محمدرضا بیگدلی دبیر علمی کنفرانس ملی علوم شناختی و رسانه در گفت‌وگو با خبرنگار گروه علمی و دانشگاهی خبرگزاری فارس درباره ارتباط علوم شناختی و رسانه گفت: علوم شناختی به عنوان یکی از اولویت‌های دانشی جمهوری اسلامی در نقشه جامع علمی کشور مد نظر مسوولان و محققان ایران و حوزه NBIC در جهان است، ویلیام جیمز از پایه‌گذاران این علم است که تشکیل محیط یادگیری در زندگی روزانه از طریق فرایندهای دیداری، شنیداری و تشکیل محیط رسانه را اساس مفاهیم شناختی می‌دانست و با عنوان نظریه شناختی در کتاب اصول روانشناسی خود در سال ۱۸۹۰ منتشر کرد و آن را ترکیبی از درک، حافظه، استدلال، حل مسأله و توجه دانست.

وی با بیان اینکه اساسا اگرچه بحث هیجان به لحاظ فیزیولوژی جزء مباحث شناختی مغز نیست اما به شکل فوق‌العاده فرایندهای شناختی تحت تاثیر هیجان هستند، گفت: علوم شناختی ابعاد متنوعی مانند محاسبات، روان شناسی، فیزیولوژی، هوش مصنوعی، فلسفه، اقتصاد، مدیریت، رفتار شناسی، حقوق، جامعه شناسی و آموزش و پروش و مهم‌تر از همه هنر را در بر می‌گیرد که بخش زیادی از متغیرهای پژوهشی در حوزه‌های فوق متاثر از رسانه است.

دبیر علمی کنفرانس ملی علوم شناختی و رسانه خاطرنشان کرد: امروزه به علت ارائه بمباران گونه اطلاعات هر فرد در هر روز به ویژه از طریق رسانه درگیر آنالیزهای ذهنی و مغزی شدیدی می‌شود، یعنی انسان‌های امروز نسبت به افراد ده سال پیش دارای درگیری ذهنی به مراتب بیشتری به لحاظ ورودی اطلاعات به مغز هستند، به تعبیر دیگر امروز ما با افراد بزرگسال یا کودکانی با سرهای بزرگ روبرو هستیم که سرهای آنها پر از اطلاعات درست یا غلط صادره از رسانه است، از همین رو نسبت سطح هیجان‌های مثبت به هیجان‌های منفی نیز در این افراد پایین آمده است.

وی افزود: امروز ما نسبت به ۱۰ سال قبل با اطلاعات به ویژه نادرست شادی کمتر و بدبینی بیشتری داریم، رابطه بین رسانه به ویژه فیلم و شناخت منبع تئوری بزرگی موسوم به تئوری آثار شناختی رسانه (cognitive media theory) شد، بر این اساس فرایندهای شناختی می‌تواند تحت تاثیر تقلید مفاهیم غیرمنطقی در قالب منطق قرار گیرند.

بیگدلی ادامه داد: با ابزار رسانه می‌شود زشت را زیبا و جل را دیبا معرفی کرد، چراکه باور غلط  را در ذهن فرد پایه گذاری می‌کند، این تئوری در سال 1980 شکل گرفت و بیان کرد که چگونه رسانه زاویه دید انسان را می‌تواند تغییر دهد. یعنی ابزار شناختی رسانه منجر به تولید واکنش شناختی پیش بینی شده‌ای می شود که از نظر سایرین در باورهای فرد نهفته است در حالی که از آن به عنوان باور غلط یاد می شود که سطح سوم فرایند فیزیولوژیک خطای دید، درک غلط است.

وی افزود: در سال‌های اخیر داعش نمونه تیپیک از دلوژن بود، سطح سوم خطا دیدن از تشکیل شرایط محیط یادگیری یا فضای رسانه‌ای به وجود می آید که به عنوان پایه دریافت شناختی محسوب می شود.

به گفته بیگدلی، امروزه با پیشرفت علوم شناختی در رسانه ابزار رسانه به ابررسانه تبدیل شده است که تمامی ورودی‌های اطلاعاتی به مغز را پوشش می دهد و آثار قابل توجهی در تغییر حافظه به ویژه حافظه های قبلی یا حافظه تاریخی دارد. سطوح اول آنالیز مغزی خطای دید یا خطای حسی برای افراد در معماری و هنر کاملا طبیعی و شناخته شده است اما خطای باور به لحاظ فرا شناخت بودن که ریشه در فرا حافظه دارد باورکردنی نیست.

انتهای پیام/