شناسهٔ خبر: 33103727 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: جماران | لینک خبر

غفوری فرد:

دروغ، غیبت و تهمت از خطوط قرمز امام بود/ محض رضای خدا آشتی کنیم

به گزارش جماران،  حسن غفوری فرد با تاکید بر اینکه آمال نهایی امام حفظ کرامت انسان ها بود، گفت: امام می خواست مکارم اخلاق در یک جامعه حفظ شود و دروغ و

صاحب‌خبر -

به گزارش جماران،  حسن غفوری فرد با تاکید بر اینکه آمال نهایی امام حفظ کرامت انسان ها بود، گفت: امام می خواست مکارم اخلاق در یک جامعه حفظ شود و دروغ و غیبت و تهمت و … از خطوط قرمز امام بود، ایشان هرگز اجازه نمی دادند کسی در حضور ایشان از دیگری بدگویی کند. وی همچنین در مورد توصیه امام در مورد کاندیداها به خصوص انتخابات ریاست جمهوری می گوید: حضرت امام(ره) در تنها موردی که توصیه ای داشتند در مورد جمهوری اسلامی بود وگرنه در هیچ مورد دیگری توصیه ای نداشتند. ما به امام(ره) نزدیک بودیم و اگر امام توصیه ای به کاندیدایی داشتند حتماً متوجه می شدیم، اما ندیدیم سفارشی در تایید یا رد کسی داشته باشند.

گزیده گفت و گوی شفقنا با حسن غفوری را ابتدا به صورت گزیده و سپس مشروح آن را در ادامه می خوانید:

آنچه در ۵۰ سال گذشته در ایران اتفاق افتاده، تماماً مدیون امام خمینی(ره) است

ایشان عقیده داشتند همزیستی اسلام و جمهوریت امری ممکن و مفید است

اول انقلاب با سرعت خوبی به سمت استقلال و آزادی و عدالت در حرکت بودیم، اما عوامل مختلف داخلی و خارجی حرکت ما را کند کرد

آمال نهایی امام حفظ کرامت انسان ها بود

امام می خواست مکارم اخلاق در یک جامعه حفظ شود و دروغ و غیبت و تهمت و … از خطوط قرمز امام بود

ایشان هرگز اجازه نمی دادند کسی در حضور ایشان از دیگری بدگویی کند

امروز با پرداخت پول اسم ها وارد لیست می شود

در سال ۶۸ گفتم خطر اشرافی گری در میان مسئولین در حال نفوذ است و به اینجا رسیده ایم که این روزها پورشه سواران بی درد جوانان را می کشند و بعد می گویند دیه خواهیم پرداخت!! اف به این انسان نماهای بی درد.

تحریم در حقیقت استفاده ای سیاسی از مسئله اقتصادی است تا مقاومت یک ملت شکسته شود

اگر امام را دوست داریم باید صرفه جویی کنیم و تصمیم بگیریم حداقل ده درصد از هزینه ها را کم کنیم

حذف ها و کنار گذاشتن ها همیشه بوده اند، حتی بعد از پیغمبر، حضرت علی (ع) را کنار گذاشتند. این اتفاقات در هر انتخابی رخ می دهد، ولی ممکن بود که این چنین نباشد

اگر مسئولین نظام کمی دقت می کردند کار به اینجا نمی کشید

باید احساس مسئولیت داشته باشیم و اختلافات را کنار بگذاریم و محض رضای خدا آشتی کنیم

 

* بسیاری بر این باورند که امام به عنوان معمار انقلاب اسلامی، در حوزه مذهبی به اجتهاد پویا و مصلحت، در حوزه سیاسی به  همزیستی اسلامیت و جمهوریت و در حوزه جامعه مدنی به موضوعاتی نظیر حق تعیین نوع حکومت توسط مردم با رفراندوم،  قانون اسلامی  و انتخابات، حضور اجتماعی و سیاسی زنان و ….حیاتی دوباره بخشیدند. دیدگاه شما در هر مورد چیست و چه استدلال ها و مصادیقی بر آن می شناسید؟

همه کسانی که ایران و انقلاب اسلامی و امام خمینی(ره) را می شناسند، می دانند آنچه در ۵۰ سال گذشته در ایران اتفاق افتاده، تماماً مدیون امام خمینی(ره) است. مقام معظم رهبری کلامی دارند و می گویند «این انقلاب در هیچ کجا، بدون نام امام خمینی(ره) شناخته شده نیست.» در سال ۵۷ مجله تایمز آمریکا امام را به عنوان مرد سال انتخاب کرده بود و عکس امام را پشت جلد مجله منتشر کرده بود و نوشته شده بود این دست ها تاج و تخت را سرنگون کرد. بنابراین همه کسانی که ایران و انقلاب اسلامی و امام را می شناسند، می دانند که انقلاب مدیون و مرهون وجود امام است.

امام عقیده داشتند از مراجعی نیستند که فقط بنشینند و حرف بزنند بلکه بعد از فتوی پیگیر تحقق آن بودند، مبارزه کردند، هزینه پرداختند، زندانی کشیدند، تبعید شدند و حتی فرزند عزیز خود را از دست دادند، ولی آنقدر بر حق پای فشاری کردند تا به نتیجه مطلوب رسیدند و انقلاب به پیروزی رسید. امام در تمام مراحل مبارزه آماده بود و تنها مرجعی بود که تبعید شد. در زمان ناصرالدین شاه یکبار میرزا حسن آشتیانیِ مرجع تقلید، به تقاضای ناصرالدین شاه تهران را ترک کرد، ولی تبعید نشد و بعد از اعتراض و تظاهرات مردم، شاه مجبور به برگرداندن او شد، ولی تا زمان محمدرضا شاه هیچ کسی این جسارت را نداشت که با مرجعیت چنین کند. از نظر فنی و فقهی علما و حوزه علمیه باید صحبت کنند، ولی آنچه که ما می دانیم این است که امام در حوزه فقاهت به فقه سنتی معتقد بودند و در آن فقه ظرفیت زیادی برای توجه به مسائل وجود دارد در حقیقت فقه همین است و به همین دلیل می گویند تقلید باید از مجتهد زنده باشد. تا در هر لحظه با توجه به مسائل و شرایط روز نظر دهد. همانطور که میرزای شیرازی در فتوای معروف خود می نویسد امروز استعمال توتون و تنباکو معادل مبارزه با امام زمان(عج) است یعنی چون مصلحت کشور امروز در خطر است و به دلیل منفعت طلبی استعمارگران این فتوا، امروز چنین است. پس مجتهد باید زنده و آگاه باشد و در شرایط سیاسی و اجتماعی روز چنین فتوایی بدهد. امام دقیقا در چارچوب فقه جواهری اجتهاد پویا داشتند؛ ایشان عقیده داشتند همزیستی اسلام و جمهوریت امری ممکن و مفید است و نظام مشروعیت خود را از اسلام می گیرد و مقبولیت را از مردم اخذ می کنند(به وسیله انتخابات آزاد) مردم نیز مسلمان هستند و در رأی ها نظر اسلام را لحاظ می کنند. ما تنها کشوری در دنیا هستیم که در کمتر از دو ماه بعد از انقلاب رفراندوم گذاشتیم، در هیچ کجای دنیا چنین انقلابی نبوده است. در باقی مناطق دنیا چنین انقلابی رخ نداد و انقلاب ها بیشتر رنگ کودتا داشت، به عنوان مثال در مصر و لیبی کودتای سرهنگ ها بود و سرهنگ قذافی تا آخر عمر خود در لیبی حکومت کرد. در شوروی سابق بلشویکها بودند و در کوبا گروهی چریکی بودند و با جنگ چریکی پیروز شدند و فیدل کاسترو تا آخر عمر در کوبا حکومت کرد. در ویتنام، چین و آنگولا نیز به همین ترتیب بود؛ در تنها کشوری که انقلاب به معنی تحول عمومی همه مردم رخ داد، ایران بود و در کمتر از ۵۰ روز بعد از پیروزی انقلاب، امام فرمود: رفراندوم تشکیل دهید.

من شخصاً مخالف رفراندوم بودم و عقیده داشتم مردم شعار داده اند استقلال آزادی و جمهوری اسلامی و مشخص است که مردم چه می خواهند. ولی امام بر برگزاری رفراندوم تأکید داشتند؛ من امروز می فهمم این دستور امام چه معنایی داشت و ما امروز می توانیم با عدد و رقم اعلام کنیم که در آن زمان بیش از ۹۸% از مردم ایران به جمهوری اسلامی رأی داده اند. چنین حرکتی در هیچ کشور دیگری سابقه ندارد. نیروی انتظامی از هم پاشیده بود و ارتشی نبود و سپاه هنوز کاملاً تشکیل نشده بود، در خوزستان و غرب درگیری بود و در تهران منافقین در حال فعالیت بودند و امام در چنین شرایطی گفتند باید رفراندوم را برگزار کنیم و فوراً بعد از آن دستور نوشتن قانون اساسی را دادند تا به رای گذاشته شود و سپس انتخاب رییس جمهور و تشکیل مجلس و… بنابراین انتخابات و قانون اساسی و … به تمامی ایده هایی نو و در چارچوب اسلام و فقاهت معتقد بود، در همان زمان نیز عده ای مخالف بودند برخی مخالف رفتن زنان به مجلس بودند، ولی امام با تمام این موارد موافقت کردند و این دکترینی قابل دفاع در تمام دنیا بود.

 

* وعده ی انقلاب و حضرت امام شکل دادن به جامعه و حکومتی ایده آل  از نظر عدالت و آزادی و اخلاق در کنار حفظ استقلال سیاسی کشور بوده است. تا چه اندازه این موارد در دوره ی ایشان و پس از ایشان محقق شده است؟

امام منادی اسلام ناب محمدی بودند، اسلام دین خداست و تمام شدنی نیست و راه کمال مسیر الی الله و بی نهایت است. عدالت پدیده ای است که برای تسلط کامل آن بر جامعه به زمانی بسیار طولانی نیاز است و کاری دو سه ساله نیست. امروز نیز نظام اصرار ندارد تا بگوید عدالت را صد در صد در جامعه اجرا کرده است و تبعیض اجتماعی و تبعیض طبقاتی نیست، ولی در این مسیر در حرکت است.

* تحقق عدالت در کشور شاید در عرض دو یا سه سال ممکن نبود، اما چهل سال از پیروزی انقلاب اسلامی ایران می گذرد.

پدیده های اجتماعی را با سال نمی سنجند بلکه با نسل می سنجند. در یکی دو سال می توان ساختمان ها را بنا کرد ولی برای ساختن آدم ها و ایجاد تحولات بنیادین باید یکی دو نسل بگذرد تا نتیجه دیده شود. پیغمبر با تاییدات الهی آن همه سال در مکه و مدینه کار کردند، ولی تا از دنیا رفتند درگیری ها بین مسلمانان ایجاد شد. منظور من این است که تحولی بنیادی در این حوزه و گستره عدالت، به گذشت زمان زیاد و رشد چندین نسل نیاز دارد.

* مقداری سرعت حرکت مان در این مسیر یعنی تحقق عدالت در جامعه، کند نیست!؟

بله! از آنچه که انتظار داشتیم کندتر بود، در سال های اواخر دهه ۵۰ موج عدالت اجتماعی ظهور کرد، آقای هاشمی رفسنجانی وزیر کشور بودند و به من حکم استانداری خراسان را دادند، می خواستم به خراسان بروم، آقای هاشمی نتوانستند برای من یک بلیط هواپیما بگیرند یعنی حتی وزیر هم نمی توانست به اندازه گرفتن یک بلیط پارتی بازی کند. عدالت اجتماعی بسیار رعایت می شد. من در دوره استانداری ام مبلغ ناچیزی در حدود ۱۰۰ تومان عیدی می دادم، بسیاری از افراد می گفتند اگر پول خودتان باشد می گیریم، ولی اگر پول بیت المال باشد قبول نمی کنیم.

اول انقلاب با سرعت خوبی به سمت استقلال و آزادی و عدالت در حرکت بودیم، اما عوامل مختلف داخلی و خارجی حرکت ما را کند کرد به عنوان نمونه در داخل گروه های چریکی چون منافقین اصل تئوری را بر هم زدند و حرفی مثل نان و مسکن و آزادی مطرح شد، در حالی که این موارد مسائل کوچکی درون این تئوری بزرگ بود. دشمنان خارجی فهمیدند که این انقلاب پتانسیل و ظرفیت فراوانی دارد و انواع و اقسام کارشکنی ها را انجام دادند و مشکلات فراوانی برای انقلاب به وجود آوردند.

* آرزوها و آمال امام از تاسیس حکومت چه بود؟ میراث حضرت امام برای اسلام و ایران چه بود؟ تا چه اندازه پس از امام به میراث ایشان وفاداری شد؟

امام شاگرد مکتب امیرالمومنین بود و مکتب حضرت علی (ع)، نهج البلاغه است. آمال نهایی امام حفظ کرامت انسان ها بود بنی آدم کرامت دارد و یکی از مولفه ها و شاخصه های اصلی حکومت های الهی و ضد الهی میزان ارزشی است که مردم در آن حکومت دارند. در حکومت های مارکسیستی گفته می شود هیچ چیزی جز ماده نیست و انسان و حیوان و گچ و … همه ماده هستند. در اسلام گفته می شود انسان خلیفه خدا در روی زمین است. مبارزه با رژیم شاه نیز به خاطر همین بود. حفظ کرامت انسان ها یعنی از نظر اقتصادی حداقل معیشت برای آنها فراهم بیاید. شکم گرسنه دین و ایمان ندارد. باید همه انسان ها در رفاهی نسبی باشند. ما یک درصد از جمعیت دنیا هستیم، ولی ۱۵ درصد از منابع گاز دنیا را در اختیار داریم. یعنی کشوری غنی با ظرفیت های مادی و معنوی فراوان برای ایجاد عدالت اجتماعی و حفظ کرامت انسان ها و از میان برداشتن فاصله طبقاتی؛ وقتی اختلاف درآمد باشد حتماً نزاع طبقاتی وجود دارد؛ تمام این موارد ادبیات و فرهنگ دین اسلام است. امام می خواست مکارم اخلاق در یک جامعه حفظ شود و دروغ و غیبت و تهمت و … از خطوط قرمز امام بود، ایشان هرگز اجازه نمی دادند کسی در حضور ایشان از دیگری بدگویی کند. به عنوان مثال امام خدمتکاری داشتند که به جای خدمتکار قبلی آمده بودند روزی یک نفر گفت، این خدمتکار شما خیلی خوب کار می کند، امام گفته بودند این غیبت است او هم گفته بود من تعریف می کنم، امام گفته بودند این حرف یعنی نفر قبلی بد کار می کرد. این دقت ها یعنی مکارم اخلاق و اگر با همان فرمان پیش می رفتیم امروز به جاهای بسیار خوبی می رسیدیم.

 

* مهمترین موارد فاصله یا انحراف از ایشان چه بوده است و به چه دلیل رخ داده است و مسئولیت آن متوجه چه کسانی است؟

من در سال ۶۸ رییس تربیت بدنی بودم و مصاحبه ای داشتم و حرف هایی زدم که باعث شد هزینه فراوانی برای آن بپردازم. سوالی از من پرسیدند که چرا در ابتدای انقلاب وقتی می خواستند پستی را به کسی پیشنهاد کنند، او می گفت فلانی از من بهتر است، مثلاً وقتی آقای باهنر وزارت نیرو را به من پیشنهاد کردند من گفتم فلانی و فلانی از من بهتر هستند و هر دو نفر را به جای خود معرفی نمودم و برای وزارت علوم نیز چند نفر دیگر را معرفی کردم این روند در همه جا وجود داشت، اما امروز با پرداخت پول اسم ها وارد لیست می شود. این وضعیت از طبقات بالا شروع شد و وضعیت در طبقات پایین فرقی نکرده است و آنها هنوز همان منش اوایل انقلاب را دارند و من در آن روزها (سال ۶۸) از این خطر با عنوان خطر اشرافی گری یاد کردم و گفتم این آسیب در میان مسئولین در حال نفوذ است که بیان این حقیقت موجب ناراحتی بعضی از افراد شد و به اینجا رسیده ایم که این روزها پورشه سواران بی درد جوانان را می کشند و بعد می گویند دیه خواهیم پرداخت!! اف به این انسان نماهای بی درد.

* وظیفه حامیان درجه اول امام در شرایط فعلی چیست؟  راه حفظ و ارتقاء میراث حضرت امام چیست؟

ما در جمع خود بحثی را در همین حد شروع کرده ایم تا بدانیم باید چه کنیم. سید جمال الدین اسدآبادی گروهی را تحت عنوان حزب الوطنی در مصر ایجاد کرد. او ایرانی بود و از بیدارگران جهانی مشرق زمین است و به شهرتی جهانی رسید. ما زمانی که در آمریکا بودیم و در دهه ۴۰ و ۵۰ این منشور را تکثیر کردیم و عقیده داشتیم دستور العمل خوبی است، من فکر می کنم امروز هم همینطور است و این کاری کاملاً اجرایی است. اگر دستور العمل این حزب را بخوانید و پیاده کنید متوجه منافع آن برای این زمان می شوید. آنها ۴۰ نفر بودند و آن اساسنامه را نوشتند که تاریخ نگارش آن موجود است. آنها دو ماه بیشتر کار نکردند، ولی چنان شد که پایه های امپراطوری انگلستان فروریخت و کنسول انگلستان در قاهره به لندن نوشت: «اگر آنها چند ماه دیگر ادامه دهند به همان انقلاب زمان پیغمبر اسلام می رسند.» خلاصه آن کار همین فرموده مقام معظم رهبری است که گفتند اقتصاد مقاومتی و صرف نظر کردن از تجملات و پس انداز در صندوق برای ایجاد کار و… این نسخه برای حل مشکلات کشور عملی و قابل اجراست. اگر ما به این شیوه عمل کنیم هم روح آن بزرگوار شاد خواهد شد و هم بسیاری از مشکلات کشور حل خواهد شد. امروز بزرگترین امید غرب به فشارهای اقتصادی است تا مردم نسبت به انقلاب و نظام و مسئولین بدبین شوند. مثل فشاری که در شعب ابی طالب بر پیامبر(ص) وارد کردند تا مردم سست شوند و برگردند. تحریم در حقیقت استفاده ای سیاسی از مسئله اقتصادی است تا مقاومت یک ملت شکسته شود. حتی وقتی بنی صدر فرار کرد، گفت: «امام نمی تواند تا شش ماه شکم مردم را سیر کند و مجبور می شود و من را انتخاب می کند.» اگر امام را دوست داریم باید صرفه جویی کنیم و تصمیم بگیریم حداقل ده درصد از هزینه ها را کم کنیم.

* پس از امام بسیاری از همراهان ایشان از صحنه سیاسی کشور کنار رفته یا حذف شدند. دلیل این موضوع چه بوده است و متوجه خود آنان بوده است یا دیگران؟ آیا اجتناب ناپذیر بوده است؟  اگر امروز به گذشته برگردیم به نظر شما  ایا در این خصوص می توانستیم رویکرد دیگری را انتخاب کنیم؟ 

حذف ها و کنار گذاشتن ها همیشه بوده اند، حتی بعد از پیغمبر، حضرت علی (ع) را کنار گذاشتند، عده ای از دین برگشتند و مرتد شدند و عده ای را ترور کردند. این اتفاقات در هر انتخابی رخ می دهد، ولی ممکن بود که این چنین نباشد.

برخی از انقلابی ها توقع هایی دارند آنها با اهدافی وارد انقلاب شده اند و زمانی که به اهداف خود نمی رسند، آن را رها می کنند. مقام معظم رهبری می گویند بعد از انقلاب جلسه ای تشکیل شد تا مشخص شود هر کسی چه جایگاهی دارد و من گفتم من در آبدارخانه می نشینم. ولی برخی چون به آنچه در نظر داشتند نرسیدند بعدها مخالف نظام و انقلاب شدند. حتی اگر نود درصد برای خدا باشد و ده درصد برای پست و مقام باز هم همین میزان تمایل به دنیا کار خودش را می کند. ما ملتی هستیم که روحیه اجتماعی ما را به دلایل مختلفی تضعیف کرده اند. وقتی گفتم چند نسل باید بگذرد به این موضوع نیز اشاره دارد که فرهنگ تک روی به فرهنگ اجتماعی تبدیل شود. البته شاید اگر مسئولین نظام کمی دقت می کردند کار به اینجا نمی کشید که دیر هم نشده است و اگر امروز احساس خطر کنیم می شود، کاری کرد.

امروز مرکز ثقل مقاومت در منطقه خاورمیانه، ایران است اگر جمهوری اسلامی به خطر بیفتد از حزب الله لبنان، یمن، مجاهدین افغان، مقاومت فلسطین و سوریه نیز چیزی نخواهد ماند. زمانی اسرائیل در شش ساعت ابتدایی از شش روز، بخش های وسیعی از کشورهای مصر، اردن و سوریه و… را به اشغال خود درآورد و در طی شش روز فقط پیشروی می کرد، اما امروز می بینیم وقتی فقط با گروه کوچک حماس درگیر می شود بعد از مدت زمان اندکی اعلام آتش بس می کند. بنابراین باید این احساس مسئولیت را داشته باشیم و اختلافات را کنار بگذاریم و محض رضای خدا آشتی کنیم، تا هم ایران اسلامی و هم مقاومت اسلامی منطقه به موقعیت های خود ادامه دهند.

* امام خمینی(ره) درباره کاندیداهای ریاست جمهوری اظهار نظر یا دخالتی هم داشتند؟

حضرت امام(ره) در تنها موردی که توصیه ای داشتند در مورد جمهوری اسلامی بود وگرنه در هیچ مورد دیگری توصیه ای نداشتند. ما به امام(ره) نزدیک بودیم و اگر امام توصیه ای به کاندیدایی داشتند حتماً متوجه می شدیم، اما ندیدیم سفارشی در تایید یا رد کسی داشته باشند و یا برای شخصی تبلیغی و توصیه ای داشته باشند.

* نظر امام در مورد کاندیداتوری بنی صدر چه بود؟ چون بعدا در جایی فرموده بودند که به ایشان رای نداده اند.

بنی صدر تلاش کرد بگوید من به سفارش امام کاندیدا شده ام، اما امام بعدها گفتند که من به بنی صدر رأی نداده ام. وقتی بنی صدر رییس جمهور شدند، امام او را حمایت کردند. در مورد مقام معظم رهبری نیز به همین صورت بود و امام در زمان کاندیداتوری ریاست جمهوری مقام معظم رهبری توصیه ای نکردند، ولی بعد از رییس جمهور شدن، از ایشان حمایت می کردند.

* خاطره ای از حضرت امام یا نکته ای که ذکر آن تازگی دارد در ذهن دارید؟  

هم قبل از انقلاب و هم بعد از انقلاب از حضرت امام خاطراتی دارم. وقتی در ۱۵ خرداد امام بازداشت شد ما دانشجوی سال اول دانشگاه بودم. درگیری وحشتناکی در تهران رخ داد و بعد گفتند ۱۵ هزار نفر کشته شدند، ولی احتمالاً رقم کمتر بود. قبل از آن در عاشورای ۱۳خرداد از میدان قیام راهپیمایی کردیم و شعارها این بود: «قم دشت کربلا است هر روزش عاشورا است، خون جگر علما است، فضیه قتلگاه است، شد موسم یاری مولانا خمینی یا صاحب الامر» چون روز ۱۵ خرداد ۱۲ محرم بود و این وضعیت از دهم محرم شروع شد.

امام را دستگیر کردند و سپس علمای قم به تهران آمدند و به خاطر امام تحصن کردند، امام مدتی در زندان بودند و در فروردین سال بعد آزاد شدند و من در ۱۴ فروردین سال ۴۳ اولین ملاقات با امام را در بیت ایشان داشتم. مردم برای دیدار با امام صف کشیده بودند از همان زمان مشخص بود که محبوبیت ایشان الهی است.

پس از مدت ها ایشان تبعید شدند و سالها ایشان را ندیدیم تا اینکه به ایران بازگشتند و سرود «خمینی ای امام» اولین کاری بود که آن زمان در فرودگاه اجرا شد. بعدها من به عنوان استاندار و وزیر نیرو بارها و بارها به خدمت ایشان رسیدم و ایشان نسبت به بنده لطف و عنایت داشتند.

 

یکی از جالبترین خاطرات این بود که من در زمان وزارت به ملاقات با ایشان رفتم، زمان ملاقات ۸.۳۰ صبح بود و من کمی زودتر آنجا بودم، جوانی حضور داشت که از پیشمرگان کُرد مسلمان بود و تمام استخوان های گردن او را شکسته بودند و در گچ بود و می خواستند او را برای معالجه به خارج از کشور ببرند. او را در حیاط کوچک امام گذاشته بودند و منتظر بودند تا امام به اتاق بیایند و او را نزد امام ببرند، امام به تنهایی و با همان لباس خانه از پله ها پایین آمدند و در کنار او روی زمین زانو زدند و صورت او را بوسیدند. این نشان احترامی بود که امام برای مبارزین در راه خدا قائل بود. زمانی که می فرمود من دست و بازوی شما را می بوسم، تعارف نبود؛ ما به چشم خود دیده بودیم.

* با توجه به در پیش بودن دو انتخابات مجلس و ریاست جمهوری، پیش بینی شما از آرایش نیروهای سیاسی چیست؟ فکر می کنید چه اندازه انتخابات آینده رقابتی خواهد بود؟ به نظر شما چه چهره های سیاسی مطرحی حضور خواهند یافت؟

حتماً انتخاباتی رقابتی در پیش داریم و احتمال دارد رقابت بسیار شدید باشد. در مورد آرایش انتخابات نیز باید گفت ما اصولاً انسان های دقیقه ۹۰ هستیم، از ابتدا نیز همینطور بود. بنی صدر انتخاب شد، ولی یک ماه بعد گروه بزرگی علیه بنی صدر در مجلس شکل گرفت.  

وقتی آقای احمدی نژاد کاندیدای ریاست جمهوری شد، سخنرانی های عجیب و غریب داشت و اتفاقاتی افتاد که همگی قابل بیان نیستند، ولی مردم به ایشان رای دادند. آقای خاتمی در صحبتهای خود می گفتند دعا کنید من دو تا سه میلیون رأی بیاورم که آبرویم حفظ شود، همه یقین داشتند آقای ناطق انتخاب می شود، ولی در روزهای آخر ورق برگشت. چه کسی فکر می کرد ۳۰ نماینده تهران و شورای شهر همه از اصلاح طلبان باشند و آقای حداد عادل که رییس مجلس بود در تهران رأی نیاورد. بنابراین ما مردم دقیقه ۹۰ هستیم.

* پیش بینی می کنید اکثریت مجلس و شورای شهر آینده اصولگرا باشد؟

شم سیاسی من می گوید این بار شانس اصولگراها در مجلس بیشتر خواهد بود و اکثریت قاطع مجلس را اصولگرایان خواهند داشت. در شورای شهر تهران نیز اکثریت اصولگرا خواهند بود.

* انتخابات ریاست جمهوری چطور؟

برای اظهار نظر در مورد انتخابات ریاست جمهوری بسیار زود است. امروز در حدود ۱۰ تا دوازده نفر مطرح هستند از جمله آقایان علی لاریجانی، ضرغامی، قالیباف، عارف و مطهری هم که اعلام کرد کاندیدا می شود. من دعا می کنم هر کسی که رییس جمهور می شود، موفق باشد و به شخصه قطعاً از او حمایت خواهم کرد.

 

انتهای پیام

نظر شما