به گزارش آفرينش و به نقل از ورزش سه، مثل همه بازارهاي نقل و انتقالات تابستاني، هواداران علاقمند به انتقال ستاره هاي بزرگ به تيم مورد علاقه خود هستند و در اين ميان شايد کيفيت فني و مهم تر از آن نياز سرمربي در اولويت چندم براي برخي قرار مي گيرد. در رقابت جذب ستاره، گاهي مدير يا سرمربي خلاف ميل باطني شايد بازيکني را تنها براي دلخوشي و البته کاهش اعتراضات جذب کند. اما تنها چند هفته ديگر اين تب و تاب شديد فروکش مي کند و رقابت اصلي بين تيم هاي مدعي آغاز خواهد شد.

نبايد فراموش کرد سپاهان با امير قلعه نوعي يک مدعي سنتي به شمار مي آيد، تيم هاي مصطفي دنيزلي فوتبال فوق العاده اي ارائه مي دهند و تابستان نشان داده آرزوهاي پديده تنها به کسب سهميه منتج نمي شود.

پرسپوليس؛ فصل فراموشي برانکو

برانکو، سرمربي کروات و سابق پرسپوليس بي شک درخشان ترين مقطع چند سال اخير اين تيم را رقم زده و با کسب سه قهرماني متوالي در ليگ برتر و رسيدن به فينال ليگ قهرمانان آسيا، نام خود را در تاريخ فوتبال ايران جاودانه کرده است؛ اما به هر حال برانکو به هر دليلي ديگر از پرسپوليس جدا شده و هواداران بايد متر و معيار جديدي متفاوت از استانداردهاي فوق العاده اي که او به ثبت رساند براي حمايت از تيم خود بازسازي کنند.

عليرغم حملات همه جانبه به شرايط باشگاه، پرسپوليس مي تواند امسال هم مدعي قهرماني در ليگ برتر باشد. قرمزپوشان تقريبا ستاره هاي فصل قبل خود را حفظ کرده و 2 بازيکن خوب (با توجه به استانداردهاي فوتبال ايران) به ترکيب خود اضافه کردند.

با حضور بيرانوند درون دروازه، سيد جلال، انصاري، کنعاني و شجاع در قلب خط دفاعي و هافبک هاي خلاق متعدد، اين تيم تنها نياز به جذب يک مهاجم قاتل دارد اما حتي اگر اين اتفاق هم رخ ندهد، بازيکناني چون عليپور، ترابي يا نعمتي همانند فصل قبل قادرند بار هجومي اين تيم را بر دوش کشند.

اما مديريت اين بازيکنان تقريبا مدعي براي حضور در ترکيب، شايد مهم ترين وظيفه سرمربي آرژانتيني و جديد الورود پرسپوليس بوده و حتي شايد از توانايي فني نيز در اين مقطع براي وي از اهميت بيشتري برخوردار است؛ آنچه برانکو در اجراي آن تبحر بالايي داشت.

اما نبايد فراموش کرد جغرافياي نرمال فوتبال ايران مويد آن است براي مديريت تيم، حمايت هواداران يکي از مولفه هاي اساسي است. فراموش نکنيم برانکو در6 ماه اول حضور خود در ايران نتايج چندان خوبي نگرفت اما مورد حمايت سکوها و فضاي مجازي بود و تصميم هاي آتشين وي از جمله گذشتن از نام ستاره هايي چون پيام صادقيان، رامين رضاييان و محسن مسلمان تقريبا مورد اقبال عمومي بخش اعظمي از هواداران پرسپوليس نيز قرار گرفت.

مثال دوم حمايت از تيم برانکو عليرغم سقوط به ته جدول بعد از شکست سنگين مقابل سپاهان در اصفهان، رشد اين تيم با شيب ملايم و در ادامه رقم خوردن يکي از بهترين مقاطع تاريخ باشگاه بود؛ حق انتخاب با آنهاست، بايد استانداردها و موفقيت هاي قبلي را فراموش کرد زيرا موفقيت به قول برانکو تنبلي مي آورد؛ پس حالا وقت بيعت و حمايت از انديشه هاي گابريل کالدرون است.

انقلاب آبي رنگ؛ کارگردان خوش تيپ ايتاليايي

بر خلاف فصول قبل، هياهو در اردوي استقلال در بازار نقل و انتقالات کمتر شده و به نظر مي رسد خريدهاي آبي پوشان بيشتر بر پايه نيازهاي سرمربي، و نه کم کردن روي رقبا انجام مي شود.

استقلال با سرمربيگري آندره آ استراماچوني به سرعت کار خود را شروع کرد (فاکتوري که فصول قبل وجود نداشت)، و در سکوت کامل در حال بازسازي تيمي است که در فصول قبل عليرغم ارائه نمايش هاي خوب، راه و اصول پيروزي و قهرماني را از ياد برده بود.

گرچه به نظر مي رسيد فرهاد مجيدي اين فصل سرمربي استقلال باشد، اما افکار عمومي اين انتخاب را برنتافت و در نهايت فشار هواداران باعث شد مديريت استقلال با آندره آ استراماچوني به توافق رسيده و سرنوشت فصل بعدي خود را به سرمربي جوان ايتاليايي بسپارد.

تاريخ مويد آن است سرمربيان خارجي بعد از انقلاب فرجام خوشي در استقلال نداشته اند و اگر سکوهاي آبي به دنبال تغيير در تکرار تاريخ هستند، بايد رويه اي متفاوت را در پيش گيرند تا سرنوشت سکوموروخوف، رولند کخ يا حتي وينفرد شفر دوباره تکرار نشود.

نبايد فراموش کرد آندره آ استراماچوني بعد از مدتي بيکاري براي اولين بار در ايران و قاره آسيا مشغول به کار شده و قطعا هماهنگي با شرايط براي وي زمان بر خواهد بود (فاکتوري که به برانکو در دوران حضور در پرسپوليس بسيار کمک کرد).

همچنين با جدايي بازيکناني چون مهدي رحمتي، ايسما، منشا، پژمان منتظري، صيادمنش، نورافکن، آرمين سهرابيان، روح الله باقري، محسن کريمي ... و شايد علي کريمي و روزبه چشمي، تغييراتي بنيادي و اساسي در پيکره استقلال ايجاد شده و در اين شرايط تنها فاکتور زمان مي تواند گره گشاي تبعات اين تغييرات سنگين باشد. هواداران استقلال چاره اي جز حمايت از آندره آ استراماچوني و خريدهاي ولو شايد کمي گمنام خود ندارند و مرور تاريخ به آنها آموخته براي بازگشت به جاده موفقيت، ثبات و ثبات عاملي بزرگ و تعيين کننده است.

قرار نيست لزوما دياباته همانند تيام باشد و ممکن است در هفته هاي ابتدايي و با توجه به فاکتورهاي ذکر شده، نتايج يا سبک بازي استقلال باب ميل هواداران اين تيم نباشد اما آبي هاي حاضر روي سکوها چاره اي جز حداقل دادن يک فصل زمان به سرمربي جذاب و ايتاليايي خود ندارند؛ تاريخ نشان داده تنها راه کسب موفقيت در فوتبال ايران، همگام بودن سکوها با تيمي است که در داخل زمين مبارزه 0مي کند.

چه با جدايي ستاره هايي چون رحمتي و منتظري موافق بوديد چه مخالف، تنها راه حل پيش روي شما حمايت است.