شناسهٔ خبر: 33793270 - سرویس اجتماعی
نسخه قابل چاپ منبع: جهان نیوز | لینک خبر

خون‌بهایی که پلیس برای نظم و امنیت می‌دهد +تصاویر

داستان رشادت، ایثار و فداکاری مأموران پلیس انگار پایانی ندارد؛ چه آنجا که آماج حمله دوست و دشمن‌اند چه اینجا که برایشان به به و چه چه می‌کنند؛ اینان مردان بی‌ادعا هستند؛ همان «مجاهدان فی سبیل الله » که رهبر وصفشان کرد.

صاحب‌خبر -
به گزارش جهان نيوز، روایت جانفشانی و ایثار ماموران پلیس انگار پایانی ندارد؛ فداکاری ماموران پلیس راه، راهور، آگاهی، فتا، یگان‌ویژه، پیشگیری و سایر پلیس‌های تخصصی آنقدر ریز و درشت دارد که خیلی از آنها را، من و شما نمی‌دانیم. تلاش پلیس برای ایجاد امنیت و آرامش و انضباط اجتماعی شاید برای همه‌ ما عادت شده باشد؛ شاید این را وظیفه آ‌نها می‌دانیم که باید در راه ایجاد امنیت‌ جانفشانی کنند.

اما آیا از خود پرسیده‌ایم که این پلیسی که برای ایجاد امنیت، جانش را کف دستش می‌گیرد کیست؟ به راستی آنها چه کسانی اند؛ غریبه اند؟ از جایی دیگر آمده‌اند؟ مگر آنها از اهالی همین جا نیستند؛ همین محله، شاید یک کوچه بالاتر یا پایین‌تر.

پلیسی که حقوقش حداقل حقوق کارمندان دولت است بدون هیچ ادعایی روز و شب در سرما و گرما خودش را آماج حملات و دسیسه‌ها کرده و برای ایجاد امنیت  و آرامش ما می‌کوشد؛ براستی تا چه حد قدردان آنها بوده‌ایم؟

پرده اول: 
روز اول عید بود؛ همین چهار ماه پیش در خیابان ارشاد مشهد. یک مورد نزاع و درگیری به مرکز فوریت‌های پلیسی 110 اعلام و ماموران گشت کلانتری سناباد به محل اعزام شدند.
 

فردی اسلحه به دست به ماموران تیراندازی کرد؛ ستوان سوم هادی صفایی، افسرگشت و استوار هادی عزتی راننده گشت به شهادت رسیدند؛ مرد عصبانی در این درگیری همسر خود را نیز کشت و در ادامه با شلیک تیر به زندگی خود پایان داد. 

پرده دوم: 
31 شهریور، مراسم رژه نیروهای مسلح در اهواز. همه در حال تماشای رژه هستند که به ناگاه صدای تیر و رگبار می‌آید؛ تروریست‌هایی که چند روز قبل از برگزاری رژه سلاح‌های خود را مخفی کرده بودند امروز در پوشش مردم در جمع تماشاچیان حاضر شده و سپس جایگاه و مردم را به رگبار بستند.
 

در این حادثه تعدادی به شهادت رسیده و تروریست‌ها که چهار نفر بودند دو نفرشان کشته و دو نفرشان دستگیر شدند. جانفشانی نیروهای مسلح و ماموران ناجا برای کمک‌رسانی به مردم و خارج کردن آنها از صحنه تیراندازی از جمله مواردی بود که در جریان حمله تروریستی اهواز به وضوح  به تصویر کشیده شد.
 

پرده سوم:
30 بهمن 96 ؛ در پاسداران تهران، یکی از خیابان‌های لاکچری‌ پایتخت که چند هفته بود آماج گردنکشی و قدرت‌طلبی و زیاده طلبی عده‌ای درویش از خدا بی خبر شده بود استوار دوم رضا امامی، استوار دوم محمدعلیبایرامی و سرباز رضا مرادی علمدار، سه ماموری که زیر ۲۰ سال سن داشتند در حمله اتوبوس وحشی جان باختند.
 






پرده چهارم: 
17 خرداد 96؛ حمله تروریستی داعش به مجلس شورای اسلامی و حرم مطهر امام(ره).مسعود پزشکیان آغاز نشست علنی مجلس را اعلام کرد؛ نمایندگان مجلس در حال بررسی طرح‌ها و لوایح هستند به ناگاه صدای فریاد و کمی بعد هم صدای تیراندازی به گوش می‌رسد.
 

ماموران امنیتی در داخل مجلس و نیروهای انتظامی در بیرون از مجلس درگیرند. از آن طرف حمله تروریستی دوم داعش به حرم مطهر حضرت امام خمینی (ره) با هوشیاری و جانفشانی ماموران کلانتری حرم ناکام ماند. 

پرده پنجم: 
2  اردیبهشت 98؛ درگیری پلیس با قاچاقچیان سوخت در سیستان و بلوچستان؛ استوار دوم مرتضی رضایی ازدریابانان پایگاه دریایی گواتر چابهار در درگیری با قاچاقچیان به داخل آب سقوط کرده و پس از ساعت‌ها جستجو پیکرش از آب بیرون کشیده می‌‌شود؛ وی به تازگی ازدواج کرده بود. 

پرده ششم: 
داستان جانفشانی ستوان وحید خسروانی جمعی یگان تکاور 110 نیکشهر داستان دیگری است؛ مامور 27 ساله‌ای که برای نجات جان راننده خودرویی که قاچاق بنزین داشت خود را ققنوس‌وار به آ‌تش زد.

12 اردیبهشت بود حوالی ظهر که برای گشت‌زنی عازم منطقه شدند. 15 کیلومتر که از نیکشهر خارج شده بودند پژوی 405 مشکلی فاقد پلاک را دیدند که بر اثر تصادف و برخورد با صخره مچاله شده و دبه‌ها و گالن‌های متلاشی شده سوخت  همه جا را گرفته بود.
 

راننده هم لابه‌لای آهن‌های مچاله شده ماشین گیر کرده بود؛ جوانی بود در لباس بلوچ؛  مامور ناجا دستش را دور جوانک حلقه زد و با تمام زوری که داشت سعی کرد او را بیرون بکشد که ناگاه خودرو منفجر شد.

  مامور دستش را محکم تربه دور شانه جوانک بلوچ انداخت و تمام زورش را جمع کرد اما شعله‌ها دیگر به خودش رسید؛ به لباسش و کم‌کم به زیر پوستش تا آ‌نجا که دیگر رمقی برایش نماند و مامور دیگر پلیس او را از مهلکه خارج کرد.

پرده هفتم: 
رشادت مامور کلانتری 147 گلبرگ که سارق گوشی‌قاپ را متوقف کرده بود خبر دیگری بود که در دی ماه بر خروجی خبرگزاری‌ها نقش بست.

دو نفر از گوشی‌قاپ‌های خشن در محدوده گلبرگ در حال سرقت‌ بودند که مامور کلانتری 147  آنها را دیده و به طرفشان می رود؛ یکی از آنها فرار کرده و دیگری با قمه به مامور حمله‌ور می‌شود اما وی مقاومت کرده و با کمک مردم سارق را دستگیر می‌کند؛ امیرحسین طالبی مامور فداکار فرماندهی انتظامی تهران بزرگ است.

پرده هشتم:
 عید امسال با حوادث طبیعی که گریبان‌گیر مردم شد عیدی متفاوت را برای مردم رقم زد؛ سیل، سین هشتمی بود که امسال به سفره‌های هفت‌سین ما اضافه شد و مردم استان‌های گلستان، لرستان و خوزستان را درگیر خود کرد.

جدای از سیل، طوفان نیز بلای دیگری بود که در قسمت دیگری از کشور پدیدار شد؛ در محور نائین طوفانی با سرعت 130 کیلومتر بر ساعت به 500 خودرو خسارت زد.
 

در این بین انتشار یک عکس از فداکاری یکی از ماموران پلیس راهور توانست تا حدی تلاش پلیس راهور را به منصه ظهور برساند؛« پلیسی که خاک خورد» چهره‌ای است از مامور پلیس راهور نایین: سیروس رحمانی‌نسب. 

پرده نهم:
16 دی ماه 97؛ ماموران پاسگاه پلیس زهره شهر بهبهان در خوزستان موفق به توقیف یک دستگاه خودروی حامل مواد مخدر شدند. در حین انتقال خودرو، قاچاقچیان با مامورین پلیس درگیر و قصد فرار را داشتند که با سرعت عمل ماموران قاچاقچیان دستگیر شدند؛ سرباز سلیم شاوردی مجروح و پس از گذشت یک شب در بیمارستان به شهادت رسید. 
 

پرده دهم: 
حمله اشرار به پاسگاه مرزی میرجاوه حادثه دیگری است؛ ساعت 1:30 بامداد28 فروردین ۹۷،  یک تیم تروریستی از داخل خاک پاکستان با حمله به برجک مرزبانی ناجا در میل مرزی 89 قصد تصرف آن را داشتند که با مقاومت شدید نیروهای مرزبانی مواجه شده و در درگیری شدید درنهایت در دستیابی به هدف شومشان ناکام ماندند.

در این درگیری دو نفر از ماموران ناجا از جمله استوار دوم وحید حسین‌زاده و سرباز ابوالفضل غلامپور به درجه رفیع شهادت نائل شدند.

پرده یازدهم: 
زخمی شدن مامور یگان ویژه در بازی فوتبال و شکستن صندلی بر سر مامور یکی از نمونه هایی است که به وفور در مسابقات با آن شاهدیم؛ موردی که شاید کمتر رسانه‌ای و به آن پرداخته شده است.
 

پرده دوازدهم: 
حضور اراذل و اوباش و ایجاد مزاحمت در پارک دانشجو رشت عوامل یگان امداد پلیس را به محل می‌کشد.



ساعت 23:15 چهارم آبان است؛‌ اراذل و اوباش با چاقو به سمت ماموران حمله می‌کنند؛ سروان حسن پاینده در این درگیری به علت ضربات چاقو مجروح و درنهایت به علت شدت صدمات به درجه رفیع شهادت نائل می‌شود. 

پرده سیزدهم:
در راستای اجرای حکم و دستگیری فردی شرور و سابقه‌دار تیمی از ماموران پلیس آگاهی ساعت 23:30  سوم تیرماه به محل مخفیگاه فرد شرور می‌روند.
سرهنگ احمد ثمره حسینی فرمانده انتظامی زابل با شلیک فرد متهم از ناحیه پهلو مجروح و به بیمارستان منتقل شده و با تلاش ماموران فرد شرور دستگیر می‌شود. 

پرده چهاردهم: 
سیل در خوزستان بیداد کرده است. تمام نیروهای مسلح در حال خدمت‌رسانی به سیل‌زدگان اند؛ در این بین دیگر درجه‌ و ستاره روی شانه‌ها فرقی با هم ندارد؛ همه از سردار و سرهنگ و سروان تا سرباز مشغول خدمت‌رسانی‌اند؛  اما در این بین یک سرباز خبرساز می‌شود.

سرباز وظیفه‌شناس پاسگاه پلدختر که مسیر 35 کیلومتری مسدود خانه تا پادگان را پیاده و با عبور از مناطق کوهستانی و صعب‌العبور سپری کرد تا به مردم برسد و بتواند با حضور در مناطق سیل‌زده حماسه‌ بیافریند؛ محمد جوادکریمی پویا این سرباز وظیفه‌شناس است. 

پرده پانزدهم: 
نجات دو کودک از امواج خروشان دریا توسط دریابان مرزبانی خبری است که به سرعت در صدر اخبار خبرگزاری ها جای گرفت.«استوار دوم حامد عسگری خواه » روز 6 فروردین لب ساحل سرو در پارک کپشکن مشغول گشت‌زنی است که مد دریا را می‌گیرد و دو کودک 6 و 8 ساله سیستانی در آب جا می‌مانند.
 

صدای شیون مادر که ساحل را در می‌نوردد  و التماس‌های غریبانه زن، لحظه ای برای صبرباقی نمی‌‌گذارد.مامور مرزبانی به دریا می‌زند و دو کودک را از آب بیرون می‌کشد؛ داستان فداکاری مرزبان غیور ما به همین‌جا ختم نمی‌شود؛ نفس‌ یکی از پسرها تنگ شده؛ آب و گِل ریه‌اش را پر کرده تا جایی که تنفس مصنوعی نیز کارساز نیست؛ صبر را جایز نمی‌داند و پسر را بغل کرده و با ماشین خود به بیمارستان می‌برد. 

پرده شانزدهم: 
درگیری قانون‌گذار با مجری قانون و توهین به مامور پلیس از جمله مواردی است که کم و بیش خبرساز بوده است.پرونده بخشدار جوکار که با سرعت بالا در حال رانندگی بوده و هنگامی که با ایست مامور پلیس راهور مواجه می‌شود با مامور برخورد کرده و صحنه را ترک می‌کند؛ همچنین درگیری نماینده بیجار با مامور پلیس راهور مستقر در فرودگاه و شکستن بینی مامور از جمله این موارد است.

پرده هفدهم: 
زیرگرفتن عمدی دو مامور پلیس راهور در 2 مرداد در جاده هراز توسط راننده متخلف نیسان و مجروحیت دو مامور تا جایی که چشم یکی از ماموران دچار آسیب شدید شد از جمله نمونه دیگری از مظلومیت پلیس است.

در حادثه‌ای دیگر نیز راننده یک دستگاه لندکروز در جاده شیراز- کازرون با همراهانش اقدام به ضرب و شتم و هتاکی نسبت به مامور پلیس راهور می‌کند.
 

پرده آخر:
جارو زدن کف خیابان برای جمع کردن شیشه‌های حاصل از تصادف توسط مامور راهور،‌ امدادرسانی بی‌غل و غش ماموران یگان ویژه به زائران اربعین حسینی و کول گرفتن افراد ناتوان از نقطه صفر مرزی تا پایانه مرزی؛ شهادت ماموران ناجا در نقطه صفر مرزی و برخورد با تله‌ انفجاری و گیر افتادن در کمین‌های اشرار و قاچاقچیان، زخمی شدن ماموران یگان ویژه به دنبال هیجانات تماشاگران در استادیوم‌های ورزشی، شهادت و مصدومیت ماموران پلیس در ماموریت‌ های 110، درگیری با اراذل، اوباش، هنجارشکنان، مزاحمین نوامیس ،قاچاقچیان مواد مخدر، کالا،‌ ارز،‌ سوخت و ... از جمله اقدامات ماموران بی ادعای ناجا است همانهایی که بی سر و صدا و بی‌هیچ هیاهویی در جای‌جای کشور در حال خدمت‌اند و مقام معظم رهبری مدال « مجاهد فی سبیل الله» را بر سینه آنان آویخت.

منبع: فارس

برچسب‌ها:

نظر شما