سرویس سبک زندگی جوان آنلاین: به عقیده برخی کارشناسان انتخابهای نادرست و عدم مهارتهای درک متقابل بیشترین علل به وجود آمدن اختلافات، دلزدگی زناشویی، طلاق عاطفی و درنهایت طلاق قانونی است. اگر افراد قبل از ازدواج از انتظارات و نیازهای هم مطلع نباشند، وقتی ازدواج میکنند، نمیتوانند خواسته طرف مقابل را تأمین کنند؛ خواه نیاز مالی، عاطفی و... باشد. برای جلوگیری از بالا رفتن نرخ طلاق باید ازدواجی مناسب داشته باشیم و طرفین با آگاهی وارد موضوع ازدواج شوند و با کمک همان آگاهی اگر ضعف و کمبودی هم در زندگی ظاهر شد، با مهارت حل مسئله، همدلی و همراهی یکدیگر به دنبال راه چاره باشند. پرسش این است که در این زمینه چه لوازم و اقداماتی مورد نیاز و چه رفتارهایی در میان زوجین ضروری است. در این نوشتار ابتدا مثالهایی عینی را ذکر میکنیم و سپس به راهحلها میپردازیم.
به این مثالها توجه کنید
۱- «زنی ۲۸ ساله هستم. به خاطر مسائلی که در خانواده برایم پیش آمد، مجبور به ازدواج شدم. اوایل هیچ احساسی به همسرم نداشتم و اعتقادم بر این بود که با گذر زمان علاقه پیش میآید. الان با گذشت چند سال و با وجود علاقه شدید همسرم، من همان احساس گذشته را دارم؛ تنفر ندارم، عاشق هم نیستم... به نظر شما ادامه این زندگی و مادر شدن ایرادی ندارد؟»
در پاسخ باید گفت بچهدار شدن هرچند کمککننده است، اما الزاماً تضمینی برای ایجاد عشق و انگیزه بین شما و همسرتان نیست. فرزندپروری در محیطی عاری از صمیمیت و عشق کار دشواری است. قبل از فرزنددار شدن خودتان به صورت فردی به مشاور مراجعه کنید و پس از آن به همراه همسرتان وارد صحبت شوید تا بتوانید بهترین تصمیم را بگیرید.
۲- «زنی ۳۵ ساله هستم. دو فرزند دارم و از اوایل زندگی مشاجرههایم با همسرم شروع شد، تا حدی که چند بار تا پای طلاق هم رفتیم، اما به خاطر دخترم کوتاه آمدم و اکنون با گذشت ۱۲ سال همسرم آرامتر شده، اما احساس میکنم دور از چشم من با فرد دیگری صمیمیت دارد. چه کار باید کنم؟»
در پاسخ باید گفت به یاد داشته باشیم هرکدام از زوجین باید سهم تقصیر خودشان را بپذیرند. بهترین پیشنهاد این است که موضوع را با یک روانشناس مطرح کنید. آنها به شما کمک میکنند تا به هیجانات خودتان مسلط شوید و بعد از آن بتوانید با همسرتان وارد صحبت شوید و ایشان را از ناراحتی و دلخوریتان آگاه کنید. چگونگی ادامه این زندگی وابسته به شما و همسرتان است.
۳- «دختری ۲۷ ساله هستم. عاشق پسری شدم که چند سال از من کوچکتر است و با وجود اینکه او کوچکتر است، اما با نحوه رفتارهایش احساس میکنم ۱۰ سال از من بزرگتر است و قابل تکیه کردن... آیا این اختلاف سن در آینده مشکل ساز نمیشود؟»
در پاسخ باید گفت ابتدا باید ببینیم شما چند سال بزرگتر هستید. طی تحقیقات انجام شده بین صفر تا دو سال اختلاف سنی در زنان بزرگتر ریسک رابطه زیاد بالا نبوده، اما بیشتر از آن میتواند آسیبزا باشد. درست است که سن عقلی با سن تقویمی متفاوت است، اما به غیر از تناسب سنی موارد مهم دیگری نیز در مشاوره پیش از ازدواج وجود دارد که باید بین شما و ایشان سنجیده شود. مواردی همچون شرایط مالی، خانوادگی، مذهبی و فرهنگی. معمولاً به دلیل رشد و بلوغ زودتر در دختران پیشنهاد میشود آنها با پسرانی بزرگتر از خودشان در یک محدوده سه تا پنج سال ازدواج کنند. زن در گذر زمان دچار تغییر و تحولات هورمونی بسیاری مانند زایمان و یائسگی خواهد شد و این مسائل ممکن است برای طرفین مخاطرات و تنشهایی ایجاد کند.
به این مثالها توجه کنید
۱- «زنی ۲۸ ساله هستم. به خاطر مسائلی که در خانواده برایم پیش آمد، مجبور به ازدواج شدم. اوایل هیچ احساسی به همسرم نداشتم و اعتقادم بر این بود که با گذر زمان علاقه پیش میآید. الان با گذشت چند سال و با وجود علاقه شدید همسرم، من همان احساس گذشته را دارم؛ تنفر ندارم، عاشق هم نیستم... به نظر شما ادامه این زندگی و مادر شدن ایرادی ندارد؟»
در پاسخ باید گفت بچهدار شدن هرچند کمککننده است، اما الزاماً تضمینی برای ایجاد عشق و انگیزه بین شما و همسرتان نیست. فرزندپروری در محیطی عاری از صمیمیت و عشق کار دشواری است. قبل از فرزنددار شدن خودتان به صورت فردی به مشاور مراجعه کنید و پس از آن به همراه همسرتان وارد صحبت شوید تا بتوانید بهترین تصمیم را بگیرید.
۲- «زنی ۳۵ ساله هستم. دو فرزند دارم و از اوایل زندگی مشاجرههایم با همسرم شروع شد، تا حدی که چند بار تا پای طلاق هم رفتیم، اما به خاطر دخترم کوتاه آمدم و اکنون با گذشت ۱۲ سال همسرم آرامتر شده، اما احساس میکنم دور از چشم من با فرد دیگری صمیمیت دارد. چه کار باید کنم؟»
در پاسخ باید گفت به یاد داشته باشیم هرکدام از زوجین باید سهم تقصیر خودشان را بپذیرند. بهترین پیشنهاد این است که موضوع را با یک روانشناس مطرح کنید. آنها به شما کمک میکنند تا به هیجانات خودتان مسلط شوید و بعد از آن بتوانید با همسرتان وارد صحبت شوید و ایشان را از ناراحتی و دلخوریتان آگاه کنید. چگونگی ادامه این زندگی وابسته به شما و همسرتان است.
۳- «دختری ۲۷ ساله هستم. عاشق پسری شدم که چند سال از من کوچکتر است و با وجود اینکه او کوچکتر است، اما با نحوه رفتارهایش احساس میکنم ۱۰ سال از من بزرگتر است و قابل تکیه کردن... آیا این اختلاف سن در آینده مشکل ساز نمیشود؟»
در پاسخ باید گفت ابتدا باید ببینیم شما چند سال بزرگتر هستید. طی تحقیقات انجام شده بین صفر تا دو سال اختلاف سنی در زنان بزرگتر ریسک رابطه زیاد بالا نبوده، اما بیشتر از آن میتواند آسیبزا باشد. درست است که سن عقلی با سن تقویمی متفاوت است، اما به غیر از تناسب سنی موارد مهم دیگری نیز در مشاوره پیش از ازدواج وجود دارد که باید بین شما و ایشان سنجیده شود. مواردی همچون شرایط مالی، خانوادگی، مذهبی و فرهنگی. معمولاً به دلیل رشد و بلوغ زودتر در دختران پیشنهاد میشود آنها با پسرانی بزرگتر از خودشان در یک محدوده سه تا پنج سال ازدواج کنند. زن در گذر زمان دچار تغییر و تحولات هورمونی بسیاری مانند زایمان و یائسگی خواهد شد و این مسائل ممکن است برای طرفین مخاطرات و تنشهایی ایجاد کند.
چگونه با دلزدگی در زناشویی مقابله کنیم؟
سؤال مشترک و مهم در بین اکثر زوجین این است که برای جلوگیری و مقابله با دلزدگی زناشویی چه کار باید کرد؟ زمانی را در روز به فعالیت مشترک اختصاص دهید. لیستی از فعالیتهای مشترک درست کرده و برای انجامشان با هم به توافق برسید. روزی را در هفته به روز مشترک اختصاص دهید. روزی حداقل یک بار از همسر خود قدردانی و به او ابراز احساسات کنید. وقتی سر کار هستید حداقل بین یک تا سه بار حتی کوتاه با وی صحبت کنید. در زندگیتان تغییر و تحول بدهید. مسائل و مشاجرات و تنشها را نیمهتمام رها نکنید و آنها را حل و فصل کنید.
رفتارهای مؤثر در ارتباطات زوجین
در ارتباطات زناشویی برخی رفتارها مؤثر هستند؛ رفتارهایی همچون گوش سپردن، حمایت کردن، تشویق کردن، احترام گذاشتن، اعتماد داشتن، پذیرش داشتن و گفتوگوی همیشگی بر سر اختلافات.
احترام به معنای حفظ حریم دیگری و نگه داشتن حرمت همسر است. احترام به نظر، سلیقه، جسم، خانواده و ارزشهای دیگری. بهترین مصداق آن دوستی صمیمانه است. دوستان در عین حال که صمیمی هستند، به یکدیگر احترام میگذارند. دوستان نه به هم بیاحترامی میکنند نه پر احترامی.
یکسری باورها در ارتباط زناشویی مخرب هستند و بهتر است نسبت به آن آگاهی داشته باشیم. باورهایی همچون انتقاد، سرزنش، گلایه، قهر کردن، تهدید و دادن حق حساب یا باج برای تحت کنترل درآوردن دیگری.
قبل از مرگ رابطه به فکر نوشدارو باشیم
ما برخلاف بسیاری از جوامع که هر خانواده در کنار خودش یک مشاور روانشناس دارد تا مسیر مناسبی را انتخاب کند و به بیراهه نرود و درواقع به دنبال حمل کردن نوشدارو هستند تا مبادا مرگی اتفاق بیفتد، این روزها شاهد افرادی هستیم که به دنبال نوشدارو هستند، اما پس از مرگ سهراب و پس از مرگ رابطه! آمار افراد مراجعهکننده قبل از آسیب دیدن و در شرایط عادی به تعداد قابل توجهی کمتر از افرادی است که پس از مواجه شدن با مشکل در زندگیشان به سراغ روانشناس میآیند و این موضوع جای اطلاعرسانی و فرهنگسازی بیش از پیش دارد.
* روانشناس
ما برخلاف بسیاری از جوامع که هر خانواده در کنار خودش یک مشاور روانشناس دارد تا مسیر مناسبی را انتخاب کند و به بیراهه نرود و درواقع به دنبال حمل کردن نوشدارو هستند تا مبادا مرگی اتفاق بیفتد، این روزها شاهد افرادی هستیم که به دنبال نوشدارو هستند، اما پس از مرگ سهراب و پس از مرگ رابطه! آمار افراد مراجعهکننده قبل از آسیب دیدن و در شرایط عادی به تعداد قابل توجهی کمتر از افرادی است که پس از مواجه شدن با مشکل در زندگیشان به سراغ روانشناس میآیند و این موضوع جای اطلاعرسانی و فرهنگسازی بیش از پیش دارد.
* روانشناس
نظر شما