصلی‌ترین عامل آن را فهم نادرست ترامپ از ساختار سیاسی ایران می‌داند؛ ایران دارای نظامی دموکراتیک است و برخلاف کره‌شمالی، افراد تصمیم‌گیرنده متعددی در آن حضور دارند. از این‌رو ترامپ نمی‌تواند تنها با یک نفر در ایران به توافق برسد و باید برای این ‌کار دیپلماسی چندلایه‌ای را اجرایی کند. بنابراین نه‌تنها خواسته‌های ترامپ از تهران بسیار غیرموجه هستند، بلکه مشخص نیست که چگونه فردی می‌تواند از یک دولت دموکراتیک انتظار داشته باشد تا به سادگی در برابر زورگویی‌های کشوری دیگر تسلیم شود به جای آنکه به مردم خود اطمینان دهد که برای آنها مقاومت می‌کند.

صاحب‌خبر -

به‌گزارش گروه اقتصاد بین‌الملل روزنامه «دنیای‌اقتصاد»، پایگاه تحلیلی-خبری «چارجد افرز» در مطلبی شکست سیاست فشار حداکثری ترامپ را با تفسیر نشانه‌های کنونی امری مبرهن می‌داند و می‌نویسد: زمانی که دولت ترامپ تصمیم گرفت تا آمریکا را از توافق هسته‌ای با ایران خارج کند، کاخ‌سفید قماری را با ایران کلید زد تا بتوانند به یک توافق جامع‌تر دست یابند؛ توافقی که علاوه‌بر موضوع برنامه هسته‌ای ایران باید مسائل دیگری نظیر برنامه موشکی بالستیک و اقدامات منطقه‌‌ای ایران را نیز شامل شود. استراتژی دولت ترامپ اکنون در سه جبهه فعال است: افزایش حمایت از عربستان‌سعودی و دیگر شرکای منطقه‌ای واشنگتن برای مقابله با تهران، تحریم‌های فلج‌کننده علیه اقتصاد ایران و اعمال همزمان تحریم‌های ثانویه علیه آن دسته از کشورهایی که تجارت با ایران را ادامه دهند و لغو معافیت‌های تحریمی برای خرید نفت ایران تا منبع اصلی درآمدهای ارزی دولت آن با محدودیت گسترده‌ای مواجه شود.

این گزارش ادعا می‌کند که به‌کارگیری این تاکتیک‌ها البته تاثیرات بسزایی را برای نیل به اهداف کوتاه‌مدت در برابر ایران داشته‌اند. اقتصاد ایران با لطمات جدی مواجه شد و صادرات نفت ایران نیز از ۵/ ۲ میلیون بشکه در روز به کمتر از یک میلیون سقوط کرده است. تحریم‌ها همچنین موجب شده است تا کمک‌های ایران به برخی گروه‌های هم‌پیمانش در منطقه کاهش یابد. با این حال برخلاف انتظار، حملات حوثی‌های یمن که از «هم‌پیمانان» ایران به‌شمار می‌آیند به مرزها و پایگاه‌های نظامی عربستان سعودی نسبت به گذشته با شدت بیشتری دنبال می‌شود و راکت‌های آنها به فرودگاه‌های ریاض نیز می‌رسد. به‌علاوه آمریکا هنوز نتوانسته است منافع مشترکی را ذیل این استراتژی با متحدان اصلی خود ایجاد و دنبال کند. در واقع هیچ‌یک از این تاکتیک‌ها نتوانسته‌اند ایران را در برابر خواسته‌های دولت ترامپ تسلیم کنند.

درحالی‌که دولت ترامپ بارها به‌طور علنی از ایرانی‌ها برای مذاکره دعوت کرده، تهران اما در پاسخ به‌شدت هرگونه مذاکره پیرامون شروط واشنگتن را رد کرده است. هنوز هم بی‌اعتمادی عمیقی که نسبت به این دولت در دل مقامات ایرانی وجود دارد قابل لمس است؛ دلیل نگاه به‌شدت منفی تهران به دولت ترامپ، اظهارات پیشین ارشد‌ترین مقامات وی به تمایل و ضرورت براندازی رژیم ایران باز‌می‌گردد. از سوی دیگر چهار دهه تخاصم علنی دو طرف علیه یکدیگر موجب آن شده است تا مذاکرات رودررو به نوعی تابو برای دو کشور بدل شود. ایران اما در مقابل پیشنهاد برگزاری مذاکرات در سطوح پایین‌تر را مطرح کرده تا در ازای به تصویب رساندن پروتکل الحاقی آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، تحریم‌های اقتصادی علیه این کشور لغو شوند.

از سوی دیگر تهران تقابل‌گرایی خود را در خلیج‌فارس افزایش داده و منهدم ساختن پهپاد بدون سرنشین آمریکا نیز در راستای همین تغییر تاکتیک انجام شد. از آنجا که ایالات‌متحده سیاست حداکثری خود را به‌تنهایی درپیش گرفته است، ایران درحال مذاکره با متحدان آمریکا است تا دونالد ترامپ را متقاعد به عقب‌نشینی و تعلیق تحریم‌ها در ازای کاهش تنش کنند. به‌علاوه درحالی‌که توقیف نفتکش بریتانیایی «استنا ایمپرو» توسط ایران باید به‌طور طبیعی ایجاد منافع مشترک برای مقابله با ایران در خلیج‌فارس را درپی می‌داشت، اما فرانسه و آلمان به درخواست واشنگتن برای حضور در کارگروه گشت نظامی در این آب‌ها ذیل پرچم رهبری آمریکا پاسخ منفی دادند. اگرچه بریتانیا با چنین طرحی ازسوی آمریکا موافقت کرده است، اما جرمی ‌هانت، وزیرخارجه پیشین بریتانیا به‌تازگی اعلام کرده بود که کشورش هرگز خود را دنباله‌رو سیاست فشار حداکثری واشنگتن نمی‌کند و می‌کوشد تا با همکاری دیگر اعضای اروپایی برجام، این توافق را حفظ کند.

به‌علاوه دولت ترامپ هنوز نتوانسته است خود را با ماهیت دولت ایران آشنا و سازگار کند. فهرست بلند بالای شروط آمریکا برای توافق با ایران مبنی بر کنار گذاشتن کامل مشی سیاست‌خارجی تهران بسیار غیرواقع‌بینانه است. همچنین ایران دارای نظامی دموکراتیک است و برخلاف کره‌شمالی، افراد تصمیم‌گیرنده متعددی در آن حضور دارند. از این‌رو ترامپ نمی‌تواند تنها با یک نفر در ایران به توافق برسد و باید برای این‌کار دیپلماسی چندلایه‌ای را اجرایی کند. بنابراین نه‌تنها خواسته‌های ترامپ از تهران بسیار غیرموجه هستند، بلکه مشخص نیست که چگونه فردی می‌تواند از یک دولت دموکراتیک انتظار داشته باشد تا به‌سادگی در برابر زورگویی‌های کشوری دیگر تسلیم شود به‌جای آنکه به مردم خود اطمینان دهد که برای آنها مقاومت می‌کند.

در نهایت نیز برجسته‌ترین نشانه‌ای که می‌توان با استناد بر آن به شکست دیپلماسی زر و زور واشنگتن اذعان کرد، آن است که سایه آغاز جنگ بین دو کشور بسیار پررنگ‌تر از گذشته است. در ۲۰ ژوئن، نیروهای سپاه پاسداران در تنگه هرمز یک پهپاد ۱۲۰ میلیون دلاری و فوق پیشرفته پنتاگون را هدف قرار داده و سرنگون کردند. ترامپ نیز با برگزاری یک جلسه اضطراری در کاخ‌سفید فرمان انجام یک حمله نظامی تلافی‌جویانه را صادر کرد که اندکی بعد با مشورت مقامات نظامی از این کار منصرف شد و حمله را لغو کرد.

این شرایط به همگان ثابت کرد که تنها یک زورآزمایی محدود نظامی نیز می‌تواند به‌سادگی به یک جنگ تمام‌عیار بدل شود.

در شرایط کنونی ایران هیچ‌ تمایلی برای مذاکره با آمریکا ندارد و رفتار تقابل‌گرایانه خود را افزایش داده است. از طرفی شرکای اروپایی واشنگتن نیز که با فشارهای حداکثری دونالد ترامپ بر ایران مخالف هستند در تلاشند تا برجام را به هر صورتی حفظ کنند. شاید بهترین استراتژی برای آمریکا آن باشد که خواسته‌های جاه‌طلبانه از ایران را در حوزه سیاست‌خارجی رها کند و برای تعدیل رفتار ایران به دیپلماسی چندجانبه و مشروط کردن لغو تحریم‌ها به پذیرش برخی تغییرات واقع‌گرایانه در برجام توسط ایران، روی بیاورد. این رویکرد فضای لازم را برای ایران ایجاد می‌کند تا ضمن حفظ رضایت هم‌پیمانان خود در منطقه، دلیل موجه و معتبری برای مذاکره با واشنگتن داشته باشد، در غیر این صورت آمریکا باید مسیر تخاصم با ایران را به‌تنهایی و در انزوای بین‌المللی طی کند.

نظر شما