شناسهٔ خبر: 33738446 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: ایبنا | لینک خبر

علیرضا سمیعی پژوهشگر فلسفه و ادبیات:

قرآن تنها مکتوب دینی است که از تمام فرم‌های روایی استفاده کرده است

علیرضا سمیعی، پژوهشگر فلسفه و ادبیات، از نامه‌نگاری، گفت‌وگو نویسی، خطابه، داستان و مناجات به عنوان نمونه‌های ادبی که در قرآن بیان شده است، یاد کرد.

صاحب‌خبر -
 
به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در قم، هفتاد و پنجمین نشست علمی مدرسه دراماتورژی قرآن کریم در مدرسه اسلامی هنر برگزار شد.

در این جلسه علیرضا سمیعی، پژوهشگر فلسفه و ادبیات، به بیان خاستگاه‌های بوطیقای قرآن کریم و نمود آن در ادبیات فارسی پرداخت و با بیان اینکه ما صرفاً از تمدن‌هایی آگاهی داریم که قصه داشته‌اند، گفت: تمدن‌ها اساساً به‌واسطه این قصه‌ها است که هویتی یافته‌اند. در تمدن‌های اولیه فرم قصه‌گویی نیز به‌خودی‌خود دارای تقدس بوده است.

سمیعی به سنت قصه‌گویی در برخی از این تمدن‌ها ازجمله تمدن‌های، سومری، ایرانی، یونانی و هندی اشاره کرد و سپس به تاریخچه فرم روایی و قصه‌پردازی در متون دینی یهودیت و مسیحیت پرداخت و در ادامه یونانیان را ملتی معرفی کرد که حول عنصر زبان گرد یکدیگر آمدند و تصریح کرد: آنها با نگاهی قدسی به ادبیات حماسی از جمله آثار هومر و هزیود به تحکیم باورهای دینی و اجتماعی خود پرداختند؛ چیزی شبیه به تأثیر شاهنامه در تمدن ایرانی.
 

سمیعی افزود: این افلاطون و ارسطو بودند که برای نخستین بار به شکلی آگاهانه و فلسفی به بازنگری در امر ادبی و فرم‌های قصه‌پردازی پرداختند و علاوه بر فرم در باب محتوای آثار ادبی هم نظرات مهمی ارائه کردند.

وی به سنت قصه‌گویی در کتب مختلف آسمانی تأکید کرد و یادآور شد: قرآن در میان مکتوبات دینی، تنها مکتوبی است که از تمام فرم‌های روایی استفاده کرده است. نامه‌نگاری، گفت‌وگو نویسی، خطابه، داستان، مناجات و ... ازجمله نمونه‌های بیان ادبی در قرآن‌اند و بااینکه شعر در قرآن نداریم اما تمام صنایع ادبی را در متن قرآن می‌یابیم.

این پژوهشگر فلسفه و ادبیات با بررسی نمونه‌های ادب پارسی به اثرپذیری آن‌ها از سبک‌های روایی مختلف قرآن اشاره کرد و بیان کرد: سه شیوه‌ قصه‌گویی اشاره‌وار و تلمیحی، قصه‌گویی به شکل کامل و قصه‌گویی به سبک پاشان و پراکنده در بخش‌های مختلفی از قرآن قابل‌مشاهده است که هرکدام از آن‌ها در سبک‌های مختلف ادب پارسی بازتاب داشته است.

سمیعی در پایان با نگاهی هستی‌شناسانه به بررسی چیستی و چگونگی این سه شکل قصه‌گویی و اقتضائات و نشانه‌های آن‌ها پرداخت و نمونه‌های هرکدام از این شیوه‌ها را در آثار بزرگ ادبی ایران بررسی کرد.

نظر شما