صاحبخبر - آفتاب یزد ـ رضابردستانی: کسی که حکمِ وزارتِ آموزش و پرورش کابینه ی حسن روحانی را پسداده بود، با آغوش باز حکم مهدی طهرانچی را برای معاون دانشگاه آزاد اسلامی شدن، پذیرفت و این یعنی از همان ابتدا نیز دلِ بطحایی با دولتِ دوازدهم نبوده است!
با مراجعهای به روزشمار دولت و کابینهاش میبینیم، هفدهم مرداد 1396: «بطحایی وزیر پیشنهادی وزارت آموزش و پرورش شد.» و بیست و دوم تیرماه 1398: «سید محمد بطحایی وزیر سابق آموزش و پرورش با حکم رئیس دانشگاه آزاد اسلامی معاون این دانشگاه شد.» پس باید به افکار عمومی حق داد که به شیوه ی خود با این آیند و روندِ به زعمِ خیلیها مشکوک! هر نوع برخوردی که صلاح میداند داشته باشد.
از وزیر پیشنهادی بودن تا وزیر مستعفی شدن، حدودِ 700 روز زمان طی شد اما با معاون دانشگاه آزاد شدنِ وزیر آموزش و پرورشِ دولت دوم حسن روحانی؛ جامعه به خود حق داد تا با این چنین واکنشهایی به استقبال یکی از پر حرف و حدیثترین وزرای کابینه ی دوازدهم برود؛ «استعفای مشکوک»، «استعفای اجباری»، «استعفا یا کلک مرغابی؟!»، «استعفا برای مجلس یا استعفا برای زمین زدن دولت؟!»، «ذوق زدگی روسی تبدیل به ذوق زدگیِ حزبی شد»، «معاون دانشگاه آزاد شدن بعد استعفا از وزارت؟!»، «ای کاش مدیر یک دبستان شده بودید»، «اصولگرایان به بطحایی اعتماد خواهند کرد؟!» و «نجابت دولت، برکناری را به استعفاء تقلیل داد».
منهای این واکنشها، با مراجعه به آراء برخی از نمایندگان ـ آن هم در زمان معرفیِ بطحایی به عنوان وزیر پیشنهادی ـ در آستانه ی حضور کابینهی دوم حسن روحانی برای اخذِ رای اعتماد ـ در مجلس ـ شاید بتوان به این نتیجه رسید که از همان ابتدا نیز، انتخاب بطحایی، ریشه و بنیانِ منطقی نداشته است.
برای مثال، جهانبخش محبی نیا، چند روز پس از معرفی بطحایی به عنوان وزیر پیشنهادی وزارت آموزش و پرورش با اشاره به اینکه پیامد انتخاب بطحایی به عنوان وزیر آموزش و پرورش در دولت دوازدهم باعث برانگیخته شدن و راهافتادن امواج نگران کننده در آموزش و پرورش و نهادهای فرهنگی شده است، گفته بود: «نخبگان و شخصیتهای فرهنگی اعتقادشان بر این است که آموزش و پرورش کلید توسعه و ترقی ایران است. طبیعتا عدم جامعیت حضور آقای بطحایی و برنامه ضعیفی که برای اداره ۴ ساله آموزش و پرورش ارائه کرده اند، قطعا نمیتواند به آن کمکی بکند.»
به هر تقدیر اما در 29 مرداد 1396، بطحایی توانست از مجموع ۲۸۸ رای، موفق به کسب ۲۳۸ رای موافق ۳۵ رای مخالف و ۱۳ رای ممتنع شود و صندلی وزارت را از آنِ خود کند.
نگاهی گذرا به دوران وزارتِ بطحایی
ـ آزار و اذیت یک دانش آموز توسط سرایدار مدرسه
ـ حواشی زلزله کرمانشاه در حوزه دانش آموزی
ـ حذف داستان دهقان فداکار
ـ حذف مدارس سمپاد
ـ ممنوعیت توزیع پیک نوروزی
ـ تدریس زبان روسی
ـ طرح تعطیلات دو هفتهای زمستانه
ـ اردوی سفر گرجستان و مرگ دانش آموز
ـ استیضاحی که منتفی شد
ـ حوادثی برای دانش آموزان اهوازی و زاهدانی
ـ مافیای کنکور، کتابهای کمک درسی، معوقات فرهنگیان
ـ غائله خواننده اونور آبی
ـ عدم پذیرش تغییر زمان کنکور برای استانهای سیل زده، زمزمههایی برای برکناری یا استعفا و در نهایت، استعفا به بهانه شرکت در انتخابات مجلس و پذیرفتن محکم معاونت دانشگاه آزاد، بخشهایی از متن و حواشی بطحایی طی 694 روزی است که از وزیر پیشنهادی وزارت آموزش و پرورش بودن تا معاون دانشگاه آزاد شدن سپری شد.
وزیری که از داشتن مشاور پارلمانی بی نیاز بود!
از تمامی این مباحث که بگذریم، نظرات آنهایی که وزیر آموزش و پرورش را از نزدیک میشناختند نیز قابل تامل بود. برای مثال، برخی از همکاران بطحایی معتقد بودند وزیر آموزش و پرورش، بنا به هر دلیل! هر نیرویی که برای پستهای اصلی وزارتخانه لازم دارد با هماهنگی نوبخت و از سازمان برنامه و بودجه جذب میکند یا این که، بیشتر وقت بطحایی در مجلس میگذشت نه در وزارت آموزش و پرورش! و به همین دلیل از معدود وزرای دولت حسن روحانی به شمار میآمد که به حضور مشاور پارلمانی نیازی احساس نمیکرد و نیز این که، بطحایی به جای پرداختن به مسائل و مشکلات آموزشی و پرورشی، بیشتر در پی آن بود که فضای کلی مجلس را با خود همراه کند.
در پی استعفای بطحایی، نقطه نظرات بسیاری در رسانهها مطرح شد اما، «اختلافات درونی دولت» تنها دلیلی بود که به نظر سلیمی -نماینده مجلس- بطحایی را مجاب به استعفا کرده بود و یا «محقق نشدن وعدههای دولت» از نظر ذوالنور ـ دیگر نماینده مجلس ـ این حق را به بطحایی داده بود که به کابینه و وزارت آموزش و پرورش پشت کند و اما افکار عمومی به این سادگیها مجاب و توجیه، نخواهد شد.
غیر هم سو بودن برخی از وزرای دولت با مشی و شعارهای حسن روحانی، انتقادی است که طیِ همهی روزها، هفتهها و ماهها و سالهایی که پاستور در یدِ قدرت یاران روحانی بوده است...∎
نظر شما