شناسهٔ خبر: 33195614 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: روزنامه فرهیختگان-قدیمی | لینک خبر

مختصات فرآیند جدید طراحی شده توسط ترامپ چیست؟

خطرفرآیند مذاکره - بدعهدی برای آینده ایران

صاحب‌خبر - پس از اظهارات ترامپ در نشست خبری با نخست‌وزیر ژاپن (که ادبیات متفاوتی در قبال ایران داشت) برخی در داخل به اصطلاح به استقبال این حرف‌های جدید رفتند و حتی پیشنهاداتی را برای آغاز مذاکره ایران با آمریکا مطرح کردند؛ از جمله این افراد عباس عبدی است. این کارشناس مسائل سیاسی که گفته اظهارات ترامپ در ژاپن یک چرخش آشکار در مواضع گذشته او محسوب می‌شود، معتقد است ترامپ اولین گام را در جهت اصلاح نسبی گفتار و مواضع خودش برداشته. به اعتقاد عبدی، این گام اگرچه مهم است و باید از سوی ایران استقبال شود، ولی کافی نیست. عبدی در این موضوع بیان می‌کند که مانع مذاکره جدی ایران با آمریکا جان بولتون است و اگر کسی جانشین او شود، مسیر هموار خواهد شد. او همچنین پیش‌شرط دیگری هم می‌آورد و می‌گوید با تمدید تعلیق تحریم‌های نفتی برای مدتی معقول، فرصتی برای مذاکره پدید خواهد آمد. در این میان سوای اینکه عبدی نحوه آغاز و ادامه این مذاکره را چگونه تصویر می‌کند، باید به مساله مهمی درخصوص همین دو پیش‌شرط اشاره کرد. اگر به اظهارات بالاترین مقام رسمی دولت یعنی حسن روحانی که دیروز در جمع اعضای هیات دولت بیان کرده مراجعه کنیم، به سادگی قابل‌مشاهده است که کف انتظار ایران برای مذاکره از روز اول تاکنون تغییری نکرده و ایران به صورت کاملا منطقی نقطه آغاز مذاکره را بازگشت به برجام و اجرای تعهدات قبلی آمریکا که در متن توافق به صراحت ذکر شده بود، می‌داند. مقامات ایرانی برخلاف عبدی به خوبی می‌دانند که در مقابل تعهدات متعدد آمریکا در برجام که همگی به چشم برهم‌زدنی از بین رفتند، مطرح کردن تنها دو شرط سست و بسیار ضعیف قابلیت اتکا ندارد و به نوعی خودکشی سیاسی است. این البته سوای این مساله است که همه کسانی که در این ایام تلاش می‌کنند واقع‌بینانه سخن بگویند، تاکید کرده‌اند که به دونالد ترامپ و مواضع سینوسی و متناقضش هیچ اعتماد و اعتباری نیست و اصلا بعید نیست بلایی که بر سر کره شمالی آمد، بر سر ایران هم بیاید و به عبارتی تجربه زدن زیر میز برجام دوباره تکرار شود. «فرهیختگان» برای بررسی دقیق‌تر این مساله با کارشناسان این حوزه به گفت‌وگو نشسته و نظرات آنها را جویا شده است. سیدمحمد مرندی و امیرعلی ابوالفتح نظرات خود را بیان کردند. تحلیل سیدمحمد مرندی از نظرات غیرکارشناسی درخصوص مذاکره با آمریکا ایران را وارد یک فرآیند خطرناک نکنید سیدمحمد مرندی، استاد دانشگاه تهران و کارشناس مسائل آمریکا در گفت‌وگو با «فرهیختگان» به تحلیل مواضع و ادبیات دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا در قبال ایران پرداخت و تغییرات این مواضع را بررسی کرد. او همچنین به ارزیابی برخی اظهارنظرهای داخلی درخصوص نحوه تعامل ایران با ادبیات جدید رئیس‌جمهور آمریکا پرداخت و درباره چگونگی تعامل همراه با عزت، حکمت و مصلحت در شرایط کنونی با آمریکا توضیحاتی را بیان کرد. مشروح این گفت‌وگو در ادامه از نظر می‌گذرد: تغییر ادبیات دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا در روزهای اخیر به‌ویژه سخنان وی در نشست خبری با نخست‌وزیر ژاپن را یک عقب‌نشینی می‌دانید؟ بله، این مواضع یک عقب‌نشینی محسوس نسبت به گذشته بود. ترامپ از تهدید، به نقطه‌ای رسیده که می‌گوید ما فقط تضمین می‌خواهیم که ایران به سمت سلاح هسته‌ای حرکت نکند که البته این حرف قابل‌پذیرشی نیست. چرا؟ اولا ایران هم در دکترین خود اعلام کرده که چنین قصدی ندارد و هم فتوای صریح رهبری را پشت این مساله دارد. هرکسی که حداقل‌هایی از مساله فتوا و جایگاه آن را بداند، متوجه می‌شود که فتوا یک نظر عادی نیست و یک حکم بزرگ برای سیاست در ایران است. دومین مساله تضمین‌های بسیار زیاد برجام است. مانند اینکه بازرسان آژانس بین‌المللی انرژی اتمی از ابتدای برجام تاکنون در ایران حضور داشته و بازرسی‌های خود را انجام داده‌اند. این بازرسان در چندین و چند گزارش رسمی اعلام کرده‌اند ایران به سمت تسلیحات هسته‌ای نرفته است و بنای این کار را هم ندارد. خب علت این عقب‌نشینی چیست؟ علت یک چیز است؛ آمریکا به چشم دیده که تهدید ایران جواب نمی‌دهد. ترامپ و اعضای تیمش در ماه‌های اخیر تحت تاثیر نظرات و گزارش‌های منافقان، سلطنت‌طلبان و دیگر دشمنان ما در آمریکا تصور می‌کردند با تهدید، ایران عقب خواهد نشست و با تحریم جامعه متزلزل شده و کشور به هم خواهد ریخت یا حداقل اینکه ایران پرچم سفید بلند خواهد کرد؛ اما خب مدتی گذشت و تهدید بلااثر شد. آمریکا امروز مشاهده می‌کند که مقطع اثرگذاری تهدید گذشته و از این‌رو منش خود را تغییر داده است. این تغییر موضع یک سیاست جدید است یا خیر؟ برخی در داخل معتقدند این تغییر معنادار را باید به فال نیک گرفت و با شروطی وارد مذاکره با آمریکا شد. مثلا اگر ترامپ بولتون را حذف کند و معافیت‌های تحریمی نفت ایران را تمدید کند، بستر مذاکره آماده خواهد شد. بله، نمی‌شود این را رد کرد. این تغییر موضع ممکن است سیاست جدیدی باشد، لذا هرچه که هست، یک تغییر ادبیات بسیار محسوسی در کلام ترامپ اتفاق افتاده است. البته در مورد این تغییر ادبیات باید چند نکته را بیان کرد؛ اول اینکه ترامپ کسی نیست که مواضع ثابتی داشته باشد و ممکن است هر روز نظرش تغییر کند، از این‌رو مذاکره با چنین فردی از اعتبار بالایی برخوردار نخواهد بود، چراکه اصلا معلوم نیست با ما وارد مذاکره شود و بعدا نظرش تغییر نکند. دوم اینکه فرقی به حال ما نمی‌کند ترامپ چه کسانی را در کنار خود دارد، آیا بولتون هست یا خیر؟ وقتی آمریکا توافقات مختلف را زیر پا می‌گذارد و پایبند به هیچ چیز نیست و حتی مسئولان آن اظهارات پرتناقضی دارند، نباید از ایران انتظار مذاکره و اعتماد به یک توافق جدید را داشت. در چنین شرایطی اصلا مهم نیست که بولتون یا دیگران در کنار ترامپ حضور دارند یا خیر. در این شرایط تکلیف چیست؟ در حال حاضر آمریکایی‌ها نه به تعهدات خود پایبند هستند و نه ادبیات باثباتی دارند، لذا ممکن است وارد مذاکره شویم و بعد ترامپ حرف دیگری بزند. با این شرایط باید متذکر شد که بدون تضمین‌های کافی و قطعی هرگونه تعامل با آمریکا موجب زیان خواهد بود. تضمین‌های مورد نظر ایران چه مواردی می‌تواند باشد؟ تنها تضمین قابل‌قبول برای ما برجام و اجرای کامل آن است. تنها راه پیش روی ایران و آمریکا در مسیر منازعات کنونی، بازگشت ایالات متحده به توافق هسته‌ای و اجرای بند بند آن است. البته شاید از نظر شکلی نسبت به گذشته تفاوت‌هایی داشته باشد، مثلا دوباره در قالب 1+5 نسبت به اجرای این تعهدات اقدام کند یا در حاشیه 1+4 قرار بگیرد. در غیر این صورت اگر اجازه دهیم آمریکایی‌ها با قلدری یک‌سری امتیاز از ایران بگیرند و بعد دعوت به مذاکره کنند و ایران هم به جای اصرار بر توافق قبلی، شروط کمتری را بپذیرد، آنگاه یک زیان بزرگ برای ما پدید آمده است. برای مثال اگر آمریکا بعد از یک توافق زیر میز بزند و 10 امتیاز از ایران بگیرد و ایران به جای درخواست برای بازپس‌گیری همه آن 10 امتیاز، آغاز مذاکره را به بازگرداندن چهار امتیاز مشروط کند، آنگاه یک رویه غلط و عادت برای آمریکایی‌ها شکل می‌گیرد و این پیام به آنها ارسال می‌شود که ایران هربار آماده گفت‌وگو و کوتاه آمدن از مواضع قبلی خود است. باید بدانیم که این روش پس از یک بار تست شدن به یک رویه تبدیل شده و هزینه‌های سنگینی برای کشور به دنبال خواهد داشت. دقت کنید چنین فرآیندی برای آینده کشور بسیار خطرناک است؛ چه جمهوری اسلامی باشد، چه هر کشور دیگری. ابوالفتح با اشاره به تجربه مذاکراتی ترامپ با کره شمالی: ترامپ آمادگی مذاکره گام‌به‌گام و متوازن را ندارد امیرعلی ابوالفتح، کارشناس مسائل آمریکا در گفت‌وگو با «فرهیختگان» تحولات سیاسی میان ایران و آمریکا را بررسی کرد و درباره درخواست ترامپ برای مذاکره با ایران گفت: «از دیدگاه من راه اصلا دشوار نیست. اتفاقا مسیر کاملا روشن هم هست. آمریکایی‌ها یک سال پیش خودشان میز مذاکره را ترک کردند، در حالی‌که این میز همچنان برقرار است. ایران و دیگر اعضای 1+5 پشت آن حضور دارند و همچنان در حال تعامل هستند. ایران هم هیچ‌گاه مساله مذاکره اصولی را رد نکرده است. آقای برایان هوک همچنان‌که قبلا در جمع معاونان وزرای خارجه ایران و 1+5 حضور یافته و حتی امروز هم می‌تواند حاضر شود و به مذاکره بپردازد، قبلا هم با اعضای این جلسه از جمله آقای عراقچی دیدار و گفت‌وگو داشته است. این در مورد وزیر امور خارجه این کشور هم صادق است، چنانکه وزرای قبلی آمریکا در کنار ایران و اعضای 1+5 مذاکرات بلندمدتی را انجام دادند و به نتیجه رسیدند، از این‌رو به نظر من آغاز مذاکره به هیچ واسطه یا میانجی هم نیاز ندارد و تنها شرط آن بازگشت آمریکا به میز مذاکرات هسته‌ای با ایران و 1+5 و نقطه‌ای است که مذاکرات را ترک کرده است.» تنها مکان برای مذاکره با آمریکا، میز ایران و 1+5 است وی ادامه داد: «اگر واقعا آمریکایی‌ها مصمم هستند با ایران دیالوگ و گفت‌وگو داشته باشند و این گفت‌وگو را به یک توافق نهایی ختم کنند، تنها جایی که این امکان در آن متصور است، میز مذاکرات هسته‌ای میان ایران و 1+5 خواهد بود.» ابوالفتح با اشاره به اظهارات روز گذشته حسن روحانی درباره اینکه «آمریکا بعد از بازگشت به انجام تعهدات خود در برجام امکان مذاکره با ایران را خواهد یافت» و با تکیه بر سخنان چندی پیش محمدجواد ظریف مبنی‌بر اینکه «اگر ترامپ احترام بگذارد نتیجه می‌بیند» گفت که ایالات متحده قادر خواهد بود از بن‌بستی که ترامپ برای این کشور ایجاد کرده خارج شود، اگر بیشتر از حرف تمایل خود را به گفت‌وگو نشان دهد و در این مسیر اقدامات عملی داشته باشد. وی در توضیح این مساله با بیان اینکه آغاز مذاکره نیاز به حسن‌نیت دارد، گفت: «آمریکا برای رسیدن به این نقطه باید تحریم‌های خود را لغو کند و دقیقا به نقطه‌ای بازگردد که میز مذاکره با ایران و 1+5 را ترک کرده است. در آنجا است که آمریکا قادر خواهد بود نقطه‌نظراتش را درخصوص برجام مطرح کند و اگر درخواست یا مطالبه‌ای دارد، بیان کند، همان‌طور که طی دو سال پیش از خروج آمریکا از برجام مذاکره در جریان بود و مشکلی هم وجود نداشت.» این کارشناس مسائل آمریکا درخصوص روحیات ترامپ این توضیح را به گفته‌های قبلی خود اضافه کرد که «ترامپ دارای روحیه و حساسیت‌های خاصی است و می‌خواهد همه آن چیزی را که محصول دوران اوباما بوده، تخریب کند، حتی اگر این تخریب در حد شکل یا نام آن باشد. برای مثال کاری که با نفتا انجام داده هم به همین شکل است؛ یعنی کارشناسان می‌گویند آنچه امروز در جریان است، با آنچه پیش از آن اتفاق افتاده بود، تفاوت محسوسی ندارد. از این‌رو می‌توان مسیر تعامل ایران با آمریکا را با شکل و ساختار جدیدی هم متصور بود، اگر آمریکا به همان نقطه‌ای که مذاکره را ترک کرده، بازگردد.» آمریکا نمی‌تواند انتظار جدیدی داشته باشد و امتیاز جدیدی ندهد ابوالفتح با بیان اینکه آمریکا در فرآیند مذاکراتی نمی‌تواند از ایران انتظارهای جدیدی داشته باشد و در عوض امتیازهای جدیدی ارائه نکند، تاکید کرد: «آمریکا برای مثال به بندهای غروب برجام معترض است، خب این یک مساله قابل‌مذاکره است، اما آمریکا و ترامپ باید بدانند که درصورتی که می‌خواهد به این خواسته خود برسد، باید به اندازه آن و هم‌وزن آن به ایران امتیازاتی ارائه کند نه اینکه صرفا مطالبه‌گر باشد. ترامپ باید بداند اگر قرار است در بخشی از تعهدات ایران تغییراتی ایجاد شود، به همان اندازه نیز باید در تعهدات آمریکایی‌ها تغییر ایجاد شود، چراکه نمی‌شود ایران تعهدات سنگین و دائمی داشته باشد و آمریکا در مقابل تعهدات سنگین و دائمی نداشته باشد. از این جهت آمریکا فعلا باید به نقطه‌ای که طناب مذاکره را پاره کرده، بازگردد.» هرگونه تغییر در تعهدات ایران در برجام باید در ازای تغییر در تعهدات آمریکا باشد وی در پاسخ به این سوال که «آیا راهی جز اجرای کامل تعهدات آمریکا در برجام برای آغاز مذاکره جدید وجود دارد؟» گفت که قطعا راهی جز این نیست و آمریکا حتی اگر بخواهد برجام را کنار بگذارد، باید به شرایط قبلی بازگردد و بعدا دوباره فرآیند توافق جدید را آغاز کند. اگر آقای ترامپ با میراث اوباما مشکل دارد، این مساله به ایران و کشورهای دیگر مربوط نیست و لذا باید آمادگی خود را برای ارائه امتیاز معادل آن چیزی که از ایران می‌خواهد، نشان دهد. ابوالفتح با اشاره به تجربه مذاکراتی ترامپ با کره شمالی گفت: «این تجربه نشان داد ترامپ انتظار دارد طرف مقابل همه آن چیزی را که در دست دارد روی میز بگذارد، امتیازات مورد مطالبه آمریکا را ارائه و اقدامات مدنظر ترامپ را اجرایی کند، سپس ترامپ و دوستانش این تعهدات را راستی‌آزمایی کرده و بعد از آن اگر اطمینان خاطر ایجاد شد، آنگاه آمریکایی‌ها وارد فاز واگذاری برخی امتیازات شوند. خب این نگاه با ماهیت مذاکره و توافق گام‌به‌گام سنخیتی ندارد و مانند برجام نیست که مابه‌ازای هر اقدام ایران از طرف غرب مشخص و تدوین شده بود.» ابوالفتح در پایان تاکید کرد: «ماهیت دولت ترامپ این نیست که آماده مذاکره گام‌به‌گام باشد و نمی‌خواهد در برابر امتیاز، امتیاز بدهد. ترامپ تصور می‌کند با تهدید و ارعاب طرف مقابل باید همه خواسته‌های آمریکا را اجابت و تمکین کند. در آن صورت آمریکایی‌ها شاید دل‌شان به رحم آمد و امتیازی به طرف مقابل بدهند. این فرآیند هم نه مورد پذیرش ایران است و نه کره شمالی و نه هیچ کشور دیگر.»

نظر شما