شناسهٔ خبر: 33580200 - سرویس علمی-فناوری
نسخه قابل چاپ منبع: باشگاه خبرنگاران جوان | لینک خبر

تازه‌عروس سریال «بوی باران» به دست داور عصر جدید کشته شد؟

هویت قاتل تازه عروس سریال بوی باران معمایی برای بینندگان این مجموعه تلویزیونی شده است.

صاحب‌خبر -

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان،  قاتل عروس کیست؟ چه کسی قصد انتقام گرفتن از فرشته را داشت؟ چرا مراسم عروسی به آتش و مرگ ختم شد؟ این‌ها سؤالاتی است که برای بینندگان سریال تلویزیونی بوی باران (عروس تاریکی) با تماشای سه قسمت از این مجموعه تلویزیونی به کارگردانی محمود معظمی پیش آمده و همین بهانه‌ای شد تا ما هم در قالب یک گزارش به بررسی مظنونین پرونده قتل عروس بپردازیم.

گرچه قضاوت و رسیدن به قاتل زود است، اما به هر حال در ذهن تماشاگران سؤالات زیادی پیش آمده است. البته تعلیق قصه به کارگردانی حرفه‌ای و منسجم معظمی برمی‌گردد که قصه را به گونه‌ای روایت کرده که نه‌تن‌ها مخاطبان را با یک داستان جذاب سرگرم کرده، بلکه ذهن آن‌ها را درگیر یک قتل کرده و بینندگان به دنبال سرنخ‌هایی هستند که قاتل چه کسی می‌تواند باشد؟ مسلما نگارش قصه و کارگردانی در این امر نقش به‌سزایی داشته است. از دیگر امتیازات سریال به نوع بازی گرفتن از بازیگران و چینش آن‌ها برمی‌گردد که کارگردان به سراغ بازیگرانی رفته و نقش‌هایی را به آن سپرده که قبل از آن نمونه‌اش را تجربه نکرده بودند که در این باره می‌توان به ساناز سعیدی اشاره کرد که همیشه نقش افراد معصوم را بازی می‌کرد، اما در این سریال نقش یک عروس شیاد را بازی کرد که می‌خواست با یک خانواده پولدار ازدواج کند،

بیشتر بخوانید:«عروس تاریکی» به «بوی باران» تغییر نام داد

اما دستان دیگری بودند که او را به قتل رساندند و با یک تلفن مرموز او را راهی زیرزمین و موتورخانه کردند و در آتش سوزاندند. همچنین معظمی برای دیگر نقش‌های محوری قصه سراغ بازیگران جوانی رفته که یا تجربه بازی جلوی دوربین تلویزیون را نداشتند یا تعداد کار‌هایی که بازی کرده‌اند، اندک است. همین به گره قصه سریال بوی باران کمک بیشتری کرده است. البته او در کنار جوان‌ترها، بازیگران پیشکسوتی همچون رضا کیانیان، رویا نونهالی و... هم قرار داده است. همه این موارد بهانه‌ای شد تا ما سراغ شخصیت‌های قصه برویم که حس می‌شود مظنون به قتل هستند.

مادرشوهری که مخالف عروس است

از همان اول، ساز ناسازگاری‌اش را با فرشته، عروس خانواده کوک کرد. به هر حال مادرشوهر است و هزار داستان! وقتی شهاب پسر خانواده، فرشته را به خانه می‌آورد تا به خانواده معرفی کند، آن‌قدر عصبی است و مخالف که حتی دلش نمی‌خواهد به طبقه پایین خانواده بیاید تا فرشته را ببیند، اما ناچار و به اجبار شهاب و با اکراه به طبقه پایین خانه می‌آید، اما با دیدن فرشته، ابرو در هم می‌کشد و شروع به کنایه زدن می‌کند تا فرشته یادش نرود زمانی کارگر کارخانه بوده است.

مادر شوهر قصه سریال بوی باران که به نام سیمین می‌شناسیم، صد در صد مخالف ازدواج شهاب و فرشته است. او در پاسخ به سؤال خانم جان (بزرگ‌تر خانواده) می‌گوید شهاب هر روز دل در گرو یک دختر دارد، به همین دلیل مطمئن است که باز هم تغییر نظر می‌دهد، حتی معتقد است فرشته عروس خانواده، دختر شیادی است و به دنبال مال و اموال تک پسر خانواده شهاب آمده و به هیچ وجه حرف عشق و عاشقی نیست و می‌خواهد خودش را به یک خانواده پولدار وصل کند، اما خانم جان مخالف سیمین است و می‌گوید شهاب عوض شده و می‌خواهد سر خانه و زندگی‌اش برود.

در روز عروسی سیمین به اجبار سر مراسم حاضر می‌شود و حتی قبل از خواندن صیغه عقد، مادر فرشته را به کنار می‌کشد و می‌گوید حاضر است مهریه فرشته را تمام و کمال پرداخت کند، اما عروسی به هم بخورد، حتی بعد از دادن این پیشنهاد مادر فرشته به فکر می‌رود، اما کارگردان در این صحنه کات می‌زند تا تعلیق برای مخاطب بیشتر شود. از سوی دیگر بعد از قتل چهره سیمین نشان می‌دهد که خیلی از مرگ عروس هم ناراحت نیست و بدش نیامده این اتفاق افتاده است. به همین دلیل پیش‌بینی می‌شود سیمین دستی در این ماجرا داشته باشد.

نقش سیمین را رویا نونهالی بازی می‌کند که این روز‌ها او را در کسوت یکی از داوران عصر جدید می‌بینیم. البته او بازیگر گزیده‌کاری در تلویزیون است و آخرین سریال تلویزیونی او بازی در مجموعه زاویه هفتم سال ۹۴ بود و قبل از آن هم در سریال سایه روشن ایفای نقش کرده بود. البته نونهالی در تلویزیون با ایفای نقش ناتاشا در سریال خواب و بیدار سال ۸۱ در میان مخاطبان تلویزیون به شهرت رسید و همان سال هم به عنوان راوی مستند اینجا آفریقاست، این مستند تلویزیونی را روایت کرد که تماشای آن برای مخاطبان خالی از لطف نبود. حال این روز‌ها مخاطبان شاهد بازی او در نقش مادرشوهر در سریال بوی باران هستند. البته قضاوت درباره این شخصیت زود است، اما، چون مادرشوهر هست ناخودآگاه ذهن به سمت او می‌رود که نکند در قتل عروس دستی داشته باشد.

یک دوست مرموز

دوست خوب به پیشرفت منجر می‌شود و دوست ناباب هم به راهی منجر می‌شود که نباید رفت. آرمان قصه بوی باران هم از همان دوست‌هایی است که باعث می‌شود اگر کسی شرارت هم دارد، بیشتر شود. چشمان بسیار نافذی دارد و ناخودآگاه برای مخاطب حس منفی را به همراه دارد. وقتی مواد را در دست شهاب می‌گذارد. این حس ضریب بیشتری برای مخاطب می‌گیرد.

آرمان هم جزو مظنونین قتل می‌تواند باشد، زیرا به نوعی همدست شهاب است. دیالوگ‌هایی که میان او و شهاب رد و بدل می‌شود، مخاطب این حس را دارد که حتماً او هم یک پای ماجراست. ضمن این‌که فرشته در قسمت دوم سریال خطاب به شهاب می‌گوید که اصلا حس خوبی نسبت به آرمان ندارد و احساس می‌کند بد ذات است، به همین دلیل هر وقت آرمان را می‌بیند به او بی احترامی می‌کند و علاقه‌ای هم ندارد با او حرف بزند.

معظمی برای انتخاب بازیگر نقش آرمان سراغ سعید رضایی رفته که با او تجربه همکاری در سریال تلویزیونی تکیه بر باد را داشته. البته او در یکی از سریال‌های فخیم‌زاده هم بازی کرده بود، اما کارگردان علاقه‌مند بوده که بازیگری انتخاب کند که کمتر چهره‌اش برای مخاطب آشناست، به همین دلیل او را برای نقش آرمان انتخاب کرده و او هم تلاش کرده آن را بازی کند.

کارگر غرغرو

حسادت از سر و کله‌اش می‌بارد. ناراحت است که چطور فرشته کارگر کارخانه این شانس را آورده تا با شهاب ازدواج کند. به همین دلیل مرتب با سمیه و ناجیه دیگر دوستانش که در کارخانه کار می‌کنند، پشت سر فرشته حرف می‌زند و دوستانش را تحریک می‌کند که فرشته از وقتی با شهاب ازدواج کرده، آدم دیگری شده و به آن‌ها محل نمی‌گذارد.

حتی روز عروسی هم مرتب غر‌غر می‌کند که چرا باید فرشته تا این حد خوشبخت شود! بعد از این‌که فرشته در روز عروسی به دوستان قدیمی‌اش که در کارخانه با هم کار می‌کردند، محل نمی‌گذارد، حسادت فریبا بیشتر از قبل می‌شود و با عصبانیت به سمیه و ناجیه می‌گوید که چرا برای عروسی فرشته خیلی زحمت می‌کشند.

نکته جالب این است وقتی فرشته در آتش می‌سوزد، اصلا برایش نه تنها اهمیت دارد، بلکه باز هم دست‌بردار نیست و پشت سر فرشته حرف می‌زند، حتی وقتی می‌بیند که ناجیه و سمیه برای مرگ فرشته گریه می‌کنند، ناراحت می‌شود و به آن‌ها می‌گوید برای چه گریه می‌کنند در حالی که فرشته اصلا به آن‌ها توجه نمی‌کرد. رفتار‌های او و ناراحت نشدنش از مرگ فرشته، ناخودآگاه این شک را برای مخاطب به بار می‌آورد که شاید او هم بدش نمی‌آمده که فرشته را به قتل برساند. این نقش را آزیتا ترکاشوند بازی کرده است که تا به امروز در سریال‌هایی همچون دارا و ندار، ساعت شنی، نقش بر آب و... ایفای نقش کرده است. او همزمان با بازی در سریال بوی باران در سریال گاندو که این شب‌ها از شبکه سه پخش می‌شود، بازی کرده است.

پسری با روابط پیچیده

شهاب قصه پیچیدگی زیادی دارد. با جود این‌که چند قسمت از سریال گذشته، اما مخاطب خیلی او را نمی‌شناسد. در شروع سریال، چهره یک پسر عاشق‌پیشه را از او می‌بینیم که عاشق دختری به نام فرشته شده که کارگر کارخانه‌شان است، وقتی او به مادرش اصرار می‌کند فرشته را به عنوان عروس قبول کند، بیننده با خودش می‌گوید چقدر شهاب عاشق هست و حتی با وجود مخالفت‌های مادرش، اما می‌خواهد فقط با فرشته ازدواج کند، اما بعد از این‌که فرشته را به خانه شان می‌رساند، سراغ دختری به نام مرجان می‌رود و به او می‌گوید همه این کارهایش نمایش است و فقط به شکل صوری قرار است با فرشته ازدواج کند.

مخاطب با دیدن این صحنه متوجه می‌شود شهاب داستان دیگری دارد و قرار نیست نقش یک پسر مثبت عاشق‌پیشه را بازی کند، بلکه شخصیتش چند‌وجهی است. زیرا بعد از دیدار عجیب و غریبش با مرجان، سراغ دوست دیگرش به نام آرمان می‌رود و حتی در عصبانیت حرف‌هایی می‌زند که این ذهنیت برای مخاطب پیش می‌آید که او اصلا فرشته را نمی‌خواهد و فقط به خاطر شرایطی مجبور است با او ازدواج کند. ضمن این‌که شهاب درگیر مواد روان گردان هم هست.

بینندگان با دیدن این صحنه‌ها و بعد از کشته شدن فرشته ذهن‌شان به این سو می‌رود که مبادا شهاب هم در قتل فرشته دست داشته است، چون بعد از جاری شدن خطبه عقد به حیاط خانه می‌رود و به آرمان می‌گوید که بالاخره فرشته جای چیزی را که می‌خواستند گفته و باید امشب سراغش بروند... رد و بدل شدن این دیالوگ‌ها باعث وسوسه شدن ذهن مخاطب می‌شود، حتی گریه اندک او بعد از مرگ فرشته را هم باور نمی‌کند، چون به فاصله چند دقیقه بعد با وجود این‌که پلیس تاکید کرد که کسی از خانه خارج نشود، اما همراه آرمان یواشکی از خانه باغ می‌رود.

نقش شهاب را محمدرضا هاشمی بازی می‌کند که تا قبل از سریال بوی باران در دو تئاتر بازی کرده بود و این سریال نخستین تجربه او جلوی دوربین تلویزیون است و کارگردان تلاش کرده بازی خوبی از این شخصیت بگیرد تا چند وجهی بودن شخصیت شهاب برای مخاطبان همراه با تعلیق باشد.

نامزد زخم‌خورده

تا قسمت سوم، مخاطب پیمان را در یک سکانس دیده است. آن‌ها هم جلوی سالن آرایشگاه. عصبانی و زخم‌خورده! او زخم‌خورده دختری است که به او قول ازدواج داده بود، اما از قرار او را دور زده و به سراغ یک پسر پولدار رفته و آن دختر کسی نیست جز فرشته قصه بوی باران. پیمان جلوی آرایشگاه بی‌خبر می‌آید. مشخص نیست چه کسی خبر ازدواج فرشته را به او داده است.

پیمان با دیدن فرشته که داخل ماشین آقا‌داماد نشسته، عصبانی‌تر می‌شود و با ابزاری که در دست داشته محکم به شیشه جلوی ماشین زد و شروع به تهدید فرشته کرد که چرا با زندگی او بازی کرده است و چرا به او قول داد که بعد از ترک با او ازدواج می‌کند، اما زیر‌قولش زده و خیانت کرده است.

او در پاسخ به داماد می‌گوید که نامزد سابق فرشته است، اما فرشته به او می‌گوید که صحت ندارد و فقط خواستگارش بوده و با پیمان نامزد نکرده است. پیمان بعد از تهدید‌های سنگینی که به فرشته می‌کند، می‌رود. تهدید‌های پیمان هم این ذهنیت را شکل می‌دهد که شاید او برای انتقام وارد خانه باغ خانواده شهاب شده و عروس را در آتش سوزانده است. نقش پیمان را مهدی سلوکی بازی می‌کند که کار قبلی‌اش سریال آرام می‌گیریم بود. از کار‌های او می‌توان به سریال‌هایی همچون ستایش، از یاد‌ها رفته، مرز خوشبختی، پروانه، راستش را بگو... نام برد. در مجموع می‌توان گفت که او جزو بازیگران جوان است که تا به امروز لباس نقش‌های متفاوتی را به تن کرده است.

دختری مشکوک

تا اینجای قصه خیلی مرجان را ندیده‌ایم، اما در سکانسی که بازی کرده باعث شده تا به عنوان یکی از مظنونان پرونده قتل فرشته به او هم فکر کنیم. تا به اینجا نشان داده شده که دوست شهاب است و فرشته هم می‌شناسد، اما مشخص نیست دوست فرشته هم بوده یا نه؟

اما آنچه اهمیت دارد این است که حسادت هم نسبت به فرشته داشته است. زیرا در صحنه‌ای که با شهاب قرار دارد، خطاب به او می‌گوید، می‌بینم فرشته خیلی هم خوشحال هست و تو هم بدت نیامده از او و گرنه عکس سلفی با هم نمی‌گرفتید که من و شهاب یکهو در آسانسور آپارتمان‌مان! همچنین در این صحنه شهاب را تهدید می‌کند وگرنه پای پدر مرجان هم وسط می‌آید. از قرار مسائلی میان آن‌ها وجود دارد که هنوز گره‌های آن برای مخاطبان سریال بوی باران مشخص نشده و باید بگذاریم قصه جلوتر برود، اما مرجان هم مشکوک به نظر می‌رسد که او هم دستی در قتل داشته باشد، حتی می‌شود در نگاهش خیانت هم دید که می‌خواهد به فرشته نارو بزند. این نقش را شهرزاد کمال‌زاده بازی می‌کند

منبع:جام جم

انتهای پیام/

چه کسی «فرشته » را کشت؟

نظر شما