صاحبخبر - جهان نيوز - دکتر ابراهیم رزاقی: سفر «شینزو آبه»، نخستوزیر ژاپن به ایران که کمی پس از عزیمت سهروزه رئیسجمهور آمریکا به سرزمین چشمبادامیها خبر آن رسانهای شد، موجب شده تا به گفته برخی مسئولین، شاخصهای اقتصادی کشور کمی بهبود پیدا کنند.
این بدان معناست که با وجود چندین سال بدعهدی آمریکا و اروپا هنوز در فکر مذاکره برای به اصطلاح گشایش و پویش کسبوکار کشور هستند و این پالس را ارسال میکنند که گفتگو و متقاعد کردن طرف غربی برجام برای ادامه تعهداتشان، رونق اقتصادی به دنبال خواهد داشت. فرو غلتیدن در این توهم، همان اشتباهی است که رهبر حکیم انقلاب در گذشته نسبت به ارتکاب آن هشدار داده و فرمودند: «کار را در محدوده مقدورات کشور با جدیت دنبال بکنید؛ منتظر این و آن نباشید. ما یک روز مشکل اقتصادی کشور را موکول کردیم به برجام، اما نتوانست مشکل اقتصادی کشور ما را برطرف کند و به ما کمک قابلتوجهی بکند و نتیجه این شد که مردم نسبت به برجام شرطی شدند ...حالا هم بسته اروپایی؛ مردم را درباره بسته اروپایی شرطی نکنید... بسته اروپایی بیاید، نیاید، ما کارهایی در کشور داریم، مقدوراتی در کشور داریم، این مقدورات بایستی تحقق پیدا کند؛ دنبال این مقدورات بروید؛ گره نزنید بهبود اقتصاد کشور را به چیزی که از اختیار ما خارج است.» (تیر 97)
اگر کمی به عقب برگردیم، میبینیم که موضوع برجام و درهایی که قرار بود به رویمان باز شود، در حال تکرار و زمزمه شدن است. بار روانی این زمزمههای شوم این شده که هر کسی اندک اطلاعاتی درباره اوضاع بازار دارد، به دیگران توصیه میکند که مثلاً سکه بخرند و تا اطلاع ثانوی آنها را نفروشند.
تشویق به خرید سکه به این مفهوم است که سودآوری در بخشهای غیرمولد بوده و در نتیجه، تولید همچنان در اغما به سر میبرد. در ماجرای برجام هم نظیر همین موارد تکرار شد و انتظار برای انجام توافقات هستهای از سوی کشورهای غربی چنان رکود شدیدی ایجاد کرد که پس از چند سال، اثرات آن کماکان دامن کشور را رها نکرده است. درحالیکه مصلحت کشور و مبانی اقتصاد ایجاب میکرد که بهجای دست روی دست گذاشتن و منتظر نزول اجلال غربیها ماندن، به تواناییها و آوردههای داخلی تکیه کنیم و با انسجام و برنامهریزی، کمبودها و نیازهای خود را جبران نماییم اما این اتفاق متأسفانه رخ نداد.
طرح مباحث اینچنینی البته مسبوق به سابقه است و برخی از مسئولین به دو دلیل عمده، موضوع مذاکره و رفع تحریمها را پیششرط ترقی کشور عنوان میکنند: اول به دلیل فرافکنی و فرار از وظایفی که بر عهده دارند – بخوانیدسوء مدیریت- و دوم، در اختیار داشتن برگ برنده در رقابتهای سیاسی، کما اینکه درگذشته، برخی جناحها مدعی شدند که با مذاکره، تحریمها رفع میشود و در ادوار انتخاباتی رأی آوردند اما اینچنین نشد و در عوض، با خیز آمریکا برای خروج از برجام و اعمال مجدد تحریمها، تولید کمرمق کشور ضعیفتر شد.
ترامپ در 18 اردیبهشت سال گذشته اعلام کرد که از برجام خارج خواهد شد، اما بدون اینکه اتفاق خاصی در اقتصاد افتاده باشد، قیمت ارز با شتاب فزایندهای تا سه برابر بالا رفت و قیمت بسیاری از کالاها قد کشید. این بدین معناست که اقتصاد ما نسبت به خبر تحریم شرطی شده و بهمحض اینکه خبری یا حتی شایعهای در این خصوص داغ میشود، بازار به آن واکنش نشان داده و فضای غیرمنطقی بر آن حکفرما میشود.
در همین راستا، برخی از نهادها و فعالان اقتصادی میگویند باید منتظر ماند و دید که نتیجه سفر شینزو آبه چه میشود! پیش از آن میگفتند باید ببینیم که جنگ میشود یا نه، قبل از آن اظهار میکردند که معطل اجرای اینستکس هستیم و بعد از آن فعالیت را شروع میکنیم و کمی قبلتر از آن هم معتقد بودند که با خروج آمریکا از برجام، بازار ارز متلاطم شده و باید تا آرام شدن اوضاع، منتظر بمانند. وقتی هم ترامپ روی کار آمد، گفتند شاید رئیسجمهور جدید آمریکا تعلیق تحریمها را تمدید نکند و منتظر ماندند. بعد از تمدیدهای 90 روزه تعلیق تحریمها بهانه آوردند که برای سه ماه نمیشود برنامهریزی کرد و این ماجرا تا زمان اوباما و وعدههای او ادامه یافت.
حالا که مشکلات مشخص شدند، باید به دنبال راهحل رفت که عبارت است از اجرای بیچونوچرا و بدون شعارزدگی «اقتصاد مقاومتی». در این راهکار پیشرفته که بسیاری از کشورهای ثروتمند دنیا بر اساس آن حرکت کردهاند، اصل و پیشفرض توسعه و رونق، تمرکز 100 درصدی بر داراییها و ظرفیتهای داخلی است و شریانهای مالی کشور باید بهگونهای تنظیم شوند که همه منابع به سمت تولید میل پیدا کنند.
ایجاد ساز و کار پیشرفته و درعینحال شفاف مالیاتی میتواند بسیاری از موانع تولید را برطرف کند و اخذ مالیات سنگین از درآمدهای حاصله از منابع غیر تولیدی، کفه تولید را سنگینتر نماید. ممنوعیت واردات کالاهایی که بسیاری از آنها در داخل تولید میشوند، حمایت از صنایع کوچک و متوسط و ایجاد شغل با سازماندهی گسترده نیروهای مردمی، بخش دیگری از راهکارهای ثابتشده در اقتصاد مقاومتی هستند.
افزون بر این، در یک اقتصاد مترقی، مسئولان میداندار مقابله با جنگ روانی در حوزه اقتصاد به شمار میآیند، چراکه مدیریت این فضا بهطور تقریباً کامل در اختیار مسئولین است. لذا هرگونه نقل قول و اظهار نظری در این خصوص باید با حساسیت و دقت بسیار بالا صورت گیرد و مردم مطمئن شوند که هر خبری با صداقت کامل و بدون هرگونه سوگیری و آیندهنگری سیاسی به اطلاع آنها میرسد.
و بالاخره اینکه نه رفتوآمد و وعده وعید چشمبادامیهای پیشرفته و نه قول و قرار اروپاییهای اتوکشیده، هیچکدام نمیتوانند اقتصاد کشور را رشد دهند، بلکه اگر اقتصاد پیشرفته و مستقل میخواهیم تنها از طریق اقتصاد مقاومتی و واگذاری مسئولیت به نیروهای جهادی ممکن است.
منبع:حمایت∎
نظر شما