شناسهٔ خبر: 34773296 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: روزنامه اطلاعات | لینک خبر

یادداشت

مالیات و سلامت ـ ۲

سیدمسعود رضوی

صاحب‌خبر -
در یادداشت اخیر، اهمیت و ظرافت ارتباط میان اصناف، به‌ویژه پزشکان را با مردم از یک سو و دولت و حاکمیت از سوی دیگر بیان کردیم. در حقیقت پزشکی تابعی از نظام و چیرگی آن بر ملت است، اگر پزشکان تصمیم به افزایش دانش و اطلاعات مراجعان و بیماران بگیرند و در فرایندی متقابل وارد گفتگو و تعامل با مردم شوند، آنگاه تغییراتی اساسی را در احترام میان ملت و جامعة پزشکی شاهد خواهیم بود، وگرنه نظام سلطه است و ویزیت و اِعمال نظر یکجانبه که به نام علم و تخصص اتفاقاً توجیه‌پذیرتر از انواع سلطه و تبعیت به نظر می‌رسد.

از چند هزاره پیشتر، نظام پزشکی و رابطة پزشک و بیمار دستخوش تلاطم در مقابل سه امر اخلاقی، اقتصادی و قانونی بوده است. به همین دلیل آنان سوگند می‌خورند و این سوگند گویا به بقراط حکیم که طبیبی باستانی در مغرب‌زمین بوده منتسب است. بقراط یا پزشکانی که تابع و همکار او بودند، گویا از همان ابتدا می‌دانستند که برای ارتباط با کسی که نیازمند صحت است و بار سنگین درد و هراس از مرگ را بر دوش دارد، نمی‌توان دست کسی را باز گذاشت. قبلاً شمن‌ها یا «پزشک جادوگران» نقشی با واسطه و شگفت در این ارتباط ایفا می‌کردند، اما حالا دیگر آن واسطه‌ها از جهان ارواح و ماوراء‌الطبیعه نبود، بلکه اخلاط چهارگانه و مزاج چهارگانه در ارتباط با چهار عنصر اساسی که جهان را تشکیل می‌داد، به عنوان علم مسلط، می‌باید مشکلات بیماران را حل و صحت و سلامت را بدانان بازمی‌گرداند.

این رویکرد علمی، تخصصی را تثبیت کرد و از بقراط تا جالینوس و از آنها تا اهوازی و بوعلی و رازی در ایران و پس از آنها طب عصر روشنگری و علم مدرن که دستاوردهای غیرقابل شمارش دارد، همواره این رویکرد تجربی، شیمیایی و به یک عبارت «علمی و علّی» را به عنوان مهم‌ترین امکان برای طبابت پذیرفته است. پزشکان را نمی‌توان از جامعه و از نظام روابط و نیازهای اجتماعی حذف کرد. به همین دلیل نقش عظیم‌ ایشان در اقتصاد و سلامت، با اخلاق در پیوند است. هم باید منصف باشند و مردم را بر اساس توان مالی معالجه کنند و هم به عنوان بخشی از جامعه، وظایف قانونی خود را انجام دهند و مالیات ضروری و منصفانه را بپردازند. فراتر از این، به عنوان کسانی که دارای منزلت علمی هستند و حضور قدرتمند در سرنوشت انسان‌ها ایفا می‌کنند، نظام سخت‌گیرانه یا بهتر بگویم انضباط سخت‌‌کیشانه اخلاقی نیز باید در میان آنان حاکم باشد و بدان باور داشته باشند. پزشکان با وجهی از حیات انسانی سر و کار دارند که هیچ‌کس نمی‌تواند در آن شریک باشد و آن «درد» است. درد را تنها و تنها انسانی که حامل بیماری و عارضه‌ای کوچک یا هولناک است می‌باید تحمل کند و هیچ بخشی از آن قابل واگذاری به دیگری نیست. خوشبختانه امروزه امکانات تسکین آلام و دردها بسیار پیشرفت کرده و از بیهوشی در جراحی و اعمال مهم پزشکی تا مسکن‌های چند‌منظوره به داد پزشک و بیمار رسیده و فرایند درمان را قابل تحمل ساخته است.

این مقدمات گفته شد تا شرایط قابل درک و پیچیده‌ روابط پزشک و بیمار و حساسیت بی‌انداز‌ه‌ای که این مهارت و این شغل دارد و مسئولیت بزرگ و دشواری که بر دوش طبیبان قرار می‌گیرد را همواره مدنظر قرار بدهیم. طبیبان انسان‌هایی مانند من و شما هستند با هزینه‌های بیشتر، از ابزار و ادوات، سال‌های طولانی درس و کسب تخصص،‌مسئولیت‌پذیری و وقت شناسی بسیار دقیق و ویژه، مطب داری و دارو و امکانات بهداشت و پاکیزگی نزدیک به وسواس که ضروری است و بدان استریل می‌گویند و ده‌ها و صدها مسأله دیگر. لذا در هزینه‌های پزشکی و درآمدهای خاص آنان کسی تردید نمی‌کند هرچند گسترش فقر و استهلاک بهداشت در کشوری آشفته و عدم آموزش و نبود پیشگیری و یا بدتر از همه، جهل و خرافه، موجب گستردگی بیماری و صف‌های طولانی و وجود امراض پرشمار و هجوم بیماران به بیمارستان‌ها و درمانگاه‌ها و مطب‌ها می‌شود و این جفایی است که دولت‌ها می‌کنند هم پزشکان را در معرض شرایطی ناسالم قرار می‌دهند و هم مردم را از بهداشت حقیقی به سوی درمان‌های تعجیلی و فوری سوق می‌دهند.

پس مالیات پزشکی لازم است و قطعاً باید جامعة دانشمند پزشکی نیز مثل من و شما و دیگر هموطنان سهم خود را بپردازند. اما این مورد یک امر ساده نیست که وقتی دولت‌ها بی‌پول شدند سریعاً بدان روی آورند و بگویند اینجا پول زیادی خوابیده و قدری از آن را برای رفع کمبودها، ما بر می‌داریم. مثل واگذاری تلفن و خودرو، که عملاً سوء‌استفاده و تخلیه جیب طبقه متوسط است. مثل جریمه‌های غیر معقول که گاهی حیرت عقلا را بر‌می‌انگیزد یا مانند افزایش آب‌بها و برق و گاز و ارتباطات که در قیاس با رشد درآمدها، مثل اژدهای خفته است که از گرمای تورم برمی‌خیزد و مردمانی مستأصل در مانده‌اند که چگونه با ریال درآمد داشته باشند و با ارزهای خارجی مخارج خود را محاسبه و تنظیم کنند.

برای تعیین نظام مالیات پزشکان، باید به صورت معقول و موسع، مطالعاتی دقیق، با حضور نمایندگان واقعی پزشکان و متخصصان مالیات و نمایندگان مجلس، طرحی تهیه و منتشر شود. مردم و صاحب‌نظران دربارة آن اظهار نظر کنند و قاطبة پزشکان در اصناف و تخصص‌های مختلف، از داروسازی تا دندانپزشکی تا مدیران صنایع و تاجران ابزارها و لوازم پزشکی، و بالاخره پزشکان عمومی و متخصصان و سرانجام استادان، دانشجویان و اصحاب دانشکده‌های پزشکی، همه گوشه‌ای از کار را بگیرند تا اولاً مشخص شود که چگونه می‌توان نظام درآمد اصناف پزشکی را با داشته‌ها و امکانات مختلف و حوزه ارتباط و درآمدهای گونه‌گون، مورد محاسبه قرار داد و ثانیاً چگونه نظارت و بررسی‌ها و بازرسی‌ها و دفتر و ارقام و غیره ثبت و ضبط شود و سرانجام چه مقدار از سوی دولت دریافت و چگونه به نظام سلامت کشور بازگردانده شود. اگر قرار است کسر بودجه را با این حرفها پر کنید، البته حرفی نیست، اما هر کاری راهی دارد و هر مسیری به مقصدی خاص منتهی می‌شود، نمی‌توان دستور صادر کرد که از امروز همه باید از این راه بروید. مطمئناً پزشکان ایران، خود پیشگام شفافیت و نظارت‌اند. اما…

در یادداشت بعد، باز هم در این موضوع سخن خواهیم گفت.

نظر شما