به گزارش خبرگزاری مهر، جلسه نقد و بررسی کتاب «دغدغه ایران» نوشته محمد فاضلی به همت پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات برگزارشد.
محمد فاضلی نویسنده کتاب «دغدغه ایران: راهی به سوی آزادی، امنیت و توسعه پایدار» در مراسم نقد آن درباره نحوه تبدیل نوشتارهایش به کتاب گفت: شش فصل کتاب مجموع نوشتههایی است که بین سالهای ۹۴ تا ۹۷ در کانال تلگرامی خود آنها را منتشر کرده بودم. از نوشتن این کتاب چند منظور داشتم، اول اینکه احساس میکنم جامعه ایران، جامعهای است الکن و از آن الکنتر، دولت و حکومتش است یعنی قادر نیست با مردمش حرف بزند و حرفها را صریح و بر محورهای مشخصی بزند تا بدانیم مسائل ما چیست. نوشتن این متون درواقع تستی بود بر اینکه امکان حرف زدن با مردم سنجیده شود. اولین متنهایی که نوشتم، مکانیسم ارتباطگیری با مردم بود که خوشبختانه بازخورد خوبی داشت و به این نتیجه رسیدم که میتوان با مردم حرف زد و با آنها ارتباط برقرار کرد.
وی افزود: این کتاب تلاشی بود برای اینکه اصلیترین مسائل سیاستی کشور از حوزه اقتصاد، محیطزیست، سیاست اجتماعی را مطرح و یک رویکرد بین رشتهای در حوزه سیاستگذاری و سیاست عمومی در ایران را به زبان ارتباطگیری با مردم تبدیل کنم.
فاضلی در توضیح اهداف دیگر خود در نوشتن این کتاب تصریح کرد: سعی کردم جامعهشناسی را همزمان بین تودهها و سیاستگذارها ببرم. در دنیای امروز برای اینکه بتوانیم خیلی از مسائلمان را حل کنیم، چارهای نداریم جز اینکه «کنشگر مرزی» باشیم. یعنی کنشگری که دانش و سیاست را با هم ترکیب میکند. مجموع آن چیزی که در این کتاب است، از جنس همین کنشگری مرزی است.
این جامعهشناس در بیان ویژگیهای کتاب اذعان کرد: با تجربیاتی که از زمان تدریس در دانشگاه مازندران داشتم، به این نتیجه رسیدم که داستاننویسی را با سیاست عمومی ترکیب کنم که حاصل آن جامعهشناسیای بود که حرفهای نیست، در مرزها حرکت میکند و هدفش عموم است که همزمان با سیاستمدارها هم حرف میزند و نیز تلاش میکند که این عرصهها را به هم نزدیک کند، سخن مردم باشد ولی بتواند با سیاستگذار هم دیالوگ کند. او ادامه داد: مجموع کتاب دغدغه ایران، یک موجود سیال حاصل علائق متفاوت من است؛ علاقه به جامعهشناسیای که اسم آن را «ایراندوستی ماجراجویانه» گذاشتم.
فاضلی در توضیح بیشتر خصوصیات این کتاب اظهار کرد: تلاش کردم مسائل جامعه ایران را عمومی کنم، ارتباطگیری را گسترده سازم و درنهایت به زبانی بنویسم که تودهها بتوانند با آن به راحتی ارتباط برقرار کنند. در این فرآیند آگاهانه تلاش کردم که مفاهیمی بسازم که در ذهنها جای بگیرد. مجموعهای از تکنیکهای ادبی را به کار بردم، تعمداً طنز تلخی را وارد جامعهشناسی و سیاستگذاری عمومی کردم و تیترها نیز تعمداً گاهی تند میشود که همه با هدف تأثیرگذاری هرچه بیشتر بود.
عباس کاظمی، عضو هیأتعلمی پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری در ادامه این نست گفت: آقای فاضلی دانش نظری قوی دارند همراه با یک پسزمینه مهندسی و کتابهای جدی بسیاری در زمینه نظریههای جامعهشناسی تا کتابهای همهپسند نوشتهاند. نکتهای که باید گفت این است که یادداشتی که برای تلگرام نوشته میشود، میتواند ارزشمند باشد و مخاطبان خاص خود را داشته باشد اما مخاطبی که تلگرامی است کمتر مخاطبی است که کتاب باشد. منظور این است که شخصی که برای تلگرام نوشته اگر بخواهد وارد عرصه کتاب شود، کاملاً مخاطبانش ریزش پیدا میکنند. بهعبارت دیگر این سوال پیش میآید که محتوایی که برای تلگرام تولید شده و کمتر رفرنس دارد، بیشتر احساسی است و نثر آن نیز فرق میکند، چطور میتواند برای مخاطبانی که کتابخوان هستند، همچنان جذاب باشد. درواقع نوشتارهایی که همهپسند هستند ضرورتاً نمیتوانند کتابهای همهپسندی باشند.
وی در توضیح اصول کاری دکتر فاضلی افزود: کمتر کسی است که بتواند صحبت با سیاستگذاران را مشی کاری خود قرار دهد و میتوان گفت این حسن آقای فاضلی است که توانسته این کار را بکند و حسن دیگر ایشان در این است که توانسته ایدههای جامعهشناسی را به فضای عمومی بکشاند که ازجمله آثار این کار، میتواند آگاهی دادن به مردم و در مرحله بعد افزایش فشار بر روی سیاستگذاران باشد.
این عضو هیأتعلمی پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم، در نقد این کتاب تصریح کرد: کسی که این کتاب را میخواند ممکن است با خود بگوید این کتاب بیش از اندازه بحرانها را برجسته کرده و به مسائل مثبت توجهی نکرده است. تأکید بیش از اندازه بر بحرانها این پیامد را خواهد داشت که به جای اینکه ما را به ماندن در کشور و ادامه زندگی امیدوار کند، بیشتر ما را فراری میدهد. حسی که این کتاب میدهد، بیشتر حس ناامیدی است؛ پر از تنش است و استرس.
وی افزود: ترسیم فضای یأسآلود و تأکید بر بحرانها، این سوال را ایجاد میکند که آیا واقعاً جامعه چنین است یا اینکه ما جامعهشناسها و علومسیاسیها آن را اینگونه ترسیم میکنیم؟
مسعود عالمی نیسی، عضو هیأتعلمی دانشگاه علامه طباطبایی دیگر میهمان این جلسه اشاره کرد: می توان گفت که «دغدغه» ویژگی اصلی نوشتههای آقای فاضلی است، چه نوشتههای علمی و چه کتابهای عمومی. از آنجایی که مجموعه کتاب نوشتارهایی است که به اقتضا نوشته شده، طبیعتاً نقد آن نیز دارای این ویژگی خواهد بود، یعنی یک پراکندگی توآم با روح مشترک در آن. نقطه قوت شکلی کتاب این است که قلم دکتر فاضلی بسیار دوستداستنی است بهنحوی که خواننده متوجه گذر زمان نمیشود و نقطه قوت محتوایی، اصرار ایشان بر گفتگو است که بنده آن را بسیار میپسندم. گفتگوی عالمانه و همراه با آرامش بدون اتهام زدن. کتاب بسیار ایدهبخش و خواندنی است بهطوری که هرجای کتاب را باز کنید، میتوانید یک ایده از آن بگیرید.
وی در نقد این کتاب اظهار داشت: طراحی روی جلد این کتاب ضمن اینکه نشاندهنده خوش فکری است و از روی تلگرام برداشته شده ولی ممکن است شائبه انتخابات از آن بیرون بیاید. نکته دوم اینکه، هرچند رفرنسدهی در تلگرام لازم نیست ولی در کتاب لازم است و جای خالی آن در کتاب حس میشود.
این عضو هیأتعلمی دانشگاه علامه طباطبایی افزود: کتاب مجموعهای از شکلاتهاست. نتیجه آن این است که خواننده با برداشتن چند شکلات از جاهای مختلف، دچار سیری کاذب میشود. کتاب علمی کتابی است که تشنگی و گرسنگی به خواننده دهد. این کتاب به خواننده احساس دانایی میدهد.
وی ادامه داد: از آنجایی که نویسنده کتاب در انتخاب سختی بین جامعه و علم قرار گرفته، وقتی وارد این مسیر شده، در قسمتهایی به سمت پوپولیسم (با اینکه خود از آن فراری است) لغزش پیدا کرده است.
این ناقد کتاب در ادامه به برخی ویژگیهای دیگر کتاب اشاره و اذعان کرد: برخی جملات کتاب از سطح دانش عمومی و رسانههای مجازی بالاتر نرفته و نکته دیگر اینکه، اطلاعات و تحلیلهای بیمنبع و مطلقگونه در کتاب دیده میشود در حالیکه علم با احتیاط است و نسبی.
عالمی نیسی در پایان سخنان خود به تصویر منفی کتاب پرداخت و گفت: اگر در قسمت جمعبندی بخواهیم تیترها را درکنار هم قرار دهیم، مجموعهای از تیترهای منفی دیده میشوند. مثلاً تیتر «جامعه مسائل حلنشده» به شدت تعبیر سنگینی است. ما به هرحال در این جامعه زندگی میکنیم و بدیهاشی آنقدر نیست که نتوان در آن زندگی کرد. مسائل ما، مسائل بدخیم دانسته شده و طوری تعریف شده که این مسائل راهحل ندارند.(مثل صفحه ۴۳۷) باید گفت اگر تمام نقاط ضعف را بپذیریم، آیا نقاط قوتی نداریم؟ اگر ما دغدغه ایران را داریم، باید به این جامعه امید دهیم. باتوجه به اینکه دکتر فاضلی خواه ناخواه نقش رهبری افکار را دارند، حرفشان دارای تأثیر است مخصوصاً برای نسل جوان. بنابراین بهتر است که کمی از دریچه امید نیز به مسائل نگاه کنند.
مجتبی لشکربلوکی، مشاور وزیر امور اقتصادی و دارایی و مدرس دانشگاه صنعتی شریف، در وصف خصوصیات مثبت کتاب و نویسنده آن خاطرنشان کرد: آقای فاضلی حرف نمیزند بلکه مینویسد و این نقطه قوت ایشان است. او رویکرد کلیله و دمنهای دارد. یعنی از داستانهای معمولی شروع میکند و سپس در آن مهمترین مسائل جامعهشناسانه، سیاسی و اقتصادی را به ما یادآوری میکند. او تلاش میکند عقلانیت در گفتار را در نوشتههایش رعایت کند و به همین دلیل است که با اقبال جامعه مواجه شده است. ضمناً توانمندی مفهومسازی دارد یعنی میتواند روی یک داستان بزرگ، برچسب بزند و آن را تبدیل به یک کپسول کند و بر سر زبانها بیاندازد. همچنین طنز نهفته در نوشتهها آن را بسیار جالب و خواندنی میکند. از طرف دیگر باید گفت که کمتر دیده شده که در نوشتههای دکتر فاضلی کینهتوزی سیاسی باشدیا خودش را وارد مناقشات سیاسی کند و همیشه سعی کرده مسائل را از نگاه منطقی ببیند نه سیاسی.
لشکر بلوکی در ادامه، در نقد این کتاب گفت: اگر خوانندهای نداند عقبه این کتاب چیست و قبلاً تلگرامی نوشته شده، متوجه یک عدم انسجام خواهد شد چراکه استقرایی نوشته شده است و چون بر اساس یک چارچوب نظری نوشته نشده، آن انسجام لازم را ندارد. نکته دوم این است که تلخکامیای که از خواندن این کتاب ایجاد میشود، از امیدواریای که به خواننده میدهد، بسیار بیشتر است. این مسأله برای کتابی که نامش دغدغه ایران است، ایراد بزرگی است. چراکه طبیعتاً این اسم، باید ما را نگران کند اما امیدوار ولی چنین نیست. موضوع سوم که باید به آن اشاره کرد، بخش انتهای کتاب است. راهکاری که در انتهای کتاب نوشته شده، به اندازه دیگر مطالبی که در کتاب آمده، شفاف و واضح و قابل درک نیست. اگر کتاب میخواهد با بدنه مهمی از جامعه ارتباط برقرار کند، باید روی بخش پایانی کتاب بیشتر کار شود. و نکته دیگر اینکه کتاب، آگاهانه یا ناآگاهانه، لبه تیز نقد را روی مسئولان و مدیران برده است و کل جمعیت ۸۰ میلیونی را بیعیب و خوب دانسته است درحالی که همه ما دارای عیوبی هستیم و هریک به نحوی در مشکلات سهیم هستیم.
امیر ناظمی، عضو هیئت علمی مرکز تحقیقات سیاست علمی کشور و رئیس سازمان فناوری اطلاعات ایران در اینمراسم نقد با اشاره به این موضوع که نمیخواهد در فضایل آقای فاضلی صحبت کند و بیشتر قصد دارد کتاب را نقد کند، عنوان کرد: سوالی که در ابتدا مطرح میشود این است که «روشنفکر» در دنیای امروز چه معنایی دارد و آیا نوشتن چنین کتابی روشنفکرانه است یا خیر؟
ناظمی با بیان این مطلب که امروز تعریف روشنفکری تغییر کرده و دیگر آن نگاه جلالآلاحمدی که به شکل عمومی و با هدف آگاهسازی مخاطبان سخن میگفتند و مینوشتند، وجود ندارد، ادامه داد: امروز روشنفکری تخصصی شده و هر یک از روشنفکران با عینک تخصصی خود، اطلاعات با ارزشی را به دیگران که در آن زمینه بیسواد هستند، منتقل میکنند. این کتاب بنده را یاد جلالآلاحمد امروز میاندازد درحالیکه فکر میکنم تاریخ انقضای متنهای جلالآلاحمدی سرآمده و امروز، جامعه ما از این مسأله استقبال نمیکند و بنده یا هر روشنفکر دیگر را خیلی مجاز نمیداند که اینگونه بخواهد به مسائل نگاه کند. وقتی از حادثهای مثل پلاسکو یا پل صدر در کتاب گفته شده، انتظار میرفت که این کتاب از یک عینک تخصصی جامعهشناسی، اطلاعات لازم را به مخاطب در مورد این وقایع دهد نه از منظر یک روشنفکری عام که در این کتاب دیده میشود. وی افزود: از دکتر فاضلی بهعنوان یک روشنفکر جامعهشناسی انتظار میرود که اطلاعات جامعهشناسی تخصصی را به ما دهد درحالیکه معلوم نیست دکتر فاضلی براساس چه تئوریهایی و از کدام ساختار فکری مطرح در دنیا، این مطالب رو آورده است. این مسأله بزرگترین نقدی بود که بر این کتاب داشتم.
در پایان جلسه محمد فاضلی پس از پایان سخنان ناقدان، در جایگاه قرار گرفت و در پاسخ به انتقادات آنها اظهار کرد: این واقعیت دارد که کتاب تلخ است و بنده آن را میپذیرم اما کسانی که حوصله ندارند در هرصفحه از کتاب، با یک مسأله از ایران مواجه شوند، قید خواندن این کتاب را بزنند. وی افزود: قبول دارم که کتاب تلخ است اما در آخر هر قسمت، سعی کردم که یک راهحل ارائه دهم.
فاضلی درمورد تیتر «مسائل بدخیم» در کتاب گفت: مسائل بدخیم بهعنوان مسائلی که راهکار ندارند، نیست بلکه بهعنوان مسائلی هستند که خود مسأله تعریف نشده است. مثلاً مسائل آب، سیاستخارجی، اعتیاد و … هنوز در ایران تعریفنشده باقی ماندهاند.
او در مورد دلیل عدم ارائه راهکار برای برخی از مسائل بیان کرد: علت اینکه برای برخی از مسائل راهکار ندادم این است که باورم این است که امکان ندارد برای برخی مسائل مثل آب، بتوان از قبل راهحلی ارائه داد. در زمینه آب، امکان ندارد یک تحقیق با میلیارها هزینه بتواند راهکاری ارائه دهد مگر اینکه همه آنهایی که در این مسأله بهنحوی درگیر هستند، در فرآیند حل آن مشارکت کنند، یعنی این راهکار مرحله به مرحله ساخته شود.
فاضلی در مورد عنوان «جامعه مسائل حلنشده» در کتاب اذعان کرد: وقتی میگویم جامعه مسائل حلنشده، منظورم این نیست که زندگی نمیکنیم، همه مردم در همه جای دنیا زندگی میکنند اما با چقدر پروندههای باز حلنشده؟ مشکلات اقتصادی، آلودگی، آب، بیکاری، طلاق و … همه پروندههای باز حلنشده هستند.
او همچنین در مورد احساسی که کتاب به خواننده القا میکند خاطرنشان کرد: برداشت خودم این نیست که کتاب حس ناامیدی میدهد، اگرچه از تلخی حرف میزند. حس خودم بر این است که یک شخصی آمده و میگوید به طور فرض، صدتا مسأله داریم ولی انتهای همه مسائل میگوید که میتوانیم آنها را حل کنیم و بعد تا حد ممکن هم میگوید که «چگونه» حل کنیم که برخی از آنها هم راهکارهای ثبتشده جهانی است یعنی بقیه دنیا هم همین مسیرها را رفته است.
این جامعهشناس در رابطه با نثر کتاب نیز گفت: بنده کتابهای آکادمیک و با متنهای پیچیده نیز داشتم که برخی از آنها را حتی کسی سراغی نگرفته اما در این کتاب تعمداً قصد داشتم که با «مردم» حرف بزنم و بههمین دلیل این شیوه نوشتن را انتخاب کردم. وی به انسجام کتاب نیز اشاره و تصریح کرد: اینکه میگویند کتاب انسجام ندارد، قبول دارم؛ کتاب انسجام قیاسی ندارد یعنی از چارچوب نظری شروع نمیکند. بنابراین مصیبی کشیدم تا ۲۵۰ متن را طوری طبقهبندی کنم تا خواننده که از متن یک به دو میرود، احساس نکند که از مشرق به مغرب رفته است. در مورد موضوع ناامیدی نیز امیدوارم محتوای کتاب که از تلخی صحبت میکند، اثر تلخی روی خوانندهاش نگذارد.
نظر شما