شناسهٔ خبر: 33425275 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: ایکنا | لینک خبر

آیت‌الله سیدمحمد خامنه‌ای:

حکمت متعالیه عصاره تفکر فلسفی عالم است

گروه اندیشه ــ رئیس بنیاد حمکت اسلامی صدرا با بیان اینکه به حکمت متعالیه خیلی ساده نگاه می‌کنیم، ولی این کتب فشرده تفکر فلسفی عالم است، گفت: این آثار سخن هر حکیم و عارفی را در خود جای داده است.

صاحب‌خبر -

به گزارش ایکنا؛ آیت‌الله سیدمحمد خامنه‌ای، رئیس بنیاد حکمت اسلامی صدرا، در بیست و سومین همایش ملاصدرا با اذعان به اینکه حکمت ایرانی که معروف به حکمت اشراق است تاریخ روشنی ندارد، بیان کرد: از دوره پیش از آریایی‌ها چنین حکمت متمرکزی به صورت الهی و توحیدی سراغ ندارم. حتی از آنچه در حکومت‌هایی مانند سومر در غرب و شرق و سایر تمدن‌های کشف شده نیز چنین حکمت متمرکزی به دست نیامده است.
 
وی افزود: ورود آریایی‌ها به ایران در حدود سه و هزار پانصد تا چهار هزار سال است که داستان معروفی دارد و اشتراکاتی را با ملل دیگر داشتند. نکته این است که در میان این‌ها دانش و حکمت در سطح عالی وجود داشت، تمدن در سطح عالی وجود داشت و آنچه امروز به عنوان علم می‌شناسیم و علوم و رشته‌های مهم در آن زمان زاییده شده یا پرورش یافته است. در تاریخ ماد می‌خوانیم که ماد‌ها همان آریایی‌ها بودند و طبقات اجتماعی رسمی داشتند؛ طبقه اول در دستگاه سلطنت بود و دوم روحانیون بودند که به نام مغان در جهان ثبت شدند. مغ یا مگ مسئله خیلی عجیبی است که تأثیر بسیاری در دنیای قدیم داشتند و هنوز هم آثار آن وجود دارد و طبقات دیگر مانند نظامیان نیز وجود داشت.
 
رئیس بنیاد حکمت اسلامی صدرا با بیان اینکه طبقه مگ مستقل بودند، تصریح کرد: آنان در سه شاخه حضور داشتند؛ یک شاخه اهل ریاضت بودند که مرتاض‌های زمان خود بودند، یک عده معلم بودند و عده‌ای دیگر نیز مدیران کشور بودند که سیاست در دست آن‌ها بود. شاهان دنبال عیش و عشرت بودند، اما آنان کشور را اداره می‌کردند و از آن زمان حکمتی را در دنیا ایجاد و صادر کردند که بسیار عمیق است. در این گفت‌وگو باید به حکمت متعالیه نیز بپردازیم که فرصت نیست، اما موارد مختصری را بیان می‌کنم.

کشف قاعده اصالت وجود؛ از اصول مهم حکمت متعالیه
آیت‌الله سیدمحمد خامنه‌ای با بیان اینکه از اصول مهم حکمت متعالیه کشف قاعده اصالت وجود است، اظهار کرد: عجیب است که مسئله نور که همان وجود است تعریفش تعریف نور است. در آن زمان به عنوان اصل اولیه حقیقت و هستی در عالم واجب‌الوجود را نورالانوار می‌گفتند و کثرات و آفریده‌های دیگر، که تجلیات آن بودند، انوار بودند. تدریج وجود یا تشکیک وجود که باز هم ملاصدرا آن‌ها را خیلی واضح علمی و اثبات کرد، در منطق فلسفه آن‌ها وجود دارد. هستی نور است و نور یک اصل واحد ذاتی دارد و بقیه از آن اصل ذاتی تجلی شده و به تعبیر دیگر تراوش کرده است. 
 
وی با بیان اینکه در حکمت رایج دنیا تعریفی برای علم داریم و اقسامی نیز برای آن مطرح می‌شود، گفت: مثلاً علم امروزه به علوم محسوس گفته می‌شود؛ یعنی باید با لمس و حواس کشف شوند و این پایین‌ترین درجه علم است که در واقع علم هم نیست. این‌ها سایه‌هایی از علم است. همین وجود را که جنبه وجودشناسی دارد به صورتی با معرفت‌شناسی نیز یکی می‌دانستند. وجود عین علم است و علم بدون آن پرتوری از نور خالص نمی‌شود و به این نتیجه رسیدند که علم واقعی آن است که با شهود و بدون استفاده از جسم و حواس آن را درک کنیم و اسم آن را کشف یا شهود گذاشتند و امروز آن را به نام اشراق می‌شناسیم.
 
رئیس بنیاد حکمت اسلامی صدرا بیان کرد: مسئله وجودشناسی حکمت باستانی ایران آن‌قدر ظریف بوده که بعد از چند هزار سال صوفیه و عرفای ما از آن استفاده کردند، مثلاً نور را با فیض مقدس تعبیر می‌کنیم؛ یعنی آن نوری که از ذات الهی تراوش کرده و در این فاصله مطالب بسیاری است که در تاریخ خط رابطی نیز باید در حکمت متعالیه می‌بود، یعنی از ابن‌سینا شروع می‌شد، اما قسمت مشخص و بیرونی که درباره آن بحث می‌کنیم حکمت متعالیه ملاصدراست که چگونه از حکمت متعالیه از طریق تاریخ و سلسله حکما به ایران رسیده است؟
 
وی با بیان اینکه سهروردی در کتاب «مطارحات» می‌گوید که از دو طریق با حکمت ایرانی آشنا شدیم، گفت: در ایران منشأ آن منصور حلاج بود که از او به خرقانی و ... رسید؛ یعنی حکمت را با عرفان می‌آمیزد، با اینکه شیخ اشراق از عرفان دم نمی‌زند. می‌گوید که طریق آن از یونان آمد و فیثاغورس که تحصیل‌کرده ایران بود حکمت را به آتن برد و حکمایی را پرورش داد. ملاصدرا در یکی از کتب خود خیلی اهمیت داد و این حکما را بزرگ داشت که می‌گوید این‌ها انبیا بودند یا ورثه آن‌ها بودند تا ارسطو. البته ارسطو نظم فلسفه اشراق را در یونان به هم زد و مکتب دیگری را پایه‌گذاری کرد و بعد از او آن حکمت اشراقی را به حال برگرداندند.
 
آیت‌الله خامنه‌ای ادامه داد: حکمت ایرانی اشراقی یونانی شده از طریق افلوطین است و مرحوم سهروردی می‌گوید که از سیار تستر یا سهل شوشتری عارف بزرگ است که او از ذوالنون مصری گرفته بود. به هر حال حکمت ایرانی از این طریق و بهترین طریق منتقل شده است، یعنی کسانی که عارف بودند و معنی اشراق را می‌فهمیدند و معنای گفته‌های ایران قدیم را نیز می‌فهمیدند، باید برگردیم عقب و ببینیم که حکمت چقدر عظمت داشته است.
 
حکمت متعالیه؛ فشرده تفکر فلسفی عالم
وی با بیان اینکه به حکمت متعالیه خیلی ساده نگاه می‌کنیم، ولی این کتب فشرده تفکر فلسفی عالم است، گفت: این آثار سخن هر حکیم و عارفی را در خود جای داده است. عارفان قرآنی از اینکه کتب یونان ترجمه شود مشکلی نداشتند. ۲۰۰ سال مسلمانان با حکمت قرآن کار را پیش بردند. البته حدیث در نظر شیعه بسیار مهم بوده است و گفتار ائمه اطهار(ع) و معارف آنان را نیز گرفته‌اند و بعد حتی سخنان متکلمان معروف اشاعره و ... آن‌ها که شیعی بودند و شاگردان آن‌ها را نیز گرفته‌اند. بعد عرفان تصوف نیز رشد عجیب و غریبی کرد. واقعاً کامل‌ترین رشته معرفت را بخواهیم بگیریم با توجه به آن اشراق و رابطه بیرونی که با حقایق خارجی دارد دنیا را فرامی‌گیرد.
 
رئیس بنیاد حکمت اسلامی صدرا افزود: امروز در مادی‌ترین محیط‌ها نیز عرفان جا باز می‌کند. حکمت متعالیه این‌ها را گرفت و از مجموعه آنها یک عصاره و حقیقت مستقل را فراهم کرد که همه مزایا را دارد. این حکمت در مقایسه با حکمت ایران قدیم نیز تفسیری را انجام داد و دوم، آن‌ها را تحلیل و نقد کرد و سوم، اگر در نگاه آن‌ها توحیدی وجود نداشت آن را برگرداند. مزایایی که در کلمه نور وجود دارد نیز بسیار مهم است؛ نور عبارت از چیزی است که خودش بالذات ظاهر و ظاهرکننده و مظهر دیگر چیز‌هاست. وقتی نور است چیزهای دیگر را می‌شود دید و این نور مستقل از همه موجودات این اثر را دارد.
 
وی با بیان اینکه وجود به معنای هستی است و در معرفت قرآنی نیز نور هست و خداوند نور آسمان‌ها و زمین و هستی است، گفت: در تاریخ فلسفه حکمت ایرانی کلمه زروان را داریم که این را با افسانه‌ها تطبیق داده‌اند. زروان یک حقیقت واحد عینی است و وجود حقه حقیقیه اصلیه که همان واجب‌الوجود است و از این زروان دو مینوی نورانی و ملکوتی و شیطانی زاییده می‌شوند.
 
نورانیت حکمت ایرانیان
آیت‌الله خامنه‌ای افزود: هر طرف نگاه می‌کنیم حکمت ایرانیان نورانیت و اهمیتی دارد که خوشبختانه از دست نداده‌ایم. حکمای ایرانی بسیار هوشیار بودند و ابن‌سینا که مجلداتی بر حکمت مشاء به نام شفا نوشته است،۲۰ جلد در مورد حکمت یونانی نوشته که متأسفانه از بین رفته است.
 
وی در پایان گفت: سهروردی از میان این همه تخصص‌ها حکمت ایرانی را احیا می‌کند و اصل اشراق را بیان می‌کند و بعد هم می‌گوید که از قرآن نیز گرفته بودیم، اما از این‌ها نیز گرفتیم و ملاصدرا نیز می‌نشیند و همه این‌ها را می‌آمیزد و حکمت متعالیه را ایجاد می‌کند. حکمت ایرانی قدیم بحث بسیاری دارد و با این جلسات مختصر حق آن ادا نمی‌شود.
انتهای پیام

نظر شما