شناسهٔ خبر: 34172596 - سرویس اجتماعی
نسخه قابل چاپ منبع: مهر | لینک خبر

در باب اینکه چرا این روزها همه سریال می‌بینند؟

فرهنگ‌سازی در دل سریال‌های پرمخاطب هالیوود

شراره داودی

صنعت سینما به دلیل فراگیری جذابیت زیادی دارد و حالا چند سالی‌ست که جایش را خیلی محکم میان علاقه‌مندان باز کرده، اما همه این فیلم‌ها و سریال‌هایی که می‌بینیم، تنها ابزاری برای سرگرمی هستند؟

صاحب‌خبر -

مجله مهر: اسم سینما که می‌آید، برق چشم خیلی‌ها تغییر می‌کند، عشاق این جادوی تصویری حالا دیگر آنقدر زیاد شده که هرکسی در میان انبوه محصولاتی وجود دارد، بالاخره اثری را مطابق سلیقه خودش پیدا می‌کند. قشر نوجوان و جوان در همه کشورهای دنیا در کنار تفریحات مختلفی که ممکن است داشته باشد، احتمالاً سینما و دیدن سوپراستارها در قاب تلویزیون یا روی پرده سینما را در دسته علاقه‌مندی‌های مهم قرار می‌دهد. شاید همین علاقه بیش از اندازه و در برخی موارد وصف ناشدنی بود که بزرگان این صنعت را به سمت تولیدات بیشتر و جذاب‌تر و هیجان‌انگیزتر کشاند. حالا سبد فیلم‌های سینمای خیلی بیشتر از قبل پر از فیلم‌های خانوادگی و جوان‌پسند است و برخی از همین فیلم‌ها تا هفته‌ها روی پرده سینما هستند و رکوردهای مختلف فروش را جابه‌جا می‌کنند.

اما در این میان نمی‌توان از یک اتفاق مهم چشم پوشید، آن‌هم محبوبیت بیش از اندازه سریال‌سازی میان شرکت‌ها و استودیوهای معروف است، به طوری که می‌بینیم خیلی از شرکت‌های بزرگ یا سریال می‌سازند یا استودیوهای مهمی وارد این عرصه شده‌اند و با یکه‌تازی پیش می‌روند. هرچند در این میان نمی‌توان از تأثیر حضور ستارگان سینما در سریال‌ها و مینی سریال‌های مختلف صحبت نکرد، آن‌هایی که تا دیروز تنها روی پرده نقره‌ای دیده می‌شدند، حالا به جای ۱۲۰ دقیقه، چند هفته مهمان تلویزیون خانه‌ها می‌شوند و آنقدر حضورشان جذاب است که هر مخاطبی را با خود همراه می‌کنند.

البته از آن جایی که خیلی از مخاطبان هستند که سریال را یک درگیری ذهنی مدوام و طولانی مدت می‌دانند و شرکت‌ها هم که متوجه شدند مخاطب‌هایشان حوصله دنبال کردن سریال را در هشت یا ۱۰ فصل آن‌هم ۲۰ قسمت برای هر فصل ندارد، پس با کوتاه کردن این زنجیره به فصل‌های ۱۰، هشت و حتی پنج قسمتی توانستند بیش از پیش در دل مخاطب جا پیدا کنند.

سریال چی می‌بینی؟

رد پای دیدن سریال‌های روز آنقدر در زندگی خیلی از ما جا خوش کرده که دیگر دغدغه ذهنی‌مان را تشکیل داده و در مواردی حتی بدون آنکه متوجه باشیم درباره سریالی که دیده‌ایم یا می‌خواهیم ببینیم صحبت می‌کنیم. منتظر قسمت یا فصل جدید هستیم یا اخباری درباره بازیگران و حاشیه‌های آن‌ها را دنبال می‌کنیم. این اتفاق دقیقاً همان چیزی است که از یک سریال موفق و تأثیرگذاری آن انتظار می‌رود. اما شاید چیزی که کمتر در ذهن‌مان پررنگ می‌شود این باشد که چقدر مسائل و موضوعاتی که در یک سریال مطرح می‌شود، روی زندگی شخصی و اجتماعی ما در یک کشور دیگر با فرهنگ متفاوت تأثیر دارد و چقدر ممکن است اطلاعاتی که از مجموعه می‌گیریم فارغ از درست یا نادرست بودن آن روی تصمیم‌گیری‌ها یا برخوردمان در زندگی روزمره مؤثر است.

فرهنگ‌تان را می‌سازیم!

با این پیش‌فرض‌ها به برخی از سریال‌ها که تا امروز پخش شده و اتفاقاً در ایران هم مخاطب زیادی داشته‌اند، را دوباره مرور می‌کنیم؛ برای این بررسی لازم نیست خیلی هم عقب برویم، همین «چرنوبیل» پنج قسمتی که دقیقاً بعد از فصل پایانی سریال پر مخاطب «بازی تاج و تخت» از اچ‌بی‌او پخش شد، برای از بین بردن تمام اعتماد و اطمینان از یک کشور کافی‌ست. برنامه‌ریزی دقیق بود، مخاطبان هشت ساله «بازی تاج و تخت» در اولین هفته‌ای که می‌دانستند دیگر سریال محبوبشان نیست، پای تلویزیون نشسته‌اند و حالا قرار است داستانی «واقعی» از آن فاجعه بزرگ در چرنوبیل را ببینند، موسیقی، رنگ فیلم و نوع روایت داستان همه را جذب خودش می‌کند. با همان قسمت اول قلاب آمریکا گرفته و حالا روسیه بارها و بارها ماجراها را تکذیب کند یا فیلم‌ها و سریال‌های مختلف بسازد، باز هم نمی‌تواند تأثیر و جریانی که «چرنوبیل» تنها با پنج قسمت داشت را تغییر دهد.

شاید شما هم نام سریال «داستان ندیمه» را شنیده باشید، عکس‌های بی‌نظیری از طراحی صحنه و لباس فیلم وجود دارد که حتی اگر مخالف سرسخت سریال دیدن هم باشیم، دلتان می‌خواهد آن را ببینیم. «داستان ندیمه» موضوع حساسی را روایت می‌کند، اما نکته‌ای که در بخش‌های زیادی از آن به چشم می‌خورد و دیگر بعد از چند قسمت برای همه ما عادی می‌شود؛ زندگی همجنس‌گراهاست. آن‌ها با هم ازدواج می‌کنند، بچه دارند و برای داشتن حقوق‌شان به پا می‌خیزند، جریان به شکلی جلو می‌رود که اگر نسبت به این گرایش نقدی وجود داشته باشد، دل مخاطب برای آن‌ها می‌سوزد که تا این اندازه مهجور هستند و جامعه نمی‌تواند درک‌شان کند. شاید در نگاه اول این‌ها همه سریال باشند، اما از تأثیر مستقیم آن بر ذهن افراد جهت عادی‌سازی این روابط نمی‌توان گذشت، مخصوصاً جوان‌ترها که احتمالاً پای ثابت تماشای سریال‌ها هم هستند. این عمل که هم غیردینی و هم غیر انسانی است، در بسیاری از کشورهای دنیا مجازات دارد، با این‌حال این عادی‌سازی که در راستای فرهنگ‌سازی اتفاق می‌افتد، می‌تواند همه نسل‌ها در کشورها و ملیت‌های مختلف را دربرگیرد.

در کنار این موردها و فیلم تازه «مأمور مخفی» که هم محصول اسرائیل است و هم کارگردانی اسرائیلی دارد و به طور مستقیم درباره حضور یک مأمور مخفی زن در ایران برای دست‌یابی به اطلاعات محرمانه برنامه هسته‌ای و نیروگاه‌ها صحبت می‌کند، سریال جدید اچ‌بی‌او به نام «پسران ما» را هم اضافه کنید که ۱۰ قسمت دارد و روایت‌گر داستان واقعی از دزدیده شدن سه نوجوان اسرائیلی در سال ۲۰۱۴ و بعدتر که جنگ بین اسرائیل و غزه آغاز شد، است. ما قبل‌تر هم روایت‌های واقعی که سریال شده بودند را دیده بودیم، این‌که این بار شاهد چه روایتی از این ماجراها هستیم، چیزی است که باید منتظر پخش سریال بمانیم.

در پایان باید تاکید کرد که نگاه اصلاً این نیست که سریال ساختن و دیدن بد است! بلکه از ابزار مهمی صحبت می‌کنیم که همه کشورها و همه ملت‌ها در اختیار دارند، اما اینکه هرکدام به چه شکل و تا چه اندازه از آن بهره می‌برند، مساله است.

نظر شما