ابوالقاسم کیانی ـ تیمملی فوتبال ایران پس از آمدن مارک ویلموتس در فاصلهای کمتر از دو هفته دو بازی تدارکاتی برگزار کرد اولی مقابل سوریه نه چندان قدرتمند که با نتیجه ۵ بر صفر به سود ایران تمام شد و دومی با تیم بسیار قدرتمند کرهجنوبی در سئول و ورزشگاهی مملو از جمعیت با تمام امکانات و ابزاری که برای یک مسابقه سنگین رسمی لازم است که این بازی هم نهایتاً با نتیجه یک بر یک به پایان رسید. کرهایها ۸ سال بود که ایران را شکست نداده بودند و به همین دلیل این بازی دوستانه تدارکاتی برای آنان تا حد یک مسابقه رسمی با اهمیت بود و سرمربی این تیم هم قبل از مسابقه گفت فقط برای برد میآید چون سالهاست که کرهایها لبخند مقابل ایران را از دست دادهاند. بنابراین در همین شرایط تساوی برای تیم ایران، نتیجهای راضیکننده بود در حالیکه وقتی فاز کاملاً تهاجمی ایران در هر دو بازی زیر ذرهبین برود، نتیجه از «راضیکننده» به سمت قابل قبول و «لذتبخش» سوق پیدا میکند.
درست است که تیمملی کشورمان سوریه ضعیف را برد اما از یاد بردن به ثمر رسیدن ۵ گل یعنی ندیدن «تهاجمی» بودن تیمملی کشورمان! تساوی یک بر یک مقابل کره قدرتمند و کاملاً آماده هم در حالی به دست آمد که فاز «تهاجمی» تیمملی بر فاز «دفاعی» آن کاملاً میچربید و چندین فرصت گلزنی دیگر هم برای ملیپوشان خلق شد در حالیکه پیش از این و طی حدود ۷، ۸ سال گذشته، تیمملی ایران به اتکاء دفاعی که فلسفه «کیروش» بود به میدان میرفت و سعی داشت با تکیه بر دفاع و پاسهای تک ضرب میانههای میدان از طریق ضدحملات به گل برسد. بنابراین همیشه و در همه حال فاز «دفاعی» در تیم کیروش بر فاز «هجومی» میچربید.
اما «ویلموتس» در دو بازی که کنار ملیپوشان قرار گرفت علیرغم فرصت کم، به خوبی نشان داد که «متنفر بودن از شکست» و «حمله را بهترین دفاع» خواندن برایش شعار نبوده و از اولین روزهای حضورش، سعی دارد این فلسفه را در تیمملی ایران، اجرایی کند که در این دو بازی در این زمینه موفق بود.
تیم ویلموتس به سوریه ۵ گل زد و مقابل کره هم به تساوی یک بر یک رسید. این نتیاج تأیید میکنند که تیمملی در دفاع هم خوب کار کرده است به خصوص که گل کرهایها هم فقط در اثر یک اشتباه غیرمترقبه خط دفاع کشورمان به ثمر رسید با این وجود هر یک از کارشناسان که این بازی را دید، به هجومی بودن تیم ویلموتس اذعان داشت و همین موضوع یعنی اینکه ورود به فاز «تهاجمی» هرگز به این معنا نیست که فاز «دفاعی» به دست فراموشی سپرده شود بلکه میتواند آن را برای یک فوتبال زیبا، تکمیل کند. در بازی مقابل سوریه و بهخصوص کره، هیچکس از دفاع تیم ایران حرف نزد نه به خاطر اینکه «دفاع» ضعیف بود بلکه به خاطر اینکه مخاطبان فوتبال، زیبایی یک بازی را در گل و حرکات تهاجمی میبینند و نکته برجسته بازیهای ایران مقابل سوریه و کره، حرکت رو به جلو و فاز تهاجمی آنان بود که باعث شد دفاع به چشم نیاید. این ماجرا ثابت میکند که ویلموتس میتواند تیم کیروش را به بلوغ برساند و کامل کند. تفکرات تهاجمی ویلموتس در کنار تفکرات دیکته شده ۸ ساله دفاعی کیروش، فوتبالی متعادل و جذاب را رقم خواهد زد که زیباییهایش به مراتب بیشتر از فوتبال موردنظر کیروش خواهد بود چون علاقهمندان به فوتبال، بازی تهاجمی را میپسندند و با آن به وجد میآیند. قسمت خوب ماجرا، آنجاست که کیروش فاز دفاعی را در فوتبال ملی، به کمال رساند و حالا ویلموتس بدون نیاز به ارزیابی این ماجرا، میتواند کاملاً فاز «تهاجمی» را به تیمملی تزریق کند. یعنی همان حلقه مفقودهای که بسیاری از کارشناسان از تیم کیروش ایراد میگرفتند!
با این وجود اگرچه قضاوت قطعی در مورد کار ویلموتس در این مدت زمان کوتاه، عجولانه به نظر میرسد اما غلط نیست اگر با تکیه بر شواهد و قراین در همین دو بازی تدارکاتی، از ارائه فوتبالی کاملاً متمایز از آنچه کیروش به نمایش میگذاشت، سخن به میان بیاید. بدون تردید، کیروش برای ساختن تیمی با بازیکنان آماده و جسور زحمات زیادی کشید که همیشه ماندگار خواهد بود و ویلموتس هم میتواند از این بازیکنان جسور یک بازی شجاعانه تهاجمی بگیرد و فوتبال راضیکننده کیروش برای مردم را به فوتبالی زیبا، جذاب و پر از موقعیت گل و تهاجم تبدیل کند هرچند که ویلموتس نیاز به زمان و شناخت بیشتر از فوتبال ایران خواهد داشت.
نظر شما