شناسهٔ خبر: 3431782 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: فرهیختگان آنلاین | لینک خبر

فیلم «عصبانی نیستم» ساخته رضا درمیشیان علی‌رغم جنجال‌های بسیار و حمایت‌های دولتی، در اکران شکست خورد

موفق نیستم

بعد از تلاش‌های پنج ساله برای اکران این فیلم که هو و جنجال را تا سطح ستادهای انتخاباتی رئیس‌جمهور هم پیش برده بود، «عصبانی نیستم» بامداد چهارشنبه 12 اردیبهشت اکرانش را شروع کرد.

صاحب‌خبر -
به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، ناگهان فیلم شروع می‌شود و یک بازیگر تازه‌وارد که مثل حامد بهداد خیلی تند و بدون توپوق حرف می‌زند، با عصبانیت تمام به دوربین توضیح می‌دهد که مرتب وِرد «عصبانی نیستم» را در هر صحنه‌ای، در هر ملاقات، مفاجات،  حادثه و اتفاقی، در درون، زیر لب یا با فریاد زمزمه می‌کند. این را دکتر روانشناس او یادش داده. اسم این پسر نوید است و همنام بازیگر همین نقش، عنوان‌گذاری شده؛ نوید محمدزاده، محمدزاده‌ای که قرار است از این به بعد او را در سینمای ایران خیلی بیشتر ببینیم؛ اما خودش در یکی از دیالوگ‌ها می‌گوید من نوید هستم؛ یعنی بشارت‌دهنده. آیا نام نقش اول قصه را با نام اصلی خود بازیگر، یکی نگرفته‌اند که این هنرپیشه تازه وارد، به شهرتی برسد؟ رضا درمیشیان با این دیالوگ از زبان شخصیت اصلی فیلمش، قصد داشت ادعا کند که نام شخصیت‌ها را خصیصه‌نما انتخاب کرده است.

 نامزد نوید، نامش ستاره است و نوید که او را دارد و برای نگه‌داشتنش در حال جنگیدن است؛ یعنی نویدی که ستاره را دارد، یک دانشجوی ستاره‌دار هم هست. خب ماجرا کمی سیاسی شد اما تا اینجای کار چندان از ریل یک داستان عاشقانه خارج نشده است. مثل تمام داستان‌های عاشقانه دنیا، اینجا هم در راه به‌هم رسیدن دو جانبازِ راه عشق، موانعی وجود دارد؛ اما موانعی که رضا درمیشیان برای شکل گرفتن درام بر سر راه نوید و ستاره می‌گذارد. همه سیاسی هستند، طوری که مخاطب با دیگ جوشانی از انواع متلک‌های جناحی اما واکاوی نشده مواجه می‌شود.

بعد از آنکه نوید با عصبانیت تمام، سروکله صاحبکارش را شکست، سراغ دوستان همخانه‌اش می‌رود. شکل راه رفتن او و نوع هدف‌گیری دوربین به سمتش و ریتم فیلم به‌شدت آدم را یاد فیلم «۲۸ هفته بعد…» ساخته ۲۰۰۸ انگلستان می‌اندازد؛ جایی که نقش اول فیلم تبدیل به زامبی می‌شود و با عصبانیت به سمت انسان‌ها حرکت می‌کند و یکی را پس از دیگری از پا درشان می‌آورد. همخانه‌ای‌های اهل موسیقی نوید، تند و سریع و فست‌موشن معرفی می‌شوند. این وسط یکی از آنها می‌گوید: «جواب هشت سال زندگی از دست رفته مرا چه کسی می‌دهد؟» و این هم یکی از اصلی‌ترین متلک‌های سیاسی فیلم است. شاید این جمله عصاره‌ای از شمایل آن روحی باشد که بر فضای کلی «عصبانی نیستم» حاکم است و احتمالا به همین دلیل است که وقتی فیلم را در سال ۱۳۹۷ اکران کردند؛ یعنی وقتی حدود پنج سال از پایان آن هشت سال گذشته بود، دغدغه‌های طرح شده در قصه‌اش دیگر چندان روی ذهن کسی کارگر نبود و مخاطب را درگیر نمی‌کرد. به هرحال، مردم، امروز مایل‌تر هستند که اگر هم نقدی می‌شنوند، درباره عملکرد کارگزاران فعلی باشد، نه دوره‌ای از گذشته...

«عصبانی نیستم» نماد تمام‌عیاری از جنجال در سینمای ایران است. کشمکش با ممیزی، در هیچ‌کجای دنیا مثل ایران به ابزاری برای کسب محبوبیت توسط فیلمسازان تبدیل نشده است. فیلمی که پنج سال خوراک خبری اهالی رسانه را دست‌وپا می‌کرد و بارها نیز وعده اکران آن داده شد؛ حتی یک‌دفعه تا پای نصب بنرهای روی در و دیوار شهر هم پیش رفت و در دو روز اول اکرانش رکورد فروش را شکست. اولین اکران «عصبانی نیستم»، ساعت ۳۰ دقیقه بامداد اتفاق افتاد و این فیلم طی ۴۸ ساعت، ۴۳۰ میلیون تومان فروخت. این فروش قابل‌توجه، آخرین نفس عمیقی بود که روش «جنجال‌سازی برای جلب‌توجه بیشتر» در سینمای ایران کشید. علی سرتیپی کسی که(لااقل فعلاً) سلطان پخش‌فیلم در سینمای ایران شناخته می‌شود، همین اواخر گفته بود «دیگر جنجال و حاشیه است که باعث فروش فیلم‌ها می‌شود» اما چند هفته گذشت و رتبه فیلم درمیشیان در جدول فروش، مرتب پایین و پایین‌تر آمد و حالا نه‌تنها «عصبانی نیستم»، بلکه یک روش، یک سبک و یک تاکتیکِ بارها آزموده شده و در یک کلام یک مکتب تبلیغاتی، به پایان سلام می‌کند. فقط دو میلیارد و800 میلیون تومان، آن هم با بلیت 15 هزار تومانی که بهای آن به قیمت بلیت کنسرت‌های پاپ نزدیک شده و در فضایی که غیر از یک کمدی بزن‌بکوب، هیچ‌رقیب بفروش دیگری در میزانسنی که برای اکران این فیلم چیده شده بود، قرار نداشت.

 چرا عصبانی نیستم نفروخت؟

سالن اصلی جشنواره فیلم فجر برای نمایش «طبقه حساس» مملو از جمعیت بود، چون همه فکر می‌کردند که قرار است در آن سانس «عصبانی نیستم» اکران شود. پچ‌پچ‌ها و غرولندها بابت اینکه حتی اینجا هم در حق این فیلم جفا شده، زبانزد اکثر مخاطبانی شد که خیلی‌هایشان حتی در بالکن سینمای برج میلاد، بین راه‌پله‌ها و روی زمین نشسته بودند. چند روز که گذشت در فصل اختتامیه و هنگام اهدای جوایز هم گفته شد که از درمیشیان خواسته‌اند تا فیلمش را داوطلبانه از گردونه رقابت خارج کند. این فیلم در چند رشته نامزد بود که به نظر می‌رسید پر سروصداترین آنها نوید محمدزاده برای بازیگر نقش اول مرد باشد. همین قضیه هم مزیدی شد بر علت، تا «عصبانی نیستم» بتواند بیشتر خودش را در موضع مظلومیت قرار دهد. کشمکش‌هایی که طی این پنج سال بر سر اکران فیلم اتفاق افتاد همگی آن را تبدیل به یکی از خبرسازترین آثار سینمایی در دوران اخیر کرد و در نهایت این جنجال‌سازی‌ها رضا درمیشیان در آستانه اکران فیلمش، اکانت توئیتر خود را فعال کرد و مرتب تبلیغاتی برای این اثر روی خروجی‌اش می‌فرستاد که در انتهای تمام‌شان هشتک «وابسته نیستم» قرار داده شده بود. این عبارت طعنه آشکاری بود به جمله ابراهیم حاتمی‌کیا که روی سن جشنواره فجر امسال گفت «من یک فیلمساز وابسته‌ام» اما چرا تمام این تدابیر کارگر نیفتاد؟ چرا «عصبانی نیستم» که از هیچ‌مایه‌ای برای جنجالی بودن و جنجال ساختن کم نگذاشت، یک شیب نزولی را در جدول اکران تجربه کرد؟

رضا درمیشیان بعد از «عصبانی نیستم» رفت و «لانتوری» را ساخت، فیلمی درباره موضوع اسیدپاشی. اما آنچه که روی پرده دیده شد با آنچه توقع می‌رفت فیلم درباره‌اش باشد تفاوتی اساسی داشت. «لانتوری» بیشتر فیلمی بود درباره بخشش؛ و موضوع اسیدپاشی را صرفا بهانه‌ای قرار داده بود برای اینکه کشمکش قصاص یا عفو را مطرح کند؛ طوری که می‌شد به جای اسیدپاشی هر بزه دیگری را قرار داد؛ مثلا قتل، چاقوکشی، کلاهبرداری و... وزیر ارشاد وقت هم «لانتوری» را قصه‌ای قرآنی دانست و ستود. این فیلم در اکرانش سه میلیارد تومان فروخت که با توجه به قیمت بلیت در آن ایام، رقم نسبتا مناسبی بود. مردمی که جنجال‌های «عصبانی نیستم» را در ذهن و خاطره داشتند، ترغیب شدند که «لانتوری» را حتما ببینند؛ اما نتیجه چندان برایشان رضایت‌بخش نبود. به عبارتی رضا مقدار زیادی از آن جنجالی که سر «عصبانی نیستم» به راه انداخت را در «لانتوری» برداشت کرد. حالا مقداری از کوپن‌های او سوخته بود. این وسط فیلم به جشنواره برلین هم رفت و در بخش رقابتی پاناروما که البته بخشی جنبی است، شرکت کرد. گذشته از توفیقی که «عصبانی نیستم» در آن جشنواره به دست نیاورد، ادعای خاک‌خوردن این فیلم در کمدهای وزارت ارشاد، با ارسال آن به یک فستیوال خارجی چندان همخوان نبود.

چند وقت قبل از اینکه مجوز اکران این فیلم صادر شود هم نسخه کاملی از آن روی اینترنت قرار گرفت. این یک نمایش زیرزمینی بود که می‌خواست خاطره «سنتوری» را تکرار کند که نکرد و اگرچه «سنتوری» آن اکران افسانه‌ای که برایش پیش‌بینی می‌شد را هیچ‌وقت پا نداد تا تجربه کند، «عصبانی نیستم»، نه در سامیزدات و فضای زیرزمینی چندان کارش گرفت و توجهی جلب کرد و نه با اینکه برخلاف «سنتوری» توانست اکران بشود، برنامه‌ریزی‌ها و رویا‌های سازنده‌اش را تحقق بخشید. عبارت «وابسته نیستم» هم در حالی توسط درمیشیان هشتک می‌شد که در همین اثنا فهرست فیلم‌های ساپورت شده توسط بنیاد فارابی، انتشار پیدا کرد و معلوم شد «عصبانی نیستم» در سال ۹۴، 300 میلیون تومان از این موسسه دولتی کمک دریافت کرده بود. نادر فتوره‌چی که سابقا روزنامه‌نگار بود و امروز به خاطر به راه انداختن کمپین‌هایی برای پرسشگری از منابع مالی آثار هنری مشهور شده است، در همان توئیتر از رضا درمیشیان راجع‌به این قضیه پرسید «لطفا درباره این ۳۰۰ میلیون توضیح دهید...» اما درمیشیان سکوت کرد و صدالبته اگر یک فیلمساز در چنین موضع و موضوع مهمی سکوت کند، نه‌تنها دیگر یک فیلمساز جنجالی نیست، بلکه تلویحا نشان داده که جوابی ندارد. اساسا حتی اگر بحث این ۳۰۰ میلیون هم مطرح نبود، خود هشتک «وابسته نیستم» از بار اعتراضی‌اش خالی شده بود. حاتمی‌کیا که حالا درمیشیان سعی می‌کرد با ایجاد یک تقابل ساختاری در برابر او جلب توجه کند، سال ۹۲ ستایش تمام‌قدی از فیلم درمیشیان کرده بود و دوقطبی‌سازی درمیشیان از خودش و آن فیلمساز که خیلی با سابقه‌تر از خودش بود، باور نمی‌شد. حاتمی‌کیا گفته بود: «عصبانی نیستم فیلم قشنگی بود و غصه‌ای از این جامعه داشت که اذیت‌شان می‌کند و حرف، حرف درستی است.» و بعد حتی اضافه کرد:‌ «ابتدا تصور می‌کردم درمیشیان در ایران نیست اما تلفنی با او صحبت کردم و گفتم؛‌ ای‌کاش این فیلم را به سیاست وصل نمی‌کردی، چون حرف آن خیلی بزرگ‌تر از این بود که به جریانی سیاسی وصل شود.»

او حتی به‌رغم نکته‌ای که درباره گلدرشتی‌های سیاسی فیلم درمیشیان گفت، به هرحال این بخش را هم قابل قبول دانست و تقریبا از آن ‌هم دفاع کرد: «البته فیلم‌های ما همه این‌گونه است. مگر «چ» را کسی می‌تواند رد کند و بگوید که چمران این دل‌مشغولی‌ها را نداشته؟»

هر حبابی که درمیشیان برای جنجال‌سازی و جلب توجه نسبت به فیلمش درنظر داشت ایجاد کند، قبلا بادش خالی شده بود و این شد که «عصبانی نیستم» وقتی به نوبت اکران رسید، به هیچ‌دلی چنگی نمی‌زد و برای هیچ‌کس وسوسه‌ای را برنمی‌انگیخت. تم مظلومیت هم دیگر برای این فیلم جواب نمی‌داد. «ماه گرفتگی» که به همین موضوعات سیاسی طرح شده در «عصبانی نیستم» ربط داشت و موضع آن به جناح سیاسی مقابل نزدیک بود، نتوانست اکران بشود و سازندگانش حتی قید اکران شدن آن را زدند. اما فیلم درمیشیان بالاخره روی پرده رفت و انکاری شد بر مظلومیت خودش.

 در این بین، فیلم و عوامل آن به برلینانه رفتند، وزیر ارشاد از فیلم بعدی همین تیم تقدیر جانانه‌ای کرد، معلوم شد برای همین به فیلم «عصبانی نیستم» ۳۰۰ میلیون وام بلاعوض پرداخت شده، پرسش‌ها درباره این وام بی‌پاسخ ماندند، هشتگ «وابسته نیستم» کنار دفاعیات حاتمی‌کیا از همین فیلم قرار گرفت و به همه اینها باید اضافه کرد که شعار «جواب آن هشت سال زندگی از دست رفته مرا چه کسی می‌دهد؟» دیگر اصلا کارساز نیست؛ چه اینکه اگر هم برای مخاطب نقادی در امروزه‌روز جذابیت داشته باشد، طبعا آن را درباره کارگزاران حال حاضر کشور دوست دارد، نه یک دوران سپری شده. مردم همیشه، در تمام زمان‌ها و زمین‌ها، فیلم‌هایی که بیانگر حرف دل‌شان بوده را دوست داشته‌اند و «زدن حرف دل مردم برای جلب توجه آنها نسبت به یک فیلم»، روشی نیست که هیچ‌وقت دوره‌اش به پایان برسد. روی همین حساب است که تنها بخش مانا و همچنان جذاب فیلم درمیشیان برای مخاطب، عاشقانه‌های سلحشورانه آن است. اما(جنجال‌سازی) با (زدن حرف دل مردم در هر زمینه‌ای)، فرق دارد و این یکی، موردی است که دوران آن می‌تواند به پایان برسد.

    آمار فروش 7 هفته اکران «عصبانی نیستم»

فیلم سینمایی «عصبانی نیستم» ساخته رضا درمیشیان، بعد از اکران در جشنواره سی‌و‌دوم فیلم فجر و جنجال‌های بعد از آن، دارای وجه رسانه‌ای فراتر از قد و قواره‌های فرمی و محتوایی اثر شد و در تمام پنج سال گذشته کارگردان «عصبانی نیستم» و عوامل این فیلم، بخش مهمی از فضای رسانه‌ای کشور را درگیر حاشیه‌سازی برای اکران این فیلم کردند. یکی از موارد اتهامی به درمیشیان که سال‌ها این فیلم را در محاق اکران قرار داد، تخلف نسبت به تعهد به پروانه ساخت «عصبانی نیستم» بود. فیلمساز نسبت به فیلمنامه‌ای که در شورای پروانه ساخت، گرفته، متعهد نبوده و اجرایی متفاوت از فیلمنامه داشته است.

بعد از تلاش‌های پنج ساله برای اکران این فیلم که هو و جنجال را تا سطح ستادهای انتخاباتی رئیس‌جمهور هم پیش برده بود، «عصبانی نیستم» بامداد چهارشنبه 12 اردیبهشت اکرانش را شروع کرد. البته این جنجال برای ابتدای مسیر این فیلم جواب داد. فیلم در دو روز اول توانست رکورد فروش سینما را بشکند و تنها با در اختیار داشتن 21 سالن سینمایی فروش 430 میلیون تومانی را به دست آورد اما کمتر از یک هفته پس از اکران، واکنش‌ها و نقدهایی که در فضای رسانه‌ای و شبکه‌های اجتماعی نسبت به فرم و محتوای فیلم مطرح شد، دیگر نسخه هیاهو و جنجال کارکردش را از دست داد و در هفته‌های بعد با داشتن سالن‌های بیشتر نتوانست فروش خوبی، حتی به نسبت سایر فیلم‌ها به دست آورد. بنا به تصمیم شورای صنفی نمایش از روز چهارشنبه 6 تیرماه، این فیلم از پرده اکران بیرون خواهد رفت. یک هفته تا پایان اکران رسمی این فیلم مانده است و جدولی که می‌بینید، شرح آمار فروش و میزان مخاطبان «عصبانی نیستم» و سایر فیلم‌های همدوره اکران این فیلم است.

 

* نویسنده : میلاد جلیل‌زاده روزنامه‌نگار

نظر شما