شناسهٔ خبر: 33665822 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: تسنیم | لینک خبر

نمایش مدل اطلاع رسانی موفق

یکی از اتفاقات مرتبط به ماجرای اسقاط پهپاد متجاوز آمریکایی پیوست رسانه‌ای مرتبط به ماجراست. در چند اتفاق اخیر از جمله حمله موشکی به مواضع داعش و گروهک‌های تروریستی در کردستان و حادثه اخیر، سپاه به سرعت مساله را رسانه‌ای و مستندات را هم اعلام کرد.

صاحب‌خبر -

به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم، اکبر نصراللهی در گفتگو با صبح نو، یکی از اتفاقات مرتبط به ماجرای اسقاط پهپاد متجاوز آمریکایی پیوست رسانه‌ای مرتبط به ماجراست. در چند اتفاق اخیر از جمله حمله موشکی به مواضع داعش و گروهک‌های تروریستی در کردستان و حادثه اخیر، سپاه به سرعت مساله را رسانه‌ای و مستندات را هم اعلام کرد. این باعث شد تا دست برتر رسانه‌ای در ماجرای اخیر با ایران باشد؛ اما این سوال پیش می آید که آیا رسانه‌ها توانستند هم‌پایه این اتفاق ماجرا را تببین کنند.

تحلیل خود را درباره اقدام سپاه پاسداران در اطلاع‌رسانی به موقع ماجرای موشک و اطلاع‌رسانی مرحله به مرحله بفرمایید؟

ماجرای هدف گرفتن پهپاد آمریکایی در روز پنجشنبه را می‌توان از منظرهای مختلف بررسی کرد. یکی از ابعاد، بعد فنی و ویژگی خاص و منحصر به فرد آن است که گفته می‌شود تا به حال هدف قرار نگرفته و برای اولین بار است که این امر  اتفاق می‌افتد؛ بنابراین، اینکه ایرانیان چطور توانستند این پهپاد را در آن ارتفاع هدف قرار دهند به توانمندی فوق‌العاده ایران برمی‌گردد که دشمنان و کشورهای منطقه آن را دست‌کم گرفته بودند و خود مردم ایران هم ممکن است برایشان قابل درک نباشد که فرزندان آنها این‌چنین می‌توانند در شب و روز از مرزهای کشور دفاع کنند. نکته دیگر بحث‌های فنی درباره این پهپاد آمریکایی و توان نیروهای ایرانی و دریایی سپاه و ارتشی‌هاست که باید بسیار گفته شود.

درباره پوشش خبری این موضوع در رسانه‌های رسمی، به طور خاص صداوسیما و خبرگزاری‌های رسمی و غیررسمی باید گفت که نسبت به قبل رسانه‌ها در مجموع موفق عمل کردند و سپاه به لحاظ تبلیغاتی و رسانه‌ای در تولید اخبار و انتشار به موقع آن، یک مدل خوب و موفق را به نمایش گذاشت. با اینکه این مسئله از قبل قابل پیش‌بینی نبود که ما چنین پهپادی را خواهیم زد اما اینکه بخش‌های رسانه‌ای سپاه هماهنگ شدند و توانستند به صورت تخصصی اطلاعات و بیانیه بدهند بدون اینکه احساسی و هیجان‌زده عمل کنند، مهم بود. اینکه فرماندهان سپاه و بخش‌های متولی این‌طور مدیریت کردند شایسته تقدیر است اما رسانه‌های رسمی به طور ویژه صداوسیما این‌بار هم درگیر محافظه‌کاری و مصلحت‌اندیشی غیرضروری شدند و نتوانستند این ماجرا را واقع‌نمایی کنند. رسانه‌ها در پوشش اخبار پنج راهبرد انکار و سکوت و کوچ‌نمایی و بزرگ‌نمایی و واقع‌نمایی دارند. انتظار می‌رفت که رسانه‌های ملی از هر نوع مکتوب و غیره واقعه به این بزرگی که فراملی است و دنیا انتظار شنیدن دقیق وقایع آن را دارد، درست‌تر نشان دهد آن هم در شرایطی که رسانه‌های غربی به دنبال ایران‌هراسی هستند. ضرورت دارد که در این مواقع اگر توانمندی بچه‌های این ملت را برجسته نمی‌کنند، حداقل در زمان خودش به موقع واقع‌نمایی شود چون اولین موضع‌گیری‌ها بسیار مهم است و باید به آن توجه کرد که متاسفانه صداوسیما با تاخیر اخبار را منتشر و بدون اولویت رسانه‌ای کرد. واقعه‌ای به این بزرگی را نباید در اولویت پایین و با تاخیر پخش کرد و باید بر اساس همان وزن و اندازه‌ای باشد که دارد؛ اما وقتی این خبر بامداد پنجشنبه اتفاق افتاد با توجه سخنان دیگر افراد با 9 ساعت تاخیر پخش شده است.

به نظر می‌رسد این‌بار محافظه‌کاری از سوی نیروی نظامی به رسانه تصویری منتقل شد در حالی‌که سپاه از اولین دقایق با انتشار به موقع اخبار و اطلاعات در حال مدیریت فضای رسانه‌ای بود. این عدم پوشش رسانه‌ای مطلوب جای تعجب داشت؟

در هر صورت رسانه‌ها وظیفه واقع‌نمایی دارند و وقتی که رسانه‌های رسمی خبری را اعلام می‌کنند چه دلیلی دارد که فیلتری برای اعلام آن گذاشته شود. حداقل این است که خبر با ذکر منبع همان‌طور که گفته می‌شود، نقل شود.

نکته مهم توجیه‌سازی و واقع‌نمایی افکار عمومی با تببین و تحلیل ماجراست؟

انتظار این است که رسانه‌های جمهوری اسلامی در حد و تراز انقلاب اسلامی باشند و با گذشت چهار دهه از انقلاب باید این کار انجام شود، یعنی این‌قدر علم و آگاهی داشته باشند که در خصوص اصول و تئوری‌ها و تاکتیک‌های رسانه در مدل این نوع خبرهای مهم دچار محافظه‌کاری نشوند و در سال‌های قبل حبس شوند. اگر رسانه تازه‌تاسیس و کم‌تجربه باشد انتظار محافظه‌کاری است اما برخی از این بزرگواران مسوول، از زمان پیروزی انقلاب اسلامی تا به حال مشغول کار هستند و نمی‌شود این مدل خبررسانی را توجیه کرد. در مورد بحث حمله تروریستی داعش به مجلس نیز این مشکل را داشتیم؛ آن‌زمان هم تاکید بر این بود که دوستان مسوول نظامی درگیر در حادثه باید تریبون داشته باشند که هر چه می‌خواهند درباره ماجرا گفته شود. باید این فرصت داده شود که هر میزان اطلاعات راجع به مساله سیاسی و اقتصادی که لازم است منتشر شود و رسانه مطلب اضافه‌ای نداشته باشد. به طور مثال در بحث حمله تروریستی داعش به مجلس اطلاعاتی منتشر می‌شد که مردم دوست داشتند اطلاعات را زنده و بی‌واسطه در اختیار داشته باشند در حالی‌که در آن موقع به زیرنویس اکتفا شد.

 به نظر می‌رسد رسانه‌های رسمی در مورد راهبردی و استراتژیک درگیر محافظه‌کاری و مصلحت‌اندیشی غیرضروری هستند و نسبت به تجربه و تخصص خود شک دارند به طوری که به بخش‌های مختلف نظام و سپاه و ارتش و نیروی انتظامی اطمینان ندارند که چیزی که گفته می‌شود  به فاصله کم به روی آنتن برود. البته باورم نیست که رسانه به این مسائل توجه نکنند. اما باید دقت کرد که آرایش رسانه‌ای تغییر کرده و مردم دسترسی زیاد و مختلف دارند و رسانه‌ها نباید وقت را از دست دهند و فاصله زمان خبر و انتشار آن در موضوعات راهبردی کم باشد در غیراین صورت افکار عمومی با شبهه ساخته می‌شود و پاک کردن آن مشکل می‌شود.

به نظر می‌رسد که مدیریت افکار عمومی خیلی مورد توجه مدیران برخی رسانه‌های مسوول نباشد؟

معتقدم که مدیریت افکار عمومی در عصر تعدد و کثرت رسانه‌ها و در آرایش جدید رسانه‌ای اگر مهم‌تر از موضوعی مثل هدف قراردادن پهپاد آمریکایی نداشته باشد کمتر هم نداشته باشد. ممکن است کار مهمی در میدان انجام شده باشد اما مدیریت میدان افکار عمومی اگر مهم‌تر از عملیات فیزیکی نباشد، کمتر نیست و باید بخش‌های مختلف رسانه‌ای اولویت را افکار عمومی بدانند، چه برسد به اینکه آن بخش خودش رسانه‌ای باشد. در این ماجرا می‌بینیم که  سپاه خوب مدیریت کرد و بلافاصله بیانیه‌های مختلف داده و هیجان‌افزایی نکرده است. فرماندهان از جمله سردار حاجی‌زاده با متانت حرف زده‌اند که بی‌بی‌سی با عصبانیت با این ماجرا برخورد کرد چون انتظار داشتند که سپاه با احساسات صحبت کند. کارشناس این شبکه می‌گفت فرمانده سپاه بدون هیجان‌زدگی و شعار دادن راجع به این مساله صحبت کرده است. 

یک بخش رسانه‌ای ما هم فضای مجازی است. جنابعالی درباره تولید محتوای رسانه‌ای در این بخش چه تحلیلی دارید؟

 در مورد فضای مجازی و رسانه‌های مکتوب و خبرگزاری‌ها نسبت به قبل موفق عمل کردند و تحلیل‌ها و اینفوگرافیک‌های خوبی در رسانه‌های مکتوب از ارزش وابعاد این پهپاد دیده شد و همچنین ابعاد فنی، اما به عنوان یک کارشناس می‌گویم در نهایت به نظرم کارها قابل قبول نیست چون یک طرف ماجرا رسانه‌های ما هستند و طرف دیگر رسانه‌های جریان مسلط و غربی هستند که در اختیار صاحبان قدرت و ابرقدرت قراردارند؛ بنابراین در این شرایط مردم علاوه بر شنیدن خبر نیاز به تحلیل و بازگویی ابعاد ماجرا دارند تا تحلیل درستی از شرایط جدید داشته باشند. دشمن هم در این زمینه ساکت نیست. ببینیم دو طرف در این زمینه چه کردند. به فاصله بسیار کوتاهی بعد از حادثه، ترامپ یک توییت می‌زند و می‌گوید ایران اشتباه بزرگی را مرتکب شده است و به فاصله کمی می‌گوید که این کار سیستمی نبوده و خودسر و فردی بوده است و به دنبال راه گریزی از این مساله است چون می‌دانند محق نیستند و توانایی پاسخ به این مساله را ندارند، چون این پهپاد در قلمرو ایران هدف قرار گرفته است و اگر مقابله انجام دهند، حملات بی‌وقفه ایرانیان در موقعیت‌های مختلف را شاهد هستند. نکته سوم برای دلگرمی به وابستگان خودشان است که بحث تشکیل جلسه را مطرح می‌کنند و در واقع تصمیم به حمله گرفته شده است  اما به دلیل اینکه 150 نفر کشته می‌شود کنسل کردند. اگر این خط سیر را طی کنیم می‌بینیم که جنگ روانی و گفتمان قبلی خود را پیش می‌برند. در ادامه اعلام می‌کنند که ترامپ بدون قید و شرط حاضر به مذاکره است و چهره صلح‌طلب از خودشان نشان می‌دهد و از آن طرف ایران را به عنوان کشور تنش‌افزا معرفی می‌کنند که به جنگ دامن می‌زند. این یک کار تصادفی نیست و اتاق‌های فکر و مشاوران رسانه‌ای ترامپ و مغز رسانه‌های غرب این خط را دنبال کردند. با اینکه ایران مورد تجاوز قرار گرفته است و حتی می‌توانست هواپیمای دیگر آنها را بزند؛ با این حال می‌خواهند در عرصه افکار عمومی خود را محق جلوه دهند.

در این طرف ماجرا ما چه کردیم. رسانه‌های داخلی بیانیه‌های رسمی سپاه را به موقع و جامع و کامل و در اولویت بالا منعکس نکردند. نکته دیگر اینکه چه رسانه‌هایی باید در این شرایط ابعاد سیاسی و اجتماعی و اقتصادی این مسائل را نشان دهند، قطعا مردم این مسائل را از رسانه خود انتظار دارند ولی در مجموع هنوز رسانه‌های داخلی با حقوقدان‌ها درباره ابعاد حقوقی صحبت نکردند که چطور یک کشور به خودش اجازه می‌دهد به آب‌های کشورهای منطقه بیاید و عکس‌برداری کند. رسانه‌ها این پرونده را بازخوانی کنند و به لحاظ حقوق بین‌الملل بپردازند که چه جرمی آمریکایی‌ها انجام داده‌اند و در حالی‌که ایران لاشه پهپاد را نشان داده، چطور رسانه‌های غربی به خود اجازه می‌دهند که بگویند این پهپاد در آب‌های بین المللی بوده است در صورتی که ایران آنها را نشان می‌دهد. فقدان تعلیم و نیازهای مخاطبان به شکل جامع و کامل، یکی از ضعف‌هایی است که در رسانه‌ها می‌بینیم.

وقتی رسانه‌های ما این مدل برخورد می‌کنند، چه اتفاقی می‌افتد؟

در این شرایط، رسانه‌ای مثل بی‌بی‌سی به خود اجازه می‌دهد که نام آن را به عنوان پهپاد تجسسی آمریکا القا کند. رسانه‌های داخلی و افراد مستقل و متعهد باید بی‌بی‌سی را هو کنند و حیثیت و اعتبارش را خدشه‌دار کنند که به خود اجازه ندهد هواپیما را تجسسی تلقی کند. این مساله را قبلا در حادثه تروریستی چابهار اهواز تکرار کردند. ما از رسانه‌های داخلی گله داریم چرا این پرونده‌ها را به شکل مکرر برای مردم یادآوری نمی‌کنند. جالب است که در ماجرای اخیر حتی بیانیه سپاه را هم تحریف کردند.                

انتهای پیام/

بازگشت به صفحه رسانه‌‌ها

نظر شما