شناسهٔ خبر: 33420268 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: اعتدال | لینک خبر

اهداف سفر آبه، گشایشی در روابط ایران و آمریکا حاصل می‎شود؟

آبه می تواند به عنوان میانجی بین دو کشور ‏مفید باشد؟ این مهمترین سوال روزهای اخیر محافل سیاسی ایران و منطقه است. با توجه به اینکه تندروها در ایران ‏دیدگاه منفی نسبت به غرب دارند و تمایلی به پذیرش راه حل های ‏پیشنهادی آن ها نشان نداده اند، ژاپن در موقعیت بهتری برای میانجیگری بین ‏تهران و واشنگتن قرار خواهد داشت.

صاحب‌خبر -
نخست وزیر ژاپن تا ساعاتی دیگر به ایران می‌آید و از آنجا که این رویداد در طول چهل سال گذشته سابقه نداشته است، تحلیل‌ها و گمانه‌زنی‌های زیادی درباره آن مطرح می‌شود. «میانجیگری میان ایران و امریکا» یکی از همان گمانه‌زنی‌هایی است که در مورد این سفر مطرح می‌شود؛ اما این همه توصیف‌ها و تحلیل‌ها نیست بلکه برخی هم فقط ژاپن را حامل پیامی از امریکا می‌دانند که لزوما می‌تواند با موضوع مذاکره نباشد.

به گزارش اعتدال، هر چند یک مقام رسمی دولت ژاپن در سفارت این کشور در تهران اعلام کرد که شینزو آبه حامل پیام ویژه ای از سوی آمریکا برای ایران نیست، اما بسیاری از رسانه های بین المللی و کارشناسلان روابط بین الملل معتقدند سفر قریب‌الوقوع نخست‌وزیر ژاپن به تهران با هدف میانجیگری میان مسئولان ایرانی و آمریکائی صورت می‌گیرد. هم چنین سفر آبه در کنار سفر وزیر خارجه آلمان که در تهران مذاکراتی با مقامات ایرانی داشت، تحرکات مثبتی هستند که نشان می‌دهند سران کشورهای جهان اعم از شرقی و غربی برای امنیت منطقه خاورمیانه اهمیت ویژه‌ای قائل هستند.

آبه موفق به کاهش تنش‌ در روابط ایران و آمریکا خواهد شد؟

المانیتور نوشت: اگر "شینزو آبه" نخست وزیر ژاپن در سفر به تهران در پی نجات برجام و یا حتی تسهیل گفتگو میان تهران و واشنگتن باشد، باید نشان دهد که او تنها یک پیغام رسان نیست و چنین چیزی ( کاهش تنش ها ) دست یافتنی است".

"کویچیرو تاناکا" رئیس مؤسسه انرژی اقتصادهای ژاپن و یکی از مقامات پیشین وزارت امور خارجه ژاپن که در ایران هم فعالیت داشته در این خصوص به المانیتور گفت: با توجه به اهدافی که آبه قصد دستیابی به آن را دارد، موفقیت این امر بسته به این است که تا چه اندازه وی مایل به حمل این بار بر روی شانه‌هایش باشد. اگر او در تقلای کاهش تنش باشد، چنین چیزی دست یافتنی است.

تاناکا افزود: "اگر او در تلاش برای نجات معامله هسته‌ای یا حتی تسهیل گفتگو میان تهران و واشنگتن باشد، باید نشان دهد که او تنها یک پیغام رسان و یا عروسک دست آویز ترامپ نیست".

ترامپ ماه پیش در سفر به ژاپن، آبه را تشویق به سفر به ایران کرد؛ سفری که برای نخستین بار توسط نخست وزیر ژاپن در طول ۴۰ سال گذشته از انقلاب اسلامی صورت می‌گیرد. در واقع این ترامپ بود که به آبه پیشنهاد داد پیام وی را برای گفتگوی مستقیم با مقامات ایران به تهران ببرد.

ترامپ پیش از نشست با آبه در تاریخ ۲۷ می (اردیبهشت ماه) به خبرنگاران گفت: "من می دانم که نخست وزیر و ژاپن رابطه خوبی با ایران دارند، بنابراین ببینیم که چه اتفاقی می‌افتد".

وی ادامه داد: "نخست وزیر پیش از این نشست با من در این باره صحبت کرد و من معتقدم که ایران می‌خواهد گفتگو کند و اگر آنها مایل به گفتگو باشند ما هم می‌خواهیم".

اما علیرغم گفته‌های ترامپ برای اعتماد به آبه در ارائه پیشنهاد گفتگو با تهران، مقامات دولتی آمریکا انتظارات را برای هر گونه دستیابی به موفقیت این دیدار پایین می‌آورند.

یک مقام ارشد دولتی ایالات متحده که خواست نامش فاش نشود، در این خصوص به المانیتور گفت: "چنین دیداری دستکم باید ۶ ماه پیش صورت می‌گرفت. هرچند من نمی‌خواهم میانجیگری آبه را زیر سوال ببرم اما ایرانیان بر روی پیش شرط خود برای مذاکره یعنی بازگشت واشنگتن به برجام (برنامه جامع اقدام مشترک) پافشاری می‌کنند".

انتظار می‌رود آبه در این سفر با "حسن روحانی" رئیس جمهوری ایران و "آیت الله علی خامنه ای" رهبر ایران، در روزهای ۱۲ تا ۱۴ ژوئن (۲۲ تا ۲۴ خرداد) دیدار کند، دیداری که ۹۰ سالگی رابطه ایران و ژاپن را هم رقم می‌زند.

شایان ذکر است آبه پیش از این و در سال ۱۹۸۳ (۱۳۶۲) به عنوان یک شخص غیر رسمی همراه با پدرش که وزیر امور خارجه ژاپن بود، به ایران سفر کرد. در آن زمان جنگ ایران و عراق در جریان بود و تلاش پدرش برای میانجیگری میان تهران و بغداد بی نتیجه ماند.

"علی واعظ" مدیر برنامه ایران در گروه بحران بین الملل در این مورد به المانیتور گفت: "آبه ممکن است بر دیدار میان روحانی و ترامپ در حاشیه مجمع عمومی سازمان ملل در نیویورک که در ماه سپتامبر (شهریور) برگزار می‌شود تکیه کند. اما برای ایرانیان سخت خواهد بود که بدون هیچ ژستی از سوی طرف آمریکایی در خصوص کاهش تحریم‌ها به ویژه تحریم‌های نفتی، به چنین دیداری تن دهند".

واعظ ادامه داد: "احتمالاً این زمان آخرین فرصت برای دیداری اینچنینی میان روحانی و ترامپ است، زیرا بعید است روحانی سال آینده به مجمع عمومی سازمان ملل برسد که بسیار نزدیک به انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده و انتخابات ریاست جمهوری ایران در سال ۲۰۲۱ است".

واعظ گفت: تا زمانی که ترامپ نخستین گام را برای نشان دادن تمایلش در جهت کاهش فشار بر ایران برای رسیدن به یک توافق نشان ندهد، فکر نمی‌کنم احتمالی برای وقوع دیدار میان دو طرف وجود باشد".

تاناکا هم در ادامه گفتگویش با المانیتور افزود: "آبه همچنین می‌تواند با نشان دادن اقدام عملی از سوی دولتش، استقلال خود را ثابت کند و اعتماد رهبران ایران را بدست آورد".

تاناکا گفت، فرض کنیم آبه نتواند واشنگتن را متقاعد به بازگشت به برجام کند، اما دستکم می‌تواند در اعتراض به تحریم‌های ثانویه آمریکا علیه تهران، خریدار نفت خام ایران باقی بماند. بنابراین، مساله اینجا این نیست که پیامی که آبه قرار است تحویل دهد، چه نوع پیامی است، اما مانوری که وی قرار است در تهران بدهد بستگی دارد به اهدافی که وی می‌خواهد از طریق دیپلماسی به آن دست یابد. اگر او بخواهد قدم بسیار بزرگی بردارد و شرایط مذاکره را برای حل و فصل پایدار اختلافات فراهم کند، باید اعتماد رهبران ایران را به دست آورد".

تاناکا درادامه تاکید کرد: "بدیهی است، متقاعد کردن ترامپ برای بازگشت به برجام محکوم به شکست است، بنابراین تنها راه جلب اعتماد ایران، خرید نفت از ایران در شرایط فعلی است. نکته دیگری که در مورد خرید نفت خام وجود دارد این است که به دلیل تحریم‌های واشنگتن، هر چه هم که دولت ژاپن پالایشگاه‌های ژاپنی را تشویق و یا حتی تهدید به خرید نفت از ایران کند، موفق نمی‌شود و بنابراین در این شرایط دولت ژاپن مجبور خواهد شد واردات نفت از ایران را با استفاده از [شرکت ملی نفت، گاز و فلزات ژاپن] و ذخایر استراتژیک بانک مرکزی ژاپن انجام دهد. چنین چیزی ربطی به دور زدن تحریم‌های ایالات متحده ندارد، بلکه در اعتراض رو در رو به ان است.

تاناکا همچنین توضیح داد: "هیچ راهی وجود ندارد که آبه چنین کاری را بدون موافقت ترامپ و اطمینان صد درصدی انجام دهد. همچنین با اعلام تحریم‌های جدید ایالات متحده علیه صنعت پتروشیمی ایران در تاریخ ۷ ژوئن (۱۷ خرداد)، ممکن است آبه به راه حلی دیگر هم بیندیشد.

تاناکا در پایان تاکید کرد: "با اعلام تحریم‌های شدید واشنگتن علیه صنعت پتروشیمی ایران و افزایش خصومت آن علیه تهران، آبه باید عزم خود را برای اعتراض به این تحریم‌ها بیشتر کند؛ تصمیمی که می‌تواند خطرات فراوان سیاسی برای وی در پی داشته باشد".


شینزو آبه در سفر به تهران چه پیشنهاداتی دارد؟ ایران چه پاسخی خواهد داد؟

رای الیوم نوشت: اگر تمام صحبتها و اظهارات بیان شده از سوی مقامات در تهران و واشنگتن را در نظر بگیریم، در می یابیم که توسل به  گزینه جنگ، بعید است و هر دو طرف شمشیرها را کنار گذاشته، با اینکه هنوز این شمشیرها در غلاف خود جای نگرفته است.

زمانی که ترامپ به ژاپن سفر کرد، هدفش واداشتن این دولت به میانجی گری بین تهران و واشنگتن و زمینه سازی برای مذاکره دوباره بین این دو بود. در ادامه، نخست وزیر ژاپن از مخالفت با تحریمهای آمریکا علیه تهران صحبت کرد، که به نظر می رسد به سفارش ترامپ و برای به دست آوردن اعتماد ایران بوده است.

شکی نیست که گزارشهای پی در پی آژانس بین المللی انرژی اتمی، دلیل خوبی برای اثبات پایبندی ایران به توافق هسته ای است. در برابر منطق روشن ایران، شینزو ابه مأموریت دشواری برای قانع کردن آن دارد، اما نقش نخست وزیر ژاپن، به بحث در مورد مسائل مورد اختلاف بین دو طرف محدود نیست؛ بلکه وی مأمور قانع کردن ایران برای نشستن سر میز مذاکره است؛ از این رو، دلیل سفر ابه به تهران نمی تواند بدون ایجاد انگیزه یا عامل محرکی برای ایران در مورد نشستن سر میز مذاکره با واشنگتن باشد. اما این عامل محرّک کدام است؟

ایرانی ها اشاره هایی به اقداماتی که لازم است ایالات متحده برای مذاکره دوباره با ایران انجام دهد، داشته اند؛ که تعدادی از آنها عبارتند از:

1-بازگشت به توافق هسته ای.

2-عقب نشینی از تحریمهای اقتصادی.

3-احترام متقابل.

4-ضمانتهایی برای التزام به توافق.

در مقابل این پیچیدگی ها و قابلیتی که شرایط موجود برای تنش زایی دوباره دارد، به احتمال زیاد واشنگتن یک نوع عقب نشینی و به بیانی دیگر، امتیازدهی از سوی خود را با ابه در سفر به تهران همراه کرده؛ هر چند که این مساله علنا اعلام نشده است. امتیازدهی یا عقب نشینی مذکور از سوی امریکا می تواند دادن اجازه سرّی به برخی دولتها از جمله ژاپن و کره جنوبی برای خرید نفت ایران و یا لغو بعضی از تصمیمات مربوط به تحریمهای بخش معادن و دارو و غذای ایران باشد.

شینزو آبه مسیر سخت و طولانی در پیش دارد؛ اما این راه گشاده است و به کمک آن، ایران از حمایت محور مقاومت دست بر نمی دارد. این بخش لاینفک سیاست ایران، مبنی بر تعادل در موازین قوا به نفع محور مقاومت است. موضع چین و روسیه نیز حمایت از ایران است.

در سایه استواری موضع ایران، گفتگوی مسئولان ایرانی با ابه، نرم و مثبت خواهد بود و دو طرف از ورود به پیچیدگی های سیاسی اجتناب کرده و بیشتر بر عقب نشینی های واشنگتن، برای تسهیل در روند تصمیمگیری ایران در رابطه با نشستن سر میز مذاکره با آمریکا تمرکز می کنند.

بدین معنا، انتقاد ژاپن از تحریمهای آمریکا، ترامپ را مجبور به لغو علنی یا سرّی برخی از انها می کند تا ایران راضی به مذاکره شود.


توکیو به دنبال موفقیت سفر آبه به ایران است

روزنامه ژاپن تایمز در مطلبی نوشت توکیو می خواهد سفر «شینزو آبه» نخست وزیر این کشور به ایران با موفقیت و با بهترین نتایج به انجام برسد.

این روزنامه در گزارشی خاطر نشان کرد ژاپن مدت ها قبل از اینکه تاریخ این سفر نهایی و قطعی شود، روابط ایران و آمریکا را رصد کرده است علت هم این است که تضمین شود سفر آبه به ایران با مطلوبیت کامل انجام خواهد شد.

روزنامه اضافه کرد که شینزو آبه نیز شخصاً با کشورهای اروپایی در ارتباط است تا اطمینان حاصل کند که برجام به عنوان یک توافق مهم بین المللی مورد حراست قرار خواهد گرفت.

گزارش می افزاید: دولتمردان ایران در روزهای اخیر بارها گفته اند که اقدامات اروپا در ارتباط با برجام ناکافی بوده است به همین سبب نخست وزیر می خواهد از این توافق حمایت شده و طرفین به آن پایبندی نشان دهند.
رسانه های ژاپن همچنین در گزارش های روزهای گذشته خود سفر آبه به ایران را یک دیدار تاریخی توصیف کرده اند که می تواند دستاوردهای شایانی داشته باشد.


مأموریت پیچیده شینزو آبه در تهران

القدس العربی نوشت: تصمیم رئیس جمهور آمریکا در مورد اعمال تحریمهای جدید اقتصادی که بخش صنعت پتروشیمی ایران را هدف گرفته، بحران بین تهران و واشنگتن را به نقطه صفر بازگرداند؛ یعنی همان نقطه ای که با خروج ترامپ از توافق هسته ای و بازگرداندن تحریمهای ایران شروع شد.

البته دولت ایران در ارزیابی های خود احتمال می داد که تحریمهای آمریکا به بخش پتروشیمی نیز برسد.

اقدام آمریکا در مورد تحریمهای جدید، همزمان شد با حاکمیت فضای مثبتی که نشان از تلاش های پشت پرده ای داشت که برای کاهش تنش بین دو طرف بحران، انجام می شود و سفر پیش روی نخست وزیر ژاپن به تهران، اولین وساطت علنی با موافقت تهران و واشنگتن است و بر امکان رسیدن به راهی برای خروج از بحران و کنار گذاشتن گزینه نظامی می افزاید.

تصمیم آمریکا در مورد صنعت پتروشیمی ایران، می تواند در چارچوب جنگ اقتصادی مستمر با چین جای گیرد؛ چرا که چین یکی از دولتهای وارد کننده نفت، مشتقات آن و پتروشیمی ایران است. از این رو، اقدام اخیر آمریکا، دست یافتن ابه به تفاهم هایی با ایران را دشوار کرده و آن را به مسیری مسدود می رساند؛ بویژه آنکه طرف ایرانی از ابتدا با مذاکره مخالف بوده و تحریمهای آمریکا را نوع دیگری از جنگ می دانست.

هدف ایالات متحده از تحریمهای اقتصادی، وارد کردن فشار بر مذاکره کنندگان ایرانی است که همچنان مخالف اجرایی شدن شروط و درخواستهای آمریکا در مورد برنامه های موشکی و نفوذ منطقه ای خود هستند. به نظر می رسد استواری موضع ایران در این دو مورد، واضح است.

در این میان، ورود فرانسه به میدان باز آمریکا، ایران را به یاد روند مذاکراتی می اندازد که در جریان پرونده هسته ای انجام شد و طی ان، پاریس متهم به ایفای نقشی شد که در ضمن آن، منافع اسرائیل را مد نظر داشت. گذشته از این، آنچه باعث افزایش تردید ایرانی ها در نیت دولتهای اروپایی برای ماندن در توافق هسته ای می شود، موضع پیچیده فرانسه در مورد شروع اجرای اینستکس است. در حالی که طرف روس اعلام کرد که قصد دارد برای تسهیل در روند مبادلات تجاری و اقتصادی با ایران، وارد اینستکس شود.

در ادامه، پیش بینی می شود که این تحولات و مواضع تنش زا طرف ایرانی را به سمت دوری از مثبت گرایی سوق دهد که پیش از این، شاهد استقبال رئیس جمهور و وزیر خارجه ایران از مذاکره بودیم.

به این ترتیب، حال آمریکا باید در انتظار بازگشت زبان تهدیدات از سوی ایران و تحریک استقرار نظامی آمریکا باشد؛ که البته هدف از این تهدیدات ایران، ورود به مقابله نظامی مستقیم با ایالات متحده نیست؛ اما تلاش هایی که برای نزدیکی مواضع دو طرف به یکدیگر و گشودن باب گفتگو، صورت گرفته است را با پیچیدگی مواجه می کند.

در سایه این تحولات، به احتمال زیاد، گزینه ایران عقب نشینی از توافق هسته ای نخواهد بود؛ اما با پایان مهلت 60 روزه ایران به دولتهای حاضر در توافق هسته ای، در صورتی که طرف ایرانی تصمیم به تولید میزان بیشتری از اورانیوم غنی شده و آب سنگین داشته باشد، بر تعداد سانتریفیوژهای خود در دو پایگاه نطنز و فردو می افزاید؛ تا به این شکل پیام واضحی را به واشنگتن و دولتهای اروپایی برساند، مبنی بر اینکه حفظ توافق و اثرگذاری آن، یک مسئولیت جمعی است که از دروازه پایبندی دولتهای امضا کننده توافق عبور می کند و فشارهای اروپایی ها و بویژه فرانسه برای طرح مسائل جدید برای امضای توافق تازه، هرگز ایران را به سمت ورود به یک بازی تازه که قطعا به نفع آن نیست، نمی کشاند.


شینزو آبه، نخست وزیر ژاپن از ایران دست پُر به توکیو بر می گردد؟

المانیتور در تحلیل دیگری نوشت ‏نوشت: شینزو آبه، نخست وزیر ژاپن برای کاهش تنش ها بین جمهوری اسلامی ‏ایران و آمریکا عازم تهران خواهد شد. دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا سال ‏گذشته از توافق هسته ای برجام خارج شد و تحریم های اقتصادی علیه ایران را ‏بازگرداند. افزایش تنش ها در هفته های اخیر بین تهران و واشنگتن به یک بن ‏بست دیپلماتیک منجر شده است.‏

آمریکا در روزهای اخیر برای مقابله با ایران، تعدادی نیرو به منطقه فرستاد. ‏دولت ترامپ همچنین متحدان خود از جمله ژاپن را وادار کرده است که خرید نفت ‏از ایران را متوقف کنند.

اما مقامات دولت ژاپن اشاره کردند که شینزو آبه قصد ندارد فهرستی از درخواست ‏ها یا پیام دولت ترامپ را به ایران منتقل کند. در عوض، آبه تلاش خواهد ‏کرد که به عنوان یک میانجی بی طرف بین دو کشور عمل کند.‏

مایکل بوساک، مشاور ویژه روابط دولتی در شورای مطالعات آسیا-پاسیفیک ‏معتقد است که سفر آقای آبه می تواند مثمر ثمر باشد. ‏

بوساک در این ارتباط گفت: «با توجه به این موضوع که تندروها در ایران ‏دیدگاه منفی نسبت به کشورهای غربی دارند و تمایلی به پذیرش راه حل های ‏پیشنهادی آن ها نشان نداده اند، ژاپن در موقعیت بهتری برای میانجیگری بین ‏تهران و واشنگتن قرار خواهد داشت».‏ این اول بار از سال 1978 است که نخست وزیر ‏ژاپن از ایران بازدید می کند.‏

ترامپ ماه گذشته به ژاپن سفر کرده بود و از سفر آبه برای میانجی گری بین تهران ‏و واشنگتن استقبال کرد. مقامات دو کشور امیدوارند که دیدار آبه با رهبران ایران ‏نتایج مثبتی به همراه داشته باشد. ‏

یوهیشید سوگا، سخنگوی کابینه ژاپن پیش از سفر آبه به تهران گفت: «ما ‏معتقدیم که رهبران ایران باید به عنوان یک قدرت بزرگ در سطح منطقه برای ‏کاهش تنش ها، ادامه توافق هسته ای برجام و بهبود ثبات در خاورمیانه تلاش ‏کنند».‏

تحلیلگران ایرانی نیز معتقدند که آبه می تواند به عنوان میانجی بین دو کشور ‏مفید باشد. ابراهیم رحیم پور، معاون سابق وزارت خارجه ایران گفته: «سفر آبه به تهران بعد از ملاقات با ترامپ انجام خواهد ‏شد. بنا براین، به نظر می رسد آمریکایی ها قصد دارند از ژاپن به عنوان یک کانال ‏دیپلماتیک استفاده کنند. ایران مواضع و حقوق مشروع خود را بیان خواهد کرد و ‏ژاپن نیز می تواند پیام های آقای ترامپ را منتقل کند».‏

اما اگرچه ژاپن روابط طولانی با هر دو کشور دارد، کارشناسان معتقدند که آبه ‏نفوذ زیادی برای تغییر دادن دیدگاه های دو طرف ندارد و کار دشواری پیش رو ‏خواهد داشت. ‏

توبیاس هریس، تحلیلگر گروه مشاوره تنئو در مورد سفر آبه گفت: ‏‏«موانع زیادی در مقابل آبه وجود دارد و بعید است که دیدار او با رهبران ایران ‏دستاوری به همراه داشته باشد. اگرچه ژاپن روابط خوبی با هر دو کشور داشته ‏است، نفوذ کافی برای تغییر دادن سیاست های آن ها ندارد».‏

اما ژاپن تنها نقش یک میانجی را بر عهده ندارد. منافع این کشور نیز در خطر است. ژاپن پیش از تحریم های آمریکا تقریبا 5 درصد از نفت خود را از ایران وارد ‏می کرد و افزایش قیمت نفت خام می تواند به اقتصاد ژاپن ضربه بزند.‏

این سفر همچنین فرصت نادری در اختیار آبه قرار می دهد تا به عنوان یک ‏رهبر بین المللی عملکرد ناامید کننده ژاپن در بحران های دیپلماتیک را بهبود ببخشد. ‏سال گذشته تلاش های ژاپن برای حل اختلافات دراز مدت با روسیه بر سر تعدادی ‏جزایر مورد مناقشه به جایی نرسیدند. ‏

کره شمالی نیز به عنوان یکی از مهم ترین چالش های دیپلماتیک برای ژاپن به حساب می آید. تتسورو کاتو، پروفسور علوم سیاسی در دانشگاه توکیو در ‏این ارتباط گفت: «آبه برای حل بحران های کره شمالی و روسیه به یک ‏نمایش موفقیت آمیز دیپلماتیک در سطح بین المللی نیاز دارد». ‏

اما تحلیلگران هشدار دادند که نباید انتظارات بالایی برای این سفر داشته باشیم. کاتو ادامه داد: «ژاپن هیچ وقت نقش فعالی در حل مشکلات خاورمیانه نداشته ‏است. من انتظار ندارم که سفر آقای آبه نتیجه ای به همراه داشته باشد». ‏

مایکل بوساک نیز همین دیدگاه را دارد و تصریح کرده است: «در حال حاضر ‏همه به دنبال جلوگیری از شروع درگیری نظامی در منطقه هستند. به همین خاطر ‏آقای آبه قصد دارد به عنوان میانجی یک کانال دیپلماتیک بین تهران و واشنگتن ‏برقرار کند. شاید تلاش او برای کاهش تنش ها بین دو کشور نتیجه بخش باشد».‏


شرایط دشوار آمریکا و ایران برای آغاز مذاکره

الجزیره نوشت: بعد از گذشت تقریبا دو سال از بالاگرفتن تنش های سیاسی و جنگ لفظی میان تهران و واشنگتن، اکنون شاهد نوعی از آتش بس هستیم. این آتش بس مدیون تلاش های دیپلماتیکی است که بخشی از آنها فاش و بخشی از آنها پشت درها مانده و آثارش برای کسانیکه پیگیر این اخبار هستند روشن شده، اما طولی نکشید که این آتش بس با اعمال تحریم های جدید بر بخش پتروشیمی ایران، از بین رفت. این تحریم ها که البته بی سابقه نبودند، نفت و بخش معدن را هدف قرار گرفت.

با وجود این شرایط که نه آتش بس است و نه تنش، همه تلاش های دیپلماتیک با هدف دوری از تنش و بازگشت برای مذاکره بر اساس مدل آمریکایی-ایرانی است. امری که به نظر می‌رسد آمریکا تمایل بیشتری به آن دارد.

در این مقاله به بررسی گنجی مهمی می پردازیم که بازیکنان مختلفی در بحبوحه بحران میان آمریکا و ایران در پوشش دولت ترامپ خواهان دستیابی به آن هستند.

در طول چهار هفته گذشته گمانه زنی ها در مورد عملیات محدود نظامی یا جنگ تمام عیار نقل هرمحفلی بوده. اما می‌توان گفت این سخنان در سایه اظهارات طرفین به حاشیه رانده شد.

اظهاراتی از قبیل تمایل به مذاکره و اینکه آمریکا خواهان تغییر نظام در ایران نیست، و اینکه ایران دارای ملت بزرگی است و امکاناتی دارد که می‌تواند به کمک آنها در شرایطی بهتر از آنچه که در آن قرار دارد وارد شود. همه این ها درحکم آب روی آتش هستند؛ ولی گاهی اوقات آب به شعله ای که زیر خاکستر است نمی‌رسد.

این احساسات و نگرانی های ناشی از این مسئله، طرف های بین المللی را بر آن داشته تا به طور جدی به سمت مذاکرات مستقیم پیش بروند. امری که به گفته سخنگوی وزارت خارجه روسیه، قابل دستیابی است و نیازی به میانجی ندارد. این درحالیست که ایران و آمریکا دارای تجربه کافی برای مذاکره مستقیم بایکدیگر نیستند.

ایران و آمریکا در شرایط مناسبی برای مذاکره قرار ندارند، چراکه آمریکا معافیت هشت کشور خریدار نفت ایران(ژاپن، کره جنوبی، چین، هند، تایوان، ترکیه، ایتالیا و یونان) در خرید نفت را به حالت تعلیق درآورد و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را در فهرست سازمان های تروریستی قرار داد و تحریم هایی را علیه بخش معدنی ایران وضع کرد. تحریم های آمریکا به این موارد محدود نمی‌شود؛ چراکه آمریکا هر شرکت بزرگی را که با ایران تعامل داشته باشد به محرومیت از استفاده از سیستم مالی آمریکا و محرومیت از هرگونه فعالیت اقتصادی با شرکت ها و موسسات امریکایی تهدید کرده.

در مقابل ایران اعلام کرد موقتا دوشرط از شروط توافق هسته ای سال 2015 یعنی غنی سازی و عدم صادرات مازاد اورانیوم غنی شده به کشور سوم را اجرایی می‌کند. آنها به طرف های اروپایی و غیر اروپایی اطلاع دادند که میزان غنی سازی را به بیش از3.5% یعنی مقداری که برای به دست آوردن کیک زرد کافی است، می‌رسانند.

این اقدامات ایران و آمریکا طرف های منطقه‌ای و بین المللی مانند قطر، عمان و عراق را شوکه کرد. ایران در پی این اقدامات با روش های دیپلماتیک از پیامد های ناآرامی در آسیا که ژاپن، چین، روسیه و اتحادیه اروپا را درگیر می‌کند نیز هشدار داد.  این واکنش ها با سفر نخست وزیر ژاپن شینزو‌آبه و وزیر خارجه آلمان هایکو‌ماس به تهران برای همفکری در مورد همان گنجی که منجر به آتش بس طولانی مدت می‌شود نیز ادامه پیدا کرد.

جست و جو درباره دستاوردی که تمامی طرف ها خواهان آن هستند، انگیزه تمام این تحرکات است.دستاوردی که شعله تنش را کم کرده و دست برخی دولت های منطقه را که خواهان تنش و درگیری هستند را قطع می‌کند. اما مسئله با کاهش تنش ها تمام نمی‌شود، چراکه طرف های میانجی خواهان وضع اصولی مستحکم تر درمورد قضیه هسته ای ایران و بخصوص درمورد روابط ایران و آمریکا هستند، بطوریکه روابط این دو کشور به دور از هرگونه تنش و ناآرامی شکل گیرد.

در این راستا مذاکرات ژاپن و آمریکا در مورد در مورد ملاقات با رئیس جمهور آمریکا دونالد ترامپ موجب ظهور و بروز آرامش نسبی در اظهارات آمریکا درباره ایران شد که سخنان باراک اوباما رئیس جمهور سابق آمریکا را تداعی می‌کند.

هرآنچه طرفین انجام می‌دهند می‌تواند نقطه شروعی برای مرحله جدید مذاکرات بین ایران و آمریکا باشد. اما آیا ممکن است غیر از واشنگتن کشور دیگری در این مذاکرات جای گیرد؟

این مسئله به نوبه خودش مانع بزرگی است. آمریکا از این توافق خارج شده و رئیس جمهور این کشور بدون تردید از تمایلش برای یک توافق جدید که توان موشکی ایران را نیز شامل شود سخن می‌گوید؛ مسئله ای که در توافق قبلی به آن پرداخته نشد. فرانسه در این مورد با آمریکا به توافق رسیده ولی گوییسایر کشور های امضا کننده برجام، با این موضوع موافق نیستند.

پس این سوال مطرح می‌شود که آیا توافق هسته ای جدید فقط بین تهران و واشنگتن است؟ یا بین واشنگتن، تهران و پاریس؟

برای بررسی این سوال باید یک پیشرفت مهم در پرونده هسته ای ایران را یاد آور شویم، پیشرفتی که مربوط به ممانعت از هر نتیجه ای در مذاکرات بدون حضور آمریکا بود. داستان از این قرار بود که فرایند مذاکرات در سال 2003میان سه کشور اروپایی(فرانسه، بریتانیا و آلمان)شروع شد؛ این درحالی بود آنها از رسیدن به هر توافقی تا قبل از وساطت عمان میان واشنگتن و تهران و گسترش دایره مذاکره تا حضور آمریکا، روسیه و چین در این مذاکرات نیز ناتوان بودند.

با وجود این، ماهیت فرایند مذاکرات بر ملاقات وزیر خارحه ایران محمد جواد ظریف و وزیر خارجه آمریکا جان کری متمرکز بود؛ ملاقات هایی که غالبا منجر به پیشبرد مذاکرات می‌شد. بنا بر آنچه که ایران ارائه داده، این کشور نیز فرایند مذاکرات با آمریکا را آغاز کرده، اما لزوما نباید به آنچه که آمریکا میخواهد منجر شود.

اما سخن در مورد معادله برد - بردی که رضایت طرفین را در بر داشته باشد یعنی همان دستاورد مهمی که از آن صحبت کردیم باقی می‌ماند. دستاوردی که هر یک از طرفین به دنبال آن هستند و آن لزوما چیزی نیست که طرف مقابل برای دیگری می‌خواهد.

برای ایالات متحده، گنج ممکن است ورود دولت دونالد ترامپ به پروسه مذاکره در سایه دولت فعلی باشد تا بتواند دوره دوم ریاست جمهوری را تضمین کند. این برای دموکرات ها یک چالش خواهد بود. اگر آنها برنده شوند، توافق قبلی مکفی و بازگشت به آن، بر صحت استراتژی آنان تاکید خواهد کرد.و اگر شکست بخورند ترامپ را وارد فرایند مذاکرات جدید کرده.

از طرف دیگر ایران معتقد است که اکنون بیش از هر زمان دیگر بازیگر تاثیرگذار در مذاکرات در مورد برنامه هسته‌ای این کشور، واشنگتن است؛ چرا که همانطور که دیدیم در سال های بین 2003 و 2015 توافقنامه درحالی به امضا رسید که آمریکا در آن حضور داشت.اکنون ممکن است فرصتی بهتر برای ایجاد و بهبود توافقنامه ای بهتر از آنچه در سال 2015 امضا شده وجود داشته باشد تا ایران به زعم خودش عیب هایی را که در توافقنامه وجود دارد را اصلاح کند.

ایران معتقد است که معامله با واشنگتن می‌تواند امتیازهایی را برای ایران به ارمغان بیاورد که کشور های منطقه حتی روسیه و چین قادر به انجام آن نیستند. دروازه بازگشت می‌تواند واشنگتن باشد دروازه ای که عبور از آن با وجود موانع، غیر ممکن نیست.

برچسب‌ها:

نظر شما