اواخر دهه چهل تا اوایل پنجاه هم که در خوزستان بود تئاتر این استان را پی افکند و نسل درخشانی تربیت کرد که میتوان از آن بهعنوان دوره طلایی تئاتر خوزستان یاد کرد.
او هم ترجمه، هم کارگردانی، هم تحلیل و هم مدیریت کرد. حضورش بسیار مغتنم بود و مسئولان فرهنگی و هنری که به حکمت حضورش پی برده بودند همه امور را به او محول کرده و او مشفقانه و با عشقی پدرانه همه را چون فرزند خود دوست داشت و در تمامی شئونات کار اعم از خوانش و تصویب تا اجرا و تحلیل کنار کار بود. به همین دلیل میتوان او را پدر تئاتر خوزستان نام نهاد و این عشق و علاقه را حتی پس از آنکه به تهران آمده بود نیز ادامه میداد و همچنان دلش برای تئاتر خوزستان و فرزندانش که حالا در سطح تئاتر تهران و خوزستان نامآور شده بودند میتپید. در خوزستان بویژه اهواز چند گروه تئاتری از جمله گروه تئاتر شهر، گروه تئاتر مردم، گروه تئاتر کوچک و... وجود داشت که همگی در رقابتی سالم و فرهنگی به فعالیت مشغول بودند و نیز گروههای دانشجویی و گروههای آموزشوپرورش و بخشی از تئاتر قدیمی و سنتی اهواز.
هنرمندان حرفهای و صاحبنام کشور به اعتبار حضور طباطبایی اغلب به اهواز تردد داشته و تئاتر خوزستان را مورد عنایت قرار میدادند و در فرآیند چنین ارتباطاتی بود که روزبهروز به رشد و تعالی تئاتر این استان افزوده میشد و حضور و درخشش آنان در جشنواره تئاتر شهرستانها که در تالار سنگلج تهران برگزار میشد، همواره تئاتر خوزستان را به کسب جوایز ارزندهای مفتخر میساخت که از آن جمله باید به درخشش تئاتر «دالو» نوشته زندهیاد احمد بیگدلی و کارگردانی عزتالله مهرآوران اشاره کرد که خوش درخشید و همچنان در یادهاست.
جدی گرفتن تئاتر و تولید و اجرای آن به شیوه حرفهای سبب شد تا عدهای از هنرمندان با شرکت در کنکور هنر به دانشکده هنرهای زیبا و دراماتیک راه پیدا کرده و تحصیلات عالیه در تئاتر کشور حضوری مؤثر داشته باشند که از آن جمله باید به رضا فیاضی، زندهیاد رضا خندان، سعید صدیقیان، ارژنگ فرخپیکر و... اشاره کرد در خوزستان هم «احمد معمار» از جمله هنرمندانی بود که پس از طباطبایی همچنان در خوزستان چراغ تئاتر را فروزان نگاه داشت و نمایشنامههای زیادی را به صحنه برد. طباطبایی چنان بنیان تئاتر خوزستان و اهواز را بدرستی پی افکند که تاکنون این رشته همچنان ادامه دارد و به نوعی تئاتر این استان مدیون اوست. افزون بر خدمات بیمانند این استاد فقید در خوزستان و برکات فرهنگی آن باید به حضور او و تدریس در دانشکده هنرهای زیبا اشاره کرد که دانشجویان زیادی را تربیت کرد و همیشه با مهر و صمیمیت و ملاطفت که یکی از خصیصههای بارز شخصیتش بود با صبر و حوصله در کنار دانشجویان بود و هر متن و نوشتهای را که احساس میکرد به درد تئاتر ایران میخورد، ترجمه میکرد و براحتی در اختیار دانشجویان قرار میداد.
حضور در اداره برنامههای تئاتر و همکاری و همراهی با استادان درجه اول کشور و تالار سنگلج و نیز ترجمههای روان و سلیس او که از زبان فرانسه به فارسی برگردانده میشد نیز حائز اهمیت است که باید در کارنامه پربار زندگی او قرار داد. به همین اعتبار است که حسینعلی طباطبایی از چهرههای فراموشنشدنی تئاتر ایران هرگز از یادها و خاطرها نرفته و در جشنواره سیوسوم بینالمللی تئاتر فجر از ایشان به عنوان هنرمندی ارزشمند تجلیل به عمل آوردیم.
حسینعلی طباطبایی، مترجم، پژوهشگر، استاد دانشگاه و کارگردان تئاتر درگذشت
تئاتر خوزستان مدیون اوست
حسینعلی طباطبایی درگذشت. این جمله را چه به آسانی میتوان نوشت و چه به دشواری میتوان پذیرفت. او عمر پربار خود را وقف تئاتر کرده بود و تا دمدمههای واپسین حیات نیز دست از تلاش ترجمه برنمیداشت و با وجود شغل دندانپزشکی همچنان به تئاتر عشق و علاقهای وافر داشت و خود را مدیون این هنر والا کرده بود. او همچون آنتوان چخوف و غلامحسین ساعدی تئاتر را با طبابت عوض کرده بود و بیشتر وقتش با تئاتر و ترجمه میگذشت.
صاحبخبر -
∎
نظر شما