شناسهٔ خبر: 33560944 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: روزنامه همدلی | لینک خبر

گزارشی از فعالیت‌های اخوان‌ المسلمین و پایان تلخ حسن البنا و محمد مرسی

صاحب‌خبر -
همدلی| ابوذر مولوی: نزدیک به 90 سال پیش بود که روستایی‌زاده مصری بنیان گروهی را نهاد که نه تنها در مصر، بلکه در جهان عرب تبدیل به بزرگ‌ترین و موثرترین جریان فکری و سیاسی شد. صحبت از حسن‌البنا و جماعت اخوان المسلمین است؛ کسی که به «امام شهید» موسوم است و گروهی که متاثر از اندیشه‌های سید قطب، محمد الغزالی و سید جمال‌الدین اسدآبادی و محمد عبده است. اندیشمندانی که به رغم اختلاف دیدگاه‌هایشان در یک نکته مشترک بودند: مبارزه با سلطه با بیگانه و تاکید به آموزه‌های قرآنی برای برون‌رفت از مشکلات روزافزون جوامع مسلمان.
آغاز اخوان ‌المسلمین
در ابتدا فعالیت‌های جنبش، نیمه مخفی بود و سازمان اخوان‌المسلمین برای گسترش جنبش از جزوه، نامه، سخنرانی و ملاقات‌های شخصی استفاده می‌کرد. جنبش در شرایطی تاسیس شد که از یک سو مقامات الازهر هرگونه سازش یا نوسازی جامعه و دگرگونی دینی را رد می‌کردند و از سوی دیگر، نوگرایان به دنبال جامعه‌ای بودند که در آن دین و سیاست از هم جدا باشد. بر طبق نوشته‌های خود حسن البنا، هنگامی که در شهر اسماعیلیه، در کنار کانال سوئز، زندگی می‌کرد؛ شش نفر که دوستان و شاگردانش بوده و جزو کارگران شرکت‌های مشغول در کانال سوئز بودند، نزد او آمده و نسبت به بی عدالتی‌هایی که از سوی خارجی‌ها بر مسلمانان و اعراب در آنجا روا می‌شود، شکایت کرده بودند. این تظلم خواهی و پیش زمینه‌های قبلی او باعث شد که حسن البنا رهبری آن‌ها را بر عهده بگیرد و جماعت اخوان المسملین تاسیس شود. این جماعت در ابتدا همانند بسیاری از انجمن‌های اسلامی کوچکی بود که خود بنا در ۱۲ سالگی به عضویت یکی از آن‌ها درآمده بود. اما در انتهای دهه ۱۹۳۰ میلادی این سازمان تازه تاسیس در تمامی استان‌های مصر شعبه داشت و در دهه بعد از آن بیش از ۵۰۰ هزار عضو فعال در سراسر مصر داشت. افکار حسن البنا که در قالب سخنرانی‌ها و نوشته‌ها در روزنامه اخوان المسلمین انتشار می‌یافت و سرانجام در کتابی به نام «مجموعه الرساله» گرد آوری شد، مورد توجه محافل سیاسی و دینی واقع شد و مردم نیز از این جنبش استقبال نمودند. به تدریج با افزایش اعضا و گسترش دامنه فعالیت‌ها، حسن البناء قرارگاه اصلی اخوان‌المسلمین را به قاهره منتقل کرد و پس از تاسیس دارالاخوان (در آوریل ۱۹۲۹) رسماً اخوان‌المسلمین اعلام موجودیت کرد. حسن البناء در مرکز فعالیت‌ها که (التهذیب) نام داشت به سازماندهی تمام وقت تشکیلات پرداخت و دامنه فعالیت اخوان گسترده‌تر شد، در این راستا برای تربیت زنان در مصر مرکزی به نام (المهد الامهات المسلمین) نیز توسط وی تاسیس شد.
ترور بنیانگذار
با افزایش شمار هواداران اخوان، شایعاتی نیز مبنی بر قصد جماعت اخوان در مورد کودتا پخش شد که نهایتاً باعث شد که در دسامبر سال ۱۹۴۸ میلادی نخست وزیر محمود فهمی نقراشی پاشا جماعت اِخوان‌المسلمین را غیرقانونی اعلام کرده و اعضایش را دستگیر و زندانی کند. متعاقب آن یکی از دانشجویان عضو اخوان‌المسلمین اقدام به ترور نخست‌وزیر می‌کند. او در جریان این ترور کشته می‌شود. حسن البنا بیانیه‌ای می‌دهد و در آن این اقدام را محکوم و اعلام می‌کند که ترور شیوه اسلام نیست.
در ۱۹۴۹ حسن البنا در دفتر جماعت جوانان مسلمان در قاهره منتظر رسیدن زکی علی پاشا به نمایندگی از دولت جهت مذاکره بود، ولی او نیامد. هنگامی که حسن البنا به‌همراه عبدالکریم منصور، شوهرخواهرش، از دفتر بیرون آمده و منتظر تاکسی بودند، توسط دو مرد و با شلیک گلوله کشته شدند.
حسن البنا، گرچه هواخواهان و طرفداران زیادی در مصر و دیگر کشورها داشت، اما در بین نخبگان عرب، مخالفانی جدی نیز داشت. مثلا عباس محمود عقاد نویسنده و ادیب مصری در مطلبی با عنوان «فتنه اسراییلی» نوشته بود: موسس اخوان‌المسلمین مصر «حسن البنا» یک یهودی است، پدر و مادر او یهودی هستند و وی اصلاً مصری نیست بلکه با شعله ور شدن آتش جنگ جهانی اول از مراکش به مصر آمده و گروه‌های یهودی مصر از او حمایت نموده و خدمات در اختیار او قرار داده‌اند، و پدرش را در بخش راه‌آهن این کشور مشغول کرده‌اند. نام اصلی وی «حسن احمد عبدالرحمن» است، پدرش به دستور گروه‌های یهودی کلمه «البناء» که معادل همان «MASON» است را به نام وی اضافه نموده‌است.
گسترش اخوان‌المسلمین تا ایران
بعد از آنکه اخوان در مصر پاگیر شد، از دیگر کشورهای عربی به آن پیوستند و رسما به یک سازمان سیاسی فراملی مبدل شود و این منجر به گسترش نفوذ و محبوبیت آن ها در سوریه، اردن و تا حدودی در لبنان، سودان و شمال افریقا شد. اولین شعبه خارجی اخوان المسلمین در سال 1937 در دمشق ایجاد شد که دفتر کمیته مرکزی مسئول تاسیس مراکزی در لبنان نیز بود. البته هر دفتر مرکزی می توانست با نظارت کمیته مرکزی شعباتی دایر کند. در دهه 50 میلادی، اخوان دفاتر زیادی در لبنان، سوریه، فلسطین، اردن، عراق، عربستان، اندونزی، سریلانکا و پاکستان دایر نمود. اخوان المسلمین از مرزهای ایران نیز گذشت. گرچه هیچ‌گاه این گروه در ایران شعبه‌ای رسمی نداشتند، اما در ایران همکاری نزدیکی با فدائیان اسلام داشت که منجر به ترجمه و نشر بسیاری از آثار رهبران اخوان المسلمین در ایران شد. از طرفی در زمان دستگیری و اعلام حکم اعدام نواب صفوی و رهبران فدائیان اسلام، هیاتی از اخوان المسلمین برای رایزنی و جلوگیری از اعدام آن‌ها به ایران آمد.
مرسی، احیاگر اخوان‌ المسلمین
با روی کار آمدن حسنی مبارک در مصر، شعله‌های گروه اخوان المسلمین رو به سردی و خاموشی رفت. مبارک، تمامی منافذ و راه‌های بسط و گسترش اخوان را مسدود کرد. اعضای اخوان المسلمین، بزرگترین گروه مخالف او معمولاً زندانی می شدند و در زندان ها شکنجه امری عادی بود. اما با سقوط مبارک و روی کار آمدن مرسی، اخوان المسلمین جانی دوباره گرفت. پس از سقوط مبارک، ضمن تشکیل حزب آزادی و عدالت، کوشید نظریه‌های خود را به بوته آزمایش گذارد. از این‌رو و در پی شرکت در انتخابات ریاست‌جمهوری، مجلس سنا و مجالس محلی به پشتوانه پایگاه اجتماعی خود توانست بیشترین آرا را به‌دست‌آورد و بی‌آنکه برای ورود به قدرت خود را نیازمند به ائتلاف با احزاب غیردینی ببیند. پس از انتخابات مجلس دادگاه عالی قانون اساسی مجلس را که در دست اکثریت اسلامگرا شامل احزاب سلفی و اخوان بود منحل کرد. در نخستین انتخابات ریاست جمهوری دموکراتیک در مصر که در سال ۲۰۱۲ میلادی برگزار شد، محمد مرسی رئیس حزب آزادی و عدالت که یک حزب تاسیس شده توسط اخوان المسلمین بود، بر اساس آمار رسمی در رقابت با ژنرال احمد شفیق پیروز انتخابات شد و جانی تازه بود برای نفس‌های به شمارش افتاده اخوان.
رییس ‌جمهور شهید
بعد از داستان کوتاه، اما پرفرازونشیب مرسی در مصر و فاصله کوتاه کاخ و زندان، سرنوشت اخوان در مصر باز به حالت کما رفت تا اینکه شنیدیم و شنیدند که مرسی در دادگاه فوت کرده است. گروه اخوان‌المسلمین مصر ساعاتی پس از انتشار خبر فوت مرسی به آن واکنش نشان داد. طرفداران مرسی حاضر در آخرین جلسه محاکمه وی گفتند که «جماعت اخوان‌المسلمین دولت مصر را مسئول بی حال شدن و سپس فوت او در حین جلسه محاکمه می‌داند». از سوی دیگر، «محمد سویدان» عضو ارشد اخوان‌المسلمین گفت که حادثه محمد مرسی یک نوع «جنایت» و «قتل عمد» محسوب می‌شود. شاید با همین تحلیل بود که اردوغان، رئیس‌جمهوری ترکیه اظهار کرده بود: رحمت خداوند بر برادر شهید ما باد.
اردوغان در گفت‌وگو با خبرنگاران با اشاره به این که عبدالفتاح سیسی با کودتا علیه محمد مرسی و به شکلی غیردموکراتیک به قدرت رسیده است، اظهار کرده بود: متاسفانه این حادثه در جلسه دادگاه رخ داده است. مرسی با رای ۵۲ درصد مردم مصر به عنوان رئیس‌جمهوری این کشور انتخاب شد. سیسی ظالم پس از کودتا نزدیک به ۵۰ مصری را اعدام کرده است. این دورویی نیست بلکه چندرویی است. پنج سال است که برادر ما مرسی همراه با هزاران یاورش در زندان به سر می‌برد. امروز نیز شهید شد؛ اگر چه حق بررسی علل و کیفیت مرگ وی محفوظ است.
استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع میباشد. طراحی و اجرا توسط: هنر رسانه

نظر شما