شناسهٔ خبر: 33703918 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: دیپلماسی‌ایرانی | لینک خبر

کمپین اعمال فشار حداکثری یک شکست تمام عیار بوده است

"بازی جوجه" ترامپ با ایران

ایالات متحده و ایران همچنان در مسیر تلاقی قرار دارند و به نظر می رسد که هیچ یک حاضر به عقب نشینی نیستند. رویکرد «اعمال فشار حداکثری» ترامپ تا اینجای کار شکست خورده و بهتر است که رئیس جمهوری آمریکا پیش از آنکه دیر شود، درصدد یافتن یک راه حل برآید.

صاحب‌خبر -

نویسنده: نیکلاس کریستف

دیپلماسی ایرانی: دونالد ترامپ، رئیس جمهوری ایالات متحده، کمپین اعمال فشار حداکثری را علیه کره شمالی به اجرا گذاشت و این کشور همچنان به فعالیت های خود در زمینه تولید سلاح های هسته ای ادامه می دهد. او همین کمپین را در مواجهه با چین به اجرا گذاشته و ایالات متحده را با خطر یک جنگ تجاری مواجه کرده است. کمپین اعمال فشار حداکثری علیه ونزوئلا گرسنگی عمومی در خیابان ها را تشدید کرده، اما هیچ تاثیری بر نیکلاس مادورو نداشته است. کمپین اعمال فشار حداکثری در مورد فلسطینی ها هم به اجرا گذاشته و پاسخ آنها خودداری از دیدار با مقامات دولت ترامپ بوده است. اما نگران کننده ترین مورد، استفاده از کمپین اعمال فشار حداکثری ترامپ در قبال ایران است که می تواند ایالات متحده را به آستانه یک جنگ دیگر در خاورمیانه بکشاند.

ترامپ در هر یک از موارد فوق بدون اینکه هیچ استراتژی واضحی داشته باشد، تاکتیک های تهاجمی را پیش برده است. در اغلب موارد این تاکتیک ها در تحمیل بدبختی کاملا موفق بوده اند، اما در عین حال موجبات خصومت بیشتر این کشورها به خصوص ایران را فراهم آورده اند که در برخی موارد برای ایالات متحده مخاطره آفرین است.

خوشبختانه ترامپ اعلام کرده که دستور حمله نظامی به ایران را لغو کرده، اما مساله این است که سیاست او در قبال این کشور عمدتا شکست خورده و آن را در مسیر احتمالی دستیابی به تسلیحات هسته ای قرار داده است. بداهه نوازی های او دوست و دشمن را به یک میزان گیج و آشفته کرده و این در حالی است که با ایران وارد بازی جوجه شده است. (در این بازی دو خودرو در یک مسیر و روی خط به سمت یکدیگر حرکت می کنند و هیچ یک قصد تسلیم شدن ندارند.)

به نظر می رسد که ترامپ در یک دنیای فانتزی زندگی می کند که در آن اقدامی چون ترک توافق هسته ای به دست آمده در دولت اوباما به همراه اعمال تحریم ها و توئیت های تهدیدآمیز، ایران را به دست کشیدن از برنامه هسته ای اش وادار خواهد کرد. اما تاکتیک های ترامپ در عمل خشم ایران را برانگیختند و آن را به واکنش وادار کردند.

برخی از آمریکایی ها از «حملات دقیق» سخن می گویند و متاسفانه به نظر می رسد که بسیاری از آمریکایی ها از جمله آنهایی که در کاخ سفید هستند، نمی دانند که این حملات چه نتیجه فاجعه آمیزی می توانند داشته باشند. اگر همانطور که ترامپ گفته و پیش بینی کرده، در حملات دقیق آمریکا 150 ایرانی کشته می شدند، آنگاه نیروهای تحت حمایت ایران با کشتن آمریکایی ها در عراق، سوریه، افغانستان و هر جای دیگری در جهان این حمله را تلافی می کردند. حتی این احتمال وجود داشت که ایران یا یکی از گروه های تحت حمایت آن به زیرساخت نفتی عربستان سعودی حمله و در جریان نفت از تنگه هرمز اختلال ایجاد کنند. ممکن بود حزب الله به اسرائیل حمله کند و یک جنگ جدید بین اسرائیل و لبنان آغاز شود. اقتصاد جهانی ممکن بود به شدت آسیب ببیند. درگیری با یک حمله دقیق به اهداف خاص شروع می شد، اما همانجا پایان نمی یافت.

مساله جایی که به هواپیمای بدون سرنشین آمریکا شلیک شده نیز مطرح است؛ ترامپ مدعی است که این هواپیما در حریم هوایی بین المللی در پرواز بود و ایران تاکید دارد که این هواپیما به اراضی آن نفوذ کرده بود. «تایمز» به نقل از یک مقام ارشد دولت ترامپ نقل قول کرد که احتمالا هواپیمای بدون سرنشین آمریکایی حریم هوایی ایران را نقض کرده است. اگر چنین اتفاقی رخ داده باشد و دروغ دولت ترامپ به جهانیان افشا شود، آنگاه ایالات متحده متحمل ضربه سهمگینی خواهد شد. اقدام ایران در هدف گیری یک پهپاد در حریم هوایی اش کاملا قابل درک است؛ به طور قطع ایالات متحده نیز در موقعیت مشابه همین کار را می کرد.

جان بولتون، مشاور امنیت ملی، و مایک پومپو، وزیر امور خارجه، مدام برای پیشبرد آمریکا به سمت اقدام نظامی تلاش می کنند و هر دو از مخالفان سرسخت ایران به شمار می روند. اما اصل اول در سیاست خارجی این است که جنگ طلبانی که در مورد عراق مرتکب اشتباه شدند، از میهن پرستی در قبال ایران دور نگه داشته شوند.

اما سوال این است که ایالات متحده برای کاهش مخاطره جنگ چه می تواند بکند؟ در اینجا به چهار اقدامی که ترامپ می تواند انجام دهد اشاره شده است:

اول اینکه برای کاهش مخاطره تصادم، اطمینان حاصل کند که نیروهای ایالات متحده تنها در دفاع از خود و یا طبق فرمان رئیس جمهوری اقدام به شلیک می کنند. در سال 1988 نیروهای آمریکایی هواپیمایی را هدف گرفتند که تصور می کردند یک جت تهدیدآمیز ایرانی است؛ اما در حقیقت، این هواپیما غیرنظامی ایرانی بود و همه 290 سرنشین آن در این حمله جان خود را از دست دادند.

دوم اینکه سعی کند برای برای حفاظت از ترافیک کشتی رانی در تنگه هرمز یک نیروی بین المللی تشکیل دهد. بدین ترتیب آمریکا در مقابل تحرکات ایران یک جبهه متحد ایجاد کرده و در عین حال، خطر مین گذاری ها که می توانند آغازگر جنگ باشند را کاهش داده است.

سوم اینکه ایالات متحده را از عربستان سعودی و امارات متحده عربی که به همراه اسرائیل نقشی تعیین کننده در خصومت ها با ایران داشتند، جدا کند. سنا در این زمینه قدم درستی برداشته و به ممانعت از فروش تسلیحات به عربستان سعودی رای داده است. تلاش های عربستان سعودی برای به چالش کشیدن ایران در قطر، لبنان و به ویژه یمن، نتیجه عکس داده است. از این رو، بهتر است ترامپ درباره آنچه محمد بن سلمان ولیعهد سعودی می گوید، محتاطانه عمل کند.

چهارم اینکه در صدد گفت و گوهای پنهانی با ایران برای بازیابی توافق هسته ای برآید.

اگرچه ممکن است چنین رویکردهایی موفقیت آمیز نباشند، اما به قدری خوب هستند که ارزش امتحان کردن داشته باشند. شاید جنگ گاهی اوقات ضروری باشد، اما به طور قطع اکنون یکی از آن زمان ها نیست. رویکرد «اعمال فشار حداکثری» ترامپ در رابطه با هر کشوری که اعمال شده، یک شکست تمام عیار بوده است. ایالات متحده و ایران همچنان در مسیر تصادم هستند و هر یک سعی دارند راه خروجی بیابند که به وجهه آنها آسیبی نزند. آنچه دولت های هر دو کشور باید درباره آن محتاط باشند این است که تندروها به آتش جنگ دامن می زنند و جناح مشابه در کشور مقابل را قدرتمند می کنند.

منبع: نیویورک تایمز / مترجم: طلا تسلیمی
 

نظر شما