نرگس حافظی: صنعت ماینینگ در بسیاری از کشورهای جهان مورد توجه عموم مردم قرار گرفته است. این صنعت نوعی کسب و کار با درآمد قابل توجه است. حضور در این صنعت بهویژه در کشورهایی که هزینه برق و انرژی آن پایین است، با هدف کسب درآمد، در حال گسترش است.
در کشور ما با توجه به پایین بودن هزینه برق، به صنعت ماینینگ اقبال زیادی شده است و با توجه به اینکه هنوز قوانین بازدارنده ویژهای در این زمینه در کشور وضع نشده، شاهد رشد روزافزون فعالیتهای ماینینگ در کشور هستیم. اگر چه نباید از یک آفت بزرگ هم بیتفاوت گذشت و آن هم حضور ماینرهای خارجی بهویژه چینیها در کشور است که بهرهبرداری زیادی از منابع انرژی کشور با هزینه پایین میکنند. البته با توجه به شرایط سیاسی کشور، ما باید سهم زیادی از رمزارزهای معتبر جهانی را به کشور خود اختصاص دهیم تا بتوانیم در بازارهای جهانی با ارزی غیر از دلار، تبادلات مالی داشته باشیم و از این رو، حضور بخشهای گوناگون کشور در فعالیت ماینینگ، در مجموع برای کشور مفید است. برای بررسی بیشتر این موضوع با مهرداد فرنوش، رئیس هیاتمدیره شرکت «همراستا» و از فعالان بخش خصوصی در حوزه رمزارز و پیادهسازی فارمهای بیتکوین گفتوگویی انجام دادیم که در ادامه میخوانید.
وضعیت فعلی ماینینگ در ایران چگونه است؟
درحالحاضر در ایران استقبال خوبی از این صنعت شده که علت آن هم این است که حجم بازگشت سرمایه در این صنعت به نسبت سایر صنایع، با توجه به حجم سرمایهگذاری اولیه، خیلی بیشتر است و با توجه به نوسانهای شدید دلار در ایران و اینکه در صنایع گوناگون نمیتوان سودآوری خاصی دید، تعداد زیادی از افراد وارد صنعت ماینینگ شده یا دوست دارند وارد شوند. اما با توجه به مشکلات حقوقی و گنگی این صنعت در ایران، یعنی با توجه به قانونگذاری که قرار است در آینده نزدیک انجام شود، سرمایهداران خیلی بزرگ در این حیطه دیده نمیشوند و بیشتر فارمهای کوچک مقیاس است که مردم به آنها رو آوردهاند. به علت ریسک بالای این صنعت که آن هم ناشی از نبود قانون مشخص و دقیق درباره این صنعت است، سرمایهگذاران بزرگ حضور جدی و پررنگی در این صنعت ندارند. با توجه به همین موضوع فارمهایی که درحالحاضر وجود دارد از ۳ یا ۴ دستگاه تا ۴۰۰، ۵۰۰ دستگاه تشکیلشده که کوچکمقیاس هستند. این دستگاهها با برقی کار میکنند که در صنایع دیگر نمیتوان از آن استفاده کرد؛ تعدادی از دستگاهها هم از برقهای کشاورزی و صنعتی استفاده میکنند که میشود از این نوع استفاده آنها خرده گرفت و هم میتوان از آن دفاع کرد که توضیح خواهم داد.
موضوع کلی این است که در داخل کشور با توجه به شرایط اقتصادی و تحریمهایی که شاهد آن هستیم ماینینگ بهعنوان یک صنعت جذاب است و مردم را به خود جلب کرده و جدا از بازگشت سرمایه و جذابیت سرمایهگذاری، بحث درآمد دلاری و نرخ ثبات در آن ارزشافزوده و درآمدی خوبی ایجاد میکند چراکه در قالب بیتکوین(و سایر ارزهای دیجیتال) است و ثباتی نسبی را برای سرمایهگذار، هرچند کوچک، ایجاد میکند.
وضعیت حقوقی صنعت ماینینگ در ایران چگونه است؟
ماینینگ را بههرحال بهعنوان صنعت شناختهایم و مانند هر صنعت دیگری نیاز است که راهکار یا آییننامههایی مشخص کند که اگر سرمایهگذاران بزرگ و کوچک بخواهند در این صنعت فعالیت کنند باید چه مسیرهایی را طی کنند، نقطه شروع و پایان کار خود از نظر حقوقی اگاهی و اطلاع داشته باشند. سال گذشته مقرر شده بود کارگروهی تشکیل شود که وظیفه مجوز دادن و بررسی نحوه راهاندازی فارمها را بر عهده داشته باشد؛ البته از جزییات آن اطلاعات دقیقتری ندارم.
قرار بود این کارگروه در بدنه وزارت صنعت، معدن و تجارت شکل بگیرد یا در بانک مرکزی؟
آنچه در این باره جستهوگریخته شنیدم این است که مقرر شده بود کارگروهی متشکل از وزارت صنعت، معدن و تجارت، وزارت امور اقتصادی و دارایی، وزارت نیرو، وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات و بانک مرکزی در این راستا تشکیل شود که به نظر من حضور بانک مرکزی در این کارگروه ضرورت چندانی ندارد.
به نظر میرسد حضور بانک مرکزی بهدلیل موضوع ارزهای دیجیتال است که بهطور مستقیم با صنعت ماینینگ در تعامل است. آیا این موضوع صحت دارد؟
بانک مرکزی در پیشنویسها اذعان کرده که ماینینگ و رمز ارزها ربطی به حوزه بانک مرکزی ندارد که در واقع مربوط هم نمیشود. بههرحال سند رسمی در این زمینه ندیدهام، اما بههرحال یک یا دو هفته پیش مطلع شدیم این کارگروه در دل وزارت صنعت، معدن و تجارت تشکیلشده و پیشنهادی به هیاتوزیران دادهاند مبنی بر اینکه تعرفه برق و مجوزدهی را مشخص کنند که این پیشنهاد رأی نیاورد و دلیل رأی نیاوردن آن را هم نمیدانم.
به نظر من این صنعت تا حد زیادی مربوط به حوزه فناوری اطلاعات است و باید وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات در این موضوع نقش پررنگی ایفا کند. بحث حقوقی ماینینگ از جهتی خیلی پیچیده است چون صنعتی نوپا بهشمار میرود و بسیاری از کشورها نمیدانند باید چه واکنشی در برابر آن داشته باشند و از جهتی هم خیلی پیچیده نیست، به این دلیل که مشابه قوانینی است که در قانون تجارت الکترونیک و در بقیه صنایع هم از آن استفاده میشود تنها موضوعی که بحث ماینینگ را کمی پیچیدهتر از سایر صنایع میکند، خروجی این صنعت است که یکی از خروجیهای آن بهنام بیتکوین شناخته میشود، البته بیتکوین و سایر ارزهای دیجیتال دیگر که بیتکوین، شاه کوینشان است که کالایی ملموس نیست.
من در این زمینه لازم است نکتهای را مطرح کنم. در خبرها شنیدیم که میخواهند نرخ برق ماینینگ را مانند برق صادراتی محاسبه کنند.
دولت برای اینکه صنایع گوناگون را حمایت کند به زیرساخت آنها یارانه میدهد. در برق هم همینگونه است و آن را به تجاری، صنعتی، مسکونی، کشاورزی و... بخشبندی میکند و با توجه به بخشی که میخواهد از آن حمایت کند، بهعنوان زیرساخت صنایع گوناگون، یارانه پرداخت میکند.
به نظر من، منطقی نیست برق مورد استفاده در صنعتی مانند ماینینگ را به این دلیل که خیلی سودآور است خیلی گرانتر از آنچه باید حساب کنیم. منطقیتر این است که دولت یارانه ندهد؛ یعنی دولت بگوید نمیخواهم حمایت کنم یا زیرساخت لازم برای پرداخت یارانه به این نوع مصرف برق، ندارم.
البته همین تعیین نوع مصرف برق هم مسئله است و در اینجا این پرسش مطرح میشود که آیا افرادی که تعیینکننده هستند از میزان مصرف برق در این صنعت تصوری دارند و آیا در مقایسه با بقیه صنایع مصرف برق در این صنعت چشمگیر است یا خیر.
به هر حال اگر دولت نمیخواهد یا نمیتواند حمایت کند، کافی است یارانه به برق مورد استفاده در این صنعت ندهد. در این میان اگر بخواهیم نرخ برق این صنعت را با هزینههای صادراتی حساب کنیم یعنی در عمل میگوییم سرمایهگذار داخلی به این صنعت ورود نکند که در نهایت پیش از شکوفایی خفه میشود.
در این روزها خبرهایی شنیدیم مبنی بر اینکه از چین به ایران میآیند و با توجه به عرضه برق ارزان در کشورمان، اقدام به استخراج رمزارزها کرده و برای خود ارزشافزوده ایجاد میکنند. چنین اتفاقی این امکان را ایجاد میکند که در آینده از کشورهای همسایه یا سایر کشورها برای استخراج به ایران بیایند. آیا این موضوع درست است؟
کاملا درست است. موضوع نخست درباره یارانه برق بود و همانطور که گفتم اگر فقط به سودآوری این صنعت نگاه کنیم و بخواهیم برق را گران کنیم، چندان منطقی به نظر نمیرسد. موضوع دوم این است که چطور این صنعت ماینینگ و موضوعهایی که به این صنعت مربوط است را مدیریت کنیم.
به نظر من وقتی قرار است کارگروهی برای مجوزدهی تشکیل شود، این کارگروه میتواند دو وظیفه بر عهده داشته باشد. وظیفه نخست این کارگروه مدیریت مصرف است. بهعنوان نمونه، من بگویم میخواهم با یک مگاوات برق در استان سمنان، فارم راه بیندازم.
کارگروه بررسی میکند آیا زیرساختهای این امر در این شهر وجود دارد و در زمان اوج مصرف میتواند برق را تأمین کند یا نه. سپس مدیریت میکند که برق مورد نیاز فارم را چگونه در اختیار صاحب فارم قرار دهد.
وظیفه دیگر این کارگروه این است که از سرمایهگذار داخلی حمایت کرده و سرمایهگذار خارجی را هم با شرایط متفاوت حمایت کند. بهعنوان مثال، در خبرها آمده چین در حال راهاندازی دو فارم بزرگ در ایران است و ۶۰ میلیون دلار در صنعت ماینینگ در ایران سرمایهگذاری میکند. منطقی به نظر میرسد که این کارگروه همانطورکه مجوزدهی را مدیریت میکند، نرخ برق را هم مدیریت و نرخ آن را برای سرمایهگذار خارجی، صادراتی حساب کند. بهعنوان نمونه، به صنایع فولاد داخل کشور برق را ارزانتر از صنایع کشورهای همسایه میفروشند. کارگروهی که شکل میگیرد باید چنین شرایطی را برای صنعت ماینینگ و سرمایهگذاران ایجاد کند نه اینکه قانونی بگذارد که هم سرمایهگذار داخلی ضرر کند و هم خارجی.
موضوع دیگر درباره نیروگاههای خرد است که به شبکه توزیع متصل نیستند. بسیاری از سرمایهگذارها حاضر هستند بدون یارانه دولت این نیروگاهها را راه بیندازند و برق آن را خودشان مصرف کنند و به شبکه توزیع ندهند. به نظر من توجه به این موضوع و بررسی آن هم از وظایف دیگر این کارگروه است که وظیفه مهمی بهشمار میرود و به سود سرمایهگذار داخلی است و البته سرمایهگذار خارجی هم میتواند از آن کسب درآمد کند که در این راستا بخشی از درآمد سرمایهگذار خارجی از این محل هم باید صرف توسعه زیرساخت برق در کشور شود.
پس در نهایت نظر شما این است که اگر این کارگروه تشکیل شود بهطور قطع باید کارشناسانی از وزارتخانههای نیرو، صنعت، معدن و تجارت، اقتصاد و ارتباطات و فناوری اطلاعات( بانک مرکزی که البته به نظر شما ضرورتی به حضور بانک مرکزی وجود ندارد) حضور داشته باشند تا با همفکری هم چارچوب محکمی مشخص کنند.
صد درصد. بحث ماینینگ و مدیریت آن تا حدی مربوط به وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات است، چون نرمافزارهای گوناگون و کیف پول و... نیاز دارد و خروجی آن هم محصولی دیجیتال بهشمار میآید. به همین دلیل آن کارگروه باید متشکل از وزارتخانههای نیرو و صنعت، معدن و تجارت، اقتصاد و ارتباطات باشد و وزارت ارتباطات متولی اصلی آن شود. لزومی هم ندارد بانک مرکزی ورود پیدا کند. این کارگروه باید سریعتر تشکیل شود. نخستین وظیفه این کارگروه باید مدیریت مجوزها باشد که بفهمیم چه کسی در کجا فارم راه انداخته تا مشخص شود که برق آن را تأمین میکنند یا نه. درحالحاضر گفتهاند که هنوز برای این موضوع آییننامهای به تصویب نرسیده است و خوشبختانه وزارت صنعت، معدن و تجارت این صنعت را غیرقانونی نمیداند، ولی مجوزی هم صادر نمیکند چون آییننامهای برای آن وجود ندارد. ناگفته نماند که گمرک هم باید در کارگروه باشد چون دستگاههای جانبی و ماینرها وارداتی هستند و وارد میشود.
خلاصه اینکه اگر کارگروه یادشده این سه وظیفه را انجام دهد هم میتواند از این صنعت حمایت کند و هم اینکه برای دولت درآمد داشته باشد. تاکید میکنم که خروجی این صنعت، ارز دیجیتال است که محدود به هیچ کشور و بانکی نیست و در این شرایط که ما تحریم هستیم -البته نمیگویم اقتصاد را به این سمت سوق دهیم- برای یک تا ۱۰ درصد اقتصاد کشور میشود برنامهریزی و از این ارزهای دیجیتال استفاده کرد. بسیاری از شرکتها میخواهند فارم راه بیندازند و نقدینگی را از ایران به چین ببرند تا بتوانند کالا جابهجا کنند و.... درحالحاضر شرکتها منتظرند مسائل قانونی این صنعت برطرف شود که فارم راه بیندازند و ارز آن را استفاده کنند.
آیا درحالحاضر قانونی در وزارت اقتصاد و گمرک داریم که بتوانند ماینرها را کنترل کنند یا نه؟
فکر میکنم قانونی وجود ندارد. مثلا خود ما، بهعنوان بخش خصوصی، میخواستیم دستگاه ماینر وارد کنیم و هرچه از گمرک پیگیری کردیم میگفتند آییننامهای برای ورود این دستگاه وجود ندارد و بنابراین نمیتوانند این دستگاه را ترخیص کنند. درحالحاضر، ۴۰۰ یا ۵۰۰ دستگاه ماینر در گمرک وجود دارد که مالکان آنها منتظرند ترخیص شوند.
با توجه به اینکه صنعت ماینینگ صنعتی روبه رشد است، آیا میتواند به عنوان صنعتی کوچک موثر باشد؟
بله. صنعت ماینینگ در جهان پیشینه چندانی ندارد و ۳، ۴ سال است که بهعنوان یک صنعت مطرح شده و ایران بهاحتمال زیاد و بهدلایل گوناگون سیاسی، اقتصادی، انرژی برق و... از بسیاری از کشورها در این زمینه جلوتر است. پیشتاز بودن ایران از جهت تعداد فارمها نیست، بلکه بهدلیل توجه به این صنعت و تلاش برای قانونگذاری درباره آن است. با توجه به روند رو به رشد ارزهای دیجیتال در جهان، به نظر میرسد حجم قابلتوجهی از سرمایه، در حالت بدبینانه ۵ یا ۶ سال، به سمت آن بیاید.
برخیها میگویند حجم سرمایهگذاریها نهفقط در ماینینگ، بلکه در بخشهای دیگر این صنعت شامل سرویسها، نرمافزارها و سختافزارها، روشهای پرداخت و بانکهای گوناگون و شرکتهای بزرگ و بهطورکلی موضوع ارزهای دیجیتال در ۵، ۶ سال آینده بسیار بزرگتر خواهد شد. حالا میتوانیم با حمایت حاکمیتی -یعنی فقط قانونگذاری و نه ورود به این حیطه- برداشت خوبی از این صنایع داشته باشیم. به نظر من صنعت ماینینگ و ارزهای دیجیتال آینده روبهرشدی دارند.
غیر از ایران کدام کشورها در این زمینه رشد کردهاند و کدام کشورها در این باره قانون دارند؟
چین در این صنعت از همه کشورها جلوتر است و ۷۰، ۸۰ درصد فعالیتهای مربوط به صنعت ماینینگ در جهان در این کشور انجام میشود که برای آن قانونگذاری هم شده است. ژاپن و کره جنوبی هم قانون مشخصی در این زمینه دارند. آلمانیها بحثهای مربوط به ارزهای دیجیتال را در قالب قانونهای خود در نظر گرفتهاند. آنطور که در خبرها میخوانیم، در روسیه هم ارزهای دیجیتال و موضوعهای مربوط به آن به رسمیت شناخته شده و حتی روسیه قصد دارد ارز دیجیتال خود را عرضه کند.
آینده موضوعها و زمینههایی که به ارزهای دیجیتال مربوط میشود را چگونه ارزیابی میکنید؟ بهعنوان نمونه پیشبینی شما درباره نرمافزارها و روشهای پرداخت چیست؟
خوشبختانه یا متاسفانه بانک مرکزی روشهای پرداخت ارزهای دیجیتال را ممنوع کرده که جای سؤال است. در این زمینه پرسشی که مطرح میشود این است که براساس چه مطالعهای این اقدام انجام شده است. این صنعت در حیطه خردهفروشی و صنایع خودروسازی بسیار مورد استفاده قرار میگیرد. البته نهتنها کاربرد ارزهای دیجیتال، بلکه استفاده از فناوری بلاکچین که رمزارزها بر بستر این فناوری است، در جهان روندی روبه رشد دارد.
با اینکه میگویید بانک مرکزی روشهای پرداخت ارزهای دیجیتال را ممنوع کرده، پس چرا در نمایشگاه بانک و بیمه از خودپرداز ارزهای دیجیتال رونمایی شده است؟
آن دستگاه خودپرداز هم مجوز ندارد. بانک مرکزی در پیشنویسی که به نظر من آن هم خیلی جای بحث داشت و غیرکارشناسی بود، استفاده از ارزهای دیجیتال عمومی را در روشهای پرداخت ممنوع اعلام کرد؛ یعنی در درگاههای اینترنتی، گوشیهای تلفن همراه، ایتیام و.... البته به نظر من در تمام این سالها قانونگذار از صنعت عقب مانده است که نتیجه این امر وضعیت فعلی را به وجود آورده که چندان مطلوب نیست و بهتر است با وضع قوانین و توجه ویژه به این صنعت این وضعیت بهبود یابد.
در خاورمیانه وضعیت چگونه است؟ آیا ایران سرآمد است؟ آیا کشورهایی مانند ترکیه هم ارزهای دیجیتال و صنعت ماینینگ را به رسمیت شناختهاند؟ با توجه به استقبال خوب مردم ایران از این صنعت آیا میتوانیم در منطقه خاورمیانه سرآمد شویم؟
بله میتوانیم. ما میخواهیم بایستیم تا موج این صنعت ما را ببرد و سپس به این نتیجه برسیم که حالا چه باید بکنیم. کشورهایی مثل ارمنستان و گرجستان خیلی نسبت به ما جلوتر هستند و دستکم در این زمینه سرمایهگذارهای زیادی را جذب میکنند.
واقعیت این است که در ایران هم قانون تجارت الکترونیک داریم که اگر از سوی حاکمیت بررسی و مطالعه شود، متوجه میشویم تمام عناصری که ارزهای دیجیتال، بلاکچین و زنجیره بلوک میبینیم در این قانون وجود دارد. در این میان، من متوجه این موضوع نمیشوم که چرا میخواهیم این صنعت جدید را با قوانین جدید محدود کنیم.
البته در دور جدید انتخابات اتاق بازرگانی افرادی که به این اتاق راه پیدا کردهاند، بر استفاده از ارزهای دیجیتال تأکید دارند؛ از این رو امیدواریم اتفاقهای خوبی در اینباره بیفتد و بخش خصوصی و کارشناسان و فعالانی مانند شما این اطلاعات را در اختیار بخش دولتی قرار دهند چراکه در این صورت میتوانیم شاهد اتفاقهای خوبی در این صنعت باشیم.
بله البته به نظرم تا حدودی وضعیت فعلی طبیعی است و تاخیر در قانونگذاری از سوی نهادهای دولتی تعجب ندارد. مشکل اصلی این است که در بخشهای دولتی گاه از کارشناسانی استفاده میشود که آگاهی و شناخت دقیقی از موضوعهایی مثل رمزارزها و صنعت ماینینگ ندارند که نمونه آن حضور کارشناسانی در صداوسیما است که حتی تلفظ درست واژه بیتکوین را هم نمیدانند. البته باید این را هم گفت که خوشبختانه در شورایعالی فضای مجازی افرادی مثل آقای فیروزآبادی و نهاوندیان حضور دارند که در این زمینه دانش خیلی خوبی دارند و شاید نخستین افرادی بودند که در سالهای ۹۰، ۹۱ این بحثها را مطرح کردند که خیلی هم به آن توجه نشد. البته همینکه ماینینگ را تا حدودی زیادی بهعنوان یک صنعت میشناسند( هرچند قوانین مشخصی برای استفاده از آنها نداریم ولی غیرقانونی هم نیست) را مدیون آقایان نهاوندیان و فیروزآبادی هستیم. امیدواریم از این کارشناسان خبره و زبردست بیشتر استفاده شود.
سخن پایانی شما بهعنوان یکی از کارشناسان این حوزه به مسئولان تصمیمگیر چیست؟
بهعنوان بخش خصوصی از دوستان دولتی و حاکمیتی میخواهم اگر قرار است کاری انجام شود، آییننامهای به تصویب برسد و کارگروهی مشخص شود، هرچه سریعتر این اقدامها را پیگیری کنند و انجام دهند. بهتر است هر چه زودتر از این فضای مبهم و غیرشفاف درباره ارزهای دیجیتال و بهطور مشخص ماینینگ بیرون بیاییم چون بسیاری از سرمایهگذاریهای داخلی و خارجی منتظرند موضوعهایی که مطرح کردم تعیین تکلیف شود.
در اینجا ذکر این نکته لازم است که دولت هم با وضع تعرفههای گمرکی، مجوزدهی برای ورود به صنعت ماینینگ و تعیین تعرفه برای استفاده از برق و... میتواند از این صنعت کسب درآمد کرده و حتی این درآمد را در قالب ارزهای دیجیتال جذب کند.
نظر شما